نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه روان شناسی بالینی، دانشکده ی علوم تربیتی ، دانشگاه شهید چمران
2 دانشجوی دکترای روانشناسی، دانشکده ی علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران، اهواز
3 کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، دانشکده ی علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران، اهواز
چکیده
کلیدواژهها
اختلال خوردن[1] یکی از انواع اختلالات روانپزشکی است که به طور فزاینده روندی رو به رشد دارد. گزارشهای
همهگیرشناسی نشان میدهند که بیش از 4 درصد نوجوانان و دانشجویان جوان از این بیماری رنج میبرند. زنان بیش از مردان به این اختلال مبتلا میشوند و 5/0 تا 1 درصد دختران نوجوان مبتلا به انواع اختلال خوردن هستند.
این اختلال در 65 درصد موارد با افسردگی، 34 درصد موارد با هراس اجتماعی و 26 درصد موارد با وسواس به طور همزمان بروز میکند (1). عوامل مختلفی از جمله عوامل زیستی (بدکارکردی هیپوتالاموس، عدم توازن سروتونین)، عوامل اجتماعی-فرهنگی (توجه به جذابیت ظاهری، تبلیغات رسانهای، الگوهای تغذیهای و دسترسی به تغذیهی سالم) و عوامل روانشناختی (شیوههای فرزندپروری والدین دربارهی الگوهای تغذیهای، ادراکات منفی افراد دربارهی ظاهر جسمانی و سبک مقابله با عوامل تنشزای محیطی) در ایجاد و تداوم آن نقش دارند (2،3).
افراد برای مقابله با فشار روانی (که نتیجهای از درک ارتباط بین فرد ومحیط است) از سبکهای مختلفی استفاده میکنند (4،5). بر اساس طبقهبندی موس و شایفر، سبکهای مقابله میتوانند الف) رویکردمدار یا اجتنابمدار و ب) شناختی یا رفتاری باشند. یافتههای تحقیقی مختلف نشان میدهند که انتخاب یکی از انواع سبکهای مقابلهای یا ترکیبی از آنها راهی برای تداوم زندگی و رویارویی با فشارهای روانی است. در این میان، مقابلهی اجتنابی، تلاشی در جهت اجتناب از رخدادها و رویدادهای منفی است که میتواند به شکل شناختی (انکار، فرونشانی و سرکوب افکار و تصورات پیرامون مشکلات فرارو) و رفتاری (فرار از پذیرش مسئولیت، تلاش برای جلب حمایتهای دیگران، خودمراقبتی افراطی به شکل اظهار نارضایتی جسمانی و جراحی پلاستیک، پرخوری عصبی یا بیاشتهایی عصبی و مصرف مواد) بروز کند (به نقل از8-6). بر اساس تحقیقات مختلف، در اختلالات خوردن، سبک مقابله با فشار روانی از جمله عمدهترین عوامل پیشبین محسوب
میشود به گونهای که افراد برای مقابله با فشارهای روانی تلاش میکنند تا نوعی سبک مقابله برای کاهش آنها انتخاب کنند. انتخاب راهبردهای مقابلهای ناسازگارانه به جای حل تعارضات میتواند منجر به بروز انواع مشکلات روانپزشکی از جمله انواع اختلالات خوردن گردد (9،10). در متون
آسیبشناسی روانی تحقیقات اندکی به نقش سبک مقابلهای مبتلایان به اختلال خوردن در رویارویی با فشارهای روانی
میپردازد (11،12). در این میان، دو مدل نظریهی فرار[2] و مقابلهی اجتنابی[3] بیشتر مورد توجه محققین قرار گرفتهاند. بر اساس نظریهی فرار، هیترتون و باومیستر[4] (13) و پاکستون و دیجینز[5] (14) توصیف میکنند افرادی که از یک سو انتظارات بالایی از جذابیت جسمانی خود دارند واز سوی دیگر تصور میکنند که قادر به جلب توجه دیگران نسبت به خود نیستند، مستعد بروز انواع رفتارهای اختلال خوردن برای ایجاد تغییر در ظاهر جسمانی خود میگردند. آنها برای کاهش فشارهای روانی ناشی از احساس عدم جذابیت ظاهری، برانگیخته
میشوند تا به جای حل مسئله و پیدا کردن راه حلهای مطلوب برای رویارویی با مشکلات، از موقعیتها فرار کنند. این افراد با انتخاب سبک مقابلهی فرار از رخدادهای گذشته، مشکلات را حل نمیکنند بلکه آنها را به طور موقت انکار و از رویارویی و حل آنها اجتناب میکنند و در نهایت بهزیستی ذهنی خود را به خطر میاندازند.
