نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
متخصص اپیدمیولوژی، مرکز کشوری مدیریت سلامت تبریز
چکیده
کلیدواژهها
اعتیاد به مواد مخدر در اصل یک آسیب عصبشناختی است که در این وضعیت، تغییرات عصبشناختی اختیار انسان را تحت تاثیر قرارداده و فرد معتاد به استفاده اجباری از مواد مخدر با هر بهایی خواهد پرداخت (1). ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی از یک سو در همسایگی بزرگترین کشور تولیدکنندهی مواد مخدر بوده و از سوی دیگر گذرگاه اصلی عبور محمولههای مواد مخدر به کشورهای اروپایی است. این موضوع سبب شده است که کشور ما آسیبهای جدی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بهداشتی را از این نظر متحمل شود(2). اثرات فردی ناشی از اعتیاد به مواد مخدر
بهطور کامل مشخص نیست اما نتایج مطالعات گسترده در این زمینه نشان میدهد که اعتیاد میتواند به اختلال در دستگاههای مختلف بدن مثل عضلات اسکلتی و استخوانها، گوارش، قلبیعروقی و ریوی منجر گردد، بر عملکرد کلیهها، کبد و غدد درونریز تاثیر گذارد. اختلالات عصبشناختیمثل سکتهی مغزی، تصمیمگیری، بیخوابی، اختلال در حافظه، تشنج، توجه و تمرکز ایجاد نماید و بر رشد طبیعی (در نوجوانان)، ابتلا به انواع سرطانها، عفونتهای انتقالی از راه خون مثل ایدز و هپاتیت B وC، همچنین تکامل جنین تاثیر دارد (1،20-3). همچنین تعدادی از مطالعات، همابتلایی اعتیاد را با بیماریهایی مثل کزاز، بوتولیسم و گانگرن مربوط به کلستریدیوم،گزارش نمودهاند (21،12،5). در کنار تمامی این عوارض، روند افزایشی همابتلایی اعتیاد به مواد مخدر و اختلالهای روانی نیز گزارش شده است (28-15). بر اساس مطالعات انجام شده، نزدیک به 50 درصد مردم آمریکا دچار همابتلایی اختلال روانی و اعتیاد بوده و نزدیک به 43 درصد نیز همابتلایی اضطراب و اعتیاد دارند (29). در مطالعهی انجام شده در هلند نیز اختلالهای روانی اولیه و ثانویه بین معتادان به مواد مخدر بیش از جمعیت معمول بوده و سه اختلال افسردگی، اختلال اضطراب و اختلال شخصیت ضد اجتماعی بیش از سایر اختلالها مشاهده شده است (30،31). بنا بر نتایج یک مطالعه، 80 درصد افراد بیخانمان دارای اختلال روانی یا اعتیاد و یا دارای سابقهی جنایی بودهاند (32). درگزارشهای مختلف از ایران نیز سوءمصرف مواد با شیوع بالای اختلالهای روانپزشکی همراه بوده است (27،1). بر اساس مطالعهی گیرکن[1]، ابتلا به اختلالهای روانی، ترک اعتیاد را مشکلتر میکند و در عملکرد مناسب معتادان نسبت به رفتارهای پرخطر نیز ایجاد مشکل مینماید (33). همابتلایی بالای افسردگی و اعتیاد به مواد مخدر ضمن ایجاد آسیبهای جدی به فرد معتاد از جمله کاهش کیفیت زندگی و ایجاد مشکلات متعدد در ترک معتادان بیمار، بار اقتصادی و اجتماعی کلانی نیز به جامعه وارد میکند که در صدر آن خودکشی افراد معتاد جوان میباشد (35،34،28). امروزه یک چهارم موارد مرگ و میر منتسب به سوءمصرف مواد است و طبق آمار گزارش شده، افراد پرخطر در تلاش برای خودکشی شامل افراد معتاد، افراد بیخانمان و افراد دارای مشکلات روانی بودهاند. بهطوری که بالاترین میزان مرگ مربوط به معتادان دارای اختلال روانی و به علت خودکشی بوده است (38-36).در مورد سببشناسی سوءمصرف مواد مخدر، عوامل مختلفی مانند آشفتگی اجتماعی، فشارهمسالان، عوامل خانوادگی، ژنتیکی، مشکلات هیجانی و روانی در نظریهها و تحقیقات مطرح شدهاند (39). در این میان، مشکلات خانوادگی یک عامل بسیار مهم در شکلگیری رفتارهای انحرافی مانند روی آوردن به اعتیاد یا ارتکاب جرم میباشند. بر اساس گزارشهای موجود یکی دیگر از دلایل روی آوردن به مواد مخدر، غلبه بر تنش است. استنادهای محدودی وجود دارد که استفاده از روشهای رواندرمانی یا رفتاردرمانی میتواند بر معتادان دارای اختلال روانی موثر باشد.
