Document Type : Research Paper
Abstract
Keywords
مقدمه
مطالعهی شخصیت[1] به منظور پیشبینی رفتار یا شخصیت فرد در روانشناسی، جایگاه ویژهای دارد. تاریخ بشر شاهد تلاشهای زیادی در جهت طبقهبندی افراد بوده و هست. انسانها از دورترین ایام در پی شناخت خصوصیات رفتاری، اخلاقی و مذهبی افراد دیگر بودهاند و میکوشیدهاند در این باره اظهار نظر نمایند و جنبههایی از این امر را مشخص سازند. در یک صد سال اخیر، روانشناسان در این زمینه تلاش زیادی انجام دادهاند و بر این اساس برای ارزیابی شخصیت، روشهای مختلفی به وجود آمده است. یکی از جنبههای شخصیت انسان نوع اسنادهایی است که در هنگام مواجه شدن با رویدادها به کار میبرد. نظریهی اسناد که در روانشناسی اجتماعی[2] مطرح است بر این فرض استوار است که انسانها، موفقیتها و شکستهای زندگی خویش را یا به عوامل قابل کنترل نسبت میدهند و یا به عوامل غیر قابل کنترل. دستهی اول کسانی هستند که دارای منبع کنترل درونی[3] هستند و دستهی دوم کسانی هستند که دارای منبع کنترل بیرونی[4] میباشند. بنابراین میتوان شخصیت افراد را از این حیطه ارزیابی نمود (1). افرادی که دارای منبع کنترل درونی هستند، کنترل جدی بر زندگی دارند و طبق آن نیز رفتار میکنند. پژوهشها نشان دادهاند که درونیها در تکالیف آزمایشگاهی در سطح بالاتری عمل میکنند و ارزش بیشتری برای مهارتها و پیشرفتهای خود قایلاند و نسبت به نشانههای محیطی که برای هدایت رفتار خود به کار میبرند هوشیارتر هستند. آنها اضطراب[5] کمتر و اعتماد به نفس[6] بیشتری را گزارش میدهند، آمادگی بیشتری برای پذیرفتن مسئولیت اعمالشان دارند و از سلامتی روانی و جسمانی بیشتری برخور دارند (2) و افرادی که موضع کنترل بیرونی دارند این طور تصور میکنند که تقویتها توسط عوامل بیرونی کنترل میشوند و دریافت تقویت[7] آنها، وابسته به مردم دیگر، تقدیر و یا شانس است. ماهیت موضع کنترل بیرونی هر چه باشد افراد دارای موضع کنترل بیرونی معتقدند که آنها در برابر این نیروهای بیرونی ناتواناند. در نتیجه در کوشش برای بهبود موقعیت خود فایدهای نمیبینند، آنان به موضع کنترل زندگی خود در زمان حال یا آینده، باور چندانی ندارند. میتوان این طور نتیجهگیری کرد که افراد درونی در تکالیف خود عملکرد بهتری دارند و کمتر تحت نفوذ دیگران قرار میگیرند، برای مهارتها و پیشرفتهای شخصی خود ارزش والاتری قایلاند و نسبت به قرینههای محیطی که میتوانند برای هدایت رفتار خود از آنها استفاده کنند، هوشیارانهترعمل میکنند. به علاوه آنها بیشتر از افراد دارای موضع کنترل بیرونی برای قبول مسئولیت اعمال خود آمادگی دارند. تحقیقات حاکی از آن است که افراد دارای مکان کنترل درونی از بهداشت روانی بهتری برخوردارند (2،3).
در زمینهی خودپنداره[8] میتوان این طور بیان کرد که اساسیترین کلید برای شخصیت و رفتار انسان، تصویری است که فرد در ذهن خود از خویشتن دارد، حتی کارهای بزرگی که انجام میدهیم بستگی به تصویری دارد که از خود داریم، هر چه تصویر بهتری از خود داشته باشیم، موفقتر، موثرتر و خلاقتر خواهیم بود (4). پندار هر فرد از شخصیت خود تا اندازهی زیادی تصور او را درباره محیط خود تعیین میکند و این عمل، نوع رفتارهای او را طرحریزی میکند. اگر تصور از خود، مثبت و نسبتا متعادل باشد شخص دارای سلامت روانی است و اگر برعکس خودپندارهی شخص، منفی و نامتعادل باشد، او از لحاظ روانی ناسالم شناخته میشود (5). البته این شناخت خود را باید در رابطه فرد با جامعهاش به خصوص در دوران پراهمیت کودکی و نوجوانی جستجو کرد (5).