گزارشهای تحقیقی در جمعیتهای بالینی و غیر بالینی نشان میدهند که مبتلایان به انواع اختلال خوردن با ویژگیهای شخصیتی مثل بیثباتی هیجانی و دوریگزینی اجتماعی از سبکهای مقابلهی اجتنابی برای رویارویی با موقعیتهای نگرانکننده استفاده کرده و منجر به شدت بخشیدن و تداوم علایم بالینی این اختلال میگردند (15). گزارش تحقیقی گارسیا گراو[6] و همکاران (16)، ناگاتا[7] و همکاران (17) و لوبرا[8] و همکاران (18) روی جمعیت زنان بین 14 تا 21 سال نشان میدهد که افرادی با زمینهی نارضایتی جسمانی در شرایط بحرانی (مثل ازدواج، مهاجرت، بارداری، تولد فرزند یا تحصیل در دانشگاه) ظاهر جسمانی خود را برای موقعیت اجتماعی و روابط بین فردی نامطلوب تلقی میکنند و برای جلب حمایت و فرار از پذیرش مسئولیت، اشکال مختلف
بیاشتهایی عصبی یا پرخوری را نشان میدهند.
محققینی که در آسیبشناسی این اختلال به رابطهی بین سبکهای مقابله و اختلال خوردن توجه میکنند بر این باورند که سبک مقابلهی اجتنابی میتواند به شکل اجتماعی-رفتاری (عدم حضور در موقعیتهای اجتماعی، دوریگزینی از روابط بین فردی، اجتناب از مورد خطاب قرار گرفتن و پناه بردن به رژیمهای غذایی نامطلوب برای تغییر ظاهر فیزیکی) یا اجتماعی-شناختی (اجتناب از برنامهریزی برای آینده،
بیتصمیمی، اجتناب از پذیرش مسئولیتهای چالشبرانگیز) باشد و مبتلایان با انواع رژیمهای غذایی افراطی و محدودیت غذایی، یکی از این سبکهای مقابلهای را انتخاب میکنند (21-19).
به نظر این محققین، آنها با این سبکهای مقابلهی اجتنابی تلاش میکنند تا مشکلات خود را حل کنند اما برای سالها خود را درگیر افکار لاینحلی مینمایند که برای آنها پاسخی ندارند (24-22). به نظر متخصصین بهداشت روانی در رویکرد اختلال خوردن، سبک مقابلهی اجتنابی، رفتاری در پاسخ به فشار روانی است. در این روش از یک سو فرد تلاش میکند تا از مشکلات روانی بگریزد و از سوی دیگر میخواهد حمایتهای دیگران را به سوی خود جلب کند (25). هر چند تحقیقات مختلف نشان میدهند که بین سبک مقابلهی اجتنابی و اختلال خوردن، رابطهی معنیداری وجود دارد اما در این زمینه تحقیقات اندکی در ایران صورت گرفته است.
بر این اساس، تحقیق کنونی از جنبهی آسیبشناسی روانی اختلال خوردن اهمیت دارد. در پژوهش کنونی با توجه به تحقیقات قبلی، دو سئوال مطرح میشود که آیا تفاوت
معنیداری بین اختلال خوردن در زنان و مردان دانشجو وجود دارد؟ و کدام سبک مقابلهی اجتنابی پیشبینیکنندهی انواع اختلال خوردن در جمعیت دانشجویی میباشد؟
روشکار
پژوهش حاضر یک مطالعهی توصیفی-همبستگی است که شامل تمام دانشجویان کارشناسی رشتههای مختلف دانشگاه شهید چمران اهواز میباشند که در نیمسال اول 89-1388 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای ابتدا از میان یازده دانشکده به طور تصادفی چهار دانشکده (شامل علوم اجتماعی، علوم، کشاورزی و الهیات) و سپس از میان مجموعهی دانشجویان این دانشکدهها نمونهای شامل 200 دانشجو (110 زن و 90 مرد) انتخاب شدند. برای حفظ اصول اخلاقی تحقیق از آنها خواسته شد تا از ذکر نام و نام خانوادگی پرهیز کرده و با اطمینان از محرمانه بودن پاسخها با صداقت به ابزارهای این پژوهش پاسخ دهند. برای جمعآوری اطلاعات از مقیاس سبک مقابلهی اجتناب شناختی-رفتاری[9] و آزمون بازخورد خوردن[10] و پرسشنامهی محققساختهی اطلاعات جمعیتشناختی استفاده گردید.
