1استاد گروه روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
2دانشیار گروه روان شناسی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
3کارشناس ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
4دانشجوی دکترای روان شناسی عمومی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
چکیده
مقدمه: افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی در تمام فرهنگها است.افسردگی، ترکیبی از احساس غمگینی، تنهایی، تحریکپذیری، بیارزشی و ناامیدی را به همراه دارد و محققان، بهطور مکرر از ارتباط بین سرشت و منش با افسردگی حمایت کردهاند. هدف پژوهش حاضر، مقایسهی ابعاد سرشت و منش در بیماران افسرده و افراد بهنجار بود. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش مقطعی در سال 1391، تمام مبتلایان به افسردگی اساسی در دامنهی سنی 30ـ24 سال مراجعهکننده به مراکز بالینی شهر اردبیل و جامعهی بهنجار افراد غیر افسرده بودند. آزمودنیها 70 فرد مبتلا به افسردگی اساسی و 61 نفر بهنجار بودند که پرسشنامههای جمعیتشناختی، افسردگی بک و سرشت و منش کلونینجر را تکمیل کردند. اطلاعات با آزمونهای تحلیل واریانس چند متغیری و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخهی 16 تحلیل گردیدند. یافته ها: افراد افسرده نسبت به گروه بهنجار، بهطور معنیداری از نوجویی، آسیبپرهیزی و خودفراروی بیشتر و همکاری، خودراهبری و پشتکار کمتری برخوردارند (001/0>P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 34 درصد از واریانس علایم افسردگی توسط ابعاد سرشت و منش پیش بینی میشود. نتیجه گیری: بین سرشت و منش با افسردگی، رابطهی معنیداری وجود دارد و ابعاد سرشت و منش از متغیرهای تاثیرگذار در شدت نشانههای افسردگی است.