رابطه ی هوش هیجانی و نشانه های اختلال شخصیت مرزی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار روان شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

این پژوهش جهت بررسی رابطه‌ی بین هوش هیجانی و مولفه‌های آن با علایم اختلال شخصیت مرزی در یک جمعیت غیربالینی طراحی شد.
روش‌کار: در این پژوهش توصیفی همبستگی طی سال‌های 88-1387، 358 نفر از دانشجویان دانشکده‌های مختلف دانشگاه شیراز به صورت تصادفی انتخاب شدند. به منظور اندازه‌گیری هوش هیجانی از مقیاس رگه‌ی فراخلقی و برای اندازه‌گیری علایم اختلال شخصیت مرزی از مقیاس شخصیت مرزی پرسش
نامه
ی صفات اسکیزوتایپی استفاده شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد.
یافته‌ها: بین نمره‌ی کلی هوش هیجانی و نمره‌ی کلی مقیاس شخصیت مرزی رابطه‌ی معکوس و معنی‌داری وجود داشت (001/0P<). هم‌چنین بین مولفه‌های هوش ‌هیجانی (توجه، وضوح و اصلاح) و نشانه‌های اختلال شخصیت مرزی (ناامیدی، تکانشگری، علایم تجزیه‌ای و پارانوییدی وابسته به استرس) رابطه‌ی معکوس و معناداری وجود داشت (001/0P<). تحلیل رگرسیونی چندگانه نشان داد که وضوح احساسات تنها مولفه‌ی هوش هیجانی است که توان پیش‌بینی نشانه‌های  اختلال شخصیت مرزی را دارد.
نتیجه‌گیری: هوش هیجانی با نشانه‌شناسی اختلال شخصیت مرزی رابطه‌‌ی معکوس دارد و مولفه‌ی وضوح احساسات قادر است نشانه‌های اختلال شخصیت مرزی را پیش‌بینی کند.
 

کلیدواژه‌ها


اختلال شخصیت مرزی[1] یکی از 10 طبقه
ی اختلال­های شخصیت می­باشد (1). اصطلاح مرزی اولین بار توسط آدلف استرن (2) برای توصیف گروهی از بیمارن که در مرز گروه
های روان­گسسته[2] و روان­آزرده[3] قرار داشتند، مورد استفاده قرار گرفت. راهنمای تشخیصی و آماری اختلال­های روانی(DSM-IV-TR).[4] انجمن روان
پزشکی آمریکا این اختلال را به این صورت توصیف می­کند: "یک الگوی فراگیر بی­ثباتی در روابط بین
فردی و خودانگاره و خلق و خوی تکانشگرانه مشخص، که در اوایل دوره
ی بزرگسالی شروع شده و در محیط
ها و موقعیت­های مختلف ظهور می­کند". شیوع این اختلال در جامعه تقریبا 2 درصد و در زنان شایع­تر می­باشد(1). علیرغم نامتجانس بودن نشانه­های این اختلال، امروزه یک اجماع نظر کلی وجود دارد که نارساکنش­وری هیجانی[5] مشخصه اصلی این اختلال می­باشد. پژوهشگران متعددی معتقدند که اختلال شخصیت مرزی اختلالی است که به واسطه نارسایی­های معنادار در توانایی درک و تنظیم هیجان­ها و خلق مشخص می­شود (6-3). از آن
جا که این اختلال با نارسایی در تنظیم و پاسخ
دهی هیجانی مرتبط است از این رو افراد مبتلا به این اختلال در زمینه­های متعدد از جمله کار و توسعه روابط بین
فردی مشکلات فراوانی دارند (8،7). به منظور تبیین مشکلات افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در حوزه
ی کنش­وری هیجانی سازه­های متعددی از جمله شدت/ واکنش
پذیری خلقی تشدید­یافته[6]، هیجان­پذیری منفی[7]، بی
ثباتی عاطفی[8]، آسیب­پذیری هیجانی[9] و هوش هیجانی پایین[10] از سوی پژ‍وهشگران مختلف ارایه شده است
(9-3،12). امروزه مطرح شده است که مشخصه
های اختلال شخصیت مرزی از جمله بی­ثباتی عاطفی، احساسات مزمن پوچی و پرخاشگری نامناسب و شدید، همگی نشانگر مشکلاتی در فرآیند پردازش هیجان می­باشند. هم
چنین نشانه
هایی از قبیل تکانشگری، خود
آسیبی، ترس از رهاشدگی و نشانه­های تجزیه­ای نشانگر پاسخ
های نابهنجار به هیجان­ها می­باشند. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است این رفتارها و ویژگی­ها را که نشانگر توانایی ناکافی در شناسایی و مهار هیجان­ها است نشان دهند، به علاوه مشکلات افراد مبتلا به این اختلال در روابط بین فردی و آشفتگی در هویت ممکن است با ناتوانی در ابراز، استفاده و مهار هیجان­ها و اطلاعات هیجانی ارتباط داشته باشد (13). هوش هیجانی یک سازه
ی چند بعدی است و در بر گیرنده تعامل بین هیجان و شناخت است که منجر به کنش­وری سازشی می
شود (14).