یافتههای جمعیتشناختی نشان میدهند که میانگین سنی دانشجویان 5/21 سال با انحراف معیار 23/4 میباشد. حدود 40 درصد آزمودنیها فرزند دوم خانواده و 63 درصد آنها دانشجوی ترم چهارم تحصیلی بودند. پس از جمعآوری اطلاعات، دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 16، در سطح معنی داری 05/0>P ٬ روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل قرار گرفت.
ابزارهای این پژوهش به شرح زیر می باشند:
الف- مقیاس سبک مقابلهی اجتناب شناختی-رفتاری: این مقیاس توسط اتنبریت و دابسون[11] برای سنجش انواع
مقابلههای اجتنابی ساخته و طراحی شده است. این مقیاس خودگزارشی مداد-کاغذی است که شامل 31 گویه و چهار خردهمقیاس (اجتناب اجتماعی-رفتاری، اجتناب اجتماعی-شناختی، اجتناب شناختی و اجتناب رفتاری) میباشد. شیوهی نمره گذاری لیکرتی بین 1 (گاهی) تا 5 (همیشه) میباشد. گویههای 1، 8، 14، 15، 17، 21، 23 و 24 مربوط به اجتناب اجتماعی-رفتاری، گویههای 2، 4، 5، 7، 18، 19 و 25 مربوط به اجتناب شناختی، گویههای 10، 16، 20، 22، 26، 27 و 28 مربوط به خردهمقیاس اجتماعی-شناختی و گویههای 3، 6، 9، 11، 12 و 13 مربوط به خردهمقیاس رفتاری میباشد (22). در پژوهش کنونی این مقیاس توسط سه نفر از اساتید گروه
روانشناسی بالینی و یکی از اساتید گروه زبانهای خارجی ترجمه و سپس ترجمهی معکوس گردید و ویژگیهای
روانسنجی آن در جمعیت دانشجویی محاسبه شد. نتایج حاصل نشان میدهند که پایایی این مقیاس به روش آلفای کرونباخ برابر 90/0 میباشد. برای روایی این مقیاس نیز از پرسشنامهی مقابله با رویدادهای تنشزا استفاده گردید (26). تمام خردهمقیاسهای مقابلهی اجتناب شناختی-رفتاری با خردهمقیاس مقابلهی هیجانمدار رابطه دارد که در سطح 05/0 معنیدار میباشد. همچنین ضریب همبستگی بین خردهمقیاس مقابلهی اجتناب اجتماعی-شناختی و مقابلهی شناختی با
خردهمقیاس حواسپرتی پرسشنامهی مقابله با رویداد تنشزا به ترتیب برابر 43/0 و 37/0 است که در سطح 01/0 معنیدار میباشد. این یافتهها بیانگر آن است که این مقیاس از
ویژگیهای روانسنجی مناسبی برخوردار است.
