Document Type : Research Paper
Author
Abstract
Keywords
یکی از شایعترین مشکلات بهداشت روانی نوجوانان، پرخاشگری و سوءمصرف مواد است (1). معلمان مقدار قابل توجهی از وقت و انرژی خود را صرف میانجیگری بین نزاعهای دانشآموزان میکنند (2). اغلب تعارضهای دانشآموزان به رفتارهای پرخاشگرانه و عنادورزی نسبت به بزرگسالان و همسالان منتهی میشود. چنین رفتارهایی، محیط یادگیری را مختل نموده و در آینده منجر به اختلالات رفتاری، سوءمصرف مواد و افت تحصیلی میشود (3).
پژوهشها نشان دادهاند که رفتار پرخاشگرانه دوران کودکی و نوجوانی میتواند بزهکاری، سوءمصرف مواد، افسردگی و افت تحصیلی را در آینده پیشبینی نماید (4). همچنین برآوردها نشان میدهد که 30 درصد کودکان و نوجوانان به طور دایم و 35 درصد هر از گاهی درگیر مسایل و رفتارهای پرخطر هستند (5). کودکان پرخاشگر به نشانههای اجتماعی مربوط حساس نیستند و در موقعیتهای مبهم قصد خصمانه دارند. آنها در قیاس با همسالان غیرپرخاشگر واکنشهای ناشایستهتر و پرخاشگرانهتری نسبت به مسایل اجتماعی نشان میدهند و راهحلهای پرخاشگرانهتری برای کسب پیامدهای مثبت اختیار میکنند (6).
لیتل[1]و همکاران، چهارچوب مفیدی از انواع واکنشهای پرخاشگری را پیشنهاد نموده اند. پرخاشگری آشکار و رابطهای بیانگر دو نوع پرخاشگری است. این دو نوع پرخاشگری در روش صدمه رساندن متفاوتند. پرخاشگری آشکار، فیزیکی بوده و دربرگیرندهی رفتارهای خصمانه همراه با زدن، هل دادن، پرتاب اشیاء و یا به شکل کلامی و خصمانه نظیر ناسزاگویی، تهدید کلامی و داد و فریاد است که به طور مستقیم موجب آزار دیگران میشود. پرخاشگری رابطهای به روابط اجتماعی معطوف میباشد. به عبارتی، پرخاشگری رابطهای را به شکل دستکاری روابط اجتماعی، رقابت بین افراد، طرد و منزوی کردن دیگران تعریف کردند که در نهایت موجب آزار و صدمه به دیگران میشود (7). این تعریف به طور وسیع هم شامل رفتار پرخاشگری رابطهای مستقیم (به دوستش میگوید او را به مهمانی دعوت نکنید) و هم پرخاشگری رابطهای غیرمستقیم (بیاعتنایی دوستان) است (8).
پژوهشها نشان دادهاند که تجربه و یا استفاده از پرخاشگری رابطهای، برای عملکرد اجتماعی فرد (طرد همسالان، انزوای اجتماعی و تنهایی) پیامدهای تعیینکنندهای به دنبال دارد (9). عدم مهار رفتار پرخاشگرانهی فیزیکی و رابطهای نه تنها باعث ایجاد مشکلات
بینفردی و جرم، بزهکاری و تجاوز به حقوق دیگران، کودک آزاری و کشمکش بین گروهی میشود، بلکه میتواند در درون فرد متمرکز شده و سبب بروز انواع مشکلات جسمی و روانی مثل زخم معده، سردردهای میگرنی و افسردگی گردد (10). دانشمندان علوم رفتاری برای بررسی ریشههای پرخاشگری وخشونت، پاسخهای متعددی را مطرح نمودهاند که ناکامی در برابر رفتار هدفمند، انگیزش ذاتی پرخاشگری، خودبینی تهدید شده[2]، تعارضهای اجتماعی، نیاز به نفوذ در دیگران، انحصاریگری جنسی[3]، ملیتگرایی، لذت سادیستی وآزارگرایانه در تحمل درد، تمایلات خودخواهانه برای منافع شخصی، فقر اقتصادی، حالات هیجانی منفی و اختلالات منشی[4] از آن جملهاند.
این نوع تبیینها برای بشر، مایوسکننده به نظر میآید اما رویکردهای اخیر روانشناختی (مثل بارون) دیدگاههای خوشبینانهتری نسبت به پدیدهی پرخاشگری اختیار کردهاند. تحقیقات مبتنی بر این نوع دیدگاه نشان میدهند که بعضی از پاسخهای درونی، میتوانند احساسات و رفتارهای پرخاشگرانه را کاهش دهند. پیروان این رویکرد بر این باورند که افراد در زندگی طبیعی، میتوانند تکانههای پرخاشگرانهی خود را در مدت زمان کوتاه کنترل نمایند (11). نتایج مطالعات متعدد در طی20 سال گذشته نشان دادهاند که کیفیت رابطه بین نوجوان و والدین در رشد و یا پیشگیری از رفتارهای پرمخاطره (رفتارهای خشونتزا) تاثیر معنیداری دارد (12). پژوهشگران در بررسی شیوههای فرزندپروری، الگوهای تربیتی متفاوتی ارایه کردهاند. به دنبال ریختشناسی بامریند[5] و سایرین از شیوههای فرزندپروری تحقیقات سودمندی به دست آمده است.بسیار حایز اهمیت است که تاثیر هر یک از مولفههای شیوههای فرزندپروری بر رفتار پرخاشگرانه مطالعه شود.
