رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و سطح هیجان ابرازشده در مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

مرکز تحقیقات روان پزشکی و علوم رفتاری، استادیار روان شناسی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

چکیده

پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه‌ی بین ویژگی‌های شخصیتی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی با سطح هیجان ابراز شده آنها انجام شده است.
روش‌کار: در این پژوهش 40 بیمار (20 مرد و 20 زن) مبتلا به اسکیزوفرنی که بین ماه‌های اردیبهشت و خرداد 1388 در بیمارستان ابن‌سینای مشهد بستری بودند به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. میزان هیجان ابراز شده‌ی مادر با تکمیل مقیاس سطح هیجان ابراز شده توسط بیمار و ویژگی‌های شخصیتی مادر با تکمیل فرم کوتاه مقیاس نئو توسط وی مشخص شدند. جهت تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS و آزمون‌های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی گام به گام استفاده شد.
یافته‌ها: ویژگی شخصیتی روان‌نژندی با نگرش منفی نسبت به بیماری رابطه مثبت معنی‌دار داشت (042/0=P). ویژگی شخصیتی انعطاف‌پذیری با مؤلفه‌های پاسخ هیجانی (001/0=P)، نگرش منفی نسبت به بیماری (001/0=P) ، تحمل/انتظار (001/0=P) ، مزاحمت یا مداخله‌گری (022/0=P) و هیجان ابرازشده کل (001/0=P) در ارتباط معنی‌دار بود. ویژگی شخصیتی دلپذیربودن نیز با مؤلفه‌های پاسخ هیجانی (001/0=P)، مزاحمت یا مداخله‌گری (047/0=P)  نگرش منفی نسبت به بیماری (001/0=P)، تحمل/ انتظار (001/0=P) و هیجان ابرازشده کل (001/0=P) رابطه مثبت معنی‌دار داشت. همچنین ویژگی شخصیتی مسئولیت‌پذیری با مؤلفه‌های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل/ انتظار و هیجان ابرازشده کل رابطه مثبت معنی‌دار  داشت (001/0=P).
نتیجه‌گیری: سطح هیجان ابراز شده مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی به ویژگی‌های شخصیتی آنان بستگی دارد
 

کلیدواژه‌ها


اسکیزوفرنی بیماری ناتوان
کننده
ی وخیم روانی است که ویژگی
هایی از قبیل هذیان، توهم، رفتار آشفته، علایم منفی و مختل شدن عملکرد اجتماعی و شغلی را به همراه دارد (1).

طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، اسکیزوفرنی اختلال شدیدی است که بیشتر در پایان دوره
ی نوجوانی و اوایل جوانی شروع می­شود. ویژگی مهم آن آشفتگی فکر و ادراک است که با احساس
های نامتناسب همراه می
باشد (2).

در ایالات متحده­ی آمریکا میزان شیوع اسکیزوفرنی در طول عمر حدود 1 درصد است. در ایران نیز آمار مبتلایان به سایکوزها به ویژه اسکیزوفرنی مشابه سایر کشورها بوده و حدود 1 درصد  جمعیت عمومی می
باشد. شیوع اسکیزوفرنی در مرد و زن برابر است اما در مردها شروع بیماری زودتر است. بیشترین سن شروع بیماری در مردها بین 10 تا 25 سالگی و در زن
ها 25 تا 35 سالگی است. به طور کلی فرجام بیماران زن مبتلا به اسکیزوفرنی بهتر از بیماران مرد است (3).

اگرچه اسکیزوفرنی به
 خودی خود یک بیماری کشنده نیست اما میزان مرگ
و میر در مبتلایان به آن حداقل 2 برابر جمعیت عمومی می
باشد. این مرگ
و میر زیاد به خاطر شرایط ضعیف سازمان­دهی و مراقبت از بیماران در طولانی
 مدت است که منجر به ابتلا به بیماری
هایی از جمله سل و دیگر بیماری
های مسری می
گردد (2).

علت دقیق اسکیزوفرنی هنوز شناخته نشده ولی از نظر طبقه­ی تشخیصی شامل گروهی از اختلال­ها است که احتمالا علل ناهمگون دارند. طبق مدل استرس- دیاتز در یک تشخیص ممکن است عوامل زیست
شناختی، روانی­اجتماعی و محیطی، آسیب
پذیری ایجاد کرده و تحت تاثیر یک عامل تنش
زا امکان بروز بیماری فراهم شود. آسیب
پذیری ممکن است محیطی، زیست
شناختی یا ترکیب آن دو باشد. هم
چنین شواهد قوی برای علت ژنتیکی وجود دارد (4).

