On the relationship between perceived childhood/adolescent attachments and identity status in 15-17 years adolescents

Document Type : Research Paper

Author

Abstract

The aim of this research was to determine the relationship between perceived childhood attachment and adolescent attachment with identity status.
 Materials and Methods: This was a descriptive-analytic, cross sectional study. The sample was consisted of 106 females and 104 males’ high school students (15-17 years) in Torbat-e-Jam city, north east of Iran, which was selected through randomized and multistage sampling in 2008-2009. Attachment to parents measured by Attachment to Each Parents Scale and attachment in adolescents measured by Revised Adult Attachment Scale and identity status measured by Extended Objective Measure of Ego Identity Status-2 Version Scale (EOM-EIS-2). Data were analyzed through chi square and liner regression analysis.
 Results: Findings show that secure, non secure-ambivalence and non secure-avoidance attachment styles had the most effect on the achieved identity, respectively. Non secure-avoidance, non secure-ambivalence and secure attachment styles had the most effect on the foreclosure identity, respectively too.
Moreover non secure-ambivalence and avoidance attachment styles (positive relationship) and secure attachment style (negative relationship) had the most effect on the moratorium identity respectively and Non secure- avoidance and secure attachment styles (negative relationship) and ambivalence attachment style (positive relationship) had the most effect on the diffused identity respectively.
 Conclusion: Findings indicated that there are meaningful relationships between perceived childhood attachment style and identity status and between different attachment styles and identity status in high school students.
 
 

Keywords


دلبستگی[1] یک واژه­ی روان­شناختی است که رابطه­ی عاطفیاجتماعی کودک و مادر را بیان می­کند. این پدیده­ی روانی یکی از عوامل عمده در تحول اجتماعی و عاطفی کودک محسوب می­گردد. هم­چنین دلبستگی کودک به مادر نتایج طولانی مدت را به دنبال دارد و شالوده­ی روابط بعدی کودک با والدین و مناسبات عاطفی و اجتماعی او را بنا
می­کند. جان بالبی[2]روان­تحلیل­گر بریتانیایی برای نخستین بار فرآیند شکل­گیری دلبستگی نوزاد به مادر را تشریح کرد و نشان داد که چگونه سیستم احساسات و رفتارهای دلبستگی، نوزاد را به مادر نزدیک و از خطر دور می­سازد و جدایی از نگاره­ی دلبستگی[3] (مادر) اضطراب و درماندگی کودک را در پی خواهد داشت. حساسیت، پاسخگویی و حضور فعال مادر و دسترسی منظم نوزاد به وی خطوط اصلی دلبستگی ایمن را در کودک ترسیم    می­کنند. وقتی مادر بی­اعتنا یا طردکننده باشد مشخصه­های دلبستگی بر محور فقدان اعتماد به خود و دیگران شکل می­گیرند. بر این اساس سبک دلبستگی محصول تجربه­های واقعی فرد در مورد حساسیت، پاسخگو بودن و حضور فعال و منظم نگاره­ی دلبستگی (مادر) در خلال سال­های نوزادی، کودکی و نوجوانی می­باشد (1).

بالبی معتقد است که دلبستگی در طول زمان دارای ثبات نسبی است، به این معنی که نحوه­ی روابط بعدی فرد را با همسالان، دوستان هم­جنس و غیر هم­جنس پیش­بینی می­کند و در رشد سالم و تامین بهداشت روانی فرد اهمیت ویژه­ای دارد (2). از طرف دیگر نوجوانی را دوره­ی گذر از کودکی به بزرگسالی و رویارویی با چالش­های این دوره تعریف کرده­اند (3)، در این دوره موجود زنده­ی انسانی در قلمروی بینابینی مرحله­ی کودکی و بزرگسالی قرار گرفته، در حالی­که با فشارها و انتظارات هر دو دوره دست به گریبان است (4).

بر طبق نظریه­ی اریکسون[4] دلواپسی اصلی مرحله­ی پنجم رشد روانی اجتماعی «هویت در مقابل سردرگمی هویت[5]» می­باشد. نوجوانان در جستجوی هویت با بسیاری از نقش­های جدید و با وضعیت­های بزرگسالی، از عشق گرفته تا شغل، روبه­رو
می­شوند. اگر آن­ها به طور مناسب هویت­شان را در طول این دوره کاوش نکنند، با احساسی از سردرگمی در مورد این­که چه کسی هستند روبه­رو می­شوند (5،6). مارسیا[6] با استفاده از نظریه­ی اریکسون برای انجام تحقیق تجربی در زمینه­ی
شکل­گیری هویت، ابزاری را طرح نمود که چهار پایگاه را که پیامدهای مرحله­ی رشد هویت در برابر سردرگمی هویت بود، مشخص نمود و این چهار پایگاه رشد هویت را به صورت موفق[7]، زودرس[8]، معوق[9] و سردرگم[10] طبقه­بندی نمود.

بر طبق نظریه­ی وی، نوجوانانی که بحران هویت یعنی مرحله­ی فعال پرسشگری درباره­ی خود و تعریف خویشتن را پشت سر گذاشته­اند و خودشان به مواضع فکری خاصی دست یافته و به آن­ها پایبندند و در مورد شغل خود نیز به تفهیم قطعی رسیده­اند در پایگاه هویت موفق قرار دارند. در صورتی که نوجوانانی که به شغل و جهان­بینی خود احساس تعهد می­کنند ولی در آن­ها علایمی از تجربه­ی بحران هویت دیده نمی­شود در پایگاه هویت زودرس قرار دارند. اما نوجوانانی که در حال تجربه­ی بحران هویت هستند و فعالانه می­کوشند تا پاسخ­هایی برای پرسش­های خود بیابند و هنوز گرفتار تعارض بین علایق خود و برنامه­هایی هستند که والدین­شان برای آن­ها در نظر گرفته­اند، در پایگاه هویت معوق قرار دارند. در نهایت نوجوانانی که تعهدات شغلی و ایدئولوژی محکمی ندارند و به صورت فعال در تلاش برای رسیدن به آن نیستند در پایگاه هویت سردرگم قرار دارند (9-6).

هم­چنین نوع ارتباط نوجوان با والدین در چگونگی شکل­گیری هویت آنان موثر است. پژوهش­های مارکستروم[11]، آدامز[12]، واترمن[13]، گراته وانت[14] و کوپر[15]  موید این مطلب است (10).

نوجوانانی که در حالت پراکندگی هویت هستند، غالبا کسانی­اند که از جانب والدین خود به فراموشی سپرده شده و یا طرد شده­اند. شاید علت این امر آن است که شکل­گیری هویت در آغاز مستلزم همانندسازی با پدر و مادر است و همانندسازی با ویژگی­های آنان وقتی انجام می­شود که نوجوانان به آنان دلبستگی داشته باشد (10).

 آرمسدن[16] و گرینبرگ[17] از بررسی­های متعدد خود نتیجه گرفتند که کیفیت دلبستگی نوجوان به والدین و همسالان با سلامت روانی نوجوان، شکل­گیری هویت، کنار آمدن با بحران­های مختلف و رضایت از زندگی او ارتباط معنی­دار دارد (11).

هم­چنین کندی[18]  و ریچ[19] و زیگل[20]  در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که رشد هویت در سطح بالا با امنیت دلبستگی ارتباط دارد و اشخاص دارای سبک دلبستگی ایمن نسبت به اشخاص دارای سبک­های دلبستگی ناایمن (اجتنابی، مضطرب-دوسوگرا و بی­سازمان-بی­هدف) به احتمال کمتر سبک اسنادی افسرده­ساز دارند و به احتمال بیشتر پایگاه هویت موفق دارند و خانواده­های­شان را در بیان­گری، به هم پیوستگی، جهت­گیری تفریحی-فعال و جهت­گیری هوشی-فرهنگی در سطح بالاتری درجه­بندی می­کنند (12،13).به طور کلی پژوهش­های گوناگون اهمیت و نقش دلبستگی را در شکل گیری هویت، سلامت روانی و دیگر متغیرهای شخصیتی نشان می­دهند اما با این وجود تحقیق در این زمینه­ی خاص در ایران بسیار کم صورت گرفته است.بر این اساس، پژوهش حاضر از دو جنبه­ی نظری و کاربردی اهمیت ویژه­ای دارد.

هدف اصلی این تحقیق تعیین ادراک دلبستگی کودکی و دلبستگی نوجوانی و پایگاه­های هویت در نوجوانان و بررسی رابطه­ی بین ادراک دلبستگی کودکی و دلبستگی نوجوانی با پایگاه­های هویت ایشان و پاسخ به این سئوال است که آیا بین سبک دلبستگی به والدین و ادراک دلبستگی نوجوانی باپایگاه­های هویت نوجوانی رابطه­ای وجود دارد یا خیر.

 روش­کار

پژوهش در طی یک مطالعه­ی توصیفی­تحلیلی از نوع مقطعی، نمونه­ای شامل 210 دانش­آموز (106 دختر و 104 پسر) مقطع دبیرستان از بخش مرکزی شهرستان تربت جام در سال تحصیلی 88-87 انتخاب شدند. از آن­جا که پژوهشگر به لیست کاملی از اعضای جامعه دسترسی نداشت، از روش نمونه­گیری چند مرحله­ای استفاده شد (14). بدین ترتیب که براساس نمونه­گیری طبقه­ای ابتدا بخش­های آموزش و پرورش به سه گروه برخوردار، نیمه برخوردار و محروم تقسیم شدند. در گام بعدی با استفاده از روش نمونه­گیری خوشه­ای از هر یک از بخش­های انتخاب شده یک دبیرستان پسرانه و یک دبیرستان دخترانه به تصادف انتخاب و تعداد 210 دانش­آموز از بین دانش­آموزان هرکدام از این دبیرستان­ها، در هر سه رشته­ی ادبیات و علوم انسانی، تجربی و ریاضی­فیزیک به روش
نمونه­گیری تصادفی ساده برگزیده شد. برای جمع­آوری اطلاعات از سه پرسش­نامه­ی دلبستگی کولینز و رید[21] (RAAS)، پرسش­نامه­ی گسترش­یافته­ی سنجش عینی پایگاه هویت من[22] (EOM-EIS-2) و آزمون سنجش مقیاس سبک دلبستگی نسبت به هر والد[23] استفاده شده است. پرسش نامه­های به صورت گروه­های جداگانه در دبیرستان­ها اجرا شد. دانش آموزان بعد از آماده­سازی و توضیح کافی در مورد محرمانه ماندن پاسخ­ها و استفاده­ی پژوهشی از نتایج در یک جلسه و به مدت 40 الی 50 دقیقه به تمام پرسش­نامه پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده­ها از روش­های آماری همبستگی، آزمون مجذور خی و تحلیل رگرسیون استفاده گردید.

پرسش­نامه­های این پژوهش، سه پرسش­نامه­ی زیر بود:

1- پرسش­نامه­ی دلبستگی کولینز و رید (RAAS):

این مقیاس شامل خودارزیابی از مهارت­های ایجاد روابط و خودتوصیفی شیوه­ی شکل­دهی روابط دلبستگی نسبت به نگاره­های دلبستگی نزدیک است و مشتمل بر 18 ماده و سه زیرمقیاس می­باشد که از طریق علامت­گذاری روی یک مقیاس 5 درجه­ای از نوع لیکرت سنجیده می­شود. دامنه­ی نمره­ها برای هر ماده از «به هیچ وجه با خصوصیات من تطابق ندارد=1» تا «با خصوصیات من تطابق دارد=5» است. تحلیل عوامل سه زیرمقیاس از طریق 6 ماده مشخص می­شود. زیرمقیاس­ها عبارتند از:

الف) وابستگی: میزانی که اعتماد آزمودنی به دیگران را می­سنجد.

ب) نزدیک بودن: میزان آسایش در رابطه با صمیمیت و نزدیکی هیجانی را اندازه­گیری می­کند.

ج) اضطراب: ترس از داشتن رابطه در ارتباط­ها را می­سنجد.

کولینز و رید بر پایه­ی توصیف­هایی که در پرسش­نامه­ی دلبستگی بزرگسالان هازان[24] و شیور[25] در مورد سه سبک اصلی دلبستگی وجود داشت، مواد پرسش­نامه خود را تدارک
دیده­اند. زیرمقیاس اضطراب با دلبستگی اضطرابی یا دوسوگرا مطابقت دارد. زیرمقیاس نزدیک بودن، یک بعد دو قطبی است که اساساً توصیف­های ایمنی و اجتنابی را در مقابل هم قرار می­دهد. بنا بر این نزدیک بودن در تطابق یا دلبستگی ایمن
می­باشد و زیرمقیاس وابستگی را می­توان تقریباً عکس دلبستگی اجتنابی قرار داد (16،15).

در این مطالعه از این پرسش­نامه برای ارزیابی ادراک سبک دلبستگی نوجوانان مورد مطالعه استفاده شد. پرسش­نامه­ی کولینز و رید در تحقیقات متعددی مورد بررسی قرار گرفته و اعتبار و روایی آن به دست آمده است. پایایی آزمون در پژوهش کولینز و رید در سال 1990 بیش از 80 درصد گزارش شده است. نتایج حاصل از دوبار اجرای این پرسش­نامه با فاصله­ی زمانی یک ماه از یکدیگر نشان داد این آزمون در سطح 95 درصد قابل اعتماد است. علاوه بر این، اعتبار پرسش نامه از روش بازآزمایی در یک گروه پایلوت 20 نفری با فاصله­ی 10 روز ارزیابی شد. ضریب همبستگی در این روش 76 درصد بود که بیانگر اعتبار مطلوب پرسش­نامه است.

2- پرسش­نامه­ی گسترش­یافته­ی سنجش عینی پایگاه هویت من-2 (EOM-EIS-2):در سال 1984، گراته وانت و آدامز (17) با تفکیک جنبه­ی عقیدتی و بین­شخصی پرسش­نامه­ی سنجش عینی پایگاه هویت من، اولین پرسش­نامه­ی گسترش یافته­ی سنجش عینی پایگاه هویت من (EOM-EIS-1) را ساختند. این پرسش­نامه در بخش عقیدتی، چهار محتوای شغلی، سیاست، فلسفه­ی زندگی و مذهب را با در نظر گرفتن 2 سئوال برای هریک از چهار محتوا و در مجموع 8 سئوال برای هر پایگاه هویتی شامل می­شود. با توجه به چهار پایگاه هویتی و از آن­جا که برای هر پایگاه هویتی 8 سئوال در نظر گرفته شده است، در مجموع 32 سئوال به بخش عقیدتی هویت اختصاص یافته است. در بخش هویت بین­شخصی نیز چهار حیطه­ی نقش جنسی، انتخاب دوست، تفریح و وعده­ی ملاقات با جنس مخالف در نظر گرفته شده است. تعداد سئوالات این بخش نیز مانند سنجش عقیدتی 32 سئوال و در کل پرسش­نامه دارای 64 سئوال است (18). در سال 1986 آدامز و بنی­ین[26] با اصلاح پرسش­نامه (EOM-EIS-1) به خصوص در بخش بین­شخصی، دومین پرسش­نامه­ی گسترش­یافته­ی سنجش عینی پایگاه هویت من (EOM-EIS-2) را با حفظ همان ساختار و با همان 64 سئوال مورد اصلاح قرار دادند.

3-آزمون سنجش مقیاس سبک دلبستگی نسبت به هر والد

هازان و شیور در 1986 آزمونی را بر اساس طبقه­بندی­های سبک دلبستگی نوزادان در توصیف­های اینثورث[27] و همکارانش تهیه کردند. آزمون فوق شامل 6 پاراگراف (3 عبارت برای هر والد) است که روابط دوران کودکی
پاسخ­دهنده را با پدر و مادر بر اساس هر یک از سبک­های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا توصیف می­کند. در این آزمون از پاسخ­دهندگان خواسته می­شود بر اساس روش انتخاب اجباری، هر عبارتی را که تجارب روابط دوران کودکی آن­ها را با پدر و مادر به طور جداگانه بهتر توصیف می­کند علامت  بزنند. این آزمون  توسط  کیرک  پاتریک[28] و

شیور و گرنکویست[29] نیز برای ارزیابی دلبستگی دوران کودکی پاسخ­دهنده استفاده شد. جهت غلبه بر محدودیت­های روش انتخاب اجباری، گرنکویست و هیجکول1 از پاسخ دهندگان خواستند تا کاربردپذیری هر یک از عبارات را در مورد تجارب دوران کودکی خود با هر والد را بر اساس مقیاس چند درجه­ای از کاملا مخالف تا کاملا موافق تعیین کنند. بنا بر این در پژوهش حاضر نیز از پاسخ­دهندگان خواسته شد تا علاوه بر انتخاب یک عبارت برای هر والد، درجه­ی موافقت خود را بر هر عبارت بر اساس مقیاس 9 درجه­ای برای هر والد تعیین کنند. این مقیاس در سال 1997 توسط مظاهری به فارسی برگردانده شد (19).

نتایج

نمونه این تحقیق شامل 210 دانش­آموز (106 دختر و 104 پسر) در محدوده سنی 17-15 سال بود که در سال تحصیلی 88-87 در مقطع دبیرستان مشغول به تحصیل بودند.

همان طور که در جدول 1 مشاهده می­شود، با توجه به نتایج پرسش­نامه­ی کالینز و رید 0/40 درصد پاسخگویان دارای سبک دلبستگی ایمن بوده، در حالی که 4/34 درصد از سبک دلبستگی ناایمن-دوسوگرا و 7/25 درصد از سبک دلبستگی اجتنابی برخوردار بوده­اند.

همان طور که در جدول مشاهده می­شود، ادراک دلبستگی دوران کودکی نسبت به هر والد نیز به طور جداگانه و با استفاده از آزمون سنجش مقیاس سبک دلبستگی نسبت به هر والد محاسبه شده است و مشاهده می­شود که ادراک دلبستگی ایمن، ناایمن-دوسوگرا و  اجتنابی نسبت به مادر به ترتیب 8/70، 2/4 و 0/25 و نسبت به پدر 1/73، 5/4 و 4/22 درصد بوده است. نیز 7/56 درصد پاسخگویان دارای پایگاه هویت موفق بوده، در حالی که 20 درصد از پایگاه هویت معوق، 2/15 درصد از پایگاه هویت زودرس و 1/8 درصد از پایگاه هویت سردرگم برخوردار بوده­اند.

1پس از این که با استفاده از سه آزمون ذکر شده در بالا، نمرات سبک دلبستگی و پایگاه هویت به دست آمد. جهت تحلیل داده­ها از آزمون مجذور خی استفاده شد.

در مقایسه بین سبک­های دلبستگی به مادر (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا)  و   پایگاه­های   هویت   (موفق،  زودرس،  معوق  و سردرگم) با  درجه آزادی 6 در سطح  معنی­داری 01/0  مقدار مجذور خی به دست آمده برابر با 018/7 بود که مبین وجود رابطه­ی معنی­دار بین این دو متغیر می­باشد.

 

 

جدول1- رابطه بین سبک دلبستگی به والدین (ایمن، اجتنابی و ناایمن – دوسوگرا) و سبک دلبستگی (ایمن، اجتنابی و ناایمن–دوسوگرا) با پایگاه­های هویت نوجوانان (موفق، زودرس، معوق و سردرگم)

 

متغیر

نوع دلبستگی به مادر

جمع

نوع دلبستگی به پدر

جمع

نوع دلبستگی

جمع

ایمن

اجتنابی

دوسوگرا

ایمن

اجتنابی

دوسوگرا

ایمن

اجتنابی

دوسوگرا

نوع هویت

موفق

تعداد

70

3

19

92

63

2

16

81

57

30

32

119

درصد

1/76

3/3

6/20

100

8/77

5/2

7/19

100

9/47

2/25

9/26

100

زودرس

تعداد

17

1

5

23

16

1

12

29

12

6

14

32

درصد

9/73

3/4

7/21

100

2/55

4/3

4/41

100

5/37

7/18

8/43

100

معوق

تعداد

23

2

9

34

29

3

3

35

11

13

18

42

درصد

7/67

9/5

4/26

100

83

5/8

5/8

100

2/26

31

8/42

100

سردرگم

تعداد

9

1

9

19

6

1

4

11

4

5

8

17

درصد

4/47

2/5

4/47

100

6/54

1/9

3/36

100

5/23

4/29

1/47

100

جمع

تعداد

119

7

42

168

114

7

35

156

84

54

72

210

درصد

8/70

2/4

25

100

1/73

5/4

4/22

100

40

7/25

3/34

100

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[1] Higcol

 

 

در مقایسه بین سبک­های دلبستگی به پدر (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا) و پایگاه­های هویت (موفق، زودرس، معوق و سردرگم) با درجه آزادی 6 در سطح معنی­داری 01/ 0 مقدار

مجذور خی به دست آمده برابر با 965/13 بود که مبین وجود رابطه­ی معنی­دار بین سبک­های دلبستگی به پدر و پایگاه­های هویت دانش­آموزان می­باشد. همین طور در مقایسه بین برای سبک­های دلبستگی نوجوان (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا) و پایگاه­های هویت (موفق، زودرس، معوق و سردرگم) با درجه آزادی 6 در سطح معنی­داری 01/0 مقدار مجذور خی به دست آمده برابر با 658/10 بود که مبین وجود رابطه­ی معنی­دار بین سبک­های دلبستگی در نوجوان و پایگاه­های هویت ایشان می­باشد. با توجه به وجود رابطه­ی معنی­دار بین ادراک دلبستگی به مادر، ادراک دلبستگی به پدر و سبک­های دلبستگی نوجوانی با پایگاه­های هویت نوجوانان، جهت ارزیابی میزان تاثیر هر یک از سبک­های دلبستگی بر انواع پایگاه­های هویت، از تحلیل رگرسیون استفاده کردیم. به این صورت که پایگاه­های هویت به عنوان متغیر وابسته و سبک­های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا) به عنوان متغیرهای مستقل وارد تحلیل شدند. داده­ها نشان می­دهد که از مجموع واریانس پایگاه هویت موفق، 041/0 آن توسط سه گونه سبک دلبستگی تبیین شده است. با توجه به مقدار F محاسبه شده و سطح معنی­داری، مدل رگرسیونی انