نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه روان پزشکی، مرکز تحقیقات روان پزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
چکیده
کلیدواژهها
دلبستگی[1] یک واژهی روانشناختی است که رابطهی عاطفیاجتماعی کودک و مادر را بیان میکند. این پدیدهی روانی یکی از عوامل عمده در تحول اجتماعی و عاطفی کودک محسوب میگردد. همچنین دلبستگی کودک به مادر نتایج طولانی مدت را به دنبال دارد و شالودهی روابط بعدی کودک با والدین و مناسبات عاطفی و اجتماعی او را بنا
میکند. جان بالبی[2]روانتحلیلگر بریتانیایی برای نخستین بار فرآیند شکلگیری دلبستگی نوزاد به مادر را تشریح کرد و نشان داد که چگونه سیستم احساسات و رفتارهای دلبستگی، نوزاد را به مادر نزدیک و از خطر دور میسازد و جدایی از نگارهی دلبستگی[3] (مادر) اضطراب و درماندگی کودک را در پی خواهد داشت. حساسیت، پاسخگویی و حضور فعال مادر و دسترسی منظم نوزاد به وی خطوط اصلی دلبستگی ایمن را در کودک ترسیم میکنند. وقتی مادر بیاعتنا یا طردکننده باشد مشخصههای دلبستگی بر محور فقدان اعتماد به خود و دیگران شکل میگیرند. بر این اساس سبک دلبستگی محصول تجربههای واقعی فرد در مورد حساسیت، پاسخگو بودن و حضور فعال و منظم نگارهی دلبستگی (مادر) در خلال سالهای نوزادی، کودکی و نوجوانی میباشد (1).
بالبی معتقد است که دلبستگی در طول زمان دارای ثبات نسبی است، به این معنی که نحوهی روابط بعدی فرد را با همسالان، دوستان همجنس و غیر همجنس پیشبینی میکند و در رشد سالم و تامین بهداشت روانی فرد اهمیت ویژهای دارد (2). از طرف دیگر نوجوانی را دورهی گذر از کودکی به بزرگسالی و رویارویی با چالشهای این دوره تعریف کردهاند (3)، در این دوره موجود زندهی انسانی در قلمروی بینابینی مرحلهی کودکی و بزرگسالی قرار گرفته، در حالیکه با فشارها و انتظارات هر دو دوره دست به گریبان است (4).
بر طبق نظریهی اریکسون[4] دلواپسی اصلی مرحلهی پنجم رشد روانی اجتماعی «هویت در مقابل سردرگمی هویت[5]» میباشد. نوجوانان در جستجوی هویت با بسیاری از نقشهای جدید و با وضعیتهای بزرگسالی، از عشق گرفته تا شغل، روبهرو
میشوند. اگر آنها به طور مناسب هویتشان را در طول این دوره کاوش نکنند، با احساسی از سردرگمی در مورد اینکه چه کسی هستند روبهرو میشوند (5،6). مارسیا[6] با استفاده از نظریهی اریکسون برای انجام تحقیق تجربی در زمینهی
شکلگیری هویت، ابزاری را طرح نمود که چهار پایگاه را که پیامدهای مرحلهی رشد هویت در برابر سردرگمی هویت بود، مشخص نمود و این چهار پایگاه رشد هویت را به صورت موفق[7]، زودرس[8]، معوق[9] و سردرگم[10] طبقهبندی نمود.
بر طبق نظریهی وی، نوجوانانی که بحران هویت یعنی مرحلهی فعال پرسشگری دربارهی خود و تعریف خویشتن را پشت سر گذاشتهاند و خودشان به مواضع فکری خاصی دست یافته و به آنها پایبندند و در مورد شغل خود نیز به تفهیم قطعی رسیدهاند در پایگاه هویت موفق قرار دارند. در صورتی که نوجوانانی که به شغل و جهانبینی خود احساس تعهد میکنند ولی در آنها علایمی از تجربهی بحران هویت دیده نمیشود در پایگاه هویت زودرس قرار دارند. اما نوجوانانی که در حال تجربهی بحران هویت هستند و فعالانه میکوشند تا پاسخهایی برای پرسشهای خود بیابند و هنوز گرفتار تعارض بین علایق خود و برنامههایی هستند که والدینشان برای آنها در نظر گرفتهاند، در پایگاه هویت معوق قرار دارند. در نهایت نوجوانانی که تعهدات شغلی و ایدئولوژی محکمی ندارند و به صورت فعال در تلاش برای رسیدن به آن نیستند در پایگاه هویت سردرگم قرار دارند (9-6).