در یک مطالعه ذکر گردیده که بعد از مطالعهی استینبرگ[6] و همکاران در مورد سهم مستقل هر مولفهی شیوههای فرزند
پروری بر رشد کودکان، بینشهای تازهای در مورد ابعاد کنترل والدینی (روانشناختی و رفتاری) ایجاد شده است (13). برای مثال، کنترل رفتاری (بعد ساختار سبک والدینی) برعکس کنترل روانشناختی[7] (ایجاد احساس گناه و شرمساری، محرومسازی از عشق و ...) بر رشد و تحول کودک تاثیر مثبتی دارد (14). هنگامی که تحقیقات در مورد مشکلات برونی روی متغیرهای محدود والدینی به جای ریختشناسی متمرکز میشود، فقدان کنترل رفتاری و صمیمیت (دو مولفهی والدینی مقتدرانه) به عنوان عوامل خطرزای مهم تجلی مییابند. مطالعات حاکی از آن است که کنترل روانشناختی (بعد تهدید و اجبار سبک والدینی) با مشکلات برونی نیز ارتباط دارد. برای مثال فراتحلیل انجام یافته حکایت از آن دارد که کنترل اجباری[8] و انطباق پایین[9] (مانند کنترل روانشناختی) در مشکلات درونی کودکان نقش موثری دارند (13). تعدادی دیگری از مطالعات، رابطهی کنترل روان شناختی را با مشکلات برونی نوجوانان بررسی کردند (15).
اینها به این نتیجه رسیدند که بین کنترل روانشناختی مادران و گرایشهای بزهکارانه (سوءمصرف مواد و رفتارهای ضد اجتماعی) و پرخاشگری فیزیکی آشکار نوجوانان، رابطهی مثبتی وجود دارد. این نتایج از مطالعاتی به دست آمده است که بیشتر بر حمایت خودمختاری فرزندان متمرکز بودند تا بر کنترل روان شناختی آنان. بر اساس نظریهی خودتعیینگری، خودمختاری به اراده یا تایید کامل اعمال شخص اطلاق
میشود که به عنوان نیاز اساسی روانشناختی در نظر گرفته شده است. بنابراین خودمختاری از مفهوم استقلال متمایز است و ارضای این نیاز جهانی با خودتنظیمی، بهزیستی و موفقیت در زندگی ارتباط دارد (13). افزون بر این، نتایج تحقیق نلسون وکریک[10] آشکار نمود که کنترل روانشناختی والدین رابطهی معنیداری با پرخاشگری رابطهای میان دختران امریکایی اروپایی کلاس سوم دارد (16).
نلسون و همکاران در مطالعه بر روی یک نمونه از کودکان چینی به این نتیجه رسیدند که بین سطوح ترکیبی کنترل روان شناختی والدین و پرخاشگری رابطهای دختران و پسران رابطهی مثبتی وجود دارد (17). یانگ[11] و همکاران دریافتند که کنترل روانشناختی پدر و مادر هر دو پیشبینیکنندهی پرخاشگری رابطهای در بین کودکان پیشدبستانی چینی است، هرچند که کنترل روانشناختی مادران فقط پرخاشگری رابطهای را در بین دختران پیشبینی میکند (18). در مطالعهای بر روی نوجوانان امریکاییاروپایی، رابطهی بین کنترل روانشناختی مادران و پرخاشگری رابطهای مثبت گزارش شد اما کنترل روانشناختی پدرانه بررسی نگردید (13).علاوه بر سبکهای والدینی، یکی از عوامل حمایتی مهم که در جلوگیری از رفتارهای خطرآفرین نوجوانان کمک میکند، عامل خودتنظیمی است (19). خودتنظیمی مستلزم کنترل کوششهای آگاهانه و توانایی عمل طبق طرح خودهدایتشده به دور از هرگونه پاداش و حمایت درونی است (20). این خودهدایتگری برای بازشناسی، بازبینی و تغییر رفتارها به ازای تغییرشرایط محیطی ضروری است. فرآیندهای خودتنظیمی مثبت، ریشه در احساس کنترل و توانایی تغییر پیامدها دارد. خودتنظیمی و خودکنترلی یک نیروی درونی مهم است که افراد را قادر میسازد در مقابل وسوسههای پرخاشگری مقاومت نشان دهند. در واقع خودتنظیمی هیجانی[12] به عنوان یک عامل مستقل بر رفتارهای پرخاشگرانهی افراد موثراست. بنابراین خودتنظیمی برای کنترل رفتار، هیجانات و افکار و توانایی بازداری اعمال شخص ضروری است. به عبارتی، سازهی خود تنظیمی هیجانی یکی از مهمترین تواناییهای کودکان و نوجوانان محسوب میشود که در تحول و تنظیم هیجانات و رفتار آنان نقش مهمی را ایفا میکند.
وآن شامل توانایی ایجاد تغییرات هیجانی و رفتاری در طی موقعیتهای هیجانطلب است که به منظور دست یافتن به اهداف و مدیریت برانگیختگی و پیشبینی سازگاری فعلی و بعدی فرد به کار میرود (21).
مطالعات انجام گرفته در زمینهی خانواده نشان میدهند حمایت خودمختاری مادری با خودتنظیمی کودکان، یادگیری و سازگاری، ارتباط مثبتی دارد (22). بزرگ شدن در محیطی که مانع رفع نیاز به خودمختاری میشود ممکن است زمینهی شیوهی پرخاشگری فیزیکی را فراهم سازد زیرا با عاطفهی منفی، خودتنظیمی ضعیف و عوامل مهم روانشناختی پرخاشگری کودکان ارتباط دارد (23).
افزون بر این، تحقیقات انجام گرفته در زمینهی رشد و تحول نشان میدهند که تفاوتهای فردی خودتنظیمی ممکن است به تفاوتهای شیوههای فرزندپروری والدین مربوط باشد. مطالعهی طولی که کودکان را تا سنین 15 سالگی پیگیری نمود، نشان داد افرادی که دلبستگی تصوری پایینی نسبت به والدینشان داشتند، مسایل زیادی از قبیل بیاعتنایی، افسردگی، مشکلات رفتاری و تجارب منفی را در زندگی تجربه کردند (24).