رواندرمانی سه مزیت مهم دارد:
1- فرونشاندن نشانههای افسردگی و اضطراب
2- بهبود وضعیت جسمی و روحی بیمار
3- ارتقای کیفیت زندگی.
در واقع هنگامی که نشانههای اختلال روانی از بین رفت، در یک مرحلهی جدید، معتاد میتواند بین حملههای عصبی ناشی از اختلالهای روانی و میل به مصرف مواد مخدر افتراق قایل شود و بنابراین جهت ترک اعتیاد، انگیزهی بیشتر و ترس کمتری داشته باشد (40). مطالعهی حاضر جهت بررسی چگونگی تاثیر برنامههای مداخله مراکز DIC[2] بر وضعیت روانشناختی معتادان بود تا با در دست داشتن نتایج مقدماتی بتوان در جهت پیشبرد و تقویت این برنامهها و یا تغییر در نوع برنامههای مداخلهای پیشنهادهایی ارایه کرد.
روش کار
در این مطالعهی مورد شاهدی که در سالهای 87-1386 انجام شده است، 194 نفر در گروه آزمون و 130 نفر در گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. گروه آزمون، معتادان تزریقی مراکز DIC سازمان بهزیستی استان آذربایجان شرقی بودند. این مراکز شامل یک مرکز نظارتی دولتی، شش مرکز گذری خصوصی در سطح استان (تبریز، میانه و مراغه) همراه با ده اکیپ سیار بوده و انتخاب تعداد نمونه از هر اکیپ بهطور تناسبی تعیین و روش نمونهگیری از هر اکیپ به صورت آسان بوده و تا چهار ماه ادامه یافت. معتادانی که حداقل 3 ماه پیش تزریقی بوده و علاوه بر آن تحت پوشش DIC باشند، معیار ورود به گروه آزمون را داشتند.
لازم به ذکر است که خدمات ارایه شده در مراکز شامل:
1- پذیرش و معاینهی معتاد تزریقی
2- ارایهی خدمات مشاورهای
3- ارایهی سرنگ یکبار مصرف به صورت رایگان
4- آموزش طریقهی تزریق و دریافت سرنگهای مصرف شده (سرنگهای تحویل داده شده)
5- مشاوره در رابطه با جایگزینی متادون به جای تزریق (متادوندرمانی) و فواید مصرف آن
6- آموزش پرهیز از رفتارهای پرخطر جهت جلوگیری از انتقال بیماریهامیباشند (41).
گروه شاهد از بین مراجعان به بیمارستان رازی تبریز بودند که برای دریافت متادون به این بیمارستان مراجعه میکردند. مراجعانی که اعتیاد تزریقی حداقل در طی 3 ماه گذشته داشتند و تا آن زمان تحت تاثیر مداخلات و تسهیلات DIC قرار نگرفته بودند، معیار ورود به گروه شاهد را داشتند. نمونهگیری از گروه شاهد هنگام تشکیل پرونده انجام میگرفت. لازم به ذکر است در بیمارستان رازی به غیر از توزیع متادون هیچ مداخلهی دیگری صورت نمیگرفت. نمونهگیری از گروه شاهد برای 5 ماه ادامه داشت. ابزار گردآوری دادهها
پرسشنامهای شامل دو بخش مجزا بود. بخش اول شامل اطلاعات عمومی و بخش دوم شامل پرسشنامهی 28 سئوالی سلامت عمومی[3] (GHQ-28) بود.
پرسشنامهی سلامت عمومی توسط گلدبرگ[4] در سال 1972 ابداع شد و هدف از طراحی آن شناسایی علایم اختلالهای روانی در محیطهای مختلف بود. سئوالهای پرسشنامه به بررسی وضعیت روانی فرد در یک ماههی اخیر میپردازد.