استرس[9] در اصطلاح فارسی به معنی تنش و فشار است و به عنوان یکی از بیماریهای جسمی و روانی در قرن بیستم شناخته شده است. البته تحقیقات نشان دادهاند که اطلاعات فرد درباره عامل تنشزا به انطباق و سازگاری فرد با موقعیت، کمک زیادی به او میکند (3،6). یعنی افرادی که فرصت و وقت کافی دارند تا برای مقابله با عامل تنشزا خود را آماده کنند بهتر از کسانی که به طور ناگهانی با عامل تنشزا مواجه میشوند، سازگاری نشان میدهند. باید دانست که یک حادثه یا رویداد به تنهایی باعث فشار روانی نمیشود بلکه ادراک و شناخت فرد در آن موثر خواهد بود (7). تنش، مسئلهی بزرگی در جامعهی ما محسوب میشود. تقریبا 75 درصد بیماریهای بدنی به تنش وابستهاند (6).
اختلال درخودماندگی[10] یکی از اختلالات فراگیر رشد دوران کودکی است که با رفتارهای کلیشهای، تحریکپذیری، رفتارهای تخریبی و اشکال در ارتباط اجتماعی کودک مشخص میشود و معمولا قبل از 3 سالگی بروز میکند (8). متوسط شیوع این اختلال 5 مورد در هر 10 هزار نفر است و در پسران 4 تا 5 برابر دختران است (9). درخودماندگی، در تمام سطوح فرهنگیاقتصادی مشاهده میشود. کودک درخودمانده غالبا تنها فرزند خانواده است که دارای اختلالات وخیم و زودرس[11] رشدی میباشد. اختلالاتی که به دلیل زودرس بودن میتوانند واکنشهای انحرافآمیزی را در اطرافیان و به خصوص مادر، برانگیزانند (10). طیف اختلالات درخودماندگی تاثیرات شدیدی بر زندگی خانوادگی میگذارند که سطوح بالای اضطراب، تنش، انزوا و بلاتکلیفی در مادران و همشیران کودک مبتلا از جملهی این موارد است (6). به طور کلی به ندرت این کودکان میتوانند به سطحی از استقلال که لازمهی زندگی تحصیلی و سپس حرفهای است، دست یابند در نتیجه تا پایان عمر نیاز به مراقبتهای ویژه و دلسوزانه از جانب خانواده خود به خصوص مادر دارند (6).
تحقیقی تحت عنوان بررسی میزان و منابع تنش تحصیلی در میان دانشآموزان دبیرستانی و منابع مولد تنش در میان دانشآموزان نشان میدهد که میزان تنش دانشآموزان دختر به طور معنیداری (در سطح 001/0) بیشتر از میزان تنش دانشآموزان پسر میباشد و همچنین چهار عامل اصلی در پیشبینی میزان تنش تحصیلی دانشآموزان عبارتند از: اضطراب امتحان[12]، ترس از شکست، نمره[13]، انضباط[14] و دانشآموزانی که والدینشان دارای تحصیلات متوسط هستند بیشتر از سایر دانشآموزان احساس تنش میکنند. دانشآموزان دختر در اغلب منابع و عوامل تنش تحصیلی میانگینهای بالاتری احراز کردهاند (11).