مایر، سالووی و کارسو[11] هوش
هیجانی را در­ بر گیرنده چهار توانایی­ به­ هم ­پیوسته­ می­دانند: ادراک هیجان در خود و دیگران، استفاده از هیجان­ها برای تسهیل تصمیم­گیری، درک هیجان و مدیریت هیجان (15). از سوی دیگر بار- ان[12] ­هوش هیجانی را مجموعه­ی
 مرکبی از خودآگاهی هیجانی و نیز مهارت­ها و وی‍ژگی­های دیگر می­داند که بر موفق شدن فرد در مقابله با فشارها و خواسته­های محیط تاثیر می­­گذارند (16).

به طور کلی دو الگوی عمده نسبت به مفهوم سازی هوش
هیجانی وجود دارد. الگوی توانایی[13] ناظر بر این است که این سازه همانند دیگر سازه­های توانایی از جمله هوش شناختی است و الگوی رگه[14] که این سازه را همانند رگه­های شخصیتی از جمله برون­گرایی یا وظیفه
شناسی در نظر می­گیرد. از ابزارهای سنجش هوش هیجانی بر مبنای الگوی توانایی می
توان به آزمون هوش هیجانی مایر، سالووی و کاروسو[15] اشاره کرد و از ابزارهای سنجش هوش هیجانی
بر مبنای الگوی رگه می­توان به پرسش
نامه بهره
هیجانی[16]
بار- ان، آزمون خودسنجی هوش هیجانی شوت[17] و
مقیاس رگه فراخلقی[18] اشاره کرد (17). پژوهش
های انجام شده در مورد هوش هیجانی نشان داده­اند که هوش
هیجانی عامل موثر و تعیین­کننده­ای در برآیندهای زندگی واقعی مانند موفقیت در مدرسه و تحصیل، موفقیت در شغل و روابط بین شخصی و به طور کلی در کنش­وری سلامت می­باشد (15). در حال حاضر پژوهش­های زیادی پیرامون ارتباط بین هوش
هیجانی و سلامت جسمانی و روانی انجام شده
اند (18). هوش
هیجانی با سلامت
روانی همبستگی مثبت و با اختلال­های روانی رابطه
ی معکوس دارد. افرادی که در تنظیم هیجان­های خودشان و دیگران مهارت دارند قادر خواهند بود از خودشان در مقابل تنیدگی محافظت نمایند. چنین افرادی افسردگی، ناامیدی و اندیشه
پردازی خودکشی کمتری را گزارش می
دهند (13). هوش
هیجانی با رضایت از زندگی و کیفیت آن و تعاملات اجتماعی رابطه
ی مثبت و با احساس تنهایی و افسردگی رابطه
ی منفی دارد (22-20). بار- ان  گزارش کرد که هوش هیجانی با روان­آزردگی و افسردگی رابطه
ی منفی و با برون
گرایی، گشودگی به تجارب جدید، قابل پذیرش بودن، رضایت­مندی از زندگی و توانایی شناختی رابطه
ی مثبت
دارد (16). در حال حاضر پیرامون رابطه
ی بین هوش هیجانی و اختلال­های شخصیت به خصوص اختلال شخصیت مرزی پژوهش­های کمی انجام شده است (17). ترول، یوسدا، کانفورتی و دان[19]  در پژوهشی دریافتند که اختلال شخصیت مرزی با الگوهای خلقی مشکل آفرین از جمله خشم غیرقابل کنترل و  نااستواری هیجانی مرتبط است (22). هم
چنین برگ[20]  بیان می
دارد که افراد مبتلا به این اختلال خشم شدید، فقدان کنترل هیجان­ها و نااستواری هیجانی را تجربه می
کنند (23). بنجامین و واندرلیچ[21]  نیز سطوح پایین عاطفه هیجانی و پرخاشگری بالاتر در روابط افراد مبتلا به این اختلال را گزارش نمودند (24). هم
چنین سطح بالای تنهایی  و احساس رهاشدگی در افراد مبتلا به این اختلال گزارش شده
است (26،25). لوین، مارزیالی و هوود[22]  نیز دریافتند که مشکل افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نه تنها در شناسایی هیجان­ها بلکه در مدیریت هیجان­ها نیز دچار مشکل می
باشد (27). در پژوهشی دیگر لیبل و اسنل[23]  به بررسی رابطه
ی  هوش هیجانی و اختلال شخصیت مرزی در دانشجویان لیسانس پرداختند (10). نتایج نشان داد که نشانه
های این اختلال با جنبه­های مختلف هوش هیجانی از جمله وضوح هیجانی، تنظیم هیجان و هوش هیجانی کلی رابطه
ی منفی داشتند. پتریدس، پرز گونزالس و فورنهام[24]  با استفاده از شیوه
ی رگرسیون نشان دادند که هوش هیجانی کلی  به طور منفی اختلال شخصیت مرزی را پیش
بینی می
کند (28). گاردنر و کوالتر[25] نیز به بررسی رابطه­ای بین هوش
هیجانی و این اختلال در 523 بزرگسال پرداختند. نتایج نشان داد که همانند پژ‍وهش
های قبلی رابطه
ی منفی بین جنبه
های مختلف هوش هیجانی و این اختلال وجود دارد (12). از آن
جا که اختلال شخصیت مرزی به عنوان یک اختلال مربوط به نارسایی در تنظیم هیجان مفهوم­سازی شده است (3)، از این رو سازه
ی هوش هیجانی گزینه
ی خوبی است تا درباره
ی عوامل زیر
بنایی این اختلال دانش بیشتری کسب نماییم. درک مشخصه
های آسیب­شناختی این اختلال (به خصوص نارسایی در برخی از جنبه­های هوش
هیجانی) می­تواند در تدارک درمان­های موثر، اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار پژوهشگران قرار دهد. با توجه به ادبیات پژوهشی  موجود که اختلال شخصیت مرزی را  به عنوان  اختلال در هوش
هیجانی و مولفه
های آن  مفهوم
سازی نموده­اند، فرضیه
ی اصلی پژوهش این بود که این اختلال و مولفه­های آن به صورت معکوس با هوش هیجانی کلی و مولفه­های آن رابطه دارند. هم
چنین این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سئوال نیز بود که کدام یک از مولفه­های هوش هیجانی توانایی پیش
بینی علایم آسیب
شناختی اختلال شخصیت مرزی را دارند.