در انتخاب پرسشها بر روی چهار حوزهی زیر کار شده است:
1- پرسشهای مربوط به وضعیت جسمانی
2- اضطراب و احساس آشفتگی روانشناختی
3- اختلال در کارکرد اجتماعی
4- افسردگی
در این مطالعه پاسخها به صورت نمرهگذاری لیکرت کدبندی شد (0-1-2-3). نقطهی برش در این مطالعه به این صورت بود که افراد دارای نمرهی 22 و پایینتر در گروه سالم و افراد دارای نمرهی 23 و بالاتر در گروه افراد دارای علایم روانی طبقهبندی شدند(45-42). مطالعات فراتحلیل نشان دادند که متوسط حساسیت پرسشنامهی سلامت عمومی 84 درصد و متوسط ویژگی آن 82 درصد است(45). مقادیر آلفای کرونباخ برای نشانههای جسمانی 84/0، اضطراب 85/0، کارکرد اجتماعی 79/0، افسردگی 81/0 و وضعیت سلامت روانی 91/0 به دست آمد که بیانگر ثبات درونی قابل قبول این پرسشنامه میباشد. جمعآوری اطلاعات با استفاده از روش مصاحبهی چهره به چهره و با کمک یک روانشناس و مسئول هر اکیپ که یک معتاد ترک کرده (به علت داشتن قدرت ارتباط بالا با معتادان) بود، انجام گردید.
دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 16 و توسط آزمون منویتنی (جهت تعیین رابطهی DIC با مولفههای سلامت روانی) و رگرسیون لجستیک تکمتغیره و چندگانه (جهت تعیین عوامل مرتبط با سلامت روانی معتادان تزریقی) در سطح معنیداری 05/0P£ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. لازم به ذکر است شرکت در مطالعه کاملا اختیاری بود. پرسشگرها بهطور کامل توسط یک پزشک و یک اپیدمیولوژیست تحت آموزش قرار گرفته بودند. همچنین به منظور ایجاد انگیزه و جلب همکاری برای هر معتاد، هدیهای در نظر گرفته شده بود. طبق آموزشهای به عمل آمده قبل از انجام مصاحبه در بین معتادان کاملا ایجاد انگیزه شده، هدف از انجام مطالعه و فواید طولانیمدت آن بیان و به آنها اطمینان داده میشد که نامشان کاملا محرمانه بوده و اظهارات آنها به هیچ عنوان به صورت فردی مورد بررسی قرار نخواهد گرفت. مصاحبهگرها ملزم به رعایت حق اختیار در پاسخدهی به هر سئوال بودند و هیچ نوع اجباری در پاسخ به سئوالها نبود. لازم به ذکر است که گزینهی مایل به پاسخگویی نیستم، در اکثریت سئوالها گنجانده شده بود.
نتایج
در مجموع 332 نفر (200 نفر از مراکز DIC و132 نفر از بیمارستان رازی) جمعآوری و پس از حذف برخی نمونهها 194 نفر در گروه آزمون و130 نفر از گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی معتادان تزریقی مراکز DICو بیمارستان رازی به ترتیب 9/27 سال (8/28-9/26 سال) و 06/28 سال (6/29-04/26 سال) بود. همانطور که در جدول (1) ملاحظه میشود، زنان، درصد خیلی پایینی از نمونهی مورد مطالعه را به خود اختصاص داده بودند. بهطوری که در گروه شاهد فقط 1 نفر (8/0%) معتاد زن بود. لازم به ذکر است که30 نفر (4/17%) درگروه آزمون و 37 نفر (6/29%) در گروه شاهد بیکار بودند که رقم بالایی است. تنها 4 مورد (7%) معتادان DIC و 5 مورد (8/3%) معتادان بیمارستان رازی دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. 102 مورد (1/53%) از معتادان در گروهDIC و86 مورد (2/66%) معتادان بیمارستان رازی هرگز ازدواج نکرده بودند و 23 مورد (12%) از معتادانDIC متارکه کرده بودند یا همسرشان فوت کرده بود.
103 مورد (7/55%) ازمعتادان در گروهDIC و 15 مورد (6/11%) معتادان در بیمارستان رازی عادت به استعمال الکل داشتند. متوسط مصرف الکل در معتادان الکلی گروه DIC و بیمارستان رازی به ترتیب 47/4 گیلاس (57/5-37/3 گیلاس) و 5/3 گیلاس(8/6-2/0 گیلاس) بود. 129 مورد (6/68%) از معتادان DIC و 60 مورد (2/46%) از معتادان بیمارستان رازی سابقهی ترک با متادون داشتند و متوسط دفعات ترک در معتادان DIC و بیمارستان رازی به ترتیب 76/9 بار (12/12-35/7 بار) و 2/12 بار (25/85-11/7 بار) بود. 68 مورد (1/35%) از معتادان DIC و 55 مورد (6/42%) از معتادان بیمارستان رازی سابقهی ارتکاب جرم داشتند. انواع جرایم معتادان مجرم در جدول (2) مشاهده میشود. متوسط دفعات ارتکاب جرم به ترتیب در معتادان مجرم DIC و بیمارستان رازی 75/6 بار (21/8-29/5) و 30/2 بار (84/2-76/1) بود (59/5=t، 8/0=SE، 0001/0≥P). بهطور تقریبی معتادان تزریقی DIC آخرین بار 5/2 سال پیش (3-5/1 سال) و معتادان بیمارستان رازی آخرین بار 4 سال پیش (33/4-85/2 سال) مرتکب جرم شده بودند (95/1-=t ، 86/6= SE، 54/0=P).
هرویین با 77 مورد (7/39%) و سپس حشیش با 72 مورد (1/37%) شایعترین مواد مصرفی در شروع اعتیاد در گروه DIC بودند. در مورد معتادان بیمارستان رازی، حشیش با 73 مورد (3/56%) و سپس تریاک با50 مورد (5/38%) شایعترین مواد در شروع اعتیاد بودند. با بررسی روند مصرف نوع مواد مخدر در بین کل معتادان، هرویین به عنوان عمومیترین مادهی مصرفی مخدر مطرح گردید (هرویین با 235 مورد در کل معتادان (5/72%)، 158 مورد با 4/81 % موارد درمعتادان DIC و 77 مورد با 2/59% موارد در بیمارستان رازی) (جدول شماره 3).
طبق گزارش معتادان، از بین معتادان تزریقی تحت پوشش DIC، 53 مورد (3/27%) و از معتادان تزریقی مراجعهکننده به بیمارستان رازی 18 مورد (8/13%) در طی30 روز گذشته حداقل یک بار از سرنگ، سوزن، پنبه و فیلتر مستعمل استفاده کرده بودند، بهطوری که معتادان مرکز DIC در 30 روز گذشته بهطور متوسط 64/5 بار (2/9=SD) و معتادان بیمارستان رازی با بررسی میانگین نمرات معتادان DIC از نظر نوع مادهی مخدر درشروع اعتیادشان، تنها معتادان بیمارستان رازی که با
جدول 1 -توزیع فراوانی معتادان تزریقیDIC و بیمارستان رازی از نظر متغیرهای جمعیتشناختی، سابقهی ترک، مصرف الکل و ارتکاب جرم
متغیرها |
گروههای متغیرها |
مرکز DIC(200نفر) |
بیمارستان رازی (132 نفر) |
فراوانی از نظر جنسیت (درصد) |
مرد زن |
183 (3/94) 11 (7/5) |
129 (2/99) 1 (8/0) |
متوسط سن به سال (انحراف معیار) |
|
86/27 (42/6) |
03/28 (9/5) |
فراوانی شغل (درصد) |
کارگر غیرماهر و نیمهماهر کارگر ماهر بیکار |
106 (6/61) 36 (9/20) 30 (4/17)
|
62 (6/49) 26 (8/20) 37 (6/29)
|
میزان تحصیلات (درصد) |
ابتدایی و پایینتر راهنمایی دبیرستان و دیپلم دانشگاهی |
60 (1/32) 52 (8/27) 62 (2/23) 13 (0/7) |
45 (6/34) 50 (5/38) 30 (1/23) 5 (8/3) |
وضعیت تاهل (درصد) |
مجرد / متاهل جدا شده همسر مرده |
102 (1/53) 67 (9/34) 23 (0/12) |
86 (2/66) 40 (8/30) 4 (1/3) |
مصرف الکل (درصد) |
عادت به مصرف عدم عادت به صرف |
103 (7/55) 82 (3/44) |
15 (6/11) 114 (4/88) |
متوسط میزان مصرف الکل /گیلاس در روز (انحراف معیار) |
|
47/4 (8/4) |
5/3 (6/5) |
سابقهی ترک با متادون (درصد) |
بلی خیر |
129 (6/68) 59 (4/31) |
59(2/46) |
متوسط تعداد دفعات ترک با متادون (انحراف معیار) |
|
43/8 (75/9) |
25/2 (28/2) |
فراوانی سابقهی ارتکاب به جرم (درصد) |
بلی خیر مایل به پاسخگویینیستم |
68 (1/35) 74 (1/38) 52 (8/26)
|
55 (6/42) 64 (6/49) 10 (8/7)
|
متوسط تعداد دفعات ارتکاب جرم (انحراف معیار) |
|
76/9 (08/12) |
14/2 (23/2) |
بنزودیازپینها شروع شده بود، نمرات بالاتری از علایم اختلالهای روانی داشتند (028/0P≤، 2/2-= t با خطای معیار 95% به ترتیب 94/0-، 4/16-). با مقایسهی میانگین نمرات سلامت روانی، معتادان تحت پوشش DIC که در حال حاضر سابقهی مصرف تریاک داشتند، احتمال ابتلای پایینتری نسبت به سایر مواد مخدر داشتند (014/0P≤، 48/2=t با خطای معیار 95% به ترتیب 28/18 و 06/2). در حالیکه سابقهی مصرف هرویین احتمال داشتن علایم اختلالهای روانی را بالا میبرد (005/0P≤، 87/2-= tبا خطای معیار 95% به ترتیب 39/3- و 26/18-). معتادان بیمارستان رازی که در حال حاضر سابقهی مصرف داروهای خانوادهی بنزودیازپینها را داشتند نیز نمرات بالاتری از علایم داشتند (0001/0P≤، 5/3-= tبا خطای معیار 95% به ترتیب 04/6 و 7/21-).
به منظور بررسی وضعیت معتادان از نظر مولفه های سلامت
جدول 2-توزیع فراوانی انواع جرایم کل معتادان تزریقی (تحت پوششDIC و بیمارستان رازی تبریز)
نوع جرم |
فراوانی |
درصد فراوانی |
نوع جرم |
فراوانی |
درصد فراوانی |
فروش مواد |
38 |
9/36 |
چک برگشتی |
2 |
2 |
سرقت و دزدی |
29 |
2/28 |
فرار از خدمت سربازی |
1 |
1 |
خشونت و درگیری |
23 |
33/22 |
تجاوز به عنف |
2 |
2 |
جعل اسنادو کلاهبرداری |
3 |
3 |
فروش و نگهداری اسلحه |
2 |
2 |
قتل |
3 |
3 |
کل موارد |
103 |
100 |
روانی در هر دو گروه آزمون و شاهد از آزمون منویتنی استفاده شد. معتادان تحت پوشش DIC و بیمارستان رازی از
نظر هر 4 مولفهی سلامت عمومی بهطور معنی داری متفاوت
جدول3-توزیع فراوانی نوع مادهی مصرفی در معتادان تحت پوششDIC و بیمارستان رازی در آغاز اعتیاد و در حال حاضر
نوع مادهی مصرفی |
DIC |
بیمارستان رازی |
کل موارد |
|||
آغاز اعتیاد |
در حال حاضر |
آغاز اعتیاد |
در حال حاضر |
آغاز اعتیاد |
در حال حاضر |
|
تریاک هرویین حشیش بنزودیازپینها کدئین داروهای روانگردان |
60 (0/31) 77 (7/39) 72 (1/37) 41 (1/21) 2 (0/1) 3 (5/1) |
25 (9/12) 158 (4/81) 9 (6/4) 42 (6/21) 2 (0/1) 11 (7/5) |
50 (46/38) 23 (69/17) 73 (2/56) 18 (8/13) 4 (1/3) 1 (76/0) |
7 (4/5) 77 (2/59) 2 (5/1) 16 (3/12) 2 (5/1) 1 (76/0) |
110 (9/33) 100 (86/30) 130 (1/40) 59 (2/18) 6 (9/1) 4 (2/1) |
32 (87/9) 235 (5/72) 11 (4/3) 58 (9/17) 4 (2/1) 12 (8/3) |
بودند، بهطوریکه معتادان بیمارستان رازی، نمرات بالاتری در آزمون سلامت عمومی کسب کردند که بیانگر پایین بودن کیفیت سلامت روانی گروه شاهد در مقایسه با معتادان تحت پوشش DIC میباشد (جدول شماره 4).
جدول 4- اطلاعات توصیفی و تحلیلی معتادان گروه آزمون و شاهد از نظر مولفههای سلامت روانی
P |
گروه شاهد |
گروه آزمون |
مولفه های سلامت روانی |
||
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
||
023/0 |
6/4 |
94/10 |
4/5 |
56/9 |
سلامت جسمانی |
0001/0 |
5/4 |
84/11 |
6/5 |
05/9 |
کارکرد اجتماعی |
001/0 |
8/4 |
38/12 |
9/5 |
98/10 |
اضطراب |
0001/0 |
6/5 |
89/12 |
9/6 |
37/10 |
افسردگی |
جهت بررسی وضعیت سلامت روانی معتادان در دو گروه آزمون و شاهد از آزمون رگرسیون لجیستیک تک متغیره و چندگانه (جهت کنترل عوامل مخدوشکننده) استفاده شد.
در آزمون رگرسیون لجیستیک تک متغیره معتادان
بیمارستان رازی 3/3 برابر بیشتر از معتادان تحت پوشش
DIC شانس علایم اختلالهای روانی را داشتند
(001/0≥P، 88/6-6/1= CI95%). هر چند شانس ابتلا به بیماری در گروه سنی بالا کمتر بود ولی این اختلاف از نظر آماری معنیدار نبود (معتادان در گروه سنی 35-26 سال 09/0=P، 56/0=OR و 6/1-29/0=CI 95% و معتادان در گروه سنی بالای 35 سال 19/0=P، 5/0=OR و 43/1-18/0=CI 95%). شانس وجود علایم در معتادان متاهل و همسر فوت نموده یا
جدا شده نسبت به معتادان هرگز ازدواج نکرده کمتر بود
(معتادان متاهل 005/0≥P، 39/0=OR و 75/0-20/0=CI95% و معتادان همسر فوت نموده یا جداشده 024/0≥P، 32/0=OR و86/0-12/0=CI95%). بین سطح تحصیلات و سلامت روانی معتادان، رابطهی آماری معنیداری مشاهده نشد، هر چند شانس ابتلا به بیماری در معتادان با تحصیلات بالاتر بیشتر بود (معتادان با تحصیلات راهنمایی 1/0=P، 9/1=OR و 3/4-88/0=CI95%، معتادان با تحصیلات دبیرستان و دیپلم 9/0=P، 03/1=OR و 13/2-51/0=CI95% و معتادان دانشگاهی 4/0=P، 88/1=OR و 85/8-4/0=CI95%). شانس داشتن علایم در معتادان بیکار 15/3 برابر معتادان دارای شغل کارگری نیمهماهر و غیر ماهر بود. لازم به ذکر است که به علت کمی تعداد معتادان کارمند (3 نفر)، این گروه از آزمون حذف شد. (معتادان بیکار 039/0≥P، 4/9-1/1=CI 95% و معتادان با شغل کارگر ماهر1/0=P، 57/0=OR و 16/1-29/0=CI95%). مصرف متادون در وجود علایم تاثیری نداشت (سابقهی ترک با متادون 36/0=P، 41/1-39/0=CI 95%). همچنین عادت به مصرف الکل نیز تاثیری در وجود علایم نداشت (85/0=P، 57/0=OR و 59/1-46/0=CI95%). سابقهی ارتکاب جرم در بین معتادان نیز درآزمون تک متغیره تاثیری در وجود علایم نداشت (28/0=P، 45/1=OR و 9/2-73/0=CI95%). در مدل رگرسیون لجستیک چند گانه در حضور کنترل متغیرهای مخدوشکننده (وضعیت تاهل، گروه سنی، سطح تحصیلات، سابقهی مصرف الکل، میزان مصرف الکل در بین معتادان الکلی و سابقهی ترک با متادون) سلامت روانی معتادان گروه DIC بهتر از گروه معتادان بیمارستان رازی بود، بهطوری که معتادان مراجعهکننده به بیمارستان رازی، شانس بالاتری جهت دارا بودن علایم داشتند (004/0P≤). همچنین معتادان هرگز ازدواج نکرده، شانس بالاتری جهت دارا بودن علایم داشتند (03/0P≤) (جدول شماره 5).
بحث و نتیجهگیری
در مطالعهی حاضر 4/78 درصد از معتادانDIC و 3/92 درصد از معتادان بیمارستان رازی، علایم اختلالات روانی داشتند، این علایم در 72 درصد معتادان تزریقی آمریکا و 29/61 درصد در معتادان تزریقی استرالیا بوده است (23،24).
بهطور کلی شیوع بالای علایم اختلالهای روانی بین معتادان تزریقی با نتیجهی مطالعات مشابه همخوانی داشت
(15-25،28). در تعدادی از مطالعات از بین اختلالهای روانی مختلف، افسردگی و اضطراب بیشترین رابطه را با سوءمصرف مواد داشتهاند (23،25،27،46). بر اساس گزارش لاندگرن تعدادی از این اختلالها در اثر استفادهی ممتد و زیاد مواد مخدر ایجاد میشوند و پیشگیری از اعتیاد در هر مرحله، بدون شک در پیشگیری از این آسیبها موثر خواهد بود (1).