به عقیدهی راتر[15]، بیشتر دانشجویان دانشگاهها گرایش درونی دارند (1). در مقیاس کنترل درونی-بیرونی[16] (I-E) تفاوتهای نژادی و اجتماعیاقتصادی مهمی در عملکرد مشاهده شده است. در مجموع، طبقات پایینتر اجتماعی و اقلیتها، به جز آمریکاییهای آسیایی تبار، دارای موضع کنترل بیرونی بوده و معتقدند که کنترل کمی بر وقایع زندگی دارند. در مطالعهای تایید شده که کودکان سیاهپوست طبقهی پایین اجتماع به کودکان سفید طبقهی پایین و متوسط و یا کودکان سیاهپوست طبقهی متوسط، گرایش بیرونی دارند (1). مردمی که از نظر موضع کنترل درونی بالا میباشند احتمال کمتری دارد که مشکلات هیجانی داشته باشند و یا به الکل اعتیاد پیدا کنند. آنها اضطراب، نشانههای مرضی روانپزشکی و افسردگی[17] کمتری را تجربه میکنند و در کنار آمدن با ناراحتیهای روانی، تواناییهای بهتری دارند (12). تحقیقی در مورد پیشینهی اجتماعی و خانوادگی در مورد موضع کنترل درونی و بیرونی نشان میدهد که کسانی که موضع کنترل درونی دارند، دارای والدینی صمیمی هستند (2). در پژوهشی که بر روی موشها انجام گرفت مشخص شد که نوعی فشار روانی بر آنها وارد میشود و موشهای ناتوانی که نمیتوانند ضربههای برقی را بگیرند در مقابل موشهایی که ضربههای برقی را قبل از این که به آنها اصابت کند میگرفتند، دچار زخمهای گوارشی شدند (3). در پژوهشی بر روی مسئولان کنترل پرواز هواپیماها که در شرایط فشار روانی شدیدی کار میکردند و باید در هر لحظه تصمیماتی میگرفتند که جان صدها انسان در گرو آن بود، بیشتر از صاحبان سایر شغلها به زخمهای گوارشی دچار میشدند و نسبت به یک انسان میانسال بیشتر در معرض بیماریهای قلبی و فشار خون قرار میگرفتند (3).
در یک مطالعه در مقایسهی بین میزان تنش در مادران کودکان درخودمانده و مادران کودکان مبتلا به سندرم داون، میزان تنش در مادران کودکان درخودمانده بالاتر بود (13).
تعیین وضعیت منبع کنترل و خودپنداره و تنش ادراک شدهی والدین کودکان درخودمانده، توجه والدین این کودکان به اهمیت کنترل وضعیت تنش، اهمیت موضوع افزایش خودپندارهی مثبت، اهمیت موضع منبع کنترل وافزایش وضعیت بهداشت روانی از جمله هدفهای این پژوهش میباشند.
فراهم شدن اطلاعات علمی در رابطه با نحوهی برخورد با کودکان درخودمانده و چگونگی اعمال حمایت میتواند سبب شود تا با بینش و آگاهی کافی و اتخاذ روشهای صحیحتر، با آنها به طرز معقولانهتری رفتار شود. به این ترتیب میزان آسیبپذیری ایشان در مقابله با مسایل و مشکلات کاهش مییابد و این خودآگاهی، در جهت به حداقل رساندن مشکلات و اختلالات رفتاری والدین کودکان درخودمانده میباشد. ماهیت خودپنداره و تصویری که افراد نسبت به خودشان دارند بر زندگی افراد و چگونگی برخورد با دیگران تاثیر دارد. همچنین منبع کنترل افراد به خصوص در والدین کودکان دچار اختلالات رشدی نقش مهمی در چگونگی کنترل و ادارهی زندگی دارد. تنش به طور مستقیم و غیر مستقیم بر بدن انسان اثر گذاشته و موجب بیماری میگردد. آمارها نشان میدهند که تنش، مهمترین عامل در ابتلا به بیماریها و عوارضی است که بیشترین درصد تلفات مرگ و میر را در انسان تشکیل میدهد. با توجه به سه مورد ذکر شده (منبع کنترل، خودپنداره و تنش) در والدین کودکان درخودمانده و به خصوص مادرانشان، انجام تحقیقی در این راستا و به منظور پی بردن به مشکلات روانشناختی آنها ضروری به نظر میرسد. از این رو سازههای منبع کنترل، خودپنداره و تنش ادراک شده گزینههای خوبی هستند تا دربارهی عوامل روانشناختی مشکلات این خانوادهها دانش بیشتری کسب شود.
