Document Type : Research Paper
Author
Abstract
Keywords
آﻣﺎر اﺧﺘﻼﻻت عصبیرواﻧـﻲ در دنیا اﻓـﺰاﻳﺶ یافته و سهم قابل توجهی از بیماریها را به خود اختصاص داده است (1). طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی اختلالات عصبیروانی مسئول 33 درصد از سالهای سپری شده با ناتوانی است و ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ شده که ﺗــﺎ ﺳﺎل 2020 اﺧﺘﻼﻻت ﺧﻠﻘﻲ، دوﻣﻴﻦ عامل ناتوانی در دنیا خواهد بود (1). تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی، تنوع ارتباطات و گستردگی نیازها، انسان امروز را با فشارهای روانی بسیار مواجهه نموده که مقابله با آن نیازمند شناخت و کسب مهارت و توانمندسازی است (2). از ﻧﻈﺮ روانﭘﺰﺷﻜﻲ، اضطراب نوعی ﻧﺎآراﻣﻲ، احساس خطر و ترس ناخوشآیند و منتشری است که منبع آن قابل شناسایی نبوده و ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﭙﺶ ﻗﻠﺐ، ﺳﺮدرد و ﺗﻨﮕﻲ ﻧﻔﺲ ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ (3،4). اﺿـﻄﺮاب، رﻳﺸﻪ در ﺷﺨﺼﻴﺖ فرد دارد و ﭘﺎﺳﺨﻲ ﺑﻪ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ و ﻧﺎﻣﺸﺨﺺ اﺳﺖ، ترسی که فرد در کودکی آن را در خود درونی نموده است و در موقعیتهای مختلف آن را بروز میدهد (4،5). روشهای آموزشی و تربیتی سختگیرانه، انعطافناپذیری و ایجاد حس حقارت و ناتوانی در فرد زمینههای ایجاد اضطراب را فراهم میکند (5-3). ﻳﺎدﮔﻴﺮی و مواجهه ﻧﻴﺰ در ﺑﺮوز اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ دﺧﺎﻟـﺖ دارد، البته ﻣﻴﺰان ﺗاﺛﻴﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺤﻴﻄﻲ و ژﻧﺘﻴﻚ در اضطراب ﻛﺎﻣﻼ روﺷﻦ ﻧﻴﺴﺖ (3).
نوجوانی، مرحلهی مهمی در تکامل روانی و اجتماعی فرد است. پدیدهی بلوغ و بحرانهای خاص در این دوره، احساس سردرگمی و کاهش عزت نفس، این مرحله از عمر را از نظر سلامت روانی برجستهتر ساخته است (5). اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ از راﻳﺞﺗﺮﻳﻦ اﺧﺘﻼﻻت روانﺷﻨﺎﺧﺘﻲ در دوران ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷوند (6). برخی مطالعات ﻓﺮاواﻧﻲ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ را در کودکان و نوجوانان در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ اﻓﺴﺮدﮔﻲ، اﺧﺘﻼل ﺑﻴﺶﻓﻌﺎﻟﻲ و اﺧﺘﻼﻻت ﺳﻠﻮک، ﺑﻴﺸﺘﺮ ذکر نمودهاند (6،7). با آن که میزان متناسب اضطراب بهنجار و بخشی از زندگی نوجوانان تلقی میشود، اما اضطراب بیمارگونه در زندگی عادی و عملکرد تحصیلی ایجاد مشکل مینماید و نوع مزمن و نابهنجار آن اثرات مخربی بر سلامت روانی و جسمی فرد دارد (3،7).
ارزیابی سلامت روانی دانشآموزان محور مهمی در بررسی وضعیت سلامت روانی جامعه است و با توجه به این که اساس برنامههای سلامت روان پیشگیری است (2) ساماندهی خدمات بهداشت روانی در دانشآموزان، راهبرد اساسی برای ارتقای سلامت روان نوجوانان است (8). آموزش مهارتهای اجتماعی، تعادل روانی، روابط سالم و داشتن اعتماد به نفس نیاز مهم نوجوانان است و علاوه بر تاثیرات مثبت در سلامت و عملکرد اجتماعی و تحصیلی آنان، در کاهش فشارهای روانی، اضطراب، افسردگی و رفتارهای مخاطرهآمیز موثر است (5). ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻓﺮاواﻧﻲ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ و ﺗاﺛﻴﺮ آن ﺑﺮ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و ﺷﻐﻠﻲ دانشآموزان، این مطالعه به بررسی شیوع اضطراب در دانشآموزان دبیرستانی روستایی و شهری شهرستان مشهد پرداخته است.