جدول 5- اطلاعات تحلیلی وضعیت سلامت روانی معتادان تحت پوششDIC و بیمارستان رازی توسط آزمون رگرسیون لجستیک چندگانه
نام متغیر |
OR |
معنیداری |
ß |
SE(ß) |
CI95% |
|
نام گروه
|
DIC بیمارستان رازی |
1 8/3 |
004/0 |
_ |
_ |
5/9-5/1 |
گروه سنی |
زیر 25 سال 35-26 سال بالای 35 سال |
1 64/0 53/0 |
34/0 37/0 |
_ |
_ |
6/1-25/0 1/2-14/0 |
وضعیت تاهل |
هرگز ازدواج نکرده متاهل همسر جدا شده یا فوت کرده |
1 4/0 73/0 |
030/0 66/0 |
_ |
_ |
91/0-17/0 01/3-18/0 |
سطح تحصیلات |
ابتدایی و پایینتر راهنمایی دبیرستان و دیپلم دانشگاهی |
1 34/1 1/1 13/1 |
54/0 82/0 89/0 |
_ |
_ |
39/3-53/0 85/2-43/0 5/6-197/0 |
شغل |
کارگر غیر ماهر و نیمهماهر کارگر ماهر بیکار |
1 54/0 50/2 |
14/0 18/0 |
_ |
_ |
22/1-24/0 5/9-66/0 |
مصرف الکل |
عدم عادت عادت |
1 9/1 |
25/0 |
_ |
_ |
29/1-9/0 |
سابقهی ترک با متادون |
عدم سابقه داشتن سابقه |
1 78/0 |
89/0 |
_ |
_ |
8/1-36/0 |
میزان مصرف الکل ( تعداد گیلاس در روز) |
|
- |
55/0 |
075/0 |
091/0 |
|
در مورد معتادان DIC، در افراد با سابقهی مصرف تریاک، علایم اختلالهای روانی بهطور معنیداری کمتر از سایرین بود و بر عکس معتادان به هرویین علایم اختلال روانی بالاتری در مقایسه با معتادان به سایر مواد داشتند که یافتن علت آن، نیاز به
بررسیهای دقیقتر دارد. در مورد معتادان بیمارستان رازی، معتادانی که سابقهی مصرف بنزودیازپینها را داشتند، به طور همزمان از آسیبهای روانی بالاتری رنج میبردند. در این رابطه میتوان گفت به احتمال قوی، مشکلات روانی پیشین و عدم آگاهی کافی از نحوهی مصرف داروها افراد را ملزم به مصرف بیش از حد بنزودیازپینها نموده و به دنبال آن با بالا بردن بیرویهی مقدار دارو و استفاده از اشکال مختلف آن، عارضهی اعتیاد نیز گریبانگیر فرد بیمار شده است. در مطالعهی مشابه در آمریکا نیز مصرف هرویین و کدیینها، همابتلایی بالایی با اختلالهای روانی دارد (23). در مطالعهی حاضر اکثریت معتادان (گروه DIC یا بیمارستان رازی) کمسواد بودند. 7/55 درصد معتادان درگروه DIC و6/11 درصد معتادان در بیمارستان رازی عادت به استعمال الکل داشتند، همچنین میزان بیکاری در دو گروهDIC و بیمارستان رازی به ترتیب 4/17 درصد و 6/29 درصد بود که این میزان برای قشر فعال جامعه با متوسط سنی 28 سال، یک رقم بالا و قابل تامل است. اینکه آیا بیکاری و تنش ناشی از آن، فرد را به سمت رفتارهای آسیبزننده میکشاند (40،46) یا اعتیاد باعث بیکاری یا ترک تحصیل این گروه از افراد جامعه میگردد و یا اینکه عامل سوم مثل محیط یا ژنتیک فرد را مستعد آسیبهای اجتماعی مثل اعتیاد به مواد مخدر یا الکل و عدم انگیزهی کاری یا تحصیلی مینماید، کاملا روشن نیست و چه بسا هر سه عامل بهطور متقابل باعث یکدیگر گردند (39).
اما آنچه که مسلم است، این نکته میباشد که تمامی عوامل مسئول، قابل تغییر و تعدیلپذیر هستند. حتی عامل ژنتیک نیز در تداخل با عوامل محیطی برعملکردهای فرد غالب میگردد. 1/35 درصد از معتادان گروه DIC و 6/42 درصد از معتادان بیمارستان رازی سابقهی ارتکاب جرم داشتند که البته 8/26 درصد از معتادان DIC و 8/7 درصد از معتادان بیمارستان رازی حاضر به پاسخگویی به این مورد نبودندکه این امر میتواند بر جرایم پنهان معتادان صحه بگذارد. در مطالعهی حاضر فروش مواد مخدر، سرقت و دزدی به ترتیب حدود 37 درصد و 28 درصد از جرایم معتادان ترزیقی باسابقه را تشکیل میدادند. بین میزان جرایم در معتادانDIC و بیمارستان رازی، تفاوت آماری قابل ملاحظهای وجود داشت و معتادان DIC بهطور متوسط حدود 5/4 بار و کمتر سابقهی ارتکاب جرم داشتند. در مطالعهی انجام شده توسط لیمبیک[5] نیز همابتلایی بالایی بین ارتکاب جرم و اعتیاد مشاهده میشود (22). هرویین، مادهی مصرفی عمدهی افراد مورد مطالعه در این پژوهش بوده است. که با نتایج مطالعهی جمشیدیمنش وگیارماتی[6] درمجارستان، همخوانی دارد (47،48). درمطالعهی اسماعیلی در تهران، مادهی مصرفی عمده، حشیش و سپس تریاک بوده است(49). درگروه مراکز DIC با بررسی تغییرات ایجاد شده در نوع مادهی مصرفی، از ابتدای اعتیاد تا زمان حال، هرویین همچنان بیشترین مادهی مصرفی بوده است. با این تفاوت که میزان آن از 21 درصد به 73 درصد رسیده بود. در مطالعهی طولی انجام شده توسط امانی، مصرفتریاک از 7/48 درصد به 4/67 درصد و مصرف هرویین از 5/8 درصد به 5/27 درصد افزایش یافته بود(50).
در مطالعات انجام یافته در آمریکا درخصوص معتادان خیابانی شهر شیکاگو برنامههای مداخلهای در کاهش رفتارهای پرخطر تاثیر بسیار زیادی داشته است (53-51).
این در حالی است که نتایج مطالعهی حاضر، خلاف آن را نشان میدهد و ظاهرا برنامهی مداخلهایDIC تاثیری در عملکرد معتادان نسبت به رفتارهای پرخطر نداشته است و مشابه مطالعات انجام شده در اوکراین، روسیه و آمریکا، استفاده از سرنگ مشترک با وجود تسهیلات موجود، همچنان در بین معتادان رواج دارد (58-54). 8/58 درصد از معتادان گروه DIC و 5/28 درصد از معتادان بیمارستان رازی و 66 درصد از معتادان بدون همسر گروه DIC و 5/46 درصد از معتادان بیمارستان رازی، رابطهی جنسی بدون استفاده از کاندوم داشتهاند که این تفاوتها ضعف عملکرد معتادان تزریقی مراکزDIC را نشان میدهد.
معتادان مراجعهکننده به بیمارستان رازی از نظر هر 4 مولفه،
بهطور معنیداری سلامت روانی پایینتری در مقایسه با معتادان تحت پوشش DIC داشتند، همچنین در مدل رگرسیون لجستیک چندگانه نیز با کنترل متغیرهای مخدوشکننده، شانس بالاتری در دارا بودن علایم اختلال روانی داشتند.
در این مدل، معتادان هرگز ازدواج نکرده نسبت به سایرین، بیشتر به علایم اختلال روانی دچار بودند. بر اساس مطالعهی
لورتا مشکلات خانوادگی، یک عامل مهم و معنیدار در شیوع سوءمصرف مواد میباشد (58). ضمن همبستگی بالایی که بین اعتیاد و علایم اختلالهای روانی مشاهده شد، در مطالعات مختلف بین این علایم و پاسخ به ترک اعتیاد نیز یک رابطهی بسیار مستحکم و در عین حال معکوس وجود داشته است
(59،60). بررسی هر معتاد از نظر وضعیت سلامت روانی ممکن است باعث زمانبر شدن ویزیت پزشکان گردد اما موفقیت در ترک اعتیاد در فردی که اختلال روانی وی، شناسایی شده است بسیار راحتتر خواهد بود. توجه به این نکته نیز ضروری است که معتاد بودن فرد دارای اختلال روانی نباید مانع درمان وی شود، بلکه همابتلایی این دو آسیب، اولویت در توجه بیشتر را میطلبد.