 

بعضی از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی از خانواده
های مختل برخاسته­اند، بنا بر این شناخت الگوی رفتار خانوادگی در این بیماران اهمیت بالینی دارد. چون چنین رفتاری می
تواند به طور قابل ملاحظه تنش هیجانی را که بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی باید با آن مقابله کند افزایش دهد. الگوهای مخرب رفتاری مانند مداخله­جویی یا جر و بحث شدید اعضای خانواده با بیماری که اختلال روانی دارد تنش­زا است و تنشی که از طرف خانواده به بیمار در حال بهبودی وارد می
شود علتی مهم در عود بیماری وی است. بیمار به خاطر انتقاد و ترحم دیگران نمی
داند در زمان بهبودی چه کند. در نتیجه این نگرش و رفتارهای منفی اعضای خانواده نمی
تواند در جهت بهبود و سلامتی  بیمار کمک کند (5).

براون[1] و همکاران وی طی سال
های 60-1950 در مطالعه­های خود متوجه شدند که برخی از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی پس از طی دوره
ی درمان و بازگشت به خانواده بر خلاف بیمارانی که به تنهایی یا در مراکز شبانه
روزی زندگی می‎کنند، بعد از مدتی مجددا بیمار می‎شوند. این یافته
ی براون که در واحد روان
پزشکی اجتماعی کانسیل انگلستان انجام شده بود، منجر به تحقیق­هایی پیرامون وضعیت اجتماعی خانواده
ی این بیماران شده و در‎ نهایت منجر به پیدایش نظریه
ی ‎هیجان    ‎ابراز ‎شده‎ گردید (6).

هیجان ‎ابراز ‎شده‎ به نگرش‌های انتقادی یا خصمانه و یا درگیری‎ مفرط هیجانی‎ اطلاق می‎شود که بستگان و خویشان نسبت به عضو مبتلا به بیماری روان
پزشکی نشان می‎دهند (7).

سه نگرش مرتبط با هیجان ابراز شده به خصومت[2]، انتقاد[3]  و درگیری مفرط هیجانی[4] معروف­اند. والدین این بیماران می
توانند سبب عود بیماری شوند زیرا آن
ها خودشان را به خاطر اختلال فرزند سرزنش کرده و درگیری بیشتر هیجانی دارند. این مسئله در زنان بیشتر دیده می
شود (8).

بستگانی که هیجان ابراز شده­ی بالا دارند بسیار انتقادی و خصومت
آمیز رفتار می­کنند. آن­ها راه دیگری برای کمک و حمایت از عضو بیمار خانواده نمی
دانند و احساس می
کنند که با این روش به بیمار کمک می­کنند. آن­ها فکر می
کنند بیماری درونی بوده و شخص بیمار قادر به کنترل آن خواهد بود. آن
ها تنها راهی که شخص می
تواند رفتارش را تغییر دهد انتقاد یا عیب
جویی می
دانند. در حالی
که در واقع با واکنش­های خود باعث عود بیماری می
شوند. نگرش انتقادی این افراد به سمت بیمار باعث طولانی شدن زمان بیماری شده و هیجان           ابراز شده­ی بالا به
 خاطر انتقادگری کلامی پرخاشگرانه بیشتر از هیجان ابراز شده­ی پایین احتمال عود را افزایش می
دهد (5).

بستگان دارای هیجان ابراز شده­ی پایین در انتقاد کردن محافظه­کارانه عمل می­کنند. این خانواده
ها احساس می
کنند عضو بیمار روی اختلال خود کنترلی ندارد و بیشتر با او      هم­دلی می
کنند. این امر به
خاطر این است که آن­ها نسبت به دیگران اطلاعات بیشتری از اختلال دارند که منجر به آگاهی بیشتر و انتقاد کمتر می
شود. این خانواده
ها پذیرش بیشتری از بیماری دارند و رفتار منتقدانه ابراز نمی
کنند. در مجموع والدین دارای هیجان ابراز شده­ی پایین تنش کمتری به بیمار وارد می
کنند (9).

اخیرا رابطه
ی بین هیجان ابراز شده و عملکرد اجتماعی[5] بیماران مورد مطالعه قرار گرفته است. باروکلوج[6] گزارش می
کند عملکرد بیمارانی که با خانواده
های با هیجان          ابراز شده­ی بالا زندگی می
کنند به
 طور معنی
داری بدتر از کسانی است که با خانواده
های دارای هیجان ابراز شده­ی پایین زندگی می
کنند (10).

کینگ و دیکسون[7] دریافتند که بعضی جنبه
های هیجان
ابراز شده با قضاوت اجتماعی بدتر مرتبط هستند (11).

ساز و کاری که موجب آسیب و تخریب عملکرد اجتماعی بیماران در خانواده‎های با ‎هیجان ‎ابراز‎ شده­ی بالا شده است،  به دو صورت فرضیه­پردازی شده است:

1- درگیری ‎مفرط ‎هیجانی ممکن است مانع از رشد عملکرد اجتماعی مستقل بیماران گردد.

2- عدم توانایی بیمار برای کارکردن (شغل) ممکن است موجب عیب‎جویی و انتقاد خانواده گردد. به
نظر می‎رسد در این مورد پویایی خانواده کلید اصلی برای مداخله باشد (12).

