Self-regulation as a mediator of the relation between dimensions of non-supportive parenting style and aggression of adolescents: A Structural equation modeling method

Document Type : Research Paper

Author

Abstract

Nowadays, the most important social problem among adolescents is aggression. Purpose of this study was to investigate the relationship between dimensions of non-supportive parenting style, self-regulation and aggression using structural equation modeling method.
Materials and Methods: In a descriptive correlational study, 192 high school students were selected by cluster multistage sampling method. All participants were asked to complete Parent Report Measure of Parenting, Self-Regulatory Inventory and Children’s Social Behavior Scale-self report. Structural equation modeling (SEM) was performed by using Amos-16 to examine the research model.
 Results: The results indicate there is no significant difference between males and females in terms of aggression (P>0.05). In addition, the findings revealed overall model fit, with both dimensions of non-supportive parenting style (rejection and chaos) and self-regulation as significant predictors of aggression. Self-regulation partially mediated the effects of non-supportive parenting style on aggression among adolescent.
 Conclusion: Consistent with our conceptual model, the results reveal that there were direct and indirect (via
self-regulation) relationships between non-supportive parenting style and aggressive behavior in adolescents. 
 

Keywords


یکی از شایع­ترین مشکلات بهداشت روانی نوجوانان، پرخاشگری و سوءمصرف مواد است (1). معلمان مقدار قابل توجهی از وقت و انرژی خود را صرف میانجی­گری بین نزاع‌های دانش­آموزان می­کنند (2). اغلب تعارض­های دانش‌آموزان به رفتارهای پرخاشگرانه و عنادورزی نسبت به بزرگسالان و همسالان منتهی می­شود. چنین رفتارهایی، محیط یادگیری را مختل نموده و در آینده منجر به اختلالات رفتاری، سوءمصرف مواد و افت تحصیلی می­شود (3).

پژوهش­ها نشان داده­اند که رفتار پرخاشگرانه دوران کودکی و نوجوانی می­تواند بزهکاری، سوءمصرف مواد، افسردگی و افت تحصیلی را در آینده پیش­بینی نماید (4). هم­چنین برآوردها نشان می­دهد که 30 درصد کودکان و نوجوانان به طور دایم و 35 درصد هر از گاهی درگیر مسایل و رفتارهای پرخطر هستند (5). کودکان پرخاشگر به نشانه­های اجتماعی مربوط حساس نیستند و در موقعیت­های مبهم قصد خصمانه دارند. آن­ها در قیاس با همسالان غیرپرخاشگر واکنش­های ناشایسته­تر و پرخاشگرانه­تری نسبت به مسایل اجتماعی نشان می­دهند و راه­حل­های پرخاشگرانه­تری برای کسب پیامدهای مثبت اختیار می­کنند (6).

لیتل[1]و همکاران، چهارچوب مفیدی از انواع واکنش­های پرخاشگری را پیشنهاد نموده اند. پرخاشگری آشکار و رابطه­ای بیانگر دو نوع پرخاشگری است. این دو نوع پرخاشگری در روش صدمه رساندن متفاوتند. پرخاشگری آشکار، فیزیکی بوده و دربرگیرنده­ی رفتارهای خصمانه همراه با زدن، هل دادن، پرتاب اشیاء و یا به شکل کلامی و خصمانه نظیر ناسزاگویی، تهدید کلامی و داد و فریاد است که به طور مستقیم موجب آزار دیگران می­شود. پرخاشگری رابطه­ای به روابط اجتماعی معطوف می­باشد. به عبارتی، پرخاشگری رابطه­ای را به شکل دستکاری روابط اجتماعی، رقابت بین افراد، طرد و منزوی کردن دیگران تعریف کردند که در نهایت موجب آزار و صدمه به دیگران می­شود (7). این تعریف به طور وسیع هم شامل رفتار پرخاشگری رابطه­ای مستقیم (به دوستش می­گوید او را به مهمانی دعوت نکنید) و هم پرخاشگری رابطه­ای غیرمستقیم (بی­اعتنایی دوستان) است (8).

پژوهش­ها نشان داده­اند که تجربه و یا استفاده از پرخاشگری رابطه­ای، برای عملکرد اجتماعی فرد (طرد همسالان، انزوای اجتماعی و تنهایی) پیامدهای تعیین­کننده­ای به دنبال دارد (9). عدم مهار رفتار پرخاشگرانه­ی فیزیکی و رابطه­ای نه تنها باعث ایجاد مشکلات
بین­فردی  و  جرم،  بزهکاری  و تجاوز  به  حقوق  دیگران، کودک آزاری  و کشمکش بین گروهی می­شود، بلکه می­تواند در درون فرد متمرکز شده و سبب بروز انواع مشکلات جسمی و روانی مثل زخم معده، سردردهای میگرنی و افسردگی گردد (10). دانشمندان علوم رفتاری برای بررسی ریشه­های پرخاشگری وخشونت، پاسخ­های متعددی را مطرح نموده­اند که ناکامی در برابر رفتار هدفمند، انگیزش ذاتی پرخاشگری، خودبینی تهدید شده[2]، تعارض­های اجتماعی، نیاز به نفوذ در دیگران، انحصاری­گری جنسی[3]، ملیت­گرایی، لذت سادیستی وآزارگرایانه در تحمل درد، تمایلات خودخواهانه برای منافع شخصی، فقر اقتصادی، حالات هیجانی منفی و اختلالات منشی[4] از آن جمله­اند.

 این نوع تبیین­ها برای بشر، مایوس­کننده به نظر می­آید اما رویکردهای اخیر روان­شناختی (مثل بارون) دیدگاه­های خوشبینانه­تری نسبت به پدیده­ی پرخاشگری اختیار کرده­اند. تحقیقات مبتنی بر این نوع دیدگاه نشان می­دهند که بعضی از پاسخ­های درونی، می­توانند احساسات و رفتارهای پرخاشگرانه را کاهش دهند. پیروان این رویکرد بر این باورند که افراد در زندگی طبیعی، می­توانند تکانه­های پرخاشگرانه­ی خود را در مدت زمان کوتاه کنترل نمایند (11). نتایج مطالعات متعدد در طی20 سال گذشته نشان داده­اند که کیفیت رابطه بین نوجوان و والدین در رشد و یا پیشگیری از رفتارهای پرمخاطره (رفتارهای خشونت­زا) تاثیر معنی­داری دارد (12). پژوهشگران در بررسی شیوه­های فرزندپروری، الگوهای تربیتی متفاوتی ارایه کرده­اند. به دنبال ریخت­شناسی بامریند[5] و سایرین از شیوه­های فرزندپروری تحقیقات سودمندی به دست آمده است.بسیار حایز اهمیت است که تاثیر هر یک از مولفه­های شیوه­های فرزندپروری بر رفتار پرخاشگرانه مطالعه شود.