همچنین نوع ارتباط نوجوان با والدین در چگونگی شکلگیری هویت آنان موثر است. پژوهشهای مارکستروم[11]، آدامز[12]، واترمن[13]، گراته وانت[14] و کوپر[15] موید این مطلب است (10).
نوجوانانی که در حالت پراکندگی هویت هستند، غالبا کسانیاند که از جانب والدین خود به فراموشی سپرده شده و یا طرد شدهاند. شاید علت این امر آن است که شکلگیری هویت در آغاز مستلزم همانندسازی با پدر و مادر است و همانندسازی با ویژگیهای آنان وقتی انجام میشود که نوجوانان به آنان دلبستگی داشته باشد (10).
آرمسدن[16] و گرینبرگ[17] از بررسیهای متعدد خود نتیجه گرفتند که کیفیت دلبستگی نوجوان به والدین و همسالان با سلامت روانی نوجوان، شکلگیری هویت، کنار آمدن با بحرانهای مختلف و رضایت از زندگی او ارتباط معنیدار دارد (11).
همچنین کندی[18] و ریچ[19] و زیگل[20] در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که رشد هویت در سطح بالا با امنیت دلبستگی ارتباط دارد و اشخاص دارای سبک دلبستگی ایمن نسبت به اشخاص دارای سبکهای دلبستگی ناایمن (اجتنابی، مضطرب-دوسوگرا و بیسازمان-بیهدف) به احتمال کمتر سبک اسنادی افسردهساز دارند و به احتمال بیشتر پایگاه هویت موفق دارند و خانوادههایشان را در بیانگری، به هم پیوستگی، جهتگیری تفریحی-فعال و جهتگیری هوشی-فرهنگی در سطح بالاتری درجهبندی میکنند (12،13).به طور کلی پژوهشهای گوناگون اهمیت و نقش دلبستگی را در شکل گیری هویت، سلامت روانی و دیگر متغیرهای شخصیتی نشان میدهند اما با این وجود تحقیق در این زمینهی خاص در ایران بسیار کم صورت گرفته است.بر این اساس، پژوهش حاضر از دو جنبهی نظری و کاربردی اهمیت ویژهای دارد.
هدف اصلی این تحقیق تعیین ادراک دلبستگی کودکی و دلبستگی نوجوانی و پایگاههای هویت در نوجوانان و بررسی رابطهی بین ادراک دلبستگی کودکی و دلبستگی نوجوانی با پایگاههای هویت ایشان و پاسخ به این سئوال است که آیا بین سبک دلبستگی به والدین و ادراک دلبستگی نوجوانی باپایگاههای هویت نوجوانی رابطهای وجود دارد یا خیر.
روشکار
پژوهش در طی یک مطالعهی توصیفیتحلیلی از نوع مقطعی، نمونهای شامل 210 دانشآموز (106 دختر و 104 پسر) مقطع دبیرستان از بخش مرکزی شهرستان تربت جام در سال تحصیلی 88-87 انتخاب شدند. از آنجا که پژوهشگر به لیست کاملی از اعضای جامعه دسترسی نداشت، از روش نمونهگیری چند مرحلهای استفاده شد (14). بدین ترتیب که براساس نمونهگیری طبقهای ابتدا بخشهای آموزش و پرورش به سه گروه برخوردار، نیمه برخوردار و محروم تقسیم شدند. در گام بعدی با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای از هر یک از بخشهای انتخاب شده یک دبیرستان پسرانه و یک دبیرستان دخترانه به تصادف انتخاب و تعداد 210 دانشآموز از بین دانشآموزان هرکدام از این دبیرستانها، در هر سه رشتهی ادبیات و علوم انسانی، تجربی و ریاضیفیزیک به روش
نمونهگیری تصادفی ساده برگزیده شد. برای جمعآوری اطلاعات از سه پرسشنامهی دلبستگی کولینز و رید[21] (RAAS)، پرسشنامهی گسترشیافتهی سنجش عینی پایگاه هویت من[22] (EOM-EIS-2) و آزمون سنجش مقیاس سبک دلبستگی نسبت به هر والد[23] استفاده شده است. پرسش نامههای به صورت گروههای جداگانه در دبیرستانها اجرا شد. دانش آموزان بعد از آمادهسازی و توضیح کافی در مورد محرمانه ماندن پاسخها و استفادهی پژوهشی از نتایج در یک جلسه و به مدت 40 الی 50 دقیقه به تمام پرسشنامه پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل آماری دادهها از روشهای آماری همبستگی، آزمون مجذور خی و تحلیل رگرسیون استفاده گردید.