هیجان ابراز شده در پیش­بینی عود بیماری نقش قابل ملاحظه
ای دارد و از عوامل خانوادگی است که بر دوره
ی بیماری اثر می
گذارد. در بیمارانی که پس از ترخیص از بیمارستان به خانواده
های با هیجان ابراز شده­ی بالا برمی
گردند احتمال عود مجدد بیماری بیشتر است. مروم[8]  و همکاران پس از پی
گیری 7 ساله­ی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی متوجه شدند احتمال بستری بیماران دارای خانواده­ی با انتقاد بالا، بیشتر از بیمارانی است که خانواده­ای با انتقادگری کمتر دارند (13).

هم
چنین چیونگ[9] و همکارش در هنگ
کنگ میزان عود بیماران اسکیزوفرنی را در طول یک دوره­ی 9 ماهه سنجیده و دریافتند در بیماران دارای خانواده با هیجان ابراز شده­ی بالا میزان عود 60 درصد و در بیماران دارای خانواده با هیجان
ابراز شده­ی پایین میزان عود 11 درصد است (14).

نظریه­ی هیجان ابراز شده منجر به توضیح واضحی از تعاملات خانواده نشده است. هدف رویکردهای متفاوتی مانند خانواده
درمانی و آموزش روانی، کاهش هیجان ابراز شده و جلوگیری از عود می­باشد. بررسی مشکلات بالینی، اهمیت ارزیابی محیط خانوادگی را برای بهبودی و جلوگیری از عود اختلال­های روانی و جسمانی نشان داده است. در بررسی
های صورت گرفته مشخص شده است که بیماران خانواده
های با هیجان‎ ابراز ‎شده­ی‌ بالا رفتارهای غیرکلامی منفی (خودداری از تماس چشمی، خشم در حالت چهره، لحن کنایه
دار)  بیشتری نسبت به بیماران با خانواده
های دارای هیجان‎ ابراز ‎شده­ی پایین (که لبخند و نگاه با محبت و لحن صدای   حمایت­کننده و صمیمی دارند) نشان دادند (15). پی بردن به علل برخورد انتقادی و هیجانی بالای والدین در برابر بیمار اهمیت به ­سزایی دارد زیرا چنین رفتارهایی مانعی برای بهبودی می
باشند. لذا توجه به نوع روابط، رفتارها، شخصیت والدین و شناخت عوامل مداخله
کننده
ی دیگر می
تواند کمک فراوانی به بیمار و خانواده
ی وی نماید.

پژوهش
های انجام شده در زمینه
ی کیفیت رابطه
ی هیجان ابراز شده­ی والدین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و ویژگی
های شخصیتی آن­ها بسیار محدود می
باشد و در داخل کشور تنها پژوهش انجام گرفته مربوط به دهقانی است که در ارتباط با هیجان ابراز شده و ویژگی
های شخصیتی خویشاوندان بیماران روان
پریش انجام شده است (15). هدف پژوهش حاضر، یافتن رابطه­ی بین هیجان ابراز شده­ی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و ویژگی
های شخصیتی آن­ها در جهت آگاهی برای کمک بیشتر به فرآیند درمان این بیماران می
باشد.

 

روش
کار

جامعه
ی آماری در این پژوهش بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری شده در ماه­های اردیبهشت و خرداد 1388 در بیمارستان روان­پزشکی ابن­سینای مشهد هستند که بر اساس ویرایش چهارم معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال­های روانی و معاینه­های روان
پزشکی تشخیص داده شده
اند. 

نمونه
ی آماری این پژوهش، نمونه در دسترس شامل 20 زن و 20 مرد از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در بیمارستان ابن
سینای مشهد می­باشد. این بیماران با توجه به متغیرهایی ازجمله: سن بین 45-15 سال، تحصیلات حداقل سیکل، داشتن مادر با تحصیلات حداقل سیکل، نداشتن بیماری
های روانی دیگر و عدم آسیب مغزی و نداشتن اعتیاد انتخاب شدند.

مجوز لازم جهت اجرای آزمون­ها از دانشگاه علوم
پزشکی و مسئولین بیمارستان اخذ شد. پس از تهیه
ی پرسش
نامه
ها و انتخاب نمونه
ی آماری مناسب، نمونه
ها به اتفاق مادران دعوت به همکاری شدند. سپس پژوهشگر با کمک یکی از کارشناسان روان
شناسی مقیم در بیمارستان قبل از اجرای آزمون، خود را معرفی کرده و هدف از انجام پژوهش را بازگو و پس از جلب همکاری و گرفتن رضایت کتبی از نمونه
ها پرسش
نامه
ها تکمیل گردیدند.