روشکار
جمعیت مورد بررسی در این مطالعهی مقطعی، دانشآموزان دبیرستانهای دولتی روزانهی شهری و روستایی شهرستان مشهد در سال 1385 بودند که با نمونهگیری چندمرحلهای طبقاتیخوشهای بر حسب جنس از جمعیت روستایی و شهری دبیرستانهای مشهد به صورت تصادفی ساده وارد پژوهش شدند. حجم نمونه با توجه به شیوع 35 درصد، دقت 07/0 و خطای 05/0 تعداد 340 نفر تعیین شد. دانشآموزان مهاجر، دچار معلولیت و بیماریهای مزمن و ناتوانکننده و کسانی که در طی سال گذشته دچار حوادث شدید مثل فوت نزدیکان درجهی اول شده بودند، از مطالعه خارج شدند. در مجموع 337 دانشآموز واجد شرایط که تمایل به شرکت در طرح داشتند تا تکمیل حجم نمونهی کافی بررسی شدند.
دادهها با استفاده از پرسشنامهی خودایفای اشپیلبرگر
جمعآوری شد. این پرسشنامه دارای چهل عبارت است که ویژگی اضطراب را در دو مقیاس اضطراب حالت (آشکار) و صفت (پنهان) اندازه میگیرد. بروز اضطراب حالت اختصاص به موقعیتهاى تنشزا دارد، اما اضطراب صفت به تفاوتهای فردی در واکنشها اشاره دارد (9،10). نمرات هرکدام از دو مقیاس بین 20 تا 80 میتواند قرار گیرد. پرسشنامهی اشپیلبرگر در ایران در مطالعات مختلف به کار رفته و هنجاریابی شده است، پایایی آزمون بر اساس فرمول کرونباخ در مقیاس اضطراب آشکار و پنهان به ترتیب برابر با 91/0 و 90/0 و برای مجموع آزمون پایایی مقیاس 94/0 به دست آمده است. روایی پرسشنامه با روش روایی محتوایی تایید شده است (11). همچنین پرسشنامهای برای بررسی متغیرهای جمعیتشناختی، نحوهی انجام فرایض دینی، علاقهمندی به رشتهی تحصیلی و معدل نمرات در آخرین دورهی امتحانات گذشته تکمیل شد. علاقهمندی به رشتهی تحصیلی در مقیاس لیکرت و بررسی انجام فرایض دینی به صورت انجام آنها به صورت نامنظم، گاهگاهی، انجام در بیشتر اوقات و انجام همیشگی به صورت خوداظهاری فرد سنجیده شد.
زمان لازم برای تکمیل پرسشنامه ده تا پانزده دقیقه بود و برای افزایش اعتبار پرسشنامه، نحوهی تکمیل آن برای
دانشآموزان توضیح داده میشد تا شرکتکنندگان کاملا متوجه دستورالعمل مقیاسهای حالت و صفت شوند. آنان در پاسخگویی به مقیاس اضطراب حالت، احساسات خود را در لحظهی کنونی (زمان تکمیل فرم) و در پاسخگویی به مقیاس اضطراب صفت، احساسات معمولی و غالب اوقات خود را بیان نمودند. همچنین بر این مسئله تاکید شد که اصل رازداری و محرمانه بودن پاسخها رعایت میگردد. تفسیر پاسخنامه جهت اضطراب حالت و صفت به این صورت بود که از نظر مقیاس سطح اضطراب نمرات 31-20 نشاندهندهی سطح اضطراب خفیف، 42-32 متوسط، 52-43 متوسط به بالا، 62-53 نسبتا شدید، 72-63 شدید، 73 به بالا بسیار شدید ارزیابی شد (9،10). دادههای جمعآوری شده توسط نرمافزار SPSS نسخهی 5/11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمونهای آماری تی، تحلیل واریانس و مجذور خی در تحلیل نتایج استفاده شد.