پرسشنامههای این پژوهش، سه پرسشنامهی زیر بود:
1- پرسشنامهی دلبستگی کولینز و رید (RAAS):
این مقیاس شامل خودارزیابی از مهارتهای ایجاد روابط و خودتوصیفی شیوهی شکلدهی روابط دلبستگی نسبت به نگارههای دلبستگی نزدیک است و مشتمل بر 18 ماده و سه زیرمقیاس میباشد که از طریق علامتگذاری روی یک مقیاس 5 درجهای از نوع لیکرت سنجیده میشود. دامنهی نمرهها برای هر ماده از «به هیچ وجه با خصوصیات من تطابق ندارد=1» تا «با خصوصیات من تطابق دارد=5» است. تحلیل عوامل سه زیرمقیاس از طریق 6 ماده مشخص میشود. زیرمقیاسها عبارتند از:
الف) وابستگی: میزانی که اعتماد آزمودنی به دیگران را میسنجد.
ب) نزدیک بودن: میزان آسایش در رابطه با صمیمیت و نزدیکی هیجانی را اندازهگیری میکند.
ج) اضطراب: ترس از داشتن رابطه در ارتباطها را میسنجد.
کولینز و رید بر پایهی توصیفهایی که در پرسشنامهی دلبستگی بزرگسالان هازان[24] و شیور[25] در مورد سه سبک اصلی دلبستگی وجود داشت، مواد پرسشنامه خود را تدارک
دیدهاند. زیرمقیاس اضطراب با دلبستگی اضطرابی یا دوسوگرا مطابقت دارد. زیرمقیاس نزدیک بودن، یک بعد دو قطبی است که اساساً توصیفهای ایمنی و اجتنابی را در مقابل هم قرار میدهد. بنا بر این نزدیک بودن در تطابق یا دلبستگی ایمن
میباشد و زیرمقیاس وابستگی را میتوان تقریباً عکس دلبستگی اجتنابی قرار داد (16،15).
در این مطالعه از این پرسشنامه برای ارزیابی ادراک سبک دلبستگی نوجوانان مورد مطالعه استفاده شد. پرسشنامهی کولینز و رید در تحقیقات متعددی مورد بررسی قرار گرفته و اعتبار و روایی آن به دست آمده است. پایایی آزمون در پژوهش کولینز و رید در سال 1990 بیش از 80 درصد گزارش شده است. نتایج حاصل از دوبار اجرای این پرسشنامه با فاصلهی زمانی یک ماه از یکدیگر نشان داد این آزمون در سطح 95 درصد قابل اعتماد است. علاوه بر این، اعتبار پرسش نامه از روش بازآزمایی در یک گروه پایلوت 20 نفری با فاصلهی 10 روز ارزیابی شد. ضریب همبستگی در این روش 76 درصد بود که بیانگر اعتبار مطلوب پرسشنامه است.