ابزار گردآوری داده
ها:
در این پژوهش از دو پرسش
نامه برای گردآوری داده
های پژوهش استفاده شده است:

پرسش
نامه
ی هیجان ابراز شده[10] (
LEE): این مقیاس در سال 1986 توسط کول و کازاریان[11] معرفی گردیده است. کازاریان در یک گزارش تحلیلی به
اعتبار این مقیاس در مقایسه با سایر ابزارهای سنجش هیجان ابراز شده تاکید نموده است (16). در ایران، پرسش
نامه
ی هیجان ابراز شده توسط دهقانی بر روی بیماران روان
پریش هنجاریابی شده است که  شامل 60 سئوال و پنج گزینه است (از به ­ندرت تا همیشه) و برای ارزیابی سطح هیجان ابراز شده­ی خویشاوندان بیمار چهار عامل نگرش منفی نسبت به بیماری[12]، تحمل/ انتظار[13]، مزاحمت یا مداخله­گری[14]، پاسخ هیجانی[15] به­کار می
روند. هر مقیاس شامل 15 سئوال می
باشد. با توجه به محاسبه­های انجام شده افرادی که در این آزمون نمره­ی کمتر از 116 بگیرند دارای هیجان ابراز شده­ی پایین و افرادی که نمره
ی بالاتر از 150 بگیرند دارای هیجان  ابراز شده­ی بالا هستند. ضریب آلفای این پرسش
نامه در پژوهش دهقانی 93 درصد بود که نشان­دهنده­ی پایایی بالای آن می
باشد (15).

در پژوهش حاضر نیز این پرسش
نامه توسط بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تکمیل شد و ضریب آلفای کرونباخ برای نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل/ انتظار، مزاحمت یا مداخله
گری، پاسخ هیجانی و هیجان ابراز شده­ی کل به ترتیب 83%، 82%، 64%، 85% و 92% به
 دست آمد که نشانه
ی پایایی
بالایی می‌باشد.

پرسش
نامه­ی رگه
های شخصیت (پنج عامل عمده)           مک­کری[16]و کوستا[17]
 (NEO-FFI)[18]: این پرسش
نامه شامل 60 سئوال و پنج گزینه­ی از کاملا مخالفم تا کاملا موافقم و برای ارزیابی پنج عامل اصلی شخصیت شامل روان
نژندی[19]، برون
گرایی[20]، انعطاف
پذیری[21]، دل­پذیری[22]، مسئولیت
پذیری و باوجدان بودن[23]) به­کار می
رود. هر مقیاس شامل 12 سئوال می
باشد. تحقیقات زیادی برای اعتبار بیرونی این پرسش­نامه انجام گرفته و محققان همبستگی بالایی بین صفات آزمون NEO-FFI و دیگر ملاک
های ارزیابی صفات یا عوامل پیدا کرده
اند. کوستا و مک
کری ضرایب بازآزمایی آن
را به فاصله
ی سه ماه بین 75  تا 83  درصد گزارش کردند (17).

این مقیاس در پژوهش
های فراوانی استفاده شده است و پایایی مطلوبی برای آن به­دست آمده است. برای مثال       آتش­روز این مقیاس را برای دانش
آموزان استفاده کرد و  ضریب پایایی 27 تا 77 درصد  به­دست آورد (18).

در پژوهش حاضر نیز که این پرسش
نامه توسط مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تکمیل گردید ضریب پایایی پنج عامل روان نژندی، برون
گرایی، انعطاف
پذیری، دل­پذیری، مسئولیت
پذیری به
ترتیب 67%، 69%، 73%، 42%  و 74%
بوده است.

تجزیه و تحلیل داده‌های این پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در سطح توصیفی به توصیف داده‌های پژوهش با استفاده از شاخص‌های توصیفی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و خطای استاندارد پرداخته و در بخش استنباطی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون
چند متغیره به­کار گرفته شد. برای تعیین پایایی درونی سئوالات پرسش
نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده
ها با استفاده از نرم­افزار آماری SPSS نسخه
ی 16 انجام شده است.

 

نتایج

بیشترین دامنه
ی سنی بیماران بین 34-20 سال (60%) و کمترین دامنه
ی سنی مربوط به بیماران زیر 20 سال (5%) می
باشد. هم
چنین بیشترین فراوانی در سطح تحصیلات مربوط به بیماران دارای مدرک دیپلم است که تعداد 23 نفر (45%) را به خود اختصاص ­داده
اند و کمترین فراوانی مربوط به بیماران دارای مدرک کارشناسی است که 4 نفر (15%) جمعیت
نمونه بوده
اند.

با توجه به جدول (1) بیشترین فراوانی سطح هیجان ابرازشده­ی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مربوط به سطح هیجان ابرازشده­ی بالا (40%) است و کمترین فراوانی در سطح هیجان ابرازشده­ی پایین (5/22%) می
باشد. بقیه
ی مادران دارای سطح هیجان ابراز شده­ی در حد متوسط می
باشند. با توجه به نتایج جدول (2)  بالاترین میانگین مربوط به  مقیاس  دل­پذیری  یعنی


جدول 1- توزیع فراوانی و درصد وضعیت سطح هیجانی ابرازشده­ی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی

سطح هیجان ابراز شده

فراوانی

درصد

پایین

9

5/22

متوسط

15

5/37

بالا

16

40

کل

40

100

 

 

08/28 و پایین
ترین میانگین در مقیاس روان
نژندی برابر با 75/23 می
باشد.