نتایج
در مجموع 337 نفر دانشآموز دبیرستانی مورد بررسی قرار گرفتند. از این تعداد 175 نفر (52%) در روستا و 162 نفر در (48%) در شهر ساکن بودند. دامنهی سنی شرکتکنندگان
20-16 سال با میانگین 5/16 سال (انحراف معیار 3/1 سال) بود. از مجموع دانشآموزان 180 نفر پسر (5/53%) و 157 نفر دختر (5/46%) بودند. میانگین رتبهی تولد دانشآموزان 5/3 (انحراف معیار 2) بود. سرپرست خانواده در 318 مورد (94%) از شرکتکنندگان، پدر خانواده اعلام شد.
از نظر علاقه به رشتهی تحصیلی 172 نفر (51%) از
دانشآموزان علاقهی زیاد و 23 نفر (7%) علاقهی کمی به رشتهی تحصیلی خود ابراز نمودند، سایرین علاقهی نسبی داشتند و بین دانشآموزان روستایی و شهری از نظر علاقه به رشتهی تحصیلی، تفاوتی وجود نداشت (08/0=P). به لحاظ وضعیت تحصیلی و معدل نمرات در آخرین دورهی امتحانات گذشته، وضعیت تحصیلی نامناسب (معدل کمتر از 12) در 26 نفر (8%) از دانشآموزان و وضعیت تحصیلی خوب (معدل بیش از 16) در 143 نفر (5/42%) آنها مشاهده گردید و بین دانشآموزان روستا و شهر از نظر معدل نمرات تفاوت
معنیداری وجود نداشت (06/0=P).
از نظر انجام فرایض دینی، 165 نفر (49%) از دانشآموزان انجام نامنظم و گاهگاهی، 118 نفر (35%) انجام در بیشتر اوقات و 54 نفر (16%) انجام همیشگی فرایض را ذکر نمودند. 83 نفر (51%) از دانشآموزان شهر و 82 نفر (47%) از دانشآموزان روستا انجام نامنظم و گاهگاهی را ذکر نمودند. بین دو گروه از نظر پرداختن به فرایض دینی تفاوت معنیدار وجود داشت، به این صورت که انجام گاهگاهی و نامنظم فرایض دینی در دانشآموزان روستا کمتر از شهر بود (04/0=P) ولی در دو حالت دیگر تفاوت مشاهده نشد (09/0=P).
میزان شیوع اضطراب حالت (نسبتا شدید، شدید، بسیار شدید) در جامعهی مورد مطالعه 23 درصد (79 دانشآموز) و میزان شیوع اضطراب صفت (نسبتا شدید، شدید، بسیار شدید) در آن 19 درصد (64 دانشآموز) بود. سطوح مختلف اضطراب حالت و صفت به تفکیک در تمام دانشآموزان شرکتکننده در جدول 1 نشان داده شده است.
میانگین نمرهی اضطراب حالت دانشآموزان در روستا 5/46 (انحراف معیار 9/10)، در شهر 5/41 (انحراف معیار 7/8) و میانگین نمرهی اضطراب صفت دانشآموزان در روستا 47 (انحراف معیار 8/9)، در شهر 6/41 (انحراف معیار 7/8) بود. میانگین نمرات اضطراب حالت و صفت در دانشآموزان روستا و شهر تفاوت معنیدار داشت. به گونهای که سطح اضطراب در دانشآموزان روستا بالاتر از شهر بود (001/0P<).
در جدول 2 میانگین نمرهی اضطراب حالت و صفت در دانشآموزان شرکتکننده برحسب متغیرها در شهر و روستا نشان داده شده است.
میانگین نمرهی اضطراب حالت و صفت در افرادی که به رشتهی تحصیلی خود علاقهی کمی داشتند بالاتر بود و تفاوت بین دو گروه در هر دو مورد اضطراب حالت (002/0=P) و اضطراب صفت (01/0=P) معنیدار بود. در کسانی که فرایض دینی را همیشه انجام میدادند میانگین نمرهی اضطراب حالت و صفت کمتر از گروههایی بود که فرایض را نامنظم یا گاه به گاه و یا اغلب اوقات انجام میدادند. گروههای مختلف از نظر انجام فرایض دینی، در هر دو مورد اضطراب حالت (001/0=P) و اضطراب صفت (02/0=P) تفاوت معنیداری با هم داشتند.
