مقدمه: انسانها همواره برای کسب آرامش درونی به دنبال ارضای نیازهای اساسی روانی و یافتن معنایی تازه برای رنجهای خود بوده-اند و در این راه حفظ ارزشهای انسانی با کمک گرفتن از سرمایههای روانشناختی اولویت داشته است. لذا هدف این پژوهش تدوین و آزمون مدل ارتباطی نیازهای اساسی روانی بر معنای زندگی با میانجیگری سرمایه روانشناختی و ارزشهای انسانی بود. مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را همه در پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر کرمانشاه تشکیل میدادند که در سال 1396 مشغول به کار بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای 500 نفر از پرستاران انتخاب شدند. پرسشنامههای نیازهای اساسی دسی و رایان(2000)، سرمایه روانشناختی لوتانز(2007)، ارزشهای انسانی شوارتز(1994) و معنای زندگی استگر و همکاران(2006) به عنوان ابزارهای سنجش مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش: یافتهها بیانگر این بود که به طور کلی مدل فرضی با دادهها برازش دارد و اثر مستقیم نیازهای اساسی روانی، سرمایه روانشناختی و ارزشهای انسانی بر معنای زندگی معنیدار است. همچنین سرمایه روانشناختی بر ارزشهای انسانی اثر مستقیم و معناداری دارد. به علاوه، اثر غیرمستقیم و معنیدار نیازهای اساسی روانی بر ارزشهای انسانی، و سرمایه روانشناختی بر معنای زندگی تایید شد. بحث و نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نیازهای اساسی روانی، ارزشهای انسانی و سرمایه روانشناختی میتواند پیش-بین مناسبی برای معنای زندگی پرستاران باشد. بنابراین، با افزایش این سه متغیر میتوان معنای زندگی در پرستاران را افزایش داد.