همان­طور که در جدول همبستگی (جدول 3) مشهود است، ویژگی شخصیتی روان
نژندی با نگرش منفی نسبت به بیماری رابطه
ی معنی
دار در سطح 05/0P< دارد.

ویژگی شخصیتی انعطاف
پذیری با مولفه­ی مزاحمت یا مداخله
گری در سطح 05/0P< رابطه
ی معنی
دار و با مولفه
های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل/ انتظار و هیجان ابرازشده­ی کل در سطح 01/0P< رابطه­ی معنی
دار دارد. ویژگی شخصیتی دل­پذیر بودن نیز با مولفه­ی مزاحمت یا مداخله
گری در سطح 05/0P< رابطه
ی معنی
دار و با مولفه
های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل/ انتظار و هیجان ابرازشده­ی کل در سطح 01/0P< رابطه
ی معنی
دار دارد. هم
چنین ویژگی شخصیتی مسئولیت
پذیری با مولفه
های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل/ انتظار و هیجان ابرازشده­ی کل در سطح 01/0P< رابطه­ی
معنی
دار دارد .

 

جدول 2- شاخص‌های توصیفی ویژگی‌های شخصیتی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی

ویژگی­های

 شخصیتی

تعداد

 کل

میانگین

انحراف استاندارد

خطای استاندارد

روان­نژندی

40

75/23

85/6

08/1

برون­گرایی

40

38/25

85/6

08/1

انعطاف­پذیری

40

65/27

87/5

93/0

دل­پذیری

40

08/28

12/6

97/0

مسئولیت­­پذیری

40

68/26

32/6

1

 

 

جدول 3- ماتریس همبستگی بین ویژگی‌های شخصیتی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی با هیجان ابراز شده­ی آن­ها

 

مولفه‌هایهیجان ابراز  شده

هیجان ابراز شده­ی کل

 

 

مزاحمت و مداخله­گری

پاسخ  هیجانی

نگرش منفی نسبت به بیماری

تحمل/انتظار

 

 

مولفه‌های

ویژگی‌های

شخصیتی

روان­نژندی

137/0-

176/0

323/0

176/0

188/0

 

برون گرایی

103/0-

020/0-

148/0

109/0

066/0

 

انعطاف­پذیری

361/0

832/0

770/0

862/0

895/0

 

دل­پذیری

316/0

875/0

752/0

885/0

900/0

 

مسئولیت­پذیری

301/0

906/0

825/0

881/0

929/0

                           

*همبستگی در سطح 05/0P< معنی­دار است،    **همبستگی در سطح 01/0P< معنی­دار است.

 

 

 

 

با توجه به نتایج جدول (4) رگرسیون گام ­به ­گام نشان می
دهد که مولفه
ی انعطاف
پذیری ویژگی
های شخصیتی پیش
بینی­کننده
ی
مولفه
ی مزاحمت یا مداخله
گری هیجان ابرازشده می­باشد. مولفه
های مسئولیت
پذیری، دل­پذیری و انعطاف
پذیری از ویژگی
های شخصیتی پیش
بینی­کننده
ی مولفه
ی پاسخ هیجانی می
باشند.

مولفه
ی نگرش منفی نسبت به بیماری توسط ویژگی
های شخصیتی مسئولیت
پذیری و انعطاف
پذیری پیش
بینی می
شود. مولفه
ی سطح تحمل/ انتظار توسط ویژگی
های شخصیتی     دل­پذیری، مسئولیت
پذیری و انعطاف
پذیری پیش
بینی می
شود.

نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه در هیجان ابرازشده­ی کل نشان می
دهد هر پنج ویژگی شخصیتی مادران، هیجان ابرازشده­ی آنان را پیش
بینی می
کند که به
ترتیب نیرومندی رابطه عبارت­اند از: 1- مسئولیت­پذیری، 2- انعطاف­پذیری، 3- دل­پذیری،
4- روان­نژندی، 5- برون
گرایی. ضریب همبستگی رگرسیون چندگانه 985/0 می
باشد که 97 درصد واریانس هیجان ابراز شده از طریق ویژگی
های شخصیتی تبیین می
گردد.

 

بحث و نتیجه­گیری

تاریخچه
ی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نشانگر این است که گذشته­ی بعضی از آن
ها مملو از کشمکش، تعارض و ناکامی
های متعدد بوده است. این تعارض
ها معمولا از اوایل طفولیت شروع شده است. معمولا اضطراب در محیط پرتشنج ایجاد می
شود و به
منظور این
که شدت این حالت کاهش یابد، سازوکار
هایی مانند خیال
بافی و گوشه
نشینی به
 کار گرفته     می­شود که ممکن است زمینه
ساز علایم اسکیزوفرنی شود. اغلب محققان معتقدند که منشا اسکیزوفرنی را می
توان در تجارب زمان طفولیت پیدا کرد (16).