2- پرسشنامهی گسترشیافتهی سنجش عینی پایگاه هویت من-2 (EOM-EIS-2):در سال 1984، گراته وانت و آدامز (17) با تفکیک جنبهی عقیدتی و بینشخصی پرسشنامهی سنجش عینی پایگاه هویت من، اولین پرسشنامهی گسترش یافتهی سنجش عینی پایگاه هویت من (EOM-EIS-1) را ساختند. این پرسشنامه در بخش عقیدتی، چهار محتوای شغلی، سیاست، فلسفهی زندگی و مذهب را با در نظر گرفتن 2 سئوال برای هریک از چهار محتوا و در مجموع 8 سئوال برای هر پایگاه هویتی شامل میشود. با توجه به چهار پایگاه هویتی و از آنجا که برای هر پایگاه هویتی 8 سئوال در نظر گرفته شده است، در مجموع 32 سئوال به بخش عقیدتی هویت اختصاص یافته است. در بخش هویت بینشخصی نیز چهار حیطهی نقش جنسی، انتخاب دوست، تفریح و وعدهی ملاقات با جنس مخالف در نظر گرفته شده است. تعداد سئوالات این بخش نیز مانند سنجش عقیدتی 32 سئوال و در کل پرسشنامه دارای 64 سئوال است (18). در سال 1986 آدامز و بنیین[26] با اصلاح پرسشنامه (EOM-EIS-1) به خصوص در بخش بینشخصی، دومین پرسشنامهی گسترشیافتهی سنجش عینی پایگاه هویت من (EOM-EIS-2) را با حفظ همان ساختار و با همان 64 سئوال مورد اصلاح قرار دادند.
3-آزمون سنجش مقیاس سبک دلبستگی نسبت به هر والد
هازان و شیور در 1986 آزمونی را بر اساس طبقهبندیهای سبک دلبستگی نوزادان در توصیفهای اینثورث[27] و همکارانش تهیه کردند. آزمون فوق شامل 6 پاراگراف (3 عبارت برای هر والد) است که روابط دوران کودکی
پاسخدهنده را با پدر و مادر بر اساس هر یک از سبکهای دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا توصیف میکند. در این آزمون از پاسخدهندگان خواسته میشود بر اساس روش انتخاب اجباری، هر عبارتی را که تجارب روابط دوران کودکی آنها را با پدر و مادر به طور جداگانه بهتر توصیف میکند علامت بزنند. این آزمون توسط کیرک پاتریک[28] و
شیور و گرنکویست[29] نیز برای ارزیابی دلبستگی دوران کودکی پاسخدهنده استفاده شد. جهت غلبه بر محدودیتهای روش انتخاب اجباری، گرنکویست و هیجکول1 از پاسخ دهندگان خواستند تا کاربردپذیری هر یک از عبارات را در مورد تجارب دوران کودکی خود با هر والد را بر اساس مقیاس چند درجهای از کاملا مخالف تا کاملا موافق تعیین کنند. بنا بر این در پژوهش حاضر نیز از پاسخدهندگان خواسته شد تا علاوه بر انتخاب یک عبارت برای هر والد، درجهی موافقت خود را بر هر عبارت بر اساس مقیاس 9 درجهای برای هر والد تعیین کنند. این مقیاس در سال 1997 توسط مظاهری به فارسی برگردانده شد (19).
نتایج
نمونه این تحقیق شامل 210 دانشآموز (106 دختر و 104 پسر) در محدوده سنی 17-15 سال بود که در سال تحصیلی 88-87 در مقطع دبیرستان مشغول به تحصیل بودند.
همان طور که در جدول 1 مشاهده میشود، با توجه به نتایج پرسشنامهی کالینز و رید 0/40 درصد پاسخگویان دارای سبک دلبستگی ایمن بوده، در حالی که 4/34 درصد از سبک دلبستگی ناایمن-دوسوگرا و 7/25 درصد از سبک دلبستگی اجتنابی برخوردار بودهاند.
همان طور که در جدول مشاهده میشود، ادراک دلبستگی دوران کودکی نسبت به هر والد نیز به طور جداگانه و با استفاده از آزمون سنجش مقیاس سبک دلبستگی نسبت به هر والد محاسبه شده است و مشاهده میشود که ادراک دلبستگی ایمن، ناایمن-دوسوگرا و اجتنابی نسبت به مادر به ترتیب 8/70، 2/4 و 0/25 و نسبت به پدر 1/73، 5/4 و 4/22 درصد بوده است. نیز 7/56 درصد پاسخگویان دارای پایگاه هویت موفق بوده، در حالی که 20 درصد از پایگاه هویت معوق، 2/15 درصد از پایگاه هویت زودرس و 1/8 درصد از پایگاه هویت سردرگم برخوردار بودهاند.
1پس از این که با استفاده از سه آزمون ذکر شده در بالا، نمرات سبک دلبستگی و پایگاه هویت به دست آمد. جهت تحلیل دادهها از آزمون مجذور خی استفاده شد.