ب- آزمون بازخورد خوردن: این آزمون برای نخستین بار توسط گارنر، الماستاد، بوهر و گارفینکل[12] در سطح وسیعی جهت سنجش بازخوردها و رفتارهای بیمارگونهی خوردن، ساخته و اعتباریابی شد (27). فرم 26 مادهای آن توسط نوبخت ترجمه و جهت بررسی همهگیرشناسی اختلال خوردن به کار رفت (28). این آزمون یک ابزار خودگزارشی است که 26 گویه دارد و دارای سه خردهمقیاس رژیم غذایی[13]، پرخوری[14] و مهار دهانی[15] است. طیف نمرهگذاری آن بر اساس مقیاس لیکرتی بین هرگز (صفر) تا همیشه (3) میباشد. بابایی پایایی این آزمون را در جمعیت دانشجویی برابر 82/0 وهمبستگی درونی هر خردهمقیاس با نمرهی کل مقیاس را به ترتیب برابر 89/0، 68/0 و 61/0 گزارش میکند که در سطح 01/0
معنیدار میباشد. همچنین یافتههای بابایی نشان میدهد که اندازههای KMO و آزمون کرویت بارتلت در سه
خردهمقیاس به ترتیب 41، 37 و 22 درصد از واریانس کل را تبیین میکنند. یافتههای این محقق بیانگر ویژگیهای
روانسنجی مطلوب این آزمون است (29).
نتایج
در این مطالعه که بر روی 200 دانشجوی دختر و پسر انجام شده است یافتههای توصیفی در سبکهای مقابلهای اجتناب شناختی-رفتاری و انواع اختلال خوردن در جدول 1 نشان داده شده است. مقایسهی میانگین نمرهی کل اختلال خوردن بین دانشجویان دختر و پسر نشان میدهد که تفاوت معنیداری در این اختلال بین دو گروه وجود دارد که در سطح 001/0
معنیدار میباشد (198=df، 77/46=t).
جدول 2 ضرایب همبستگی بین انواع سبکهای مقابلهی اجتناب شناختی-رفتاری و انواع اختلال خوردن را در کل دانشجویان نشان میدهد. نتایج نشان میدهند که مقابلهی اجتناب اجتماعی-رفتاری با اختلال خوردن و زیرمقیاسهای آن (رژیم غذایی 34/0=r، 05/0P<، پرخوری 34/0=r، 01/0P< و مهار دهانی 34/0=r، 05/0P<) رابطهی مثبت معنیداری دارد. همچنین مقابلهی اجتناب رفتاری با مشکل پرخوری (42/0=r، 05/0P<) رابطهی مثبت معنیداری دارد. مقابلهی اجتناب اجتماعی-شناختی با اختلال خوردن کلی (38/0=r) و دو زیرمقیاس (پرخوری 37/0=r، مهار دهانی 37/0=r) که همگی در سطح 01/0P< معنیدار بودند اما با رژیم غذایی رابطهی معنیداری نداشت.
مقابلهی اجتناب شناختی با اختلال خوردن کلی (19/0=r، 05/0P<) رابطه داشت اما با زیرمقیاسهای آن رابطهی
معنیداری را نشان نمیدهد.
برای تعیین رابطهی بین هر یک از سبکهای مقابلهی اجتناب شناختی-رفتاری به عنوان متغیرهای پیشبین و انواع اختلال خوردن به عنوان متغیر ملاک، 3 معادلهی رگرسیون به روش گام به گام انجام گرفت که در هر معادلهی رگرسیون چندگانه به روش گام به گام انواع سبکهای مقابلهی اجتناب شناختی-رفتاری به عنوان متغیرهای پیشبین و در معادلهی اول تا سوم به ترتیب رژیم غذایی، پرخوری و مهار دهانی، متغیرهای ملاک برای هر معادله محسوب میشدند. همان طور که در جدول 3 آمده است بهترین پیشبینیکننده در انواع اختلال خوردن، سبک مقابلهی اجتناب اجتماعی-رفتاری میباشد. نتایج حاصل نشان میدهند که درانواع اختلال خوردن، مقادیر آزمون F در سطح 05/0>P معنیدار میباشد و از میان انواع سبکهای مقابلهی اجتناب شناختی-رفتاری فقط اجتناب اجتماعی-رفتاری 07/0 درصد واریانس رژیم غذایی، 22 درصد واریانس پرخوری و 13 درصد واریانس مهار دهانی را تبیین میکند.