بعضی محققان عنوان می
کنند که یکی از عمده
ترین دلایلی که منجر به ابتلای فرزند به اسکیزوفرنی می
شود، روابط والدین به خصوص مادران با کودکان است، به این معنا که به کودک اجازه
ی برقراری ارتباط سالم برطرف­کننده­ی اضطراب را نمی
دهند. کودک مضطرب تفسیر نادرست و معیوب از روابط بین
فردی دارد. زمانی که ارتباط بین
فردی معیوب باشد، کودک از واقعیت کناره
گیری کرده و علایم آسیب
 روانی به
وجود می
آید (19).

با توجه به نتایج گزارش شده در پژوهش حاضر بین ویژگی شخصیتی روان­نژندی مادر با نگرش منفی نسبت به بیماری رابطه وجود دارد. در همین راستا کینگ در بررسی هیجان ابرازشده­ی مادران 41 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی با ویژگی‌های شخصیتی آن
ها رابطه
ی معنی
داری بین روان
نژندی با  انتقادگری یا نگرش منفی به بیماری به دست آورد (20).

طبق تعریف روان
نژندی، تمایل به تجربه­ی پریشانی روان
شناختی دامنه
ای از هیجان­های منفی، خشم، اضطراب و افسردگی را در بر می
گیرد. هم
چنین داشتن عقاید غیرواقعی این­گونه تبیین می
شود که مادران دارای ویژگی
های مولفه
ی روان
نژندی، نگرش منفی نسبت به بیماری فرزند داشته و درصورت داشتن خشم و هیجان­های منفی دیگر بیماری  فرزند



جدول 4- مدل رگرسیون گام ­به­گام مولفه‌های هیجان ابرازشده­ی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی برحسب ویژگی‌های شخصیتی آن­ها

متغیرها

شاخص‌های آماری

B

R

R2

خطای معیار

β

t

سطح معنی­داری

مولفه­ی مزاحمت یا مداخله­گری

 

 

    مقدار ثابت

152/26

361/0

130/0

627/4

 

653/5

000/0

    انعطاف­پذیری

391/0

 

 

164/0

361/0

385/2

020/0

مولفه­ی پاسخ هیجانی

 

 

    مقدار ثابت

325/5

945/0

893/0

440/2

 

177/2

036/0

    مسئولیت­پذیری

711/0

 

 

 

501/0

077/5

000/0

    دل­پذیری

453/0

 

 

 

309/0

959/2

005/0

    انعطاف­پذیری

308/0

 

 

 

202/0

085/2

044/0

مولفه­ی نگرش منفی نسبت به بیماری

 

 

    مقدار ثابت

255/1

851/0

725/0

644/3

 

344/0

732/0

    مسئولیت­پذیری

778/0

 

 

 

570/0

212/4

000/0

    انعطاف­پذیری

485/0

 

 

 

330/0

441/2

20/0

مولفه­ی تحمل/انتظار

 

 

    مقدار ثابت

295/6

944/0

892/0

442/2

 

577/2

014/0

    مسئولیت­پذیری

506/0

 

 

 

369/0

712/3

001/0

    دل­پذیری

519/0

 

 

 

348/0

308/3

002/0

    انعطاف­پذیری

456/0

 

 

 

301/0

090/3

004/0

هیجان ابراز شده­ی کل

 

 

    مقدار ثابت

532/28

985/0

971/0

494/6

 

394/4

000/0

    مسئولیت­پذیری

254/2

 

 

 

529/0

181/9

000/0

    انعطاف­پذیری

556/1

 

 

 

339/0

364/6

000/0

    دل­پذیری

939/0

 

 

 

214/0

530/3

001/0

    روان­نژندی

465/0

 

 

 

118/0

180/3-

003/0

    برون
گرایی

311/0

 

 

 

079/0-

355/2-

025/0

 

 

خود را غیرواقعی دانسته و حاضر به پذیرش نخواهند بود و با نکوهش و ملامت فرزند، او را مسئول بیماری­اش می
دانند.

هم
چنین بین ویژگی شخصیتی انعطاف
پذیری با مولفه‌های مزاحمت یا مداخله
گری، پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل/ انتظار و هیجان ابرازشده­ی کل رابطه
ی مثبت و معنی
دار وجود دارد.

در این راستا دهقانی در مطالعه­ای بر روی 81  بیمار مبتلا به اختلالات روان
پریشی، هیجان ابرازشده­ی خویشاوندان بیماران را با ویژگی
های شخصیتی آنان سنجید و بین ویژگی شخصیتی تخیل در صفت انعطاف
پذیری با مولفه
ی مزاحمت یا مداخله
گری در هیجان ابراز شده رابطه
ی مثبت و معنی
داری پیدا   کرد   (15).  در   پژوهش  ما  نیز  بین  ویژگی  شخصیتی

 

انعطاف
پذیری با مولفه
ی‌ مزاحمت یا مداخله
گری رابطه
ی مثبت و معنی
دار مشاهده شد. این یافته نشان می
دهد که در مادران این بیماران انعطاف
پذیری در جهت منفی باعث ایجاد مزاحمت و مداخله
ی بیش از حد در کارهای فرزندان می
شود. آن
ها سعی در کنترل و تحت
نظر گرفتن فرزند دارند که این رفتار آن
ها برای بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی قابل تحمل نیست و آن
را مزاحمت دانسته و چه
بسا برای فرار از این موقعیت به سمت علایم سایکوتیک عقب
نشینی می
کند. 