در مقایسه بین سبکهای دلبستگی به مادر (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا) و پایگاههای هویت (موفق، زودرس، معوق و سردرگم) با درجه آزادی 6 در سطح معنیداری 01/0 مقدار مجذور خی به دست آمده برابر با 018/7 بود که مبین وجود رابطهی معنیدار بین این دو متغیر میباشد.
جدول1- رابطه بین سبک دلبستگی به والدین (ایمن، اجتنابی و ناایمن – دوسوگرا) و سبک دلبستگی (ایمن، اجتنابی و ناایمن–دوسوگرا) با پایگاههای هویت نوجوانان (موفق، زودرس، معوق و سردرگم)
متغیر |
نوع دلبستگی به مادر |
جمع |
نوع دلبستگی به پدر |
جمع |
نوع دلبستگی |
جمع |
||||||||
ایمن |
اجتنابی |
دوسوگرا |
ایمن |
اجتنابی |
دوسوگرا |
ایمن |
اجتنابی |
دوسوگرا |
||||||
نوع هویت |
موفق |
تعداد |
70 |
3 |
19 |
92 |
63 |
2 |
16 |
81 |
57 |
30 |
32 |
119 |
درصد |
1/76 |
3/3 |
6/20 |
100 |
8/77 |
5/2 |
7/19 |
100 |
9/47 |
2/25 |
9/26 |
100 |
||
زودرس |
تعداد |
17 |
1 |
5 |
23 |
16 |
1 |
12 |
29 |
12 |
6 |
14 |
32 |
|
درصد |
9/73 |
3/4 |
7/21 |
100 |
2/55 |
4/3 |
4/41 |
100 |
5/37 |
7/18 |
8/43 |
100 |
||
معوق |
تعداد |
23 |
2 |
9 |
34 |
29 |
3 |
3 |
35 |
11 |
13 |
18 |
42 |
|
درصد |
7/67 |
9/5 |
4/26 |
100 |
83 |
5/8 |
5/8 |
100 |
2/26 |
31 |
8/42 |
100 |
||
سردرگم |
تعداد |
9 |
1 |
9 |
19 |
6 |
1 |
4 |
11 |
4 |
5 |
8 |
17 |
|
درصد |
4/47 |
2/5 |
4/47 |
100 |
6/54 |
1/9 |
3/36 |
100 |
5/23 |
4/29 |
1/47 |
100 |
||
جمع |
تعداد |
119 |
7 |
42 |
168 |
114 |
7 |
35 |
156 |
84 |
54 |
72 |
210 |
|
درصد |
8/70 |
2/4 |
25 |
100 |
1/73 |
5/4 |
4/22 |
100 |
40 |
7/25 |
3/34 |
100 |
||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
در مقایسه بین سبکهای دلبستگی به پدر (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا) و پایگاههای هویت (موفق، زودرس، معوق و سردرگم) با درجه آزادی 6 در سطح معنیداری 01/ 0 مقدار
مجذور خی به دست آمده برابر با 965/13 بود که مبین وجود رابطهی معنیدار بین سبکهای دلبستگی به پدر و پایگاههای هویت دانشآموزان میباشد. همین طور در مقایسه بین برای سبکهای دلبستگی نوجوان (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا) و پایگاههای هویت (موفق، زودرس، معوق و سردرگم) با درجه آزادی 6 در سطح معنیداری 01/0 مقدار مجذور خی به دست آمده برابر با 658/10 بود که مبین وجود رابطهی معنیدار بین سبکهای دلبستگی در نوجوان و پایگاههای هویت ایشان میباشد. با توجه به وجود رابطهی معنیدار بین ادراک دلبستگی به مادر، ادراک دلبستگی به پدر و سبکهای دلبستگی نوجوانی با پایگاههای هویت نوجوانان، جهت ارزیابی میزان تاثیر هر یک از سبکهای دلبستگی بر انواع پایگاههای هویت، از تحلیل رگرسیون استفاده کردیم. به این صورت که پایگاههای هویت به عنوان متغیر وابسته و سبکهای دلبستگی (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا) به عنوان متغیرهای مستقل وارد تحلیل شدند. دادهها نشان میدهد که از مجموع واریانس پایگاه هویت موفق، 041/0 آن توسط سه گونه سبک دلبستگی تبیین شده است. با توجه به مقدار F محاسبه شده و سطح معنیداری، مدل رگرسیونی انجام شده معنیدار میباشد. معادلهی رگرسیونی محاسبه شده نشان میدهد که به ترتیب دلبستگی ایمن، دلبستگی ناایمن-دوسوگرا و دلبستگی اجتنابی بیشترین اثر را بر پایگاه هویت موفق داشتهاند (جداول 2 و 3).