در یک مطالعه ذکر گردیده که بعد از مطالعه­ی­ استینبرگ[6] و همکاران در مورد سهم مستقل هر مولفه­ی شیوه­های فرزند
پروری بر رشد کودکان، بینش­های تازه­ای در مورد ابعاد کنترل والدینی (روان­شناختی و رفتاری) ایجاد شده است (13). برای مثال، کنترل رفتاری (بعد ساختار سبک والدینی) برعکس کنترل روان­شناختی[7] (ایجاد احساس گناه و شرمساری، محروم­سازی از عشق و ...) بر رشد و تحول کودک تاثیر مثبتی دارد (14). هنگامی که تحقیقات در مورد مشکلات برونی روی متغیرهای محدود والدینی به جای ریخت­شناسی متمرکز می­شود، فقدان کنترل رفتاری و صمیمیت (دو مولفه­ی والدینی مقتدرانه) به عنوان عوامل خطرزای مهم تجلی می­یابند.  مطالعات حاکی از آن است که کنترل روان­شناختی (بعد تهدید و اجبار سبک والدینی) با مشکلات برونی نیز ارتباط دارد. برای مثال فراتحلیل انجام یافته حکایت از آن دارد که کنترل اجباری[8] و انطباق پایین[9] (مانند کنترل روان­شناختی) در مشکلات درونی کودکان نقش موثری دارند (13). تعدادی دیگری از مطالعات، رابطه­ی کنترل روان شناختی را با مشکلات برونی نوجوانان بررسی کردند (15).

این­ها به این نتیجه رسیدند که بین کنترل روان­شناختی مادران و گرایش­های بزهکارانه (سوءمصرف مواد و رفتارهای ضد اجتماعی) و پرخاشگری فیزیکی آشکار نوجوانان، رابطه­ی مثبتی وجود دارد. این نتایج از مطالعاتی به دست آمده است که بیشتر بر حمایت خودمختاری فرزندان متمرکز بودند تا بر کنترل روان شناختی آنان. بر اساس نظریه­ی خودتعیین­گری، خودمختاری به اراده یا تایید کامل اعمال شخص اطلاق
می­شود که به عنوان نیاز اساسی روان­شناختی در نظر گرفته شده است. بنابراین خودمختاری از مفهوم استقلال متمایز است و ارضای این نیاز جهانی با خودتنظیمی، بهزیستی و موفقیت در زندگی ارتباط دارد (13). افزون بر این، نتایج تحقیق نلسون وکریک[10] آشکار نمود که کنترل روان­شناختی والدین رابطه­ی معنی­داری با پرخاشگری رابطه­ای میان دختران امریکایی اروپایی کلاس سوم دارد (16).

نلسون و همکاران در مطالعه بر روی یک نمونه از کودکان چینی به این نتیجه رسیدند که بین سطوح ترکیبی کنترل روان شناختی والدین و پرخاشگری رابطه­ای دختران و پسران رابطه­ی مثبتی وجود دارد (17). یانگ[11] و همکاران دریافتند که کنترل روان­شناختی پدر و مادر هر دو پیش­بینی­کننده­ی پرخاشگری رابطه­ای در بین کودکان پیش­دبستانی چینی است، هرچند که کنترل روان­شناختی مادران فقط پرخاشگری رابطه­ای را در بین دختران پیش­بینی می­کند (18). در مطالعه­ای بر روی نوجوانان امریکایی­اروپایی، رابطه­ی بین کنترل روان­شناختی مادران و پرخاشگری رابطه­ای مثبت گزارش شد اما کنترل روان­شناختی پدرانه بررسی نگردید (13).علاوه بر سبک­های والدینی، یکی از عوامل حمایتی مهم که در جلوگیری از رفتارهای خطرآفرین نوجوانان کمک می­کند، عامل خودتنظیمی است (19). خودتنظیمی مستلزم کنترل کوشش­های آگاهانه و توانایی عمل طبق طرح خودهدایت­شده به دور از هرگونه پاداش و حمایت درونی است (20). این خودهدایت­گری برای بازشناسی، بازبینی و تغییر رفتارها به ازای تغییرشرایط محیطی ضروری است. فرآیندهای خودتنظیمی مثبت، ریشه در احساس کنترل و توانایی تغییر پیامدها دارد. خودتنظیمی و خودکنترلی یک نیروی درونی مهم است که افراد را قادر می­سازد در مقابل وسوسه­های پرخاشگری مقاومت نشان دهند. در واقع خودتنظیمی هیجانی[12] به عنوان یک عامل مستقل بر رفتارهای پرخاشگرانه­ی افراد موثراست. بنابراین خودتنظیمی برای کنترل رفتار، هیجانات و افکار و توانایی بازداری اعمال شخص ضروری است. به عبارتی، سازه­ی خود تنظیمی هیجانی یکی از مهم­ترین توانایی‌های کودکان و نوجوانان محسوب می­شود که در تحول و تنظیم هیجانات و رفتار آنان نقش مهمی را ایفا می­کند.

وآن شامل توانایی ایجاد تغییرات هیجانی و رفتاری در طی موقعیت‌های هیجان­طلب است که به منظور دست یافتن به اهداف و مدیریت برانگیختگی و پیش­بینی سازگاری فعلی و بعدی فرد به کار می­رود (21).

مطالعات انجام گرفته در زمینه­ی خانواده نشان می­دهند حمایت خودمختاری مادری با خودتنظیمی کودکان، یادگیری و سازگاری، ارتباط مثبتی دارد (22). بزرگ شدن در محیطی که مانع رفع نیاز به خودمختاری می­شود ممکن است زمینه­ی شیوه­ی پرخاشگری فیزیکی را فراهم سازد زیرا با عاطفه­ی منفی، خودتنظیمی ضعیف و عوامل مهم روان­شناختی پرخاشگری کودکان ارتباط دارد (23).

افزون بر این، تحقیقات انجام گرفته در زمینه­ی رشد و تحول نشان می­دهند که تفاوت­های فردی خودتنظیمی ممکن است به تفاوت­های شیوه­های فرزندپروری والدین مربوط باشد. مطالعه­ی طولی که کودکان را تا سنین 15 سالگی پی­گیری نمود، نشان داد افرادی که دلبستگی تصوری پایینی نسبت به والدین­شان داشتند، مسایل زیادی از قبیل بی­اعتنایی، افسردگی، مشکلات رفتاری و تجارب منفی را در زندگی تجربه کردند (24).

ادبیات نظری و یافته­های تجربی در مورد رابطه­ی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری نشانگر این است که رابطه­ی بین آن­ها پیچیده­تر از این به نظر می­رسد. از سوی دیگر، پژوهش­های انجام شده بیشتر به گروه کودکان پیش­دبستانی محدود بوده است.

 تاکنون تحقیقات اندکی روابط مستقیم و غیر مستقیم بین ابعاد والدینی غیرحمایتی، پرخاشگری و خودتنظیمی را در دوره­ی نوجوانی بررسی کرده­اند. هدف تحقیق حاضر ارزیابی یک مدل مفهومی ترکیبی است. در این مدل، خودتنظیمی فرزندان به عنوان یک متغیر مداخله­ای در ارتباط بین ابعاد سه­گانه­ی فرزندپروری پدران و مادران و نوع پرخاشگری آنان در نظر گرفته شده است (تصویر1).