جدول 1- یافتههای توصیفی مربوط به انواع سبکهای مقابله و انواع اختلال خوردن در دانشجویان دختر، پسر و کل دانشجویان
آمارهها متغیرها |
دانشجویان دختر |
دانشجویان پسر |
کل دانشجویان |
میانگین (انحراف معیار) |
میانگین (انحراف معیار) |
میانگین (انحراف معیار) |
|
اجتناب اجتماعی-رفتاری |
36/20 (26/5) |
32/18 (72/9) |
27/19 (25/4) |
اجتناب رفتاری |
27/18 (64/3) |
82/15 (04/6) |
01/16 (85/3) |
اجتناب اجتماعی-شناختی |
59/17 (47/4) |
47/15 (52/4) |
60/16 (21/5) |
اجتناب شناختی |
20/17 (78/4) |
71/15 (12/5) |
21/16 (20/4) |
نمره کل اختلال خوردن |
03/56 (20/13) |
50/54 (72/9) |
50/55 (02/9) |
رژیم غذایی |
11/27 (23/6) |
30/25 (18/7) |
19/27 (59/8) |
پرخوری |
17/11 (34/4) |
17/9 (35/3) |
15/11 (47/3) |
مهار دهانی |
23/14 (80/3) |
55/13 (16/2) |
77/14 (81/3) |
جدول 2- ضریب همبستگی بین سبکهای مقابلهی اجتناب شناختی-رفتاری و اختلال خوردن در کل دانشجویان
آماره متغیرها |
رژیم غذایی |
پرخوری |
مهار دهانی |
اختلال خوردن کلی |
اجتناب اجتماعی-رفتاری |
34/0٭ |
36/0٭٭ |
31/0٭ |
41/0٭ |
اجتناب رفتاری |
07/0 |
42/0٭ |
02/0 |
09/0 |
اجتناب اجتماعی-شناختی |
06/0 |
37/0٭٭ |
37/0٭٭ |
38/0٭٭ |
اجتناب شناختی |
01/0 |
08/0 |
09/0 |
19/0٭ |
05/0>P٭
01/0>P٭٭
جدول 3- نتایج رگرسیون گام به گام بین انواع سبکهای مقابلهی اجتناب شناختی-رفتاری و انواع اختلال خوردن در کل دانشجویان
متغیر ملاک |
متغیر پیشبین |
R |
2R |
F |
P |
β |
|
ضریب استاندارد |
ضریب غیر استاندارد |
||||||
رژیم غذایی |
مقابلهی اجتناب اجتماعی-رفتاری |
27/0 |
07/0 |
18/6 |
05/0 |
27/0 |
52/0 |
پرخوری |
مقابله اجتناب اجتماعی-رفتاری |
47/0 |
22/0 |
98/16 |
001/0 |
47/0 |
27/0 |
مهار دهانی |
مقابله اجتناب اجتماعی-رفتاری |
37/0 |
13/0 |
21/8 |
05/0 |
37 /0 |
21/0 |
اختلال خوردن کلی |
مقابله اجتناب اجتماعی-رفتاری |
38/0 |
13/0 |
07/9 |
05/0 |
38/0 |
69/0 |
بحث
هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی رابطهی بین دو سازهی مهم روانشناختی یعنی سبکهای مقابلهی اجتنابی و اختلال خوردن در دانشجویان دانشگاه میباشد. پژوهش کنونی نشان میدهد که میانگین اختلال خوردن در زنان بالاتر از مردان است. این نتایج با یافتههای شیوعشناسی سایر کشورها نیز هماهنگ است (1،2،29) و نشان میدهد که زنان بیش از مردان به اختلال خوردن مبتلا میشوند. همسو با معدود تحقیقات انجام شده دربارهی رابطهی سبکهای مقابله با فشارهای روانی و اختلال خوردن، نتایج نشان میدهند که با بهرهگیری از روش آماری تحلیل رگرسیون به روش گام به گام میتوان دریافت که سبکهای مقابلهی اجتناب شناختی-رفتاری با انواع اختلال خوردن رابطه دارند و این یافته با