ادبیات نظری و یافتههای تجربی در مورد رابطهی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری نشانگر این است که رابطهی بین آنها پیچیدهتر از این به نظر میرسد. از سوی دیگر، پژوهشهای انجام شده بیشتر به گروه کودکان پیشدبستانی محدود بوده است.
تاکنون تحقیقات اندکی روابط مستقیم و غیر مستقیم بین ابعاد والدینی غیرحمایتی، پرخاشگری و خودتنظیمی را در دورهی نوجوانی بررسی کردهاند. هدف تحقیق حاضر ارزیابی یک مدل مفهومی ترکیبی است. در این مدل، خودتنظیمی فرزندان به عنوان یک متغیر مداخلهای در ارتباط بین ابعاد سهگانهی فرزندپروری پدران و مادران و نوع پرخاشگری آنان در نظر گرفته شده است (تصویر1).
تصویر 1: مدل نظری در مورد رابطهی بین خودتنظیمی نوجوانان و ابعاد سهگانهی والدینی غیرحمایتی با نوع پرخاشگری آنان
سهلگیرانه |
طرد |
تهدید و اجبار
|
خودتنظیمی |
پرخاشگری |
ابعاد والدینی غیر حمایتی |
پرخاشگری رابطهای |
پرخاشگری فیزیکی |
با این فرض که ابعاد سهگانهی والدینی غیرحمایتی، خودتنظیمی افراد را پیشبینی مینماید، خودتنظیمی نیز با پرخاشگری رابطهای و فیزیکی ارتباط دارد. با توجه به نکات ذکر شده، سئوالی که میتوان مطرح نمود این است که آیا ابعاد سهگانهی فرزندپروری غیرحمایتی والدین هر کدام به طور جداگانه و یا به شکل تعاملی با توجه فرهنگ جامعهی ما
و با در نظر گرفتن خودتنظیمی بر نوع پرخاشگری کودکان تاثیر دارد؟
روشکار
پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعهی آماری این پژوهش را تمام دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر ارومیه در سال تحصیلی 89-1388 تشکیل میدادند.
با استفاده از فرمول تاباکنیک و فیدل[13] (25)، تعداد 192
(96 دختر و96 پسر) به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از جامعه انتخاب شدند. بعد از کسب موافقت کتبی از مدیریت آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی، از کل نواحی آموزش وپرورش شهر ارومیه، یک ناحیه به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس از میان مدارس منتخب ناحیه، دو دبیرستان دخترانه و دو دبیرستان پسرانه و از هر دبیرستان دو یا سه کلاس به صورت تصادفی در پایههای اول و دوم برگزیده شدند. قبل از اجرای پرسشنامهها آموزشهای لازم به پرسشگران در خصوص نحوهی اجرا و جمعآوری و ارسال آن به محقق ارایه میگردد. سرانجام، پرسشگران با هماهنگی مشاوران مدرسه، پس از تشریح اهداف پژوهش از آزمودنیها درخواست کردند که ابتدا فرم رضایتنامه را در برگهی اول پرسشنامه به دقت مطالعه کنند، سپس در صورت علاقهمندی جهت شرکت در تحقیق، آن فرم را به انضمام پرسشنامههای پرخاشگری رابطهای و فیزیکی، خودتنظیمی و سبکهای والدینی ظرف یک هفته در خانه تکمیل نمایند و به پرسشگران تحویل دهند.به منظور جمعآوری اطلاعات در این پژوهش از چهار نوع پرسشنامه استفاده شد:
الف-پرسشنامهیپرخاشگری: این پرسشنامه از 33 گویهی خودگزارشدهی تشکیل یافته که پرخاشگری فیزیکی، کلامی، خشم و خصومت را اندازه میگیرد. هر گویه، ویژگی فرد را در یک مقیاس لیکرت پنج درجهای یعنی 1 (نبود رفتار) تا 5 (با فراوانی بسیار بالا) میسنجد. اعتبار این آزمون توسط باس و پری[14] محاسبه و آلفای 89/0 گزارش گردید.
همین طور پایایی را به کمک روش آزمون-آزمون مجدد با فاصلهی 9 هفته برابر با 80/0=r و روایی همزمان آن را از طریق همبستگی نمرات پرسشنامهی پرخاشگری مذکور با شاخصهای جراتمندی43/0=r و رقابت 46/0=r برآورد کردند (26).
ب-مقیاس خودگزارشدهی رفتار اجتماعی کودکان[15](CSBS-S): این پرسشنامه توسط کریک و گروتپیتر[16] طراحی شده است و دارای پنج زیرمقیاس (پرخاشگری رابطهای، پرخاشگری فیزیکی، رفتار جامعهپسند، پرخاشگری کلامی، تنهایی و اشتمال[17]) میباشد. گویههای 1، 2، 4، 10 و 12 در یک مقیاس لیکرت پنج درجهای یعنی 1 (هرگز) تا 5 (همیشه) پرخاشگری رابطهای کودکان و نوجوانان (دستکاری روابط بین افراد، پخش شایعات بدخواهانه، طرد دیگران) را در موقعیتهای مدرسه مورد سنجش قرار میدهد. کریک و گروتپیتر پایایی به روش آلفای کرونباخ را برای خردهمقیاس پرخاشگری رابطهای 69/0 گزارش نمودند (27). در پژوهش حاضر مقدارآلفا برابر 64/0 محاسبه گردید.
ج-پرسشنامهی ابعاد والدینی-فرم نوجوان: برای سنجش ابعاد والدینی غیرحمایتی (طرد[18]، سهلگیرانه[19] و تهدید و اجبار[20]) از زیرمقیاسهای پرسشنامهی والدین به عنوان زمینهی اجتماعی[21] اسکینر، جانسون و اشنایدر[22] استفاده گردید. تعداد گویههای این زیرمقیاس 24 است. هر گویه، نحوهی برخورد والدین را در یک مقیاس لیکرت چهار درجهای یعنی1 (کاملا نادرست است) تا 4 (کاملا صحیح است) میسنجدکه توسط نوجوان تکمیل میشود. اسکینر، جانسون و اشنایدر ضریب اعتبار و پایایی بالایی را برای این مقیاس گزارش نمودند (28).
د-پرسشنامهی خودتنظیمی[23] (ASRI): برای اندازهگیری خودتنظیمی نوجوان از پرسشنامهی خودتنظیمی مویلان[24] استفاده گردید. گویههای این پرسشنامه میزان توانمندی نوجوان را در برانگیختن، بازبینی، حفظ و بازداری و تنظیم هیجانات، افکار، توجه و رفتار مورد ارزیابی قرار میدهد. پاسخگویان درجهبندی میکنند هر گویه تا چه حد در فرد مصداق دارد که دامنهی آن از 1 (اصلا در من مصداق ندارد) تا 5 (واقعا در من صادق است) میباشد. تحلیلهای انجام یافته در مورد پایایی نشان میدهند که ضریب آلفای آن70/0 تا 98/0 میباشد و روایی محتوایی و سازهی آن مورد تایید
است (19). جهت کسب روایی محتوایی، همهی مقیاسهای مذکور نخست توسط پژوهشگران و دو نفر از اساتید مجرب به طور جداگانه به فارسی ترجمه و سپس مقیاسهای ترجمه شده توسط دو متخصص زبان انگلیسی به طور جداگانه به انگلیسی برگردانده شد. برای اطمینان بیشتر در مورد صحت ترجمه و مطابقت دو نسخهی انگلیسی و فارسی، طی یک جلسهی مشترک چالشهای موجود رفع گردید. به این ترتیب، پس از چند مرحله بررسی، بازبینی و اعمال تغییرات و اصلاحات روایی محتوایی، این مقیاسها به کمک چند نفر از اعضای هیئت علمی تایید گردید.
روش تجزیه و تحلیل دادهها:از مدلیابی معادلات ساختاری (روش حداکثر درستنمایی درAmos ) برای تحلیل دادههای مبتنی بر چهارچوب تحقیق (شکل 1) استفاده شد. اولین گام در SEM، آزمون مدل اندازهگیری جهت ارزیابی این است که متغیرهای مورد اندازهگیری تا چه حد به خوبی سازههای نهفته را بازنمایی میکنند. سپس این مدل اندازهگیری، برآورد اولیه از برازش ارایه میدهد که با آن مدل نظری (ساختاری) مقایسه میشود. برای ایجاد متغیرهای نهفته، ضروری است نشانگرهای چندگانه از هر کدام از متغیرها وجود داشته باشد. معمولا از زیرمقیاسهای سنجهها به عنوان نشانگرهای جداگانه معرف سازهی نهفته استفاده میکنیم. اما در برخی موارد، زیرمقیاسهای چندگانهی معرف سازهی خاص وجود ندارد. در آن صورت از بستههای آیتم[25] که توسط راسل، کاهن، اسپوت و آلتمیر[26] توصیف شده است استفاده میگردد (29). در مدل اندازهگیری پژوهش حاضر، متغیرهای نهفتهی خودتنظیمی، سبکهای غیرحمایتی والدینی و پرخاشگری به وسیله سه بسته پاسخ از خودتنظیمی و دو زیرمقیاس سبکهای غیرحمایتی والدینی (سهلگیرانه، طرد، تهدید و اجبار) و پرخاشگری (بدگمانی، خشم، رنجش، رابطهای، فیزیکی و کلامی) مورد اندازهگیری قرار گرفت. بعد از پذیرفتن مدل اندازهگیری، مدل ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. روایی مدل ساختاری با توجه به دو ملاک شاخص برازش و ضرایب مسیر تعیین شد. در SEM از روش بیشترین احتمال برای برآورد الگو و از برخی شاخصهای دیگر برای بررسی برازندگی الگو استفاده شد. رایجترین شاخصهای آماری برازش، مدل برازش مطلق[27] (آمارهی مجذور خی)، شاخصهای تصحیح ایجازی[28] (ریشهی دوم برآورد واریانس خطای تقریب (RMSEA)[29]) و شاخصهای برازش مقایسهای (شاخص بنتلر-بونت (NFI)[30]، شاخص برازش تطبیقی (CFI)[31] و شاخص تاکر-لوئیس (TLI)[32]) ارزیابی شدند. اگر مجذور خی از لحاظ آماری معنیدار نباشد بر برازندگی مناسب الگو دلالت میکند، اما این شاخص در نمونههای بزرگتر معمولا معنیدار است و از این رو شاخص مناسبی برای برازندگی الگو تلقی نمیگردد. مقدار نزدیک به یک برای شاخصهای TLI،NFI ،CFI و مقدار کوچکتر یا مساوی 05/0 برای شاخصهای RMSEA بر برازندگی مناسب و مطلوب دلالت دارند (30).
روش چهار گامی توصیه شده توسط بارون و کنی[33] برای آزمون میانجیگری در مطالعهی حاضر مورد استفاده قرار گرفت. این چهار گام عبارتند از: 1- پیشبین (ابعاد والدینی غیرحمایتی) با ملاک (پرخاشگری) همبستگی داشته باشد
2- پیشبین با میانجی فرضی (خودتنظیمی) رابطه داشته باشد 3- میانجی با ملاک همبستگی داشته باشد 4- برای برقراری این که میانجی (خودتنظیمی) به طور کامل رابطهی پیشبین با ملاک (ابعاد والدینی غیرحمایتی با پرخاشگری) را میانجیگری کند، اثر پیشبین ابعاد غیرحمایتی والدینی بر ملاک (پرخاشگری) با کنترل میانجیگری (خودتنظیمی) باید به طور معنیدار کمتر یا مساوی با صفر باشد (31). این وضعیت توسط میانگینهای یک سری از مدلهای معادلهی ساختاری مورد آزمون قرار گرفت و هدف تعیین این بود که آیا خودتنظیمی رابطهی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری نوجوانان را میانجیگری میکند یا نه؟ به خاطر اهداف تبیینی، هر یک از گامهای بالا به عنوان یک مدل جداگانه مورد آزمون قرار گرفت.
مدل 1- متغیر پیشبین (ابعاد والدینی غیرحمایتی) با ملاک (پرخاشگری) رابطه دارد.
مدل 2- متغیر پیشبین(ابعاد والدینی غیر حمایتی) با میانجی (خودتنظیمی) رابطه دارد.
مدل 3- متغیر میانجی (خودتنظیمی) با ملاک (پرخاشگری) رابطه دارد. مدل 4- پیشبین (ابعاد والدینی غیرحمایتی) با ملاک (پرخاشگری) با ثابت نگهداشتن میانجی (خودتنظیمی)
رابطه دارد.
نتایج
پس از جمعآوری دادهها و ورود آنها به رایانه، از نرمافزارهای PASW 18 و Amos 16 استفاده شد. از آن جا که SEM به توزیع متغیرهای غیر نرمال میتواند حساس باشد، تحلیلهای تک متغیره برای بررسی نرمال بودن دادهها، همگنی واریانس، خطاهای ورودی و دادههای پرت اجرا گردید. نتایج ارزیابی تحلیل تک متغیره نشان داد که به جز مولفههای ابعاد والدینی غیرحمایتی، سایر متغیرها به لحاظ کشیدگی و کجی، معنیدار نبودند. تبدیل ریشهی دوم و لگاریتم بر پایهی 10، نرمال بودن این متغیرها را اصلاح کرد که در تمامی تحلیلهای بعدی باقی ماندند.
برای بررسی تفاوتهای جنسیتی با هر یک از متغیرهای نمونه، از تجزیهی واریانس (ANOVA) بهره گرفته شد. تجزیهی واریانس نشان داد که جنسیت بر روی هر یک از متغیرهای به کار رفته در
تحلیلها اثر معنیداری ندارد (05/0<P). نتایج تحلیلهای مقدماتی
دادههای نمونهی حاضر (میانگین، انحراف معیار و همسانی درونی متغیرها) در جدول (1) آمده است.از روش چهار گامی پیشنهادی بارون و کنی برای آزمون میانجیگری در مطالعهی حاضر بهره گرفته شد که توسط مدلهای ارایه شده در جداول 2 تا 4 بازنمایی شده است. بر اساس شاخصهای برازش چندگانه که در جدول 2 ارایه شده است، فرض بر این است که هر مدل برازش مناسبی برای دادهها در نمونهی حاضر داشته باشد. شاخصهای برازش مدل مورد نظر (مدل 4) برابر با مجذور خی معنی دار (62/52)، (95/0=IFI)، (96/0=CFI) و (07/0=RMSEA) است. این مقادیر بیانگر این است که مدل چهارم یک برازش کافی بر روی دادهها فراهم مینماید (تصویر 2).جهت اطمینان از برازش خوب متغیرهای نهفتهی ابعاد والدینی غیرحمایتی با هم، یک تحلیل اندازهگیری مقدماتی اجرا گردید.تحلیل اندازهگیری نشان داد که به جز بعد اجبار و تهدید، دو بعد دیگر روی متغیر نهفتهی ابعاد والدینی غیرحمایتی(سهلگیرانه و طرد) به خوبی بار گرفتند 05/0<P و30/2=(192=N و 5)2χ. با توجه به این که دو متغیر روی یک عامل به خوبی بار گرفتند، نشانگر این است که ابعاد سهلگیرانه و طرد و خصمانه، علت اساسی مشابه دارند که با مفهومسازی رایج همسو است. علاوه بر این، متغیرهای رنجش، بدگمانی، پرخاشگری فیزیکیکلامی، خشم و رابطهای روی عامل نهفتهی کلی به نام پرخاشگری نیز مورد بررسی قرار گرفت.