 

 


تصویر 1: مدل نظری در مورد رابطه­ی بین خودتنظیمی نوجوانان و ابعاد سه­گانه­ی والدینی غیرحمایتی با نوع پرخاشگری آنان

 

 

سهل­گیرانه

طرد

تهدید و اجبار

 

 

خودتنظیمی

پرخاشگری

ابعاد والدینی غیر حمایتی

پرخاشگری رابطه­ای

پرخاشگری فیزیکی

با این فرض که ابعاد سه­گانه­ی والدینی غیرحمایتی، خودتنظیمی افراد را پیش­بینی می­نماید، خودتنظیمی نیز با پرخاشگری رابطه­ای و فیزیکی ارتباط دارد. با توجه به نکات ذکر شده، سئوالی که می­توان مطرح نمود این است که آیا ابعاد سه­گانه­ی فرزندپروری غیرحمایتی والدین هر کدام به طور جداگانه و یا به شکل تعاملی  با توجه  فرهنگ  جامعه­ی ما

 

 

 

و با در نظر گرفتن خودتنظیمی بر نوع پرخاشگری کودکان تاثیر دارد؟

روش­کار

پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه­ی آماری این پژوهش را تمام دانش­آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر ارومیه در سال تحصیلی 89-1388 تشکیل می­دادند.

با استفاده از فرمول تاباکنیک و فیدل[13] (25)، تعداد 192
(96 دختر و96 پسر) به روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله‌ای از جامعه انتخاب شدند. بعد از کسب موافقت کتبی از مدیریت آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی، از کل نواحی آموزش وپرورش شهر ارومیه، یک ناحیه به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس از میان مدارس منتخب ناحیه، دو دبیرستان دخترانه و دو دبیرستان پسرانه و از هر دبیرستان دو یا سه کلاس به صورت تصادفی در پایه­های اول و دوم برگزیده شدند. قبل از اجرای پرسش­نامه­ها آموزش­های لازم به پرسشگران در خصوص نحوه­ی اجرا و جمع­آوری و ارسال آن به محقق ارایه می­گردد. سرانجام، پرسشگران با هماهنگی مشاوران مدرسه، پس از تشریح اهداف پژوهش از آزمودنی­ها درخواست کردند که ابتدا فرم رضایت­نامه را در برگه­ی اول پرسش­نامه به دقت مطالعه کنند، سپس در صورت علاقه­مندی جهت شرکت در تحقیق، آن فرم را به انضمام پرسش­نامه­های پرخاشگری رابطه­ای و فیزیکی، خودتنظیمی و سبک­های والدینی ظرف یک هفته در خانه تکمیل نمایند و به پرسشگران تحویل دهند.به منظور جمع­آوری اطلاعات در این پژوهش از چهار نوع پرسش­نامه استفاده شد:

الف-پرسش­نامه­یپرخاشگری: این پرسش­نامه از 33 گویه­ی خودگزارش­دهی تشکیل یافته که پرخاشگری فیزیکی، کلامی، خشم و خصومت را اندازه می­گیرد. هر گویه، ویژگی فرد را در یک مقیاس لیکرت پنج درجه­ای یعنی 1 (نبود رفتار) تا 5 (با فراوانی بسیار بالا) می­سنجد. اعتبار این آزمون توسط باس و پری[14] محاسبه و آلفای 89/0 گزارش گردید.

 همین طور پایایی را به کمک روش آزمون-آزمون مجدد با فاصله­ی 9 هفته برابر با 80/0=r و روایی همزمان آن را از طریق همبستگی نمرات پرسش­نامه­ی پرخاشگری مذکور با شاخص­های جراتمندی43/0=r و رقابت 46/0=r برآورد کردند (26).

ب-مقیاس خودگزارش­دهی رفتار اجتماعی کودکان[15](CSBS-S): این پرسش­نامه توسط کریک و گروتپیتر[16] طراحی شده است و دارای پنج زیرمقیاس (پرخاشگری رابطه­ای، پرخاشگری فیزیکی، رفتار جامعه­پسند، پرخاشگری کلامی، تنهایی و اشتمال[17]) می­باشد. گویه­های 1، 2، 4، 10 و 12 در یک مقیاس لیکرت پنج درجه­ای یعنی 1 (هرگز) تا 5 (همیشه) پرخاشگری رابطه­ای کودکان و نوجوانان (دستکاری روابط بین افراد، پخش شایعات بدخواهانه، طرد دیگران) را در موقعیت­های مدرسه مورد سنجش قرار می­دهد. کریک و گروتپیتر پایایی به روش آلفای کرونباخ را برای خرده­مقیاس پرخاشگری رابطه­ای 69/0 گزارش نمودند (27). در پژوهش حاضر مقدارآلفا برابر 64/0 محاسبه گردید.

ج-پرسش­نامه­ی ابعاد والدینی-فرم نوجوان: برای سنجش ابعاد والدینی غیرحمایتی (طرد[18]، سهل­گیرانه[19] و تهدید و اجبار[20]) از زیرمقیاس­های پرسش­نامه­ی والدین به عنوان زمینه­ی اجتماعی[21] اسکینر، جانسون و اشنایدر[22] استفاده گردید. تعداد گویه­های این زیرمقیاس 24 است. هر گویه، نحوه­ی برخورد والدین را در یک مقیاس لیکرت چهار درجه­ای یعنی1 (کاملا نادرست است) تا 4 (کاملا صحیح است) می­سنجدکه توسط نوجوان تکمیل می­شود. اسکینر، جانسون و اشنایدر ضریب اعتبار و پایایی بالایی را برای این مقیاس گزارش نمودند (28).

د-پرسش­نامه­ی خودتنظیمی[23] (ASRI): برای اندازه­گیری خودتنظیمی نوجوان از پرسش­نامه­ی خودتنظیمی مویلان[24] استفاده گردید. گویه­های این پرسش­نامه میزان توانمندی نوجوان را در برانگیختن، بازبینی، حفظ و بازداری و تنظیم هیجانات، افکار، توجه و رفتار مورد ارزیابی قرار می­دهد. پاسخگویان درجه­بندی می­کنند هر گویه تا چه حد در فرد مصداق دارد که دامنه­ی آن از 1 (اصلا در من مصداق ندارد) تا 5 (واقعا در من صادق است) می­باشد. تحلیل­های انجام یافته در مورد پایایی نشان می­دهند که ضریب آلفای آن70/0 تا 98/0 می­باشد و روایی محتوایی و سازه­ی آن مورد تایید
است (19). جهت کسب روایی محتوایی، همه­ی مقیاس­های مذکور نخست توسط پژوهشگران و دو نفر از اساتید مجرب به طور جداگانه به فارسی ترجمه و سپس مقیاس­های ترجمه شده توسط دو متخصص زبان انگلیسی به طور جداگانه به انگلیسی برگردانده شد. برای اطمینان بیشتر در مورد صحت ترجمه و مطابقت دو نسخه­ی انگلیسی و فارسی، طی یک جلسه­ی مشترک چالش­های موجود رفع گردید. به این ترتیب، پس از چند مرحله بررسی، بازبینی و اعمال تغییرات و اصلاحات روایی محتوایی، این مقیاس­ها به کمک چند نفر از اعضای هیئت علمی تایید گردید.