از نتایج دیگر پژوهش حاضر رابطه
ی ویژگی شخصیتی مسئولیت
پذیری مادر با مولفه‌های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل/ انتظار و هیجان ابرازشده­ی کل بود
که  در پژوهش کینگ  نیز مسئولیت
پذیری با مولفه
ی درگیری

 هیجانی مفرط رابطه داشت (20). مادران این
گونه تصور می
کنند که فرزند بیمارشان قادر به مراقبت از خود نیست و این امر باعث افزایش تلاش آن­ها در انجام وظایف والدی و مداخله­های بیشتر می
شود.

 

از یافته
های دیگر این پژوهش رابطه
ی بین ویژگی شخصیتی دل­پذیر بودن با همه
ی مولفه‌های هیجان ابراز شده بود که این مسئله برخلاف نتایج پژوهش دهقانی بود زیرا وی بین هیجان ابراز شده و 5 عامل اصلی شخصیتی، همبستگی معنی
داری پیدا نکرد و روابط با زیرمولفه‌های آن­ها را گزارش کرد (15).

انتظار می­رفت بین ویژگی شخصیتی انعطاف
پذیری، مسئولیت
پذیری و دل­پذیری با مولفه‌های هیجان ابراز شده، رابطه
ی معکوس و معنی
دار وجود داشته باشد، ولی نتایج، خلاف انتظار را نشان داد که می‌تواند ناشی از سطح بینش ضعیف بیمار و عدم تشخیص هیجان­ها و برخوردهای واقعی مادر باشد. هم
چنین مطلوب­نمایی مادر و عدم پذیرش مسئولیت در قبال بیماری فرزند می‌تواند در این مورد دخیل باشد.

تحقیق­هایی در زمینه
ی رابطه
ی رفتار والدین به
 ویژه مادر با ایجاد اختلال اسکیزوفرنی در کودک انجام شده است. در یک پژوهش، مادران 25 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که تمام مادران این بیماران افرادی مضطرب، وسواسی و دیکتاتور­منش بودند. اغلب آن
ها تکامل­جو و مداخله­گر بوده و نسبت به دیگر مادران احتیاج بیشتری به توجه و مهر اطرافیان خود داشتند. در این مادران طرد کودکان به شکل­های مختلف رفتاری به وضوح مشاهده شد. البته مادری که به طور نامحسوس بر کودک خود مسلط است، خطر بیشتری برای کودک دارد. تمام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی که قادر به بیان احساسات خود بودند از تسلط و نامهربانی مادر شکایت داشتند (19).

با توجه به پژوهش­های انجام شده در خارج از کشور که روابط و رفتار والدین با بیمار را عاملی در تشدید و عودهای مکرر بیماری اسکیزوفرنی می
دانند (21)، در نظر گرفتن شرایط و جو هیجانی­عاطفی حاکم در خانواده
ها در روند درمان و بهبودی بسیار مهم است. نتایج پژوهش حاضر به
وضوح مشکلات ناشی از ویژگی
های شخصیتی مادر را نشان نداده است. این امر ناشی از علل متعددی بود که از آن جمله می
توان حجم نمونه
ی نسبتا کم مورد بررسی از مادران را دخیل دانست. هم
چنین این مسئله می
تواند ناشی از فرافکنی، احساس گناه، مطلوب­نمایی مادر و سوگیری مادران در واکنش به آزمون‌ها باشد.

 

با توجه به اینکه قبل از تکمیل پرسشنامه توسط مادر هدف از پرسشنامه و انجام این پژوهش توضیح داده شده بود اما انکار و ترس مادران از پذیرش بیماری فرزند و دخیل دانستن خود در ایجاد آن و نشان ندادن مشکلات و ناراحتیهای شخصی در روابط خانوادگی، هم در صحبتهای مادران و هم در نتایج آشکار است. نکتهی دیگر این است که یافتهی هیجان ابراز شده­ی بالای مادران در این پژوهش بر اهمیت مداخلهی درمانی در خانواده تاکید دارد تا از این راه امکان ایجاد تغییر در نگرشها و رفتارهای شایع و عمومی در میان خویشاوندان دارای هیجان ابرازشده­ی بالا فراهم گردد. درمانگر میتواند بر اصلاح جنبههایی از روابط میان بیماران و افراد مهم خانواده که تحت تاثیر شیوههای متداول ارزشیابی خویش از رفتار بیماران هستند تمرکز نمایند. لازم است آموزش روانی­تربیتی در جهت ایجاد تعادل در خانواده به منظور کاهش تاثیر آسیبپذیری بیماری بر آن­ها مورد توجه قرار گیرد. این اقدام گامی در جهت کمک به بهبودی بیشتر و جلوگیری از عودهای مکرر بیماری و افزایش بهداشت روانی سایر افراد خانواده خواهد بود (15). این پژوهش با محدودیتهایی مانند تعداد کم نمونههای مناسب با سطح تحصیلات کافی در بیماران و مادران و عدم استفاده از نمونههای بهنجار  مواجه بود. همچنین با توجه به اینکه پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی بیشتر در زمان ملاقات توسط مادران تکمیل میشد، زمان لازم برای اجرای پرسشنامهی دقیقتری مانند نئوی فرم بلند، وجود نداشت که شاید در صورت امکان می­توانستیم به نتایج معتبرتری دست یابیم. عدم وجود منابع خارجی و داخلی که پرسشنامههای این پژوهش را بهکار برده باشند و بتوان به تعمیم و مقایسهی دقیقتر آن­ها پرداخت نیز از محدودیتهای دیگر این مطالعه بود. لذا پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده به این مطالب بیشتر توجه گردد.