 

روش
کار

پژوهش حاضر توصیفی و از نوع هم
بستگی است. جامعه
ی آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز بود که در سال تحصیلی 88-1387 مشغول تحصیل بودند. نمونه­ای به حجم 358 نفر(114 پسر و 244 دختر) از دانشکده­های مهندسی (7/8%)، دامپزشکی(4/8%)، کشاورزی (6/10%)، علوم
تربیتی و روان
شناسی (17%)، حقوق و علوم
سیاسی (3/10)، ادبیات و علوم انسانی (8/16%)، هنر و معماری (7%)، علوم پایه (8/12%)، اقتصاد، مدیریت و علوم
اجتماعی (4/8%) به شیوه
ی نمونه­گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. میانگین سنی پسران 3/22 سال (دامنه
ی
 30-18 سال)، دختران 5/21 سال (در دامنه
ی 18 تا 27 سال)  و کل نمونه 7/21 سال (در دامنه
ی 30-18 سال) بود. به منظور رعایت اخلاق پژوهش، آزمودنی­ها در جلسه توجیهی شرکت و پس از اطمینان از حضور داوطلبانه، پرسش
نامه­های پژوهش در اختیارشان قرار داده می­شد.

مقیاس شخصیتی مرزی[26] (STB): مقیاس شخصیتی مرزی بخشی از پرسش نامه صفات اسکیزوتایپی(STQ)[27] می­باشد. STQ شامل دو مقیاس شخصیت اسکیزوتایپال[28](STA) و مقیاس شخصیت مرزی (STB) می
باشد. این پرسش
نامه توسط کلاریج و بروکس[29]  در دانشگاه آکسفورد ساخته شده (29) و توسط راولینگز،کلاریج و فریمن[30] مورد تجدید نظر قرار گرفت (30). محمدزاده،گودرزی، تقوی و ملازاده با استفاده از نسخه
ی ویرایش شده
ی این آزمون با انطباق آن با ملاک
های  DSM-IV-TRعلاوه بر 18 ماده
ی اولیه 6 ماده
ی دیگر نیز برای پوشش دادن ملاک­های تشخیصی این اختلال به آن افزودند. بنا بر این مقیاس STB دارای 24 ماده است که به صورت بلی/ خیر پاسخ داده می
شود. پاسخ بلی نمره
ی یک و پاسخ خیر نمره
ی صفر می­گیرد. این مقیاس سه عامل ناامیدی[31]، تکانشگری[32] و عامل علایم تجزیه
ای و پارانوئیدی وابسته به استرس[33] را اندازه
گیری می
نماید (31).راولینگز و همکاران ضریب آلفای 80/0 را برای STB گزارش کرده
اند. روایی هم
زمان STB با مقیاس
های روان
آزردگی و روان
گسستگی پرسش
نامه شخصیتی آیزنک[34] (EPQ) در فرهنگ اصلی به ترتیب 64/0 و 44/0 گزارش شده است (30).  در ایران محمدزاده و همکاران ضریب اعتبار بازآزمایی کل مقیاسSTB  را 84/0 و خرده مقیاس­های ناامیدی، تکانشگری و علایم تجزیه
ای پارانوئیدی وابسته به استرس را به ترتیب 53/0، 72/0 و50/0 گزارش کرده
اند (31). هم
چنین این پژوهشگران ضریب آلفا کل مقیاس را 77/0 و برای خرده
مقیاس­های ناامیدی، تکانشگری و علایم تجزیه
ای و پارانوئیدی وابسته به استرس به ترتیب 64/0، 58/0و 57/0 گزارش نموده­اند. هم
چنین STB  از روایی (عاملی و افتراقی) مطلوبی در ایران برخوردار است (31).