با توجه به پیشینهی پژوهشهای موجود، منبع کنترل و خودپنداره در مقدار و چگونگی ادراک تنش و نحوهی برخورد و تحمل تنش نقش موثری دارد. پژوهش حاضر نیز به دنبال بررسی رابطهی معنیدار بین منبع کنترل و خودپنداره با تنش ادراک شده در مادران کودکان درخودمانده میباشد (4-1،6،9).
روشکار
پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی[18] میباشد.
جامعهی آماری پژوهش شامل 52 نفر از مادران کودکان درخودمانده بود که در مراکز اختلال درخودماندگی نور هدایت، آوا و تبسم شهرستان مشهد در سال تحصیلی 90-1389 مشغول تحصیل بودند. به منظور رعایت اخلاق پژوهش، شرکتکنندگان در این طرح پژوهشی، در جلسهی توجیهی شرکت و پس از اطمینان از حضور داوطلبانه، پرسشنامههای پژوهش در اختیارشان قرار داده شد.
در نهایت، 42 نفر از مادران که علاقهمند به شرکت بودند وارد مطالعه شدند که این حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان صحیح میباشد. سن اکثر شرکتکنندگان در دامنهی 26 تا 36 سال قرار داشته و اغلب مادران، خانهدار و تکفرزند بودند.
ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل سه پرسشنامه میباشد:
الف- مقیاس کنترل درونی-بیرونی (I-E): این مقیاس راتر به عنوان یک مقیاس خودسنجی 29 سئوالی بوده و دارای 6 سئوال به صورت خنثی میباشد. بنا بر این نمرات در طیفی از صفر تا 23 قرار میگیرند. کل نمرهی فرد، نشاندهندهی درجه و میزان کنترل درونی-بیرونی فرد است و هر چه نمره به 23 نزدیکتر باشد نمایشگر بیرونیتر بودن کنترل و بالعکس هر چه نمره کمتر از 23 باشد نمایشگر درونیتر بودن کنترل میباشد. حد متوسط ضرایب اعتبار این مقیاس که با روشهای دونیمهسازی یا تصنیف و کودر- ریچارسون محاسبه شده است در حدود 70 درصد است. ضریب اعتبار این مقیاس با روش بازآزمایی در فواصل یک یا دو ماه نیز در همان سطح بوده است. در تحقیق صورت گرفته، ضرایب پایایی این آزمون با استفاده از روش دونیمهسازی محاسبه گردیده است. برای این منظور این آزمون روی یک گروه 47 نفره شامل 25 پسر و 22 دختر دانشجوی سال دوم رشتهی کتابداری اجرا گردید. ضریب پایایی این آزمون برای گروه پسران 59 درصد و برای گروه دختران 61 درصد و برای کل دختران و پسران 59 درصد به دست آمد (به نقل از 14).
ب- مقیاس تنش ادراک شده (PSS)[19]: این مقیاس زمانی به کار میآید که بخواهیم بدانیم موقعیتهای زندگی یک فرد تا چه اندازه از نظر خودش تنشزا میباشد. این سئوالات طرح شدهاند تا پاسخدهندگان نظر خود را در مورد غیر قابل کنترل بودن، پیشبینیناپذیری و مشقتبار بودن زندگی خویش بیان کنند. به دفعات مشخص شده است که این سه مورد، عناصر اصلی تجربهی تنش را تشکیل میدهند. این مقیاس شامل 14 سئوال است. سؤالهای PSS دربارهی احساسات و افکاری طرح شدهاند که یک فرد در طول ماه گذشته داشته است. سئوالات 4، 5، 6، 7، 9، 10، 13 برعکس نمرهگذاری میشوند و مجموع آنها با جمع نمرات سایر سئوالات مقیاس به حساب میآید. بنا بر این حداقل نمرهی تنش ادراک شده، برابر 14 و حداکثر آن 70 میباشد. اعتبار مقیاس PSS در تحقیق انجام شده در خصوص میزان تنش ادراک شده با استفاده از آلفای کرونباخ به عنوان شاخصی از همسانی درونی PSS برابر 81/0=α به دست آمد (6).