جدول 1- میزان اضطراب حالت و صفت در دانشآموزان شرکتکننده در مطالعه به تفکیک سطح اضطراب
سطح اضطراب |
اضطراب حالت تعداد دانشآموزان (درصد) |
اضطراب صفت تعداد دانشآموزان (درصد) |
خفیف |
30 (9) |
22 (5/6) |
متوسط |
128 (38) |
127 (7/37) |
متوسط به بالا |
100 (30) |
124 (8/36) |
نسبتا شدید |
61 (18) |
49 (5/14) |
شدید |
7 (2) |
12 (5/3) |
بسیار شدید |
11 (3) |
3 (1) |
جمع |
337 (100) |
337 (100) |
جدول 2- میانگین نمرهی اضطراب حالت و صفت دانشآموزان شرکتکننده در مطالعه در شهر و روستا بر حسب متغیرها
میانگین نمرهی اضطراب |
نمرهی اضطراب حالت میانگین (انحراف معیار) |
نمرهی اضطراب صفت میانگین (انحراف معیار) |
|||
شهر |
روستا |
شهر |
روستا |
||
جنسیت |
پسر |
42 (9) |
42 (8) |
42 (8) |
43 (7) |
دختر |
5/43 (10) |
49 (12) |
44 (10) |
49 (11) |
|
علاقه به رشته تحصیلی |
کمعلاقگی به رشتهی تحصیلی |
8/50 (6) |
8/48 (12) |
48 (5/6) |
4/51 (8/12) |
علاقهی نسبی به رشتهی تحصیلی |
42 (8) |
47 (11) |
42 (5/8) |
48 (10) |
|
انجام نامنظم فرایض دینی |
انجام نامنظم فرایض دینی |
44 (9) |
3/48 (10) |
5/44 (9) |
5/46 (10) |
انجام فرایض دینی در اغلب اوقات |
45 (7) |
5/46 (9) |
44 (7) |
6/48 (10) |
|
انجام همیشگی فرایض دینی |
40 (9) |
42 (9) |
7/38 (9) |
8/40 (12) |
|
وضعیت تحصیلی |
معدل نمرات 12 و کمتر |
42 (9) |
45 (11) |
7/39 (7) |
4/46 (10) |
معدل نمرات 16-12 |
43 (8) |
46 (11) |
4/43 (9) |
47 (10) |
|
معدل نمرات 16 و بیشتر |
41 (10) |
47 (11) |
5/41 (9) |
6/46 (10) |
|
|
میانگین نمرهی اضطراب حالت و صفت در دانشآموزان بنا بر معدل نمرات، تفاوت معنیداری نداشت (5/0=P). البته در دانشآموزان روستایی بر حسب وضعیتهای تحصیلی نامطلوب و خوب (به ترتیب معدل نمرات 12 و کمتر و معدل نمرات 16 و بیشتر) میانگین نمرهی اضطراب صفت بالاتر از همتایان خود در شهر بود (003/0=P) ولی در اضطراب حالت این تفاوت، معنیدار نبود (2/0=P).
در پسران و دختران میزان شیوع اضطراب حالت (نسبتا شدید، شدید، بسیار شدید) به ترتیب 16 و 32 درصد و میزان اضطراب صفت (نسبتا شدید، شدید، بسیار شدید) به ترتیب 15 و 5/23 درصد بود. میزان اضطراب حالت و صفت در دانشآموزان روستایی بالاتر از دانشآموزان ساکن شهر بود. تفاوت معنیداری بین میانگین نمرهی اضطراب حالت و صفت بین دختران و پسران روستایی و شهری وجود داشت (01/0=P، 01/0=P). دختران روستایی در مقایسه با پسران روستایی و دختران و پسران شهری نمرات اضطراب بالاتری داشتند (01/0=P).