مقیاس رگه
ی فراخلقی (
TMMS):این مقیاس یک ابزار خودگزارشی عینی بر مبنای الگوی رگه­ی هوش هیجانی است که توسط سالووی و همکاران برای سنجش سه مولفه
ی هوش
 هیجانی ساخته شده است. این سه مولفه عبارتند از: توجه به احساسات[35] (توجه)، وضوح احساسات[36] (وضوح) و اصلاح خلق (اصلاح)[37]. منظور از توجه، میزان آگاهی از خلق خویش است. وضوح به توانایی برای تمیز احساسات و اصلاح به توانایی اصلاح خلق­های ناخوشایند و نگهداشت خلق­های خوشایند گفته می
شود. این آزمون 48 ماده­ای، دربرگیرنده 21 ماده
ی مربوط به مولفه
ی توجه، 15 ماده
ی مولفه
ی وضوح و 12 ماده
ی مولفه
ی اصلاح می­باشد و آزمودنی­ها می­بایست در یک طیف لیکرت
(از بسیار موافقم تا بسیار مخالفم) به مواد این آزمون پاسخ دهند. ضرایب آلفا برای این آزمون برای هر یک از مولفه­های توجه، وضوح و اصلاح در مطالعه
ی سالووی و همکاران  به ترتیب 86/0، 88/0 و 82/0 و در مطالعه فیتنس و کورتیز[38] به ترتیب 78/،0 85/0 و 78/0 گزارش شده است (33،32).

هم
چنین سالوی و همکاران  روایی هم
زمان و افتراقی خوبی برای این ابزار گزارش نموده­اند (14). این آزمون یک آزمون مناسب برای ارزیابی هوش
 هیجانی ادراک شده می
باشد (34).

با هماهنگی مسئولین مربوطه در هر دانشکده چند کلاس به صورت تصادفی انتخاب و پس از ارایه
ی توضیحات در
باره
ی هدف پژوهش و کسب رضایت آگاهانه، پرسش
نامه
ها در اختیار آزمودنی­ها  قرار داده ­و از آن
ها خواسته شد به دقت به تمامی سئوالات پاسخ دهند. پس از جمع­آوری تمامی پرسش
نامه­ها، برخی که به صورت ناقص تکمیل شده بودند کنار گذاشته شده بودند حذف و در مجموع پرسش
نامه
های 358 نفر وارد مطالعه گردید.

پس از وارد نمودن اطلاعات، تحلیل داده­ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از روش­های همبستگی و رگرسیون چندگانه انجام شد.


نتایج

  همبستگی بین نمره
ی کلی هوش­هیجانی و نمره
ی کلی نشانه
های اختلال شخصیت مرزی منفی و معنی
دار می­باشد (001/0P<، 36/0-=r) (جدول1). از سوی دیگر رابطه
ی نمره
ی کلی هوش هیجانی با هر یک از عوامل علایم آسیب
شناختی اختلال شامل ناامیدی(001/0P<، 39/0-=r)، تکانشگری (001/0P<، 27/0-=r) و عامل علایم تجزیه
ای و پارانوئیدی وابسته  به استرس (001/0P<، 31/0- =r) منفی و معنی
دار می­باشد. این یافته حاکی از آن است که با بالا رفتن نمره
ی کلی هوش هیجانی میزان علایم آسیب
شناختی این اختلال کمتر و با کاهش آن میزان علایم بیشتر می
شود.

 

 

جدول1- میانگین، انحراف استاندارد و همبستگی­ بین هوش هیجانی و مؤلفه­های آن با علائم شخصیت مرزی و عوامل آن در دانشجویان


متغیر

میانگین

انحراف استاندارد

1

2

3

4

5

6

7

8

1. هوش هیجانی کلی

6/175

8/16

   1

 

 

 

 

 

 

 

2. مؤلفه توجه به احساسات

5/68

6/8

***86/0

1

 

 

 

 

 

 

3. مؤلفه وضوح احساسات

5/50

6/6

***79/0

***51/0

1

 

 

 

 

 

4 . مؤلفه اصلاح خلق

6/38

7/5

***72/0

***43/0

***41/0

1

 

 

 

 

5. علائم شخصیت مرزی

7/7

5/6

***36/0-

***21/0-

***45/0-

***21/0-

1

 

 

 

6. عامل ناامیدی

2/2

7/2

***39/0-

***25/0-

***46/0-

***24/0-

***91/0

1

 

 

7. عامل تکانشگری

1/3

7/2

***27/0-

***13/0-

***39/0-

***15/0-

***93/0

***79/0

1

 