 

[1]Brown

[2]Hostility

[3]Criticism

[4]Emotional Over-Involvement

[5]Social Functioning

[6]Barrowclough

[7]King and Dixon

 

[8]Marom

[9]Cheung

 

[10]Level Expressed Emotion (LEE)

[11]Cole and Kazarian

 

[12]Negative Attitude

[13]Tolerance

[14]Intrusiveness

[15]Emotional response

[16]McCrae

[17]Costa

[18]NEO Five-Factor Inventory

[19]Neuroticism

[20]Extraversion  

[21]Openess

[22]Agreeableness

[23]Conscientiousness  

 

1. Mueser KT, McGurk SR. Schizophrenia. Lancet 2004; 363: 2063-72.
2. World Health Organization. Nations for mental health. Schizophrenia and public health1998; 6(97): 2-4.
3. Sadock BJ, Sadock VA. Kaplan and Sadock’s synopsis of psychiatry: Behavioral sciences/ clinical psychiatry.10th ed. Philadelphia: Lippincott Williams and Wilkins; 2007: 20.
4. Canadian Psychiatric Association. A consumer and family guide to assessment and treatment schizophrenia. Journey to recovery 2007: 3-4. 
5. McDonagh LA. Exoressed emotion as a precipitant of relapse in psychological disorders. Lancet 2004; 363: 2063-72.
6. Brown GW, Monck EM, Carstairs  GM, Wing  JK. Influence of family life on the course of schizophrenic illness. Br J Prev Soc Med 1962; 16: 55-68.
7. Vaughn C, Leff J. The measurement of expressed emotion in the families of
psychiatric patients. Br J Soc Clin Psychol 1976; 15: 157-65.
8. Patterson P, Birchwood M, Cochrane R. Preventing the entrenchment of high expressed emotion in first episode psychosis. Earlydevelopmental attachment pathways. Aust N Z J Psychiatry 2000; 34: 191-7.
9. Hooley M, Hiller B. Personality and expressed emotion. J Abnorm Psychol 2000; 109(1): 40-4.
10. Barrowclough C, Hooley JM. Attributions and expressed emotion: A review. Clin Psychol  Rev 2003; 23: 849-80.
11. King S, Dixon M. Expressed emotion and relapse in young schizophrenia outpatients. J Psychiatry 1999; 161: 3-11.
12. Shimodera Sh, Mino Sh,  Inoue  Y, Hirokazu F, Hisamitsu U. Expressed emotion and family distress in relatives of patients with schizophrenia in Japan. Compr  Psychiatr 2000; 41(5): 392-7.
13. Marom S, Hanan M, Peter B, Weizman JA,  Hermesh H. Expressed emotion: Relevance to rehospitalization in schizophrenia over 7 years. Schizophr Bull 2005; 31(1): 1-8.
14. Cheung HK, Leung P.  Expressd emotion and relapse in Hong Kong. J Psychiatry 2001; 11(1): 4-11.
15. Dehghani Sh. [The relationship between expressed emotion level and personality trait of relative’s patients with psychotic disorder]. Psychother Novelties 2004; 9(1): 60-5. (Persian)
16. Shamloo S. [Mental hygiene]. Tehran: Roshd; 2006: 193-5. (Persian)
17. Costa PT, McCrae RR. Resived NEO personality inventory (NEO-PI-R) and NEO five-factor inventory (NEO-FFI). Professional manual. Odessa: Psychological assessment resources; 1997: 34-53.
18. Atashruz B. [The relationship between the big five personality traits and academic achievement]. Journal of Iranian psychologists 2008; 4(16): 370. (Persian)
19. Shamlo S. [Mental health].19th ed .Tehran: Roshd; 2007: 257-60. (Persian)
20. King J, Harry L. The relationship between expressed emotion and personality trait of relative’s patients with psychotic disorder. Cult Med Psychiatry 2003; 4(29): 379-413.
21. Breitborde NJ, Lopez SR, Nuechterlein KH. Expressed emotion, human agency and schizophrenia: Toward a new model for the EE-relapse association. Cult Med Psychiatry 2008; 10: 1-2.