جدول 2- تحلیل واریانس یکطرفه نمرات سبکهای دلبستگی و پایگاه هویت موفق
مجموع مجذورات |
درجهی آزادی |
میانگین مجذورات |
f |
سطح معنیداری |
|
تبین شده |
091/976 |
3 |
364/325 |
9060/2 |
036/0 |
باقی مانده |
890/22725 |
203 |
950/111 |
|
|
جمع کل |
981/23701 |
206 |
|
جدول 3- میزان ضریب رگرسیون سبک های دلبستگی و پایگاه هویت موفق
متغیرها
|
ضرایب غیر استاندارد |
ضرایب استاندارد |
t |
سطح معنیداری |
B |
Beta |
|||
مقدار ثابت |
106/57 |
|
803/15 |
0001/0 |
دلبستگی ایمن |
479/0 |
159/0 |
273/2 |
024/0 |
دلبستگی اجتنابی |
197/0 |
059/0 |
773/0 |
440/0 |
دلبستگی ناایمن-دوسوگرا |
111/0 |
060/0 |
796/0 |
427/0 |
دادهها نشان میدهد که از مجموع واریانس پایگاه هویت زودرس، 029/0 آن توسط سه گونهی سبک دلبستگی تبیین شده است. با توجه به مقدار F محاسبه شده و سطح معنیداری، مدل رگرسیونی انجام شده معنیدار نمیباشد. معادلهی رگرسیونی محاسبه شده نشان میدهد که به ترتیب دلبستگی اجتنابی، دلبستگی ناایمن-دوسوگرا و دلبستگی ایمن بیشترین
اثر را بر پایگاه هویت زودرس داشتهاند (جداول 4 و 5).
جدول 4- تحلیل واریانس یکطرفه نمرات سبکهای دلبستگی و پایگاه هویت زودرس
مجموع مجذورات |
درجهی آزادی |
میانگین مجذورات |
f |
سطح معنیداری |
|
تبیین شده |
584/2081 |
3 |
528/360 |
091/2 |
102/0 |
باقیمانده |
947/35688 |
207 |
410/172 |
|
|
جمع کل |
531/36770 |
210 |
|
|
|
جدول 5- میزان ضریب رگرسیون سبکهای دلبستگی و پایگاه هویت زودرس
متغیرها |
ضرایب غیر استاندارد |
ضرایب استاندارد |
t |
سطح معنیداری |
B |
Beta |
|||
مقدار ثابت |
862/39 |
|
124/9 |
0001/0 |
دلبستگی ایمن |
209/0 |
057/0 |
818/0 |
414/0 |
دلبستگی اجتنابی |
426/0 |
105/0 |
383/1 |
168/0 |
دلبستگی ناایمن- دوسوگرا |
172/0 |
074/0 |
995/0 |
321/0 |
دادهها نشان میدهد که از مجموع واریانس پایگاه هویت معوق، 058/0 آن توسط سه گونه سبک دلبستگی تبیین شده است. با توجه به مقدار F محاسبه شده و سطح معنیداری، مدل رگرسیونی انجام شده معنیدار میباشد. معادلهی رگرسیونی محاسبه شده نشان میدهد که به ترتیب دلبستگی ناایمن-دوسوگرا، دلبستگی اجتنابی و دلبستگی ایمن بیشترین اثر را بر پایگاه هویت معوق داشتهاند (جداول 6 و 7).