8. عامل علائم تجزیه­ای

5/1

8/1

***31/0-

***21/0-

***33/0-

***19/0-

***84/0

***68/0

***71/0

1

                       

- نمره­ی کلی هوش هیجانی در مقیاس فراخلقی، 2- مولفه توجه به احساسات، 3- مولفه­ی وضوح احساسات، 4- مولفه­ی اصلاح خلق، 5- نمره­ی کلی علایم شخصیت مرزی در پرسش­نامه­ی STB، 6- عامل ناامیدی، 7- عامل تکانشگری، 8- عامل علایم تجزیه­ای و پارانوییدی وابسته  به استرس  001/0P< ***

 

 

هم­چنین همان­گونه که در جدول­ (1) ملاحظه می­گردد    رابطه­ی هر یک از مولفه­های هوش
 هیجانی با نمره­ی کلی علایم آسیب­شناختی اختلال شخصیت مرزی و هر یک از عوامل این اختلال نیز منفی و معنی
دار می باشد. رابطه
ی مولفه
ی توجه به احساسات با  نمره
ی کلی اختلال شخصیت مرزی با (001/0P<، 21/0-=r)، عامل ناامیدی (001/0>P، 25/0-=r)، عامل تکانشگری (001/0P<، 13/0-=r) و عامل علایم تجزیه
ای و پارانوییدی وابسته به استرس (001/0 P<، 21/0-=r) منفی و معنی
دار می­باشد. رابطه
ی مولفه­ی وضوح احساسات با  نمره
ی کلی اختلال شخصیت مرزی (001/0P<، 45/0-=r)، با عامل ناامیدی (001/0P<، 46/0-=r)، با عامل تکانشگری (001/0P<، 39/0-=r) و با عامل علایم تجزیه­ای و پارانوییدی وابسته به استرس (001/0P<، 33/0-=r) منفی و معنی
دار می­باشد. رابطه
ی مولفه
ی اصلاح خلق نیز با نمره­ی کلی اختلال شخصیت مرزی (001/0P<،21/0-=r)، با عامل ناامیدی (001/0P<، 24/0-=r)، با عامل تکانشگری (001/0P<، 15/0-=r) و با عامل علایم تجزیه­ای و پارانوییدی وابسته به استرس (001/0P<، 19/0-=r) منفی و معنی
دار می
باشد. هم
چنین جدول (1) همبستگی
های مثبت مولفه­های هوش
 هیجانی با نمره
ی کلی هوش
 هیجانی (86/0،79/0و 72/0) و نیز بین مولفه­های هوش
 هیجانی (51/0، 43/0 و 41/0) را نشان می­دهد. این موضوع نشانگر آن است که مولفه­های هوش
 هیجانی در سنجش آن با هم بسیار مرتبط و هم
بسته می­باشند. از سوی دیگر رابطه
ی بین نمره­ی کلی علایم آسیب
شناختی اختلال شخصیت مرزی با هر یک از عوامل آن (91/0، 93/0و 84/0) و بین عوامل (79/0، 68/0 و71/0) حاکی از روابط مثبت بالا و نشانگر همبستگی بین عوامل در سنجش علایم آسیب­شناختی این اختلال می­باشد. همان­طور که نتایج نشان می­دهند، رابطه­ی بین نمره­ی کلی هوش هیجانی و مولفه­های آن با نمره­ی کلی علایم آسیب
شناختی اختلال شخصیت مرزی و عوامل آن معکوس می­باشد. از این رو فرضیه­ی اصلی پژوهش در اینجا مورد تایید قرار گرفته است. هدف دیگر پژوهش این بود که مشخص سازد کدام­ یک از مولفه­های هوش هیجانی توان بیشتری در پیش­بینی علایم آسیب­شناختی اختلال شخصیت مرزی دارند. از این رو به منظور پاسخگویی به این سئوال از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد.

 

جدول 2- خلاصه نتایج تحلیل رگرسیون  مؤلفه
های هوش هیجانی در پیش بینی علائم اختلال شخصیت مرزی به صورت کلی و مجزا