یافتههای پژوهشهای دیگر همسو است (8،9،18). بنابراین مبتلایان به اختلال خوردن از میان انواع سبکهای مقابله با فشار روانی از سبکهای مقابلهی اجتنابی استفاده میکنند. مقابلهی اجتنابی، تلاشی در جهت اجتناب از رخدادها و رویدادهای منفی است که میتواند به شکل شناختی (انکار، فرونشانی و سرکوب افکار) و رفتاری (فرار از پذیرش مسئولیت، تلاش برای جلب حمایتهای دیگران، خودمراقبتی افراطی به شکل اظهار نارضایتی جسمانی یا جراحی پلاستیک، پرخوری عصبی یا بیاشتهایی عصبی و مصرف مواد) بروز کند. یافتههای تحقیق کنونی با تحقیقات هیترتون و باومیستر (13) و پاکستون و دیجینز (14) و سایر نظریهپردازانی است که اختلال خوردن را نوعی سبک اجتنابی و فرار از پذیرش مسئولیت، قلمداد میکنند همسو است (17-15). با نگاه موشکافانه به رابطهی بین انواع سبکهای مقابلهی اجتنابی در انواع اختلال خوردن (رژیم غذایی، پرخوری و مهار دهانی) میتوان اطلاعات بهتری دربارهی آسیبشناسی روانی این اختلال به دست آورد. بر اساس یافتههای این پژوهش، سبک مقابلهی اجتنابی از نوع اجتماعی-رفتاری بهترین پیشبینیکنندهی انواع اختلال خوردن با درصد واریانس متفاوت میباشد. در نوع رژیم غذایی که شامل وحشت از چاقی، توجه به کالری غذایی مصرفی و سرزنش خود پس از خوردن غذا است درصد واریانس پیشبینی سبک مقابلهی اجتناب اجتماعی-رفتاری کمتر از سایر موارد است. به نظر میرسد که این نوع اختلال بیشتر فردی و مرتبط با درگیریهای درونروانی فرد مبتلا است. در نوع پرخوری و اشتغال ذهنی به غذا که با تلاش برای استفراغ اجباری بعد از غذا است، سبک مقابلهی اجتناب اجتماعی-رفتاری 22 درصد واریانس این نوع اختلال را تبیین میکند. به نظر میرسد اجتناب از مسئولیتهای اجتماعی و فرار از موقعیتهای نگرانکننده در این نوع بیشتر است. بنابراین فرار از پذیرش مسئولیت و تلاش برای جلب
حمایتهای دیگران بهترین پیشبینیکنندهی پرخوری مرضی محسوب میشود و میتواند بخشی از ویژگیهای روانشناختی مبتلایان را تبیین کند. یکی دیگر از نتایج این پژوهش رابطهی بین مهار دهانی و سبکهای اجتنابی است به طوری که 13 درصد واریانس مهار دهانی توسط سبک اجتناب اجتماعی-رفتاری قابل تبیین است. مهار دهانی نوعی احساس فردی کنترل شدن توسط دیگران و تلاش برای کم مصرف کردن مواد غذایی برای حداقل زندگی است. به نظر میرسد که این نوع سبک مقابله میتواند برخی خصوصیات روانشناختی مبتلایان را از جمله تلاش برای ارتباط اجتماعی محدود و توجه به کنترل شدن توسط دیگران نشان دهد.
نتیجهگیری
بر اساس نتایج حاصل میتوان دریافت که مبتلایان به اختلال خوردن به دلیل استفاده از سبک مقابلهی اجتناب اجتماعی-رفتاری به جای رویارویی با مشکلات روزمرهی زندگی و یافتن راه حلهای منطقی از آنها فرار میکنند. توصیه میشود تا برنامههای آموزشی و درمانی برای دانشجویان دانشگاه با مفهوم مقابلهی اجتنابی اجرا گردد و مراکز مشاورهی دانشجویی راهبردهای صحیح مقابله با مشکلات و حل مسئله را به دانشجویان آموزش دهند تا بتوانند نگرانیهای خود را کاهش داده و به روشهای بیمارگونه از جمله اختلال خوردن پناه نبرند.
[1]Eating Disorder
[2]Escape Theory
[3]Avoidance Coping Style
[4]Heatherton and Baumeister
[5]Paxton and Diggins
[6]Garcia-Graue
[7]Nagata
[8]Lobera
[9]Cognitive-Behavioral Avoidance Scale
[10]Eating Attitudes Test
[11]Ottenbreit and Dobson
[12]Garner, Olmstead, Boher and Garfinkel
[13]Dieting
[14]Bulimia
[15]Oral Control