از نظر روایی مقیاسPSS، همبستگیهای به دست آمده بین نمرهی کل مقیاس و هر یک از سئوالات، بین 75-60 میباشد که در حد قابل قبولی است (6).
ج- مقیاس سنجش خپ9-99ودپندارهی بک[20]: این آزمون دارای 25 سئوال است و هر سئوال 5 گزینه دارد که فرد باید خصایص خودش را با دیگران درجهبندی کند. محورهای آزمون عبارتند از: توانایی ذهنی، درجهی جذابیت فیزیکی، مسایل اخلاقی، کفایت کاری و روابط اجتماعی است. سئوالات این آزمون در واقع یک صفت یا خصوصیتی را مطرح میکند که آزمودنی باید در این صفت خودش را با دیگران مقایسه کند. شیوهی نمرهگذاری گزینهها در آزمونهای شمارهی 1، 4، 5، 9، 10، 12، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 22، 24 و 25 به همان ترتیب گزینهها یعنی 5 تا 1 نمره دارد ولی برای سایر شمارههای آزمون، ترتیب گزینهها معکوس میشود در نتیجه به گزینهها نمرههای از 1 تا 5 داده میشود کل نمرات از 25 تا 125 متغیر است. مدت زمان پاسخگویی آزمون تقریبا ده دقیقه و نمرات بالا نشاندهندهی خودپندارهی مثبت میباشد (15).
اعتبار مقیاس سنجش خودپندارهی بک درتحقیقی تحت عنوان شناسایی و مقایسهی ابعاد خودپنداره در افراد مضطرب بر مبنای ضریب آلفای کرونباخ 85/0 گزارش گردید که همبستگی درونی نسبتا خوبی را نشان میدهد. روایی آزمون نیز از طریق انجام آزمون تی بین میانگین نمرات افراد عادی و افسرده در هر سئوال تجزیه و تحلیل شده که در تمام موارد، تفاوت معنیداری به دست آمد (15).
پرسشنامههای ارایه شده به شرکتکنندگان به صورت فردی اجرا گردید، قبل از اجرا به شرکتکننده اطمینان داده شد که پژوهش حاضر کاملا علمی بوده و استفادهی شخصی از آن نخواهد شد، در ضمن به موقعیت فرزندشان در مدرسه صدمهای نخواهد رسید. بعد از ارایهی این مطالب از شرکتکنندگان درخواست شد تا با کمال صداقت به پرسشنامهها پاسخ دهند. دادههای حاصل از پرسشنامهها با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل شدند. در ابتدا متغیرهای منبع کنترل و خودپنداره تحلیل شدند و در گام بعدی متغیر خودپنداره که دارای سهم بیشتری در ادراک تنش بود مشخص گردید و با استفاده از نرمافزارSPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج
بیشترین دامنهی سنی شرکتکنندگان در این پژوهش26 تا 36 سال و بیشترین فراوانی در سطح تحصیلات مربوط به مدرک دیپلم میباشد. اکثر شرکتکنندگان دارای خودپندارهی مثبت میباشند زیرا نقطهی برش در این مقیاس 14/71 میباشد و اکثر افراد نمرات بالاتر از میانگین یا نقطهی برش را کسب کردهاند.
نقطهی برش در مقیاس تنش ادراک شده 57/53 میباشد و اکثر افراد این پژوهش، تنش را ادراک میکنند زیرا نمرات بالاتر از میانگین را کسب کردهاند (جدول 1).