متغیر  ملاک

متغیرهای پیش بین

B

SE

Β

t

R2

نمره کلی علائم اختلال شخصیت مرزی

توجه به احساسات

03/0

04/0

04/0

73/0

21/0

وضوح احساسات

45/0-

06/0

45/0-

***03/8-

اصلاح خلق

05/0-

06/0

04/0

81/0-

عامل ناامیدی

توجه به احساسات

000/0

015/0

001/0-

024/0-

22/0

وضوح احساسات

149/0-

019/0

435/0-

***74/7-

اصلاح خلق

02/0-

021/0

063/0-

17/1-

عامل تکانشگری

توجه به احساسات

03/0

018/0

099/0

68/1

16/0

وضوح احساسات

173/0-

023/0

436/0-

***49/7-

اصلاح خلق

008/0-

026/0

018/0-

323/0-

عامل علایم تجزیه ای و پارانوئیدی وابسته  به استرس

توجه به احساسات

008/0-

013/0

038/0-

626/0-

11/0

وضوح احساسات

081/0-

017/0

292/0-

***89/4-

اصلاح خلق

016/0-

019/0

051/0-

884/0-

ضریب تاثیر متغیرهای پیش بین=B، ضریب تعیین چند متغیری=R2 ، 001/0 P< =  ***

ضریب رگرسیون استاندارد متغیرهای پیش بین=β، خطای استاندارد ضریب رگرسیون=SE

نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه­های هوش هیجانی 21 درصد از واریانس نمره­ی کلی علایم شخصیت مرزی (001/0P<، 57/30=(354،3)F، 21/0=R2)،  22 درصد از واریانس عامل ناامیدی (001/0P<، 54/32=(354،3)F، 22/0=R2)، 16 درصد از واریانس عامل تکانشگری (001/0P<، 61/22= (354،3)F، 16/0=R2) و 11 درصد از واریانس عامل علایم تجزیه­ای و پارانوییدی وابسته به استرس (001/0P<، 26/15=(354،3)F، 11/0=R2) را پیش
بینی می­کنند. بررسی­های دقیق­تر با استفاده از آزمون معنی­داری ضرایب رگرسیون نشان داد که تنها ضریب رگرسیون استاندارد وضوح احساسات در پیش بینی علایم اختلال شخصیت به صورت کلی و در مورد هر یک از عوامل  ناامیدی، تکانشگری و علایم تجزیه­ای وابسته به استرس قابل توجه و معنی
دار می
باشد (001/0P<).

 

بحث و نتیجه­گیری

به طور کلی قابلیت­های هیجانی در تشخیص پاسخ­های هیجانی مناسب، در مواجهه با رویدادهای روزمره، گسترش دامنه­ی بینش و ایجاد نگرش مثبت درباره­ی وقایـع و هیجـان­ها نقش موثری دارند. در نتیجه، افرادی که توانایی تشخیص، کنترل و استفاده از این قابلیت­های هیجانی را دارند از حمایت اجتماعی، احساس رضایت­مندی، سلامت جسمانی و روانی بیشتری برخوردار خواهند شد (18). از آنجا که شناخت فرآیندهای زیربنایی این اختلال­ها می­تواند به درک بیشتر و درمان آن­ها کمک کند، از این رو این پژوهش به دنبال بررسی رابطه­ی بین سازه­ی هوش هیجانی و مولفه­های آن با علایم آسیب­شناختی اختلال شخصیت مرزی در یک جمعیت غیربالینی از دانشجویان بود. یافته­های پژوهش حاکی از آن بود که بین سازه­ی هوش
هیجانی و علایم آسیب­شناختی اختلال شخصیت مرزی رابطه­ی معکوسی وجود دارد. این نتیجه با نتایج پژوهش
های قبلی در این زمینه و نظریه­های موجود      هم­خوان می­باشد (6-3،12،10). این نتیجه تاییدکننده­ی    نارسا­کنش­وری­ هیجانی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی می باشد (27-22). از آن جا که هوش
هیجانی به عنوان یک سازه
ی روان
شناختی مهم در تعاملات اجتماعی نقش اساسی دارد، بنا بر این وجود رابطه
ی معکوس بین این سازه با علایم اختلال شخصیت مرزی می
تواند تبیین کننده
ی بسیاری از مشکلات این افراد در حوزه
های مربوط به فعالیت
های روزمره­ی زندگی از جمله شغل و روابط اجتماعی و خانوادگی باشد. در بررسی رابطه­ی تک تک مولفه­های هوش هیجانی با نمره­ی کلی نشانه­شناسی و هر یک از عوامل زیرمجموعه­ی این اختلال، وجود همبستگی­های معکوس معنی
دار به دست آمد. این نتیجه حاکی از آن است که نشانه­های رفتاری از جمله بی
ثباتی عاطفی و هیجانی، تکانشگری،  خشم نامناسب و رفتارهای خودآسیبی می­تواند ناشی از پایین بودن هر یک از مولفه­های هوش
هیجانی رگه­ای در این اختلال باشد. از سوی دیگر نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تنها مولفه­ی وضوح هیجانی که نشانگر توانایی برای تمییز احساسات و اصلاح خلق است، توان پیش­بینی نشانه­های آسیب­شناختی اختلال شخصیت مرزی را دارد که با نتایج برخی پژوهش
ها  هم
خوان می
­باشد (10،12،14،28). این نتیجه می
تواند تبیین کننده
ی مشکل این افراد در سازگاری هیجانی باشد که شاخصی از آسیب به سازه­ی هوش
 هیجانی برای این افراد است. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد افرادی که نشانه­های آسیب­شناختی این اختلال را بیشتر تجربه می­کنند درک کمتری از ماهیت هیجان
های خود دارند و از سوی دیگر توان کمتری نیز برای فایق آمدن بر تجارب هیجانی منفی  دارند. اگر افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در هوش
 هیجانی کلی و  مولفه­های آن

 

مشکل دارند، طراحی و اجرای دوره­های آموزش هوش هیجانی می
تواند منجر به شناسایی، درک، مهار و نظارت بیشتر بر هیجان­های این افراد شود. از این رو پیشنهاد می
گردد مسؤولان دفاتر مراکز مشاوره­ی دانشجویی پس از شناسایی دانشجویانی که دارای نشانه­های بیشتری از این اختلال هستند، با توجه به دیدگاه­های نوین در امر آموزش هوش
 هیجانی نسبت به طراحی و اجرای این دوره
ها برای این افراد اقدام نمایند. زیرا این امر منجر به بالابردن توان ارتباطی، افزایش سازگاری  با دیگران، کاهش مشکلات و تعارضات بین فردی و به طور کلی ارتقای کیفیت زندگی دانشجویی و شخصی این افراد خواهد شد.

یکی از محدودیت
های این پژوهش استفاده از روش        خودگزارش­دهی برای سنجش علایم آسیب
شناختی اختلال شخصیت مرزی بود. لذا پیشنهاد می
شود در پژوهش­های بعدی علاوه بر پرسش
نامه از روش مصاحبه­ی بالینی نیز در تشخیص این اختلال استفاده شود. محدودیت دیگر این پژوهش عدم تعمیم نتایج به جمعیت های بالینی مبتلا به این اختلال است. از این رو پژوهش­های آتی می­توانند رابطه­ی هوش هیجانی و مولفه­های آن را  در گروه­های بالینی مبتلا به این اختلال که با توجه به ابزارهای دیگر از جمله مصاحبه­ی بالینی انتخاب   شده
اند، مورد آزمایش قرار دهند. هم
چنین رابطه­ی هوش هیجانی با اختلال­های شخصیت دیگر نیز می­تواند مدنظر پژوهشگران قرار گیرد، زیرا اختلال­های شخصیت ممکن است  با تعدادی از جنبه­های هوش
هیجانی مرتبط باشند (10).



 

[1]Borderline Personality Disorder 

[2]Psychotic

[3]Neurotic

[4]Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, Text Revision

[5]Emotional Dysfunction

[6]Heightened Affect Intensity/Reactivity

[7]Negative Affectivity

[8]Affective Instability

[9]Emotional Vulnerability

[10]Poor Emotional Intelligence

[11]Mayer, Salovey, Caruso

[12] Barr-On

[13]Ability Approach

[14]Trait Approach

[15]The Mayer Salovey Caruso Emotional Intelligence Test

[16]Emotional Quotient Inventory

[17]Schutte Self-Report Emotional Intelligence Test

[18]Trait Meta Mood Scale

[19]Trull, Useda, Confort and Doan

[20]Berg

[21]Benjamin and Wonderlich

[22]Levine, Marziali and Hood

[23]Leible and Snell

[24]Petrides, Perez-Gonzalez and Furnham

[25]Gardner and Qualter

[26]Schizotypal Trait Questionnaire-B form

[27]Schizotypal Trait Questionnaire

[28]Schizotypal Trait Questionnaire-A form

[29]Claridge and Broks

[30]Rawlings, Claridge and Freeman

[31]Hoplesness

[32]Impulsivity

[33]Stress related dissociative and paranoid symptoms

[34]Eysenck personality questionnaire

[35]Attention to Feelings (Attention)

[36]Clarity of Feelings(Clarity)

[37]Mood Repair (Repair)

[38]Fitness and Qurtis

 