جدول 6- تحلیل واریانس یکطرفه نمرات سبکهای دلبستگی و پایگاه هویت زودرس
مجموع مجذورات |
درجهی آزادی |
میانگین مجذورات |
f |
سطح معنیداری |
||||
تبیین شده |
091/1006 |
3 |
364/335 |
033/4 |
008/0 |
|
||
باقیمانده |
760/16462 |
198 |
145/83 |
|
|
|
||
جمع کل |
851/17468 |
201 |
|
|
||||
دادهها نشان میدهد که از مجموع واریانس پایگاه هویت سردرگم، 039/0 آن توسط سه گونه سبک دلبستگی تبیین شده است. با توجه به مقدار F محاسبه شده و سطح معنیداری،
جدول 7- میزان ضریب رگرسیون سبکهای دلبستگی و پایگاه هویت معوق
متغیرها |
ضرایب غیر استاندارد |
ضرایب استاندارد |
t |
سطح معنیداری |
B |
Beta |
|||
مقدار ثابت |
535/52 |
- |
794/16 |
0001/0 |
دلبستگی ایمن |
153/0- |
058/0- |
834/0- |
405/0 |
دلبستگی اجتنابی |
231/0 |
080/0 |
062/1 |
289/0 |
دلبستگی ناایمن- دوسوگرا |
319/0 |
198/0 |
647/2 |
009/0 |
مدل رگرسیونی انجام شده معنیدار میباشد. معادلهی رگرسیونی محاسبه شده نشان میدهد که به ترتیب دلبستگی اجتنابی، دلبستگی ایمن (با جهت مخالف) و دلبستگی ناایمن–دوسوگرا بیشترین اثر را بر پایگاه هویت سردرگم داشتهاند (جداول 8 و 9).
جدول 8- تحلیل واریانس یکطرفه نمرات سبکهای دلبستگی و پایگاه هویت زودرس
مجموع مجذورات |
درجهی آزادی |
میانگین مجذورات |
f |
سطح معنیداری |
|
تبیین شده |
210/974 |
3 |
737/324 |
823/2 |
040/0 |
باقیمانده |
615/23929 |
208 |
046/115 |
|
|
جمع کل |
825/24903 |
211 |
|
جدول 9- میزان ضریب و گرسیون سبکهای دلبستگی و پایگاه هویت سردرگم
متغیرها |
ضرایب غیر استاندارد |
ضرایب استاندارد |
t |
سطح معنیداری |
B |
Beta |
|||
مقدار ثابت |
679/40 |
- |
527/11 |
0001/0 |
دلبستگی ایمن |
302/0- |
098/0- |
413/1- |
159/0 |
دلبستگی اجتنابی |
596/0 |
180/0 |
381/2 |
018/0 |
دلبستگی ناایمن- دوسوگرا |
056/0 |
030/0 |
408/0 |
684/0 |
بحث و نتیجهگیری
یافتههای توصیفی حاصل از این پژوهش نشان داد که درصد بیشتری از دانشآموزان چه در کودکی و نسبت به هر دو والد و چه در نوجوانی، دارای سبک دلبستگی ایمن میباشند که این نتیجه با نتایج تحقیقات هازان و شیور هماهنگ است (19). این دو در مطالعات خود بیان میکنند که 56 درصد افراد مورد بررسی دارای سبک دلبستگی ایمن، 25 درصد دارای سبک دلبستگی اجتنابی و 19 درصد دارای سبک دلبستگی مضطرب-دوسوگرا هستند اما نتایج تحقیق ما با نتایج تحقیقات کندی که بیان میکند 66 درصد نوجوانان دارای سبک دلبستگی ناایمن و 33 درصد دارای سبک دلبستگی ایمن
میباشند، مغایر است (12).
همچنین یافتههای توصیفی حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که درصد بیشتری از دانشآموزان این نمونه، دارای پایگاه هویت موفق میباشند که با افزایش سن بر تعداد آنها افزوده میشود. این نتیجه با نتایج حاصل از تحقیقات میلمن[30] (21) و فرگیو و بارکر[31] (22) هماهنگ است.
این تحقیق نشان داد که بین ادراک دلبستگی کودکی (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا) و دلبستگی نوجوان (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا) و پایگاههای هویت دانشآموزان (موفق، زودرس، معوق و سردرگم) رابطه وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون معنادار بودن مجذور خی نشان داد که سبک دلبستگی ایمن به مادر و دلبستگی ایمن در نوجوانی با هویت موفق رابطه معنیدار دارد. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که
دانشآموزانی که در سبک دلبستگی ایمن به مادر و دلبستگی در نوجوانی نمره بالایی میگیرند، به احتمال بیشتر در پایگاه موفق نیز نمره بالایی میگیرند.