روش تجزیه و تحلیل داده­ها:از مدل­یابی معادلات ساختاری (روش حداکثر درست­نمایی درAmos ) برای تحلیل داده­های مبتنی بر چهارچوب تحقیق (شکل 1) استفاده شد. اولین گام در SEM، آزمون مدل اندازه­گیری جهت ارزیابی این است که متغیرهای مورد اندازه­گیری تا چه حد به خوبی سازه­های نهفته را بازنمایی می­کنند. سپس این مدل  اندازه­گیری، برآورد  اولیه از برازش ارایه می­دهد که با آن مدل نظری (ساختاری) مقایسه می­شود. برای ایجاد متغیرهای نهفته، ضروری است نشانگرهای چندگانه از هر کدام از متغیرها وجود داشته باشد. معمولا از زیرمقیاس­های سنجه­ها به عنوان نشانگرهای جداگانه معرف سازه­ی نهفته استفاده می­کنیم. اما در برخی موارد، زیرمقیاس­های چندگانه­ی معرف سازه­ی خاص وجود ندارد. در آن صورت از بسته­های آیتم[25]  که توسط راسل، کاهن، اسپوت و آلتمیر[26] توصیف شده است استفاده می­گردد (29). در مدل اندازه­گیری پژوهش حاضر، متغیرهای نهفته­ی خودتنظیمی، سبک­های غیرحمایتی والدینی و پرخاشگری به وسیله سه بسته پاسخ از خودتنظیمی و دو زیرمقیاس سبک­های غیرحمایتی والدینی (سهل­گیرانه، طرد، تهدید و اجبار) و پرخاشگری (بدگمانی، خشم، رنجش، رابطه­ای، فیزیکی و کلامی) مورد اندازه­گیری قرار گرفت. بعد از پذیرفتن مدل اندازه­گیری، مدل ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. روایی مدل ساختاری با توجه به دو ملاک شاخص برازش و ضرایب مسیر تعیین شد. در SEM از روش بیشترین احتمال برای برآورد الگو و از برخی شاخص­های دیگر برای بررسی برازندگی الگو استفاده شد. رایج­ترین شاخص­های آماری برازش، مدل برازش مطلق[27] (آماره­ی مجذور خی)، شاخص‌های تصحیح ایجازی[28] (ریشه­ی دوم برآورد واریانس خطای تقریب (RMSEA)[29]) و شاخص­های برازش مقایسه­ای (شاخص بنتلر-بونت (NFI)[30]، شاخص برازش تطبیقی (CFI)[31] و شاخص تاکر-لوئیس (TLI)[32]) ارزیابی شدند. اگر مجذور خی از لحاظ آماری معنی­دار نباشد بر برازندگی مناسب الگو دلالت می­کند، اما این شاخص در نمونه­های بزرگتر معمولا معنی­دار است و از این رو شاخص مناسبی برای برازندگی الگو تلقی نمی­گردد. مقدار نزدیک به یک برای شاخص­های TLI،NFI ،CFI  و مقدار کوچک­تر یا مساوی 05/0 برای شاخص­های RMSEA بر برازندگی مناسب و مطلوب دلالت دارند (30).

روش چهار گامی توصیه شده توسط بارون و کنی[33] برای آزمون میانجی­گری در مطالعه­ی حاضر مورد استفاده قرار گرفت. این چهار گام عبارتند از: 1- پیش­بین (ابعاد والدینی غیرحمایتی) با ملاک (پرخاشگری) همبستگی داشته باشد
2- پیش­بین با میانجی فرضی (خودتنظیمی) رابطه داشته باشد 3- میانجی با ملاک همبستگی داشته باشد 4- برای برقراری این که میانجی (خودتنظیمی) به طور کامل رابطه­ی پیش­بین با ملاک (ابعاد والدینی غیرحمایتی با پرخاشگری) را میانجی‌گری کند، اثر پیش­بین ابعاد غیرحمایتی والدینی بر ملاک (پرخاشگری) با کنترل میانجی­گری (خودتنظیمی) باید به طور معنی­دار کمتر یا مساوی با صفر باشد (31). این وضعیت توسط میانگین­های یک سری از مدل­های معادله­ی ساختاری مورد آزمون قرار گرفت و هدف تعیین این بود که آیا خودتنظیمی رابطه­ی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری نوجوانان را میانجی­گری می­کند یا نه؟ به خاطر اهداف تبیینی، هر یک از گام­های بالا به عنوان یک مدل جداگانه مورد آزمون قرار گرفت.

مدل 1- متغیر پیش­بین (ابعاد والدینی غیرحمایتی) با ملاک (پرخاشگری) رابطه دارد.

مدل 2- متغیر پیش­بین(ابعاد والدینی غیر حمایتی) با میانجی (خودتنظیمی) رابطه دارد.

مدل 3- متغیر میانجی (خودتنظیمی) با ملاک (پرخاشگری) رابطه دارد. مدل 4- پیش­بین (ابعاد والدینی غیرحمایتی) با ملاک (پرخاشگری) با ثابت نگهداشتن میانجی (خودتنظیمی)
رابطه دارد.

نتایج

پس از جمع­آوری داده­ها و ورود آن­ها به رایانه، از نرم‌افزارهای PASW 18 و Amos 16 استفاده شد. از آن جا که SEM به توزیع متغیرهای غیر نرمال می­تواند حساس باشد، تحلیل­های تک متغیره برای بررسی نرمال بودن داده­ها، همگنی واریانس، خطاهای ورودی و داده­های پرت اجرا گردید. نتایج ارزیابی تحلیل تک متغیره نشان داد که به جز مولفه­های ابعاد والدینی غیرحمایتی، سایر متغیرها به لحاظ کشیدگی و کجی، معنی­دار نبودند. تبدیل ریشه­ی دوم و لگاریتم بر پایه­ی 10، نرمال بودن این متغیرها را اصلاح کرد که در تمامی تحلیل­های بعدی باقی ماندند.

برای بررسی تفاوت­های جنسیتی با هر یک از متغیرهای نمونه، از تجزیه­ی واریانس (ANOVA) بهره گرفته شد. تجزیه­ی واریانس نشان داد که جنسیت  بر روی هر یک از متغیرهای  به کار رفته  در

 

تحلیل­ها اثر معنی­داری ندارد (05/0<P).  نتایج تحلیل­های مقدماتی

داده­های نمونه­ی حاضر (میانگین، انحراف معیار و همسانی درونی متغیرها) در جدول (1) آمده است.از روش چهار گامی پیشنهادی بارون و کنی برای آزمون میانجی­گری در مطالعه­ی حاضر بهره گرفته شد که توسط مدل­های ارایه شده در جداول 2 تا 4 بازنمایی شده است. بر اساس شاخص­های برازش چندگانه که در جدول 2 ارایه شده است، فرض بر این است که هر مدل برازش مناسبی برای داده‌ها در نمونه­ی حاضر داشته باشد. شاخص­های برازش مدل مورد نظر (مدل 4) برابر با مجذور خی معنی دار (62/52)، (95/0=IFI)، (96/0=CFI) و (07/0=RMSEA) است. این مقادیر بیانگر این است که مدل چهارم یک برازش کافی بر روی داده­ها فراهم می­نماید (تصویر 2).جهت اطمینان از برازش خوب متغیرهای نهفته­ی ابعاد والدینی غیرحمایتی با هم، یک تحلیل اندازه­گیری مقدماتی اجرا گردید.تحلیل اندازه­گیری نشان داد که به جز بعد اجبار و تهدید، دو بعد دیگر روی متغیر نهفته­ی ابعاد والدینی غیرحمایتی(سهل‌گیرانه و طرد) به خوبی بار گرفتند 05/0<P و30/2=(192=N و 5)2χ. با توجه به این که دو متغیر روی یک عامل به خوبی بار گرفتند، نشانگر این است که ابعاد سهلگیرانه و طرد و خصمانه، علت اساسی مشابه دارند که با مفهوم­سازی رایج همسو است. علاوه بر این، متغیرهای رنجش، بدگمانی، پرخاشگری فیزیکی­کلامی، خشم و رابطه­ای روی عامل نهفته‌ی کلی به نام پرخاشگری نیز مورد بررسی قرار گرفت.

 

جدول1- شاخص­های توصیفی و همسانی درونی سنجه های ابعاد والدینی غیر حمایتی، پرخاشگری و خودتنظیمی


همسانی درونی

انحراف معیار

میانگین

دامنه­ی تغییرات

 

 

72/3

96/9

4-20

سهل­گیرانه

ابعاد والدینی غیرحمایتی

61/0

50/3

42/8

4-19

طرد

 

71/2

43/11

4-18

تهدید و اجبار

 

53/5

26/17

7-35

بدگمانی

پرخاشگری

20/5

81/16

6-30

رنجش

81/0

51/5

09/18

7-35

فیزیکی و کلامی

 

13/6

03/20

8-37

خشم

 

44/7

97/36

17-70

رابطه­ای

 

 

35/5

07/24

12-36

بسته­ی سئوال 1

خودتنظیمی

75/0

86/4

96/22

8-37

بسته­ی سئوال 2

 

62/5

46/24

8-38

بسته­ی سئوال 3

جدول 2- شاخص­های برازش برای هر یک از مدل­ها در تحلیل میانجی­گری

مدل­ها

χ2

Df

RMSEA

CFI

NFI

IFI

P

1-ابعاد والدینی غیرحمایتی با پرخاشگری

35/16

9

06/0

98/0

96/0

98/0

06/0

2-ابعاد والدینی غیرحمایتی با خودتنظیمی

49/0

2

001/0

1

99/0

1

78/0

3-خودتنظیمی با پرخاشگری

55/36

15

08/0

95/0

92/0

95/0

001/0

4-اثرات ابعاد والدینی غیرحمایتی بر پرخاشگری با کنترل خودتنظیمی

62/52

28

07/0

96/0

91/0

95/0

003/0

 

 

 

 

 

 

 

جهت اطمینان از برازش خوب متغیرهای نهفته­ی ابعاد والدینی غیرحمایتی با هم، یک تحلیل اندازه­گیری مقدماتی اجرا گردید. تحلیل  اندازه­گیری  نشان  داد  که  به  جز  بعد  اجبار و

تهدید، دو بعد دیگر روی متغیر نهفته­ی ابعاد والدینی غیرحمایتی (سهل­گیرانه و طرد) به خوبی بار گرفتند 05/0<P و30/2=(192=N و 5)2χ. با توجه به این که دو متغیر روی یک عامل به خوبی بار گرفتند، نشانگر این است که ابعاد سهل گیرانه و طرد و خصمانه، علت اساسی مشابه دارند که با مفهوم­سازی رایج همسو است. علاوه بر این، متغیرهای رنجش، بدگمانی، پرخاشگری فیزیکی­کلامی، خشم و رابطه­ای روی عامل نهفته­ی کلی به نام پرخاشگری نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمام گویه­های مربوط به انواع زیرمقیاس­های  پرخاشگری  روی  متغیر  نهفته (پرخاشگری) به

 

خوبی بار گرفتند 05/0>P و73/4=(192=N و 2)2χ. به این معنی که این حالات روان­شناختی ممکن است سنجه­ی مشترکی از تمایل کلی از رفتارهای پرخاشگرانه باشد. بارهای عاملی برای هر یک از متغیرهای مشاهده شده متناظر با متغیر نهفته در جدول 3 نشان داده شده است. برای سنجه­های خودتنظیمی به جز بسته­ی سئوال 3، بسته­های سئوال 2 و 1 بارگذاری­های متوسط به بالایی داشتند. بارهای عاملی هر یک از مولفه­های پرخاشگری متناظر با متغیر نهفته (پرخاشگری) به غیر از متغیر مشاهده شده رابطه­ای متوسط به بالا بود (70/0 و یا بالاتر). هم­چنین برای مولفه­های ابعاد والدینی غیرحمایتی، بار عاملی متغیر مشاهده شده سهل­گیرانه بالا است، در حالی بار عاملی مولفه­ی طرد و خصمانه، متوسط به پایین بود.پس از گام­های طرح­ریزی شده توسط بارون و کنی برای آزمون میانجی­گری، ابتدا فرض شد که ابعاد والدینی غیرحمایتی (متغیر پیش­بین) با پرخاشگری (متغیر ملاک) در مدل 1 رابطه دارد. ضرایب غیر استاندارد (73/0) مربوط به مدل 1 از لحاظ آماری معنی­دار است (001/0>P). در مرحله­ی بعد رابطه­ی ابعاد والدینی غیرحمایتی با خودتنظیمی ایجاد شد. ضرایب غیر استاندارد (75/0-) مربوط به مدل 2 به لحاظ آماری معنی­دار است (001/0>P)، در نتیجه شرط دوم میانجی­گری برآورد گردید. برای آزمون سومین گام مورد نیاز برای میانجی­گری، خودتنظیمی به سوی پرخاشگری برگشت داده شد، ضمن این که متغیر ابعاد والدینی غیرحمایتی کنترل شد. به طور مشابه ضرایب غیر استاندارد (62/0-) مربوط به مدل 3 از لحاظ آماری معنی­دار است (001/0>P)، به این طریق شرط مورد نیاز برای میانجی­گری در گام سوم برآورده گردید. معادله­ی رگرسیون در گام چهارم نیز برآوردی از مدل 4 (47/0)، رابطه­ی بین ابعاد غیرحمایتی والدینی و پرخاشگری ضمن کنترل خودتنظیمی را فراهم نمود. ضریب غیر استاندارد برای مدل 4 به صفر کاهش پیدا نکرد، طوری که برای میانجی­گری کامل لازم است. از این رو، میانجی­گری کامل حاصل نشد. اما وقتی که مسیر ابعاد والدینی غیرحمایتی بر روی پرخاشگری در حضور خودتنظیمی به مقدار معنی­داری کاهش یافته است، دلالت بر میانجی­گری جزیی (نه کامل) دارد (31). به سخن دیگر، خودتنظیمی رابطه­ی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری نوجوانان را در نمونه­ی حاضر دانش­آموزان دبیرستانی به صورت جزیی میانجی­گری می­کند.


 

جدول3- بارهای عاملی برای ابعاد والدینی غیرحمایتی، پرخاشگری و خودتنظیمی در مدل نهایی میانجی­گری

نسبت بحرانی

خطای معیار

ضرایب استاندارد

ضرایب غیر استاندارد

متغیرها

 

 

 

 

ابعاد والدینی غیرحمایتی

 

 

86/0

1

ابعاد والدینی غیرحمایتی با سهل­گیرانه

02/6*

005/0

57/0

03/0

ابعاد والدینی غیرحمایتی با طرد و خصمانه

 

 

 

 

پرخاشگری

63/7*

17/0

78/0

31/1

پرخاشگری با خشم

93/5*

14/0

53/0

81/0

پرخاشگری با پرخاشگری فیزیکی و کلامی

31/7*

14/0

72/0

04/1

پرخاشگری با رنجش

61/3*

23/0

37/0

83/0

پرخاشگری با رابطه­ای

 

 

63/0

1

پرخاشگری با بدگمانی

 

 

 

 

خودتنظیمی

82/7*

16/0

82/0

24/1

بسته­ی سئوال 1

 

 

72/0

1

بسته­ی سئوال 2

12/6*

14/0

54/0

879/0

بسته­ی سئوال 3

 

جدول 4- ضرایب مسیر ابعاد والدینی غیرحمایتی، پرخاشگری و خودتنظیمی برای هر مدل میانجی­گری

مدل­ها

غیراستاندارد

استاندارد  f

خطای معیار  R

1- ابعاد والدینی غیرحمایتی با پرخاشگری

*73/0

*68/0

15/0

2- ابعاد والدینی با خودتنظیمی

*75/0-

*67/0-

16/0

3- خودتنظیمی با پرخاشگری

*62/0-

*67/0-

11/0

4- اثرات ابعاد والدینی غیرحمایتی بر پرخاشگری با کنترل خودتنظیمی

*47/0

*45/0

14/0


 

بحث و نتیجه­گیری

مطالعه­ی حاضر اثر میانجی­گری خودتنظیمی را در رابطه­ی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری در بین دانش­آموزان دبیرستانی آذربایجان غربی  بررسی  نمود. به ویژه  فرض بر این

 

شد که نمرات سنجه­ی خودتنظیمی رابطه­ی بین نمرات ابعاد والدینی غیرحمایتی و نمرات پرخاشگری را میانجی­گری نماید. برای آزمون این فرضیه از روش معادله­یابی ساختاری
به منظور  محاسبه­ی شاخص­های  برازش برای  مدل  فرضی  و برآورد روابط علی بین متغیرها استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که مدل فرضی بر اساس شاخص­های محاسبه شده، داده­های نمونه­ی حاضر را به خوبی برازش داد. با توجه به فرضیه­ی پژوهش حاضر، یافته­ها نشان می­دهد نمرات سنجه­ی خودتنظیمی تا اندازه­ای توانسته است رابطه­ی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری را میانجی­گری نماید.

نتایج حاصل از برازش مدل 1 و 2 نشانگر این است که رابطه­ی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی (سهل­گیرانه و طرد-خصمانه) و پرخاشگری، مثبت اما رابطه­ی آن با خودتنظیمی، منفی می­باشد که با مطالعات پیشین همخوانی دارد. برای مثال، تحقیقات نشان داده­اند بین شیوه­ی فرزندپروری مستبدانه و پرخاشگری فیزیکی کودکان نسبت به همسالان ارتباط معنی­داری وجود دارد. همین طور، کودکانی که نسبت به همسالان خود پرخاشگری رابطه­ای نشان می­دهند، خودشان در گذشته آماج پرخاشگری رابطه­ای والدین بوده­اند (32). مطالعه­ی دیگری که توسط کازاس[34] و همکاران او انجام گرفت نشان داد که ابعاد والدینی سهل­گیرانه­ی مادران و مستبدانه­ی پدران با پرخاشگری رابطه­ای پسران، رابطه­ی مثبتی دارد. این یافته بیانگر آن است که کودکان ممکن است رفتارهای پرخاشگرانه را از والدین بیاموزند و این رفتارها را در ارتباط با همسالان خود به کار گیرند (33).

چرخه­ی سرکوب­گرایانه­ی پاترسون[35]، مدلی را برای تاثیر فرزندپروری بر پرخاشگری نشان می­دهد. طبق این مدل، وقتی والدین با یک دستور مبهم و با یک لحن منفی مانع فعالیت کودک شده، او را تهدید نموده، عیب­جویی کرده و به تنبیه متوسل می­شدند، کودک آه و ناله سر می­داد، هوار می­کشید و امتناع می­کرد تا این که پدر و مادر دریابند که رفتار کودک خیلی شدید است و در نهایت  تسلیم او می­شدند. این مسئله سبب می­شود که هر دو در دام تقویت گرفتار شوند. کودک و والدین هر دو تقویت منفی دریافت می­کنند. وقتی این چرخه بارها تکرار می­شود، در سایر اعضای خانواده، اضطراب و تحریک­پذیری ایجاد شده و طولی نمی­کشد که آن­ها نیز به تعامل­های خصمانه روی می­آورند. ثمره­ی این فرآیندهای خانوادگی، پرخاشگری است و باعث می­شود تا کودکان، به دنیا از زاویه­ای خشن نگاه کنند (34،35).

پاترسون معتقد است سه عامل فقدان قواعد[36]، نقص در بازبینی و نظارت[37]، پاداش و تنبیه بی­ثبات[38] که پدر و مادر در چرخه­ی سرکوب گرایانه در پیش می­گیرند، منجر به انضباط خشن
می­شود. خلق کودک ممکن است مانع توانایی یادگیری و پذیرفتن قواعد باشد. در حمایت از نظریه­ی سرکوب­گرایانه می­توان گفت که مادران پسران پرخاشگر به احتمال زیاد بیشتر از مادران دارای پسران غیرپرخاشگر، رفتارهای آزاردهنده را تقویت می­نمایند. سایر محققان نیز چرخه­ی سرکوب­گرایانه بین والدین و کودک را تایید نموده­اند (35). افزون بر این، در تایید مدل دوم، مطالعات انجام گرفته حاکی از آن است که حمایت خودمختاری والدین با خودتنظیمی کودکان، یادگیری و سازگاری ارتباط مثبتی دارد (36).

رشد یافتن در محیطی که امکان رفع نیاز به خودمختاری وجود ندارد ممکن است زمینه­ی شیوه­ی پرخاشگری فیزیکی را فراهم سازد، زیرا با عاطفه­ی منفی، خودتنظیمی ضعیف (23) و عوامل مهم روان­شناختی پرخاشگری کودکان ارتباط دارد. هم­چنین رفتارهای خودتنظیمی پایین با بیماری­های جسمی (فشارخون بالا، دیابت، چاقی، مصرف مواد الکلی و ...) و تکانشگری ارتباط دارد. در واقع بسیاری از تحقیقاتی که در زمینه­ی ارتباط فرآیندهای خودتنظیمی با رفتارهای ناسازگارانه انجام شده است به عدم کنترل رفتاری[39] تاکید داشتند.

اشخاص خودمختار برای این که بتوانند به صورت موفقیت­آمیز به اهداف­شان دست یابند از خودتنظیمی و پس­خوراند در مورد وضعیت­شان در طرح­ریزی، هدایت و حفظ تغییرات بهینه در رفتار استفاده می­کنند. بر عکس، افراد دارای خودتنظیمی پایین در هنگام مواجه با موانع، اغلب تکانشگری، بیش­فعالی و پرخاشگری از خود نشان می­دهند. همین طور، عدم خودکنترلی مثبت نیز با بسیاری از مسایل جدی مانند رفتار ضداجتماعی، آسیب­شناسی روانی و الکلیسم بزرگسالی ارتباط دارد (35). مدل 3 فرضی تحقیق نشان داد که رابطه­ی بین خودتنظیمی و پرخاشگری نوجوان منفی است. یافته­ی حاضر با نتایج بسیاری از تحقیقات همسو می­باشد.

یکی از مهم­ترین توانایی­های کودکان و نوجوانان، خودتنظیمی است که نقش مهمی در تنظیم هیجان به عهده دارد. سینگر و بشرس[40] معتقدند که خودتنظیمی یک فراسازه است که به طور انعطاف­پذیرانه موفقیت عملکرد شخص را راهنمایی، بازبینی و هدایت می­کند. طبق نظریه­ی بندورا، خودتنظیمی نتیجه­ی فرآیند شخص، محیط و رفتار است و فرآیندهای خودتنظیمی تاثیر افکار خصمانه­ی فعال شده بر پرخاشگری را کاهش
می­دهند (37،38). هم­چنین نتایج تحقیقات حکایت از آن دارد که برخلاف سطوح بالای خودتنظیمی، سطوح پایین خودتنظیمی نوع با سطوح بالای مشکلات رفتاری درونی و بیرونی کودکان و نوجوانان (41-39)، سوءمصرف مواد (39،42) و خصومت، خشم  و  پرخاشگری  (40)  ارتباط دارد.

اگر چه پژوهش حاضر شواهدی فراهم نمود که خودتنظیمی رابطه­ی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری را
میانجی­گری می­نماید ولی محدودیت­های چندی نیز وجود دارد. یکی از این محدودیت­ها، استفاده از طرح همبستگی
می­باشد که به داده­های جمع­آوری شده در مقطعی از زمانی بستگی دارد.

بنا براین برای ارزیابی ارتباط بین خودتنظیمی و پرخاشگری در سنین مختلف، پیشنهاد می­شود از تحقیقات طولی استفاده شود. دومین محدودیت، ویژگی خودگزارش­دهی ابزارهای تحقیق بود که نتایج ادراک شرکت­کنندگان را از سازه­های مورد اندازه­گیری نشان می­داد. سازه­های مورد اندازه­گیری ممکن است تحت تاثیر ارزش­های فرهنگی فردی و خانوادگی متفاوت قرار گیرند که تحقیقات بعدی باید این سازه­ها را در زمینه­های فرهنگی متفاوتی مورد مطالعه قرار دهند.

محدودیت بعدی به تعمیم­پذیری یافته­ها مربوط می­شود. نمونه­ی حاضر را دانش­آموزان اول و دوم دبیرستان شهرستان ارومیه تشکیل می­دادند، در نتیجه نتایج به دست آمده نمی­تواند به سایر جمعیت­های قومی و فرهنگی تعمیم یابد. پیشنهاد می­شود محققان این روابط را در جمعیت­های دیگر مورد بررسی
قرار دهند.

 




[1]Little

[2]Threatened Egotism

[3]Sexual Possessiveness

[4]Character Disorders

[5]Baumrind

[6]Steinberg

[7]Psychological Control

[8]Coercive control

[9]Low Synchrony

[10]Nelson and Crick

[11]Yang

[12]Emotional Self Regulation

[13]Tabachnick and Fidell

[14]Buss and Perry

[15]Children’s Social Behavior Scale-Self Report

[16]Crick and Grotpeter

[17]Inclusion

[18]Rejection

[19]Chaos

[20]Coercion

[21]Parents as Social Context Questionnaire- Adolescent Report

[22]Skinner, Johnson and Snyder

[23]The Adolescent Self Regulatory Inventory

[24]Moilanen

[25]Item Parcels

[26]Russell, Kahn, Spoth and Altmeier

[27]Absolute

[28]Parsimony Correction Indices

[29]Root Mean Square Error of Approximation (RMSEA)

[30]Bentler-Bonett Index (NFI)

[31]Comparative Fit Index (CFI)

[32]Tucker- Lewis Index (TLI)

[33]Baron, Kenny

[34]Casas

[35]Patterson´s Coercion Cycle

[36]Lake of Rules

[37]Failure to Monitor

[38]Inconsistent Reward and Punishment

[39]Behavioral Under Control

[40]Singer and Bashlrs

 