1.American Psychiatric Association. Diagnostic and statistical manual of mental disorders (4th ed., text revision). Washington DC: Author; 2000: 706-10.
2. Stern A .Psychoanalytic investigation of and therapy in the borderline group of neuroses. Psychoanalytic Quarterly 1938; 7: 467−89.
3. Linehan M. Cognitive-behavioral treatment of borderline personality disorder. New York: The Guildford Press; 1993:1-25.
4. Austin MA, Rinilo TC, Porges SW. Borderline personality disorder and emotion regulation: Insights from the Polyvagal Theory. Brain and Cognition 2007; 65: 69–76.
5. Bland AR, Williams CA, Scharer K, Manning S. Emotion processing in borderline personality disorders. Issues in Mental Health Nursing 2004; 25: 655–72.
6. Yen S, Zlotnick C, Costello E. Affect regulation in women with borderline personality disorder traits. Journal of Nervous and Mental Disease 2002; 190: 693–96.
7. Zweig-Frank H, Paris J. Predictors of outcome in a 27-year follow-up of patients with borderline personality disorder. Comprehensive Psychiatry 2002; 43: 103–07.
8. Bagge C, Nickell A, Stepp S, Durrett C, Jackson K, Trull TJ. Borderline personality disorder features predict negative outcomes 2 years later. Journal of Abnormal Psychology 2004; 113: 279–88.
9. Livesley WJ, Jang KL, Vernon PA. Phenotypic and genetic structure of traits delineating personality disorder. Archives of General Psychiatry 1998; 55: 941−48.
10. Leible TL, Snell WE. Borderline personality disorder and multiple aspects of emotional intelligence. Personality and Individual Differences 2004; 37: 393–04.
11. Rosental MZ, Gratz KM, Kosson DS, Cheavens JS, Lejuez CW. Lynch TR. Borderline personality disorder and emotional responding: A review of the research literature. Clinical Psychology Review 2008; 28: 75–91.
12. Gardner K, Qualter P. Emotional intelligence and Borderline personality disorder. Personality and Individual Differences 2009;  47:  94–8.
13. Zeidner M, Matthews G, Roberts RD. What we know about emotional intelligence : how it a.ects learning, work, relationships,and our mental health. Massachusetts: The MIT Press; 2009: 182-90.
14. Salovey P, Grewal D. The science of emotional intelligence. Current Directions in Psychological Science 2005; 14: 281–85.
15. Mayer J, Salovey P, Caruso D. Emotional intelligence: New ability of eclectic traits. American Psychologist 2008; 63: 503–17.
16. Bar-On R. Emotional and social intelligence: insights from the emotional quotient inventory. In R. Bar-On & J.D. A. Parker (Eds.), The handbook of emotional intelligence. San Francisco: Jossey-Bass 2000; 363–88.
17. Stough C, Saklofske DH, Parker JM. Assessing Emotional Intelligence:Theory, Research, and Applications. London: Springer 2009; 1-9.
18. Schutte NS, Malou JM, Thorsteinsson EB, Bhullar N, Rooke SE. A meta-analytic investigation of the relationship between emotional intelligence and health. Personality and Individual Di¤erences 2007; 42: 921–33.
19. Schutte NS, Malouff JM, Hall LE, Haggerty DJ, Cooper JT, Golden CJ, et al. Development and validation of a measure of emotional intelligence. Personality and Individual Differences 1998; 25: 167–77.
20. Schutte NS, Malouff JM, Bobik C, Conston T, Greeson C, Jedlicka C, et al. Emotional intelligence and interpersonal relations. Journal of Social Psychology 2001; 141: 523–36.
21. Schutte NS, Malouff JM, Simunek M, Hollander S, McKenley J. Characteristic emotional intelligence and emotional well-being. Cognition and Emotion 2002; 16: 769–86.
22. Trull TJ, Useda JD, Conforti K, Doan B. Borderline personality disorder features in nonclinical young adults: 2. Two-year outcome. Journal of Abnormal Psychology 1997; 106: 307–14.
23. Berg J. Differentiating ego functions of borderline and narcissistic personalities. Journal of Personality Assessment 1990; 55: 537–48.
24. Benjamin LS, Wonderlich SA. Social perceptions and borderline personality disorder: The relation to mood disorders. Journal of Abnormal Psychology 1994; 103: 610–24.
25. Rogers JH, Widiger TA, Krupp A. Aspects of depression associated with borderline personality disorder. American Journal of Psychiatry 1995; 152: 268–70
26. Gunderson JG. The borderline patients intolerance of aloneness: Insecure attachments and therapist availability. American Journal of Psychiatry 1996; 153: 752–58.
27. Levine D, Marziali E, Hood J. Emotion processing in borderline personality disorders. The Journal of Nervous and Mental Disease 1997; 185: 240–46.
28. Petrides KV, Pérez-Gonzlez JC, Furnham A. On the criterion and incremental validity of trait emotional intelligence. Cognition and Emotion 2007; 21: 26–55.
29. Claridge GS, Broks P, Schizotypy and hemisphere function: I. Theoretical considerations and the measurement of schizotypy. Personality and Individual Differences 1984; 5: 633–48.
30. Rawlings D, Claridge G, Freeman JL. Principal components analysis of the Schizotypal Personality Scale(STA) and the Borderline Personality Scale(STB). Personality and Individual Differences 2001; 31: 409-19.
31. Mohammadzadeh A, Goodarzi MA, Taghavi MR, Mollazadeh M. The Study of Factor structure, Validity, reliability and Standardization of Borderline Personality Scale (STB) in students of shiraz university. The Journal of Fundamental of Mental Health 2006; 27-28: 75-89. (In Persian)
32. Salovey P, Mayer JD, Goldman S, Turvey C, Palfai T. Emotional attention, clarity, and repair: exploring emotional intelligence using the trait meta-mood scale. In J. W. Pennebaker (Ed.), Emotion, disclosure, and health .Washington, DC: American Psychological Association 1995; 125–54.
33. Fitness J, Curtis M. Emotional intelligence and the Meta-Mood scale: Relationships with empathy, attributional complexity, E-Journal of Applied Psychology 2005; 1: 50-62.
34.Thompson BL, Waltz J, Croyle K, Pepper AC. Trait meta-mood and affect as predictors of somatic symptoms and life satisfaction. Personality and Individual Differences 2007; 43: 1786-95.