جدول1- شاخصهای توصیفی و همسانی درونی سنجه های ابعاد والدینی غیر حمایتی، پرخاشگری و خودتنظیمی
همسانی درونی |
انحراف معیار |
میانگین |
دامنهی تغییرات |
|
|
|
72/3 |
96/9 |
4-20 |
سهلگیرانه |
ابعاد والدینی غیرحمایتی |
61/0 |
50/3 |
42/8 |
4-19 |
طرد |
|
|
71/2 |
43/11 |
4-18 |
تهدید و اجبار |
|
|
53/5 |
26/17 |
7-35 |
بدگمانی |
پرخاشگری |
20/5 |
81/16 |
6-30 |
رنجش |
||
81/0 |
51/5 |
09/18 |
7-35 |
فیزیکی و کلامی |
|
|
13/6 |
03/20 |
8-37 |
خشم |
|
|
44/7 |
97/36 |
17-70 |
رابطهای |
|
|
35/5 |
07/24 |
12-36 |
بستهی سئوال 1 |
خودتنظیمی |
75/0 |
86/4 |
96/22 |
8-37 |
بستهی سئوال 2 |
|
|
62/5 |
46/24 |
8-38 |
بستهی سئوال 3 |
جدول 2- شاخصهای برازش برای هر یک از مدلها در تحلیل میانجیگری
مدلها |
χ2 |
Df |
RMSEA |
CFI |
NFI |
IFI |
P |
1-ابعاد والدینی غیرحمایتی با پرخاشگری |
35/16 |
9 |
06/0 |
98/0 |
96/0 |
98/0 |
06/0 |
2-ابعاد والدینی غیرحمایتی با خودتنظیمی |
49/0 |
2 |
001/0 |
1 |
99/0 |
1 |
78/0 |
3-خودتنظیمی با پرخاشگری |
55/36 |
15 |
08/0 |
95/0 |
92/0 |
95/0 |
001/0 |
4-اثرات ابعاد والدینی غیرحمایتی بر پرخاشگری با کنترل خودتنظیمی |
62/52 |
28 |
07/0 |
96/0 |
91/0 |
95/0 |
003/0 |
جهت اطمینان از برازش خوب متغیرهای نهفتهی ابعاد والدینی غیرحمایتی با هم، یک تحلیل اندازهگیری مقدماتی اجرا گردید. تحلیل اندازهگیری نشان داد که به جز بعد اجبار و
تهدید، دو بعد دیگر روی متغیر نهفتهی ابعاد والدینی غیرحمایتی (سهلگیرانه و طرد) به خوبی بار گرفتند 05/0<P و30/2=(192=N و 5)2χ. با توجه به این که دو متغیر روی یک عامل به خوبی بار گرفتند، نشانگر این است که ابعاد سهل گیرانه و طرد و خصمانه، علت اساسی مشابه دارند که با مفهومسازی رایج همسو است. علاوه بر این، متغیرهای رنجش، بدگمانی، پرخاشگری فیزیکیکلامی، خشم و رابطهای روی عامل نهفتهی کلی به نام پرخاشگری نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمام گویههای مربوط به انواع زیرمقیاسهای پرخاشگری روی متغیر نهفته (پرخاشگری) به
خوبی بار گرفتند 05/0>P و73/4=(192=N و 2)2χ. به این معنی که این حالات روانشناختی ممکن است سنجهی مشترکی از تمایل کلی از رفتارهای پرخاشگرانه باشد. بارهای عاملی برای هر یک از متغیرهای مشاهده شده متناظر با متغیر نهفته در جدول 3 نشان داده شده است. برای سنجههای خودتنظیمی به جز بستهی سئوال 3، بستههای سئوال 2 و 1 بارگذاریهای متوسط به بالایی داشتند. بارهای عاملی هر یک از مولفههای پرخاشگری متناظر با متغیر نهفته (پرخاشگری) به غیر از متغیر مشاهده شده رابطهای متوسط به بالا بود (70/0 و یا بالاتر). همچنین برای مولفههای ابعاد والدینی غیرحمایتی، بار عاملی متغیر مشاهده شده سهلگیرانه بالا است، در حالی بار عاملی مولفهی طرد و خصمانه، متوسط به پایین بود.پس از گامهای طرحریزی شده توسط بارون و کنی برای آزمون میانجیگری، ابتدا فرض شد که ابعاد والدینی غیرحمایتی (متغیر پیشبین) با پرخاشگری (متغیر ملاک) در مدل 1 رابطه دارد. ضرایب غیر استاندارد (73/0) مربوط به مدل 1 از لحاظ آماری معنیدار است (001/0>P). در مرحلهی بعد رابطهی ابعاد والدینی غیرحمایتی با خودتنظیمی ایجاد شد. ضرایب غیر استاندارد (75/0-) مربوط به مدل 2 به لحاظ آماری معنیدار است (001/0>P)، در نتیجه شرط دوم میانجیگری برآورد گردید. برای آزمون سومین گام مورد نیاز برای میانجیگری، خودتنظیمی به سوی پرخاشگری برگشت داده شد، ضمن این که متغیر ابعاد والدینی غیرحمایتی کنترل شد. به طور مشابه ضرایب غیر استاندارد (62/0-) مربوط به مدل 3 از لحاظ آماری معنیدار است (001/0>P)، به این طریق شرط مورد نیاز برای میانجیگری در گام سوم برآورده گردید. معادلهی رگرسیون در گام چهارم نیز برآوردی از مدل 4 (47/0)، رابطهی بین ابعاد غیرحمایتی والدینی و پرخاشگری ضمن کنترل خودتنظیمی را فراهم نمود. ضریب غیر استاندارد برای مدل 4 به صفر کاهش پیدا نکرد، طوری که برای میانجیگری کامل لازم است. از این رو، میانجیگری کامل حاصل نشد. اما وقتی که مسیر ابعاد والدینی غیرحمایتی بر روی پرخاشگری در حضور خودتنظیمی به مقدار معنیداری کاهش یافته است، دلالت بر میانجیگری جزیی (نه کامل) دارد (31). به سخن دیگر، خودتنظیمی رابطهی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری نوجوانان را در نمونهی حاضر دانشآموزان دبیرستانی به صورت جزیی میانجیگری میکند.
جدول3- بارهای عاملی برای ابعاد والدینی غیرحمایتی، پرخاشگری و خودتنظیمی در مدل نهایی میانجیگری
نسبت بحرانی |
خطای معیار |
ضرایب استاندارد |
ضرایب غیر استاندارد |
متغیرها |
|
|
|
|
ابعاد والدینی غیرحمایتی |
|
|
86/0 |
1 |
ابعاد والدینی غیرحمایتی با سهلگیرانه |
02/6* |
005/0 |
57/0 |
03/0 |
ابعاد والدینی غیرحمایتی با طرد و خصمانه |
|
|
|
|
پرخاشگری |
63/7* |
17/0 |
78/0 |
31/1 |
پرخاشگری با خشم |
93/5* |
14/0 |
53/0 |
81/0 |
پرخاشگری با پرخاشگری فیزیکی و کلامی |
31/7* |
14/0 |
72/0 |
04/1 |
پرخاشگری با رنجش |
61/3* |
23/0 |
37/0 |
83/0 |
پرخاشگری با رابطهای |
|
|
63/0 |
1 |
پرخاشگری با بدگمانی |
|
|
|
|
خودتنظیمی |
82/7* |
16/0 |
82/0 |
24/1 |
بستهی سئوال 1 |
|
|
72/0 |
1 |
بستهی سئوال 2 |
12/6* |
14/0 |
54/0 |
879/0 |
بستهی سئوال 3 |
جدول 4- ضرایب مسیر ابعاد والدینی غیرحمایتی، پرخاشگری و خودتنظیمی برای هر مدل میانجیگری
مدلها |
غیراستاندارد |
استاندارد f |
خطای معیار R |
1- ابعاد والدینی غیرحمایتی با پرخاشگری |
*73/0 |
*68/0 |
15/0 |
2- ابعاد والدینی با خودتنظیمی |
*75/0- |
*67/0- |
16/0 |
3- خودتنظیمی با پرخاشگری |
*62/0- |
*67/0- |
11/0 |
4- اثرات ابعاد والدینی غیرحمایتی بر پرخاشگری با کنترل خودتنظیمی |
*47/0 |
*45/0 |
14/0 |
بحث و نتیجهگیری
مطالعهی حاضر اثر میانجیگری خودتنظیمی را در رابطهی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری در بین دانشآموزان دبیرستانی آذربایجان غربی بررسی نمود. به ویژه فرض بر این
شد که نمرات سنجهی خودتنظیمی رابطهی بین نمرات ابعاد والدینی غیرحمایتی و نمرات پرخاشگری را میانجیگری نماید. برای آزمون این فرضیه از روش معادلهیابی ساختاری
به منظور محاسبهی شاخصهای برازش برای مدل فرضی و برآورد روابط علی بین متغیرها استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که مدل فرضی بر اساس شاخصهای محاسبه شده، دادههای نمونهی حاضر را به خوبی برازش داد. با توجه به فرضیهی پژوهش حاضر، یافتهها نشان میدهد نمرات سنجهی خودتنظیمی تا اندازهای توانسته است رابطهی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری را میانجیگری نماید.
نتایج حاصل از برازش مدل 1 و 2 نشانگر این است که رابطهی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی (سهلگیرانه و طرد-خصمانه) و پرخاشگری، مثبت اما رابطهی آن با خودتنظیمی، منفی میباشد که با مطالعات پیشین همخوانی دارد. برای مثال، تحقیقات نشان دادهاند بین شیوهی فرزندپروری مستبدانه و پرخاشگری فیزیکی کودکان نسبت به همسالان ارتباط معنیداری وجود دارد. همین طور، کودکانی که نسبت به همسالان خود پرخاشگری رابطهای نشان میدهند، خودشان در گذشته آماج پرخاشگری رابطهای والدین بودهاند (32). مطالعهی دیگری که توسط کازاس[34] و همکاران او انجام گرفت نشان داد که ابعاد والدینی سهلگیرانهی مادران و مستبدانهی پدران با پرخاشگری رابطهای پسران، رابطهی مثبتی دارد. این یافته بیانگر آن است که کودکان ممکن است رفتارهای پرخاشگرانه را از والدین بیاموزند و این رفتارها را در ارتباط با همسالان خود به کار گیرند (33).
چرخهی سرکوبگرایانهی پاترسون[35]، مدلی را برای تاثیر فرزندپروری بر پرخاشگری نشان میدهد. طبق این مدل، وقتی والدین با یک دستور مبهم و با یک لحن منفی مانع فعالیت کودک شده، او را تهدید نموده، عیبجویی کرده و به تنبیه متوسل میشدند، کودک آه و ناله سر میداد، هوار میکشید و امتناع میکرد تا این که پدر و مادر دریابند که رفتار کودک خیلی شدید است و در نهایت تسلیم او میشدند. این مسئله سبب میشود که هر دو در دام تقویت گرفتار شوند. کودک و والدین هر دو تقویت منفی دریافت میکنند. وقتی این چرخه بارها تکرار میشود، در سایر اعضای خانواده، اضطراب و تحریکپذیری ایجاد شده و طولی نمیکشد که آنها نیز به تعاملهای خصمانه روی میآورند. ثمرهی این فرآیندهای خانوادگی، پرخاشگری است و باعث میشود تا کودکان، به دنیا از زاویهای خشن نگاه کنند (34،35).
پاترسون معتقد است سه عامل فقدان قواعد[36]، نقص در بازبینی و نظارت[37]، پاداش و تنبیه بیثبات[38] که پدر و مادر در چرخهی سرکوب گرایانه در پیش میگیرند، منجر به انضباط خشن
میشود. خلق کودک ممکن است مانع توانایی یادگیری و پذیرفتن قواعد باشد. در حمایت از نظریهی سرکوبگرایانه میتوان گفت که مادران پسران پرخاشگر به احتمال زیاد بیشتر از مادران دارای پسران غیرپرخاشگر، رفتارهای آزاردهنده را تقویت مینمایند. سایر محققان نیز چرخهی سرکوبگرایانه بین والدین و کودک را تایید نمودهاند (35). افزون بر این، در تایید مدل دوم، مطالعات انجام گرفته حاکی از آن است که حمایت خودمختاری والدین با خودتنظیمی کودکان، یادگیری و سازگاری ارتباط مثبتی دارد (36).
رشد یافتن در محیطی که امکان رفع نیاز به خودمختاری وجود ندارد ممکن است زمینهی شیوهی پرخاشگری فیزیکی را فراهم سازد، زیرا با عاطفهی منفی، خودتنظیمی ضعیف (23) و عوامل مهم روانشناختی پرخاشگری کودکان ارتباط دارد. همچنین رفتارهای خودتنظیمی پایین با بیماریهای جسمی (فشارخون بالا، دیابت، چاقی، مصرف مواد الکلی و ...) و تکانشگری ارتباط دارد. در واقع بسیاری از تحقیقاتی که در زمینهی ارتباط فرآیندهای خودتنظیمی با رفتارهای ناسازگارانه انجام شده است به عدم کنترل رفتاری[39] تاکید داشتند.
اشخاص خودمختار برای این که بتوانند به صورت موفقیتآمیز به اهدافشان دست یابند از خودتنظیمی و پسخوراند در مورد وضعیتشان در طرحریزی، هدایت و حفظ تغییرات بهینه در رفتار استفاده میکنند. بر عکس، افراد دارای خودتنظیمی پایین در هنگام مواجه با موانع، اغلب تکانشگری، بیشفعالی و پرخاشگری از خود نشان میدهند. همین طور، عدم خودکنترلی مثبت نیز با بسیاری از مسایل جدی مانند رفتار ضداجتماعی، آسیبشناسی روانی و الکلیسم بزرگسالی ارتباط دارد (35). مدل 3 فرضی تحقیق نشان داد که رابطهی بین خودتنظیمی و پرخاشگری نوجوان منفی است. یافتهی حاضر با نتایج بسیاری از تحقیقات همسو میباشد.
یکی از مهمترین تواناییهای کودکان و نوجوانان، خودتنظیمی است که نقش مهمی در تنظیم هیجان به عهده دارد. سینگر و بشرس[40] معتقدند که خودتنظیمی یک فراسازه است که به طور انعطافپذیرانه موفقیت عملکرد شخص را راهنمایی، بازبینی و هدایت میکند. طبق نظریهی بندورا، خودتنظیمی نتیجهی فرآیند شخص، محیط و رفتار است و فرآیندهای خودتنظیمی تاثیر افکار خصمانهی فعال شده بر پرخاشگری را کاهش
میدهند (37،38). همچنین نتایج تحقیقات حکایت از آن دارد که برخلاف سطوح بالای خودتنظیمی، سطوح پایین خودتنظیمی نوع با سطوح بالای مشکلات رفتاری درونی و بیرونی کودکان و نوجوانان (41-39)، سوءمصرف مواد (39،42) و خصومت، خشم و پرخاشگری (40) ارتباط دارد.
اگر چه پژوهش حاضر شواهدی فراهم نمود که خودتنظیمی رابطهی بین ابعاد والدینی غیرحمایتی و پرخاشگری را
میانجیگری مینماید ولی محدودیتهای چندی نیز وجود دارد. یکی از این محدودیتها، استفاده از طرح همبستگی
میباشد که به دادههای جمعآوری شده در مقطعی از زمانی بستگی دارد.
بنا براین برای ارزیابی ارتباط بین خودتنظیمی و پرخاشگری در سنین مختلف، پیشنهاد میشود از تحقیقات طولی استفاده شود. دومین محدودیت، ویژگی خودگزارشدهی ابزارهای تحقیق بود که نتایج ادراک شرکتکنندگان را از سازههای مورد اندازهگیری نشان میداد. سازههای مورد اندازهگیری ممکن است تحت تاثیر ارزشهای فرهنگی فردی و خانوادگی متفاوت قرار گیرند که تحقیقات بعدی باید این سازهها را در زمینههای فرهنگی متفاوتی مورد مطالعه قرار دهند.
محدودیت بعدی به تعمیمپذیری یافتهها مربوط میشود. نمونهی حاضر را دانشآموزان اول و دوم دبیرستان شهرستان ارومیه تشکیل میدادند، در نتیجه نتایج به دست آمده نمیتواند به سایر جمعیتهای قومی و فرهنگی تعمیم یابد. پیشنهاد میشود محققان این روابط را در جمعیتهای دیگر مورد بررسی
قرار دهند.
[1]Little
[2]Threatened Egotism
[3]Sexual Possessiveness
[4]Character Disorders
[5]Baumrind
[6]Steinberg
[7]Psychological Control
[8]Coercive control
[9]Low Synchrony
[10]Nelson and Crick
[11]Yang
[12]Emotional Self Regulation
[13]Tabachnick and Fidell
[14]Buss and Perry
[15]Children’s Social Behavior Scale-Self Report
[16]Crick and Grotpeter
[17]Inclusion
[18]Rejection
[19]Chaos
[20]Coercion
[21]Parents as Social Context Questionnaire- Adolescent Report
[22]Skinner, Johnson and Snyder
[23]The Adolescent Self Regulatory Inventory
[24]Moilanen
[25]Item Parcels
[26]Russell, Kahn, Spoth and Altmeier
[27]Absolute
[28]Parsimony Correction Indices
[29]Root Mean Square Error of Approximation (RMSEA)
[30]Bentler-Bonett Index (NFI)
[31]Comparative Fit Index (CFI)
[32]Tucker- Lewis Index (TLI)
[33]Baron, Kenny
[34]Casas
[35]Patterson´s Coercion Cycle
[36]Lake of Rules
[37]Failure to Monitor
[38]Inconsistent Reward and Punishment
[39]Behavioral Under Control
[40]Singer and Bashlrs