1. Skara S, Pokhrel P, Weiner MD, Ping S, Dent C, Sussman S. Physical and relational aggression as predictor of drug use: Gender differences among high school student. Addict Behav2008;  33(12): 1507-15.
2. Johnson D, Johnson R. Conflict resolution and peer mediation programs in elementary and secondary schools: A review of the research. Rev Educ Res 1996; 66: 459-506.
3. Coie JD, Lochman JE, Terry R, Hyman C. Predicting early adolescent disorder from childhood aggression and peer rejection. J Consult Clin Psychol 1992;60: 783-92.
4. Frey KS. Second step preventing aggression by promoting social competence. J Emot Behav Disord 2000; 102: 187-203.
5. Dryfoos JG. The prevalence of problem behaviors, implications for programs. In: Weissberg RP. (editor).  Healthy children 2010, Enhancing children's wellness. Thousand Oaks: CA, Sage; 1997:
17-47.
6. Rubin KH, Hastings P, Chen X, Stewart S, McNichol K. Intrapersonal and maternal correlates of aggression, conflict, and externalizing problems in toddlers. Child Dev 1991; 69: 1614-29.
7. Little TD, Jones SM, Henrich CC, Hawley PH. Disentangling the “whys” from the “what’s” of aggressive behavior. Int J Behav Dev 2003; 27: 122-3.
8. Pellegrini AD, Roseth CJ. Relational aggression and relationships in preschoolers, a discussion of methods, gender differences, and function. J Appl Dev Psychol 2006; 27: 269-76.
9. Soenens B, Vansteenkiste M, Goossens L, Duriez BK, Christopher P. The intervening role of relational aggression between psychological controlled friendship quality. England: Blackwell; 2008: 1467-9507.
10. Sadegi A, Ahmadi Abedi MR. [The study of the effectiveness of group traings in anger management in a rational-behavioral-emotional style]. Journal of psychology 2002; 6: 52-62. (Persian)
11. DeWall CN,  Baumeistera RF, Stillmana TF, Gailliot MT. Violence restrained: Effects of self
regulation and its depletion on aggression. J Exp Soc Psychol 2007; 43(1): 62-76.
12. Newman K, Harrison L, Dashiff C, Davies S. Relationships between parenting styles and risk behaviors in adolescent health: An integrative literature review. Rev Latino-am Enfermagem Janeiro
Fevereiro 2008; 16(1): 142-50.
13. Joussment M, Vitaro F, Barker ED, Cote S, Nagin D, Zoccolilo M, et al. Controlling parenting and physical aggression during elementary school. Child Dev 2008; 79(2): 411-25.
14. Barber BK, Harmon E. Violating the self: Parental psychological control of children and adolescents. In: Barber BK. (editor). Intrusive parenting: How psychological control affects children and adolescents. Washington, DC: American Psychological Association; 2002: 15-52.
15. Barber BK, Olsen JE. Socialization in context: Connection, regulation, and autonomy in the family, school, neighborhood, and with peers. J Adolesc Res 1997; 12: 287-315.
16. Nelson DA, Crick NR. Parental psychological control: Implications for childhood physical and relational aggression. In: Barber BK. (editor). Intrusive parenting: How psychological control affects children and adolescents. Washington, DC: APA; 2002: 168-89.
17. Nelson DA, Hart CH, Yang C, Olsen JA, Jin S. Aversive parenting in China: Associations with child physical and relational aggression. Child Dev 2006; 77: 554-72.
18. Yang C, Hart CH, Nelson DA, Porter CL, Olsen SF, Robinson CC, et al. Fathering in a Beijing, Chinese sample: Associations with boys’ and girls’ negative emotionality and aggression. In: Day RD, Lamb ME. (editors). Conceptualizing and measuring father involvement. Mahwah, NJ: Erlbaum; 2004: 185-215.
19. Moilanen KL. The adolescent self-regulatory inventory: The development and validation of a questionnaire of short-term and long-term self-regulation. J Youth Adolesc 2007; 36: 835-48.
20. Brown K, Atkins MS, Osborne ML, Millnamow M. A revised teacher rating scale for reactive and proactive aggression. J Abnorm Child 1996; 24(4): 473-80.
21. Dennis T. Emotional self-regulation in preschoolers: The interplay of child approach reactivity, parenting, and control capacities. Dev Psychol 2006; 42(1): 84-97.
22. Grolnick WS, Gurland ST, DeCourcey W, Jacob K. Antecedents and consequences of mothers’ autonomy support: An experimental investigation. Dev Psychol 2002; 38: 143-54.
23. Assor A, Roth G, Deci EL. The emotional costs of parents conditional regard: A self determinant theory analsis. J Pers 2004; 72: 47-88.
24. Raja SN, McGee R, Stanton WR. Perceived attachments to parents and peers and psychological well-being in adolescence. J Youth Adolesc 1992; 21: 471-85.
25. Tabachnick BG, Fidell LS. Using multivariate statistics (3rd section). New York: Harper Collins; 1996.
26. Buss AH, Perry M. The aggression questionnaire. J Pers Soc Psychol 1992; 63: 452-9.
27. Crick NR, Grotpeter JK. Relational aggression, gender, and social psychological adjustment. Child Dev 1995; 66: 710-22.
28. Skinner E, Johnson S, Snyder T. Six dimensions of parenting: A motivational model. Parent Sci Prac 2005; 5(2): 175-235.
29. Russell DW, Kahn JH, Spoth R, Altmaier EM. Analyzing data from experimental studies: A latent variable structural equation modeling approach. J Counsel Psychol 1998; 45: 18-29.
30. Harrington D. Confirmatory factor analysis. Oxford:  Oxford University; 2009: 50-78.
31. Baron RM, Kenny DA. The moderator-mediator variable distinction in social psychological research: Conceptual, strategic, and statistical considerations. J Pers Soc Psychol 1986; 51: 1173-82.
32. Grotpeter JK. Relational aggression, physical aggression, and family relationships. Dissertation Abstracts International, Section B. Sci Engin 1997; 58(10-B): 5671.
33. Casas FJ, Weigel SM, Crick NR, Ostrov JM. Early parenting and children's relational and physical aggression in the preschool and home contexts. J Appl Dev Psychol 2006; 27: 209-27.
34. Carpenter EM. A curriculum-based approach for social-cognitive skills training, an intervention targeting aggression in heat start preschoolers. Unpublished PhD Dissertation. Maine: University of Maine, College of psychology, 2002.
35. Patock-Peckham JA, Cheong J, Balhorn ME, Nagoshi CT. A social learning perspective: A model of parenting styles, self-regulation, perceived drinking control, and alcohol use and problems. Alcoholism Clin Exp Res 2001; 25: 9.
36. Grolnick WS, Gurland ST, DeCourcey W, Jacob K. Antecedents and consequences of mothers’ autonomy support: An experimental investigation. Dev Psychol 2002; 38: 143-54.
37. Singer BD, Bashlrs AS. What are executive functions and self-regulation and what do they have to do with language-learning disorders? Lang Speech Hear Serv Sch 1999; 30: 265-73.
 38. Meier B, Wilkowski BM, Robinson M. Bringing out the agreeableness in everyone: Using a cognitive self-regulation model to reduce aggression. J Exp Soc Psychol 2008; 44: 1383-7.
39. Brody GH, Ge X. Linking parenting processes and self-regulation to psychological functioning and alcohol use during adolescence. J Fam Psychol 2001; 15: 82-94.
40. Finkenauer C, Engels RC, Baumeister RF. Parenting behavior and adolescent behavioral and emotional problems: The role of self-control. Int J Behav Dev 2005; 29: 58-69.
41. Galambos NL, Barker ET, Almeida DM. Parents do matter. Trajectories of change in externalizing and internalizing problems in early adolescence. Child Dev 2003; 68: 506-29.
42. Tangney JP, Baumeister RF, Boone AL. High self-control predicts good adjustment, less pathology, better grades, and interpersonal success. J Pers 2004; 72: 271-324.