یافتههای تحقیقات کندی (12) ریج و سیگل (13)، مک کینون[32] و مارسیا (23) که بیان میکند بین سبک دلبستگی ایمن و پایگاه هویت موفق رابطهی معنیدار وجود دارد هماهنگ است و این یافتهها بر حسب چندین احتمال تبیین میشود. همان طوری که دلبستگی به کودک اجازهی اکتشاف و جستجو در محیط را میدهد در نوجوانی نیز دلبستگی این کارکرد را دارا میباشد. نوجوانانی که به والدین خود به عنوان پایگاه اصلی دلبسته هستند، سطوح جدیدی از استقلال را از والدینشان کسب میکنند و در میان این پایگاه امن به کاوش در نقشهای اجتماعی و انتخابهای مختلف میپردازند و به خاطر مسئولیتپذیری، پاسخگو و پذیرا بودن والدینشان بهتر هویت خود را شکل میدهند. علاوه بر این بعضی از ویژگی های نوجوانان دارای سبک دلبستگی ایمن میتواند به آنها کمک کند تا به پایگاه هویت موفق دست یابند.
این ویژگیها عبارتند از:
1-اعتماد به نفس بالا و تمایل به برقراری روابط صمیمانه و مثبت با دیگران
2-تجسم مثبت و حمایتگرا از منبع دلبستگی (والدین یا همسالان) که این تجسم مثبت میتواند احساس خودارزشمندی و تسلط را در این افراد افزایش داده و فرد را قادر میسازد که عواطف منفی خود را به شیوهای سازنده تعدیل کند.
3- نوجوانان ایمن کمتر از خطرات میترسند زیرا در موقعیت خطرزا خود را تنها احساس میکنند بر این اساس بیشتر اهل خطر کردن هستند و میتوانند در فرآیند اکتشاف بهتر عمل کنند.
4-درشرایط بحرانی بر حمایتهای دیگران تکیه میکنند و قدرت بیان هیجانات خود را دارند. بنا براین مطالعات نشان
داده است که نوجوانانی که ارتباطهای گرم و صمیمی با
والدین خود دارند مفهوم خود عمیقتری داشته بیشتر به خود
اعتماد دارند و از سازگاریهای روانی بالاتری برخوردار
بودهاند. با مشکلات بهتر درگیر میشوند و برای یافتن راه حل مناسب تلاش میکنند. بر اساس مطالعات انجام شده، از نظر نوجوان فاصلهی مکانی و قابل دسترس بودن والدین اهمیتی ندارد بلکه اطمینان به تعهد و مسئولیتپذیری والدین مهم است، علاوه بر آن در طی نوجوانی، رفتارهای دلبستگی اغلب به سمت چهرههای غیر از والدین، جهتگیری میشود و به خصوص ارتباط نوجوان با همسالان افزایش مییابد و آنها میتوانند مشوق، الگو و تکیهگاهی برای نوجوان در برخورد با مشکلات و هویتیابی داشته باشند.
با توجه به این که نتایج این پژوهش و سایر پژوهشهای مرتبط نشان دادهاند که سبک دلبستگی ایمن میتوانند به نوجوانان در دستیابی به هویت موفق کمک کند لذا توجه به سبک دلبستگی نوجوانان و فراهمسازی محیط مناسب از دوران کودکی فرد در دامان مادر برای شکلگیری دلبستگی ایمن میتواند به شکلگیری هویت موفق در آنها کمک کند.
[1]Attachment
[2]John Bowlby
[3]Attachment Figure
4Erickson
[5]Identity Versus Identity Confusion
6Marcia
[7]Achieved
[8]Foreclosure
[9]Moratorium
[10]Diffused
[11]Markstrom
[12]Adams
[13]Waterman
[14]Gratevant
[15]Cooper
1Armsden
2Greenberg
[18]Kennedy
[19]Rich
[20]Siegel
[21]Revised Adult Attachment Scale (Collins and Read, 1990)
[22]Extended Objective Measure of Ego Identity Status-2nd Version)
[23]Measured of Childhood Attachment to Each Parent
[24]Hazan
[25]Shaver
[26]Adams and Benyen
[27]Insvers
[28]Patrick
[29]Granquest
1Meilman
2Fregeau and Barker
3Mackinnon