بحث
در این بررسی مشاهده شد که میزان اضطراب دانشآموزان روستایی بیشتر از دانشآموزان شهری بود. همچنین میانگین نمرهی اضطراب در دانشآموزان دختر نسبت به دانشآموزان پسر، بالاتر و حداکثر میانگین نمرهی اضطراب در دختران روستا بود. مطالعهی همهگیریشناختی اختلالات روانپزشکی سال 1380 در استان خراسان، اختلالات اضطرابی را به عنوان شایعترین اختلال روانپزشکی خلقی گزارش نموده است. این مطالعه شیوع اختلالات روانی را در مقایسه، در شهرها بیش از روستاها و در زنان بیش از مردان عنوان نموده است (12). با آن که به نظر میرسد زندگی در شهرهای بزرگ میتواند تشدیدکنندهی فشارهای روانی و اضطراب باشد اما در این بررسی میزان اضطراب نوجوانان روستا کمتر از شهر نبوده و حتی به طور معنیدار بالاتر اعلام شده است. دسترسی نوجوانان شهری به منابع آموزشی و اطلاعاتی، کتابخانهها، اینترنت، همچنین وجود ارتباطات گستردهتر، فضاها و امکانات تفریحی، وجود رشتههای تحصیلی متنوع و فرصتهای جدید برای اشتغال آتی در شهر میتواند دلایلی برای کمتر بودن میزان اضطراب دانشآموزان شهری در مقایسه با همسالان روستایی خود باشد. شرایطی که فراهم کردن آنها در روستاها خارج از امکان نیست و نیازمند برنامهریزی و تخصیص بودجه میباشد.
ﺗﻔﺎوت ﺟﻨﺴﻴﺘﻲ در شیوع اختلالات اضطرابی در مطالعات مختلف عنوان شده است (13). بررسی در دانشآموزان زاهدان نیز اضطراب بیمارگونه را در دﺧﺘﺮان و پسران دانشآموز به ترتیب 48 و 35 درصد ذکر نموده که تفاوت میزان اضطراب بین دختران و پسران معنیدار بوده است (3). این مطالعه اشاره نموده که در برخورد با اضطراب، دﺧﺘﺮان ﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮش اﺿﻄﺮاب و ﻗﺒﻮل آن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ وﻳﮋﮔﻲ زﻧﺎﻧﻪ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ و ﻳﺎد ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ وﻳﮋﮔﻲ زﻧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم اﺿﻄﺮاب، ﺗﺴﻠﻴﻢ شده و آن را بپذیرند، در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﭘﺴﺮان اضطراب را ﺗﻬﺪﻳﺪی ﺑﺮای اﺣﺴﺎس ﻣﺮداﻧﮕﻲ ﺧﻮد میدانند و با آن دﻓﺎﻋﻲ ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﭘﺴﺮان ﻣﻲآﻣﻮزﻧﺪ که راهﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮای ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ اضطراب بیابند ﻳﺎ آن را اﻧﻜﺎر کنند (3). همچنین چنان که پیشتر اشاره شد در مطالعهی خراسان نیز شیوع اضطراب در زنان بیشتر بوده است (12).
در مطالعهی حاضر میزان اضطراب افرادی که به رشتهی تحصیلی خود علاقه کمی داشتند بالاتر بود. مطالعهی دیگری در همدان در خصوص بررسی سلامت روانی دانشآموزان اشاره نموده که رشتهی تحصیلی، پایهی تحصیلی و سن با میانگین نمرهی سلامت روانی ارتباط معنیداری داشته است (8). انجام مشاوره و توجه به علایق و تواناییهای دانشآموزان هنگام انتخاب رشتهی تحصیلی و وجود رشتههای تحصیلی جدید متناسب با سلایق و تواناییهای دانشآموزان مانند آن چه در هنرستانها و مدارس کار و دانش فراهم میگردد، می تواند به کاهش اضطراب دانش آموزان کمک نماید.
یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که دانشآموزانی که فرایض دینی را نامنظم و گاه به گاه انجام میدادند سطح اضطراب بالاتر و افرادی که فرایض دینی را همواره انجام
میدادند نمرات اضطراب پایینتری داشتند. در مطالعهی بررسی شیوع اضطراب در دانشآموزان دبیرستانی اسلامشهر عنوان شده که 15 درصد دانشآموزان دارای اضطراب حالت و 20 درصد دارای اضطراب صفت بودهاند و گزارش شده است که بین اضطراب و جنس، وضعیت تحصیلی، اعتقادات مذهبی، بیماری و ناتوانی فرد، بیماری در خانواده، میزان تحصیلات پدر و اشتغال مادر ارتباط معنیداری وجود داشته است (10). توجه دادن دانشآموزان به کاهش فشارهای روانی و آرامش خاطر حاصل از ارتباطات معنوی پایدار و همیشگی و برگزاری جلسات آموزشی مرتبط با دینداری و معرفت دینی توسط صاحبنظران این مقوله، در سنین نوجوانی که فرد در بحرانیترین سالهای زندگی قرار دارد، به واقع نوعی کسب مهارت در برخورد با مسایل زندگی است.
بالاتر بودن سطح اضطراب در جامعهی دانشآموزی روستایی از جمعیت شهری، باید برنامهریزی دولت را در جهت بالا بردن سطح بهداشت روانی روستایی سوق داده و برنامههای غربالگری اختلالات اضطرابی، استفاده از روانشناسان و
روانپزشکان در مدارس روستایی، آموزش راهکارهای ارتقای سلامت روان و کاهش اضطراب به معلمان و دانشآموزان مورد توجه قرار گیرد. اﺿﻄﺮاب کودکان در دوران مدرسه تداوم مییابد و عدم توجه به تشخیص آن سلامت روانی و جسمی دانشآموزان را در مخاطره قرار میدهد (3). مناسب است در جریان آموزش به دانشآموزان روش برخورد با مشکلات برای کاهش سطح فشارهای روانی و اضطراب حاصل از آن آموزش داده شود. با آن که آموزش مهارتهای زندگی و ابراز وجود بر سلامت روانی و کاهش اضطراب دانشآموزان موثر است (5)، نقش خانوادهها در سلامت روان کودکان نیز نباید از نظر دور گردد. ﺑﺮﺧﻲ مطالعات ﻧﺸﺎن
دادهاﻧﺪ که ﻛﻮدﻛﺎﻧﻲ ﻛﻪ واﻟﺪﻳﻦ آﻧﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ هستند بیشتر در ﺧﻄﺮ اﺑﺘﻼ ﻗﺮار دارﻧﺪ (4)، همچنین ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎ ﻧﺸﺎن دادهاﻧﺪ که آﻣﻮزش ﺧﺎﻧﻮاده در ﻣﻮرد ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎ، رﻳﺸﻪﻫﺎ و درﻣﺎن اﺿﻄﺮاب، آﻣﺎدهﺳﺎزی اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ در ﺟﻬﺖ ﻛﺎﻫﺶ اﺿﻄﺮاب، ﺑﻪ ﺣﻔﻆ و ﺗﺪاوم درﻣﺎن افراد مضطرب ﻛﻤﻚ زیادی مینماید (7). این مطالعه به بررسی مشکلات روانی در خانواده دانشآموزان نپرداخته است اما میتوان در پژوهشهای آتی این مسئله را نیز مورد بررسی قرار داد.
در این مطالعه تنها برخی متغیرهای اثرگذار بر سطح اضطراب دانشآموزان بررسی شده است و عوامل موثر دیگر مانند سطح اقتصادی خانواده، تحصیلات والدین، نحوهی تعامل والدین و خواهر و برادرها در خانواده، پیشبینی فرد برای آیندهی تحصیلی و کاری خود، سابقهی آموزش برای مدیریت تنش بررسی نشده است. همچنین شیوهی خودایفایی برای بررسی برخی اضطراب و متغیرهای موثر بر آن کافی نیست و بهتر است مصاحبه توسط روانشناس یا پرسشگر آموزشدیده انجام گردد.
به نظر میرسد مناسب است مطالعاتی با حجم نمونهی کمتر ولی با در نظر گرفتن عوامل موثر بر اضطراب
دانشآموزان به ویژه دختران دانشآموز طراحی و اجرا گردند.
نتیجهگیری
یافتههای پژوهش، میزان اضطراب را در دختران دانشآموز و به ویژه دختران جامعهی روستایی بیشتر گزارش نمود. فراهم نمودن امکانات غربالگری اختلالات اضطرابی در دانشآموزان مدارس دخترانه و در مدارس روستایی و همچنین گسترش راهکارهای ارتقای سلامت روان، توجه و عمقبخشی به آموزهها و عقاید دینی، فراهمسازی شرایط آموزشی و تفریحی مناسب در گروههای در خطر بایستی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.