جدول1- میانگین و انحراف معیار نمرات مادران کودکان درخودمانده در متغیرهای منبع کنترل، خودپنداره و تنش ادراک شده
نمره |
فراوانی |
حداقل نمره |
حداکثر نمره |
میانگین |
انحراف معیار |
واریانس |
منبع کنترل |
42 |
4 |
17 |
29/11 |
769/3 |
209/14 |
خودپنداره |
42 |
42 |
91 |
14/71 |
227/12 |
491/149 |
تنش ادراک شده |
42 |
32 |
92 |
57/53 |
447/18 |
300/340 |
در این پژوهش تعداد افراد دارای منبع کنترل درونی بیشتر میباشند، همچنین تنشهای ادراک شده توسط افراد دارای منبع کنترل درونی بیشتر بوده است (جدول 2).
تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که به طور کلی بین نمرهی منبع کنترل و نمرهی خودپنداره با تنش ادراک شده، رابطهی مستقیم و معنیداری وجود دارد (05/0P<) (جدول 3).
جدول2- مقایسهی میانگین و انحراف معیار نمرههای مادران کودکان درخودمانده در متغیرهای منبع کنترل درونی و بیرونی
نمره |
حداقل نمرهی درونیها |
حداکثر نمرهی درونیها |
میانگین نمرهی درونیها |
انحراف معیار نمرهی درونیها |
حداقل نمرهی بیرونیها |
حداکثر نمرهی بیرونیها |
میانگین نمرهی بیرونیها |
انحراف معیار نمرهی بیرونیها |
منبع کنترل درونی |
4 |
16 |
80/8 |
327/2 |
8 |
17 |
94/14 |
106/2 |
خودپنداره |
42 |
87 |
28/67 |
919/9 |
45 |
91 |
82/76 |
338/13 |
تنش ادراک شده |
35 |
92 |
80/58 |
050/19 |
32 |
91 |
88/45 |
903/14 |
|
به طور کلی بین تمامی متغیرها در سطح 05/0P< رابطهی مستقیم و معنیداری وجود دارد، به جز نمرهی همبستگی بین منبع کنترل بیرونی با تنش ادراک شده که معنیدار نیست (جدول 4).
بحث
این پژوهش به دنبال بررسی رابطهی منبع کنترل و خودپنداره با تنش ادراک شده بر مادران کودکان درخودمانده بود. یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که بین منبع کنترل درونی با تنش ادراک شدهی این مادران، رابطهی معنیدار و مستقیم وجود دارد. یافتههای پژوهش حاضر با نتایج پژوهشهای قبلی در این زمینه و نظریههای موجود، همخوانی دارد (1،3،12).
تفاوت میان منبع کنترل زنان و مردان به این صورت است که مردان دارای موضع کنترل بیرونیتری از زنان میباشند و زنان بیش از مردان موضع کنترل درونی دارند و علت این امر به خاطر تعامل اجتماعی کمتر زنان نسبت به مردان است. زیرا در جامعهی ما زنان نسبت به مردان در تعامل اجتماعی دارای محدودیتهایی هستند که مردان این محدودیتها را ندارند (6).
جدول 3- ضرایب همبستگی نمرات منبع کنترل، خودپنداره و تنش ادراک شده در مادران کودکان درخودمانده
متغیر |
نمرهی منبع کنترل |
نمرهی خودپنداره |
نمرهی تنش ادراک شده |
نمرهی منبع کنترل |
1 |
593/0 |
427/0- |
سطح معنیداری |
|
01/0 |
05/0 |
فراوانی نمونه |
42 |
42 |
42 |
نمرهی خودپنداره |
593/0 |
1 |
796/0- |
سطح معنیداری |
01/0 |
|
01/0 |
فراوانی نمونه |
42 |
42 |
42 |
نمرهی تنش ادراک شده |
427/0- |
796/0- |
1 |
سطح معنیداری |
05/0 |
01/0 |
|
فراوانی نمونه |
42 |
42 |
42 |
نتایج این تحقیقات با تحقیق حاضر همخوانی دارد زیرا در تحقیق حاضر که زنان به عنوان آزمودنی انتخاب شده بودند، بیشتر دارای مکان کنترل درونیاند و اغلب آنها خانهدار میباشند، در نتیجه دارای تعامل اجتماعی کمتری هستند. افرادی که از نظر موضع درونی کنترل، بالا میباشند احتمال کمتری دارد که مشکلات هیجانی داشته باشند. آنها اضطراب، نشانهی اختلال روانپزشکی و افسردگی کمتری را تجربه کرده و در کنار آمدن با ناراحتیهای روانی تواناییهای بهتری دارند (12).
جدول 4- مقایسهی ضرایب همبستگی نمرات منبع کنترل، خودپنداره و تنش ادراک شده در مادران کودکان درخودمانده
متغیر |
افراد دارای منبع کنترل درونی |
افراد دارای منبع کنترل بیرونی |
|||||
منبع کنترل |
خودپنداره |
تنش ادراک شده |
منبع کنترل |
خودپنداره |
تنش ادراک شده |
||
نمرهی منبع کنترل |
همبستگی پیرسون |
1 |
557/0 |
391/0- |
1 |
487/0 |
275/0- |
سطح معنیداری |
|
004/0 |
009/0 |
|
047/0 |
051/0 |
|
تعداد نمونه |
25 |
25 |
25 |
17 |
17 |
17 |
|
نمرهی خودپنداره |
همبستگی پیرسون |
557/0 |
1 |
728/0- |
487/0 |
1 |
883/0- |
سطح معنیداری |
004/0 |
|
01/0 |
047/0 |
|
01/0 |
|
تعداد نمونه |
25 |
25 |
25 |
17 |
17 |
17 |
|
نمرهی تنش ادراک شده |
همبستگی پیرسون |
391/0- |
728/0- |
1 |
475/0- |
883/0- |
1 |
سطح معنیداری |
009/0 |
01/0 |
|
051/0 |
01/0 |
|
|
تعداد نمونه |
25 |
25 |
25 |
17 |
17 |
17 |
|
|
بنابراین چنان چه منابع تنشزا قابلکنترل باشند، به نظر میرسد که افراد درونی در مقایسه با افراد بیرونی، در تعدیل اثرات منابع تنشزا از وضعیت بهتری برخوردارند و تهدیدهای قریبالوقوع و تنشها را زودتر از بیرونیها ادراک نموده و برای تغییر شرایط تهدیدکننده به طور فعالتری کوشش مینمایند و این موضوع نیز با توجه به تحقیقات ارایه شده منطقی به نظر میرسد (12).
همچنین این پژوهش به دنبال بررسی رابطهی بین منبع کنترل بیرونی با تنش ادراکشدهی مادران کودکان درخودمانده بود و یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بین منبع کنترل بیرونی با تنش ادراکشدهی این مادران، رابطهی معنیدار وجود ندارد. افراد دارای منبع کنترل بیرونی معتقدند رفتارها و تواناییهایشان تاثیری در تقویتهایی که دریافت میکنند، ندارند و اغلب ایشان ارزش کمی برای هر گونه تلاش در جهت بهبود شرایط خود قایل هستند (2). افراد دارای مکان کنترل بیرونی، فکر میکنند که دریافت تقویت آنها، وابسته به مردم دیگر، تقدیر و یا شانس بوده و معتقدند که آنها در برابر این نیروهای بیرونی ناتواناند (1). بنابراین چنین افرادی آمادگی بیشتری دارند تا خودشان را با شرایط غیر قابل کنترل وفق دهند. در نتیجه کمتر تنشها را ادراک مینمایند زیرا بیشتر اتفاقات را به محیط نسبت میدهند. این موضوع با توجه به تحقیقات ارایه شده نیز منطقی به نظر میرسد (1).
همچنین این پژوهش به دنبال بررسی رابطهی بین خودپنداره و تنش ادراک شدهی مادران کودکان درخودمانده بود و یافتهها حاکی از آن است که بین خودپنداره و تنش ادراک شدهی این مادران، رابطهی مثبت و معنیدار وجود دارد. به نظر میرسد رابطهای بین مفهوم خود و پیشرفت تحصیلی وجود داشته باشد زیرا کودکانی که نسبت به خود، تصور مثبتی دارند معمولا مطالب را راحتتر فرا میگیرند و فعالیتهای دشوار و ناخوشآیند و موقعیتهای ناآشنا تهدیدی برای آنان محسوب نمیشود. از سوی دیگر کودکانی که خود را دست کم میگیرند و تصور ضعیفی از خود دارند به دلیل ترس از یک ناکامی دیگر از انجام تکالیف میگریزند زیرا آنها متقاعد شدهاند که نمیتوانند تکالیف خود را انجام دهند (16). بنا بر این هر چه افراد، خودپندارهی بهتری از خود داشته باشند کمتر دچار تنش شده و احساس بهتری خواهند داشت. با توجه به نتایج تحقیقات پیشین، وجود منبع کنترل درونی سبب درک بیشتر تنشها و تلاش بیشتر در جهت بهبود شرایط است که این مورد در افراد دارای منبع کنترل بیرونی صدق نمیکند (3-1،16،12).
در مطالعهای در خصوص مقایسهی بین میزان تنش در مادران کودکان درخودمانده و مادران کودکان مبتلا به سندرم داون، میزان تنش مادران کودکان درخودمانده بیشتر بود (13). مادران کودکان درخودمانده با چالشهای فراوانی روبهرو هستند و نسبت به مادران سایر کودکان با نیازهای ویژه، تنش بالاتری را تجربه میکنند (9).
در واقع، تنشزاترین عاملی که مادران کودکان درخودمانده، تجربه میکنند پذیرش کم جامعه نسبت به رفتارهای درخودماندگی و شکست در گرفتن حمایتهای اجتماعی است (17). بر اساس برخی پژوهشها تنش از جمله مسایلی است که گریبانگیر مادران کودکان درخودمانده است و شواهد قابل توجهی وجود دارد که سطح بالای تنش با تکلیف مراقبت از کودکان درخودمانده همراه است (18).
از جمله محدودیتهای این پژوهش عدم امکان کنترل شرکتکنندگان از نظر سطح اقتصادی، فرهنگی، سن و تحصیلات به دلیل کمبود تعداد کودکان درخودمانده بود و همچنین به دلیل عدم همکاری پدران ، پژوهش حاضر را با همکاری مادران این کودکان به انجام رساندیم. لذا پیشنهاد میشود پژوهشهایی وسیعتر در مورد مقایسهی منبع کنترل، خودپنداره و میزان تنش والدین کودکان عادی و درخودمانده در گسترهی جغرافیای متفاوت انجام گیرد تا امکان کنترل شرکتکنندگان به خصوص از لحاظ سن و تحصیلات وجود داشته باشد.
نتیجهگیری
طبق نتایج پژوهش حاضر، خودپنداره نقش بسیار مهمتری از موضع کنترل در ادراک تنشها دارد، زیرا این فکر و اندیشهی ما در مورد خود ماست که به ما میگوید دنیای اطراف خود و محیطمان را چگونه بنگریم و چگونه زندگی کنیم بنابراین افرادی که خودپندارهی مثبت دارند به نحو بهتر و موثرتری با وقایع زندگی کنار میآیند و بهتر میتوانند در برابر مشکلات بایستند و تصمیمات معقول و منطقی در برابر پیشامدهای غیر قابل انتظار بگیرند. در نتیجه زندگی موفقیتآمیزتری را سپری خواهند کرد و دارای سلامت روانی مناسبی خواهند بود و این در مورد مادران کودکان عقبماندهی ذهنی بیشتر صدق میکند زیرا در زندگیشان وقایع غیر قابل پیشبینی و مشکلات بیشتری را تجربه میکنند بنابراین داشتن خودپندارهی مثبت باعث شادی و استحکام بیشتر خانوادهشان خواهد شد.
[1]Personality
[2]Social Psychology
[3]Inner Locus of Control
[4]External Locus of Control
[5]Anxiety
[6]Self Confidence
[7]Reinforcement
[8]Self-Concept
[9]Stress
[10]Autism
[11]Developmental Disorder
[12]Test Anxiety
[13]Mark
[14]Discipline
[15]Rotter
[16]Internal-External
[17]Depression
[18]Correlation
[19]Perceived Stress Scale
[20]Beck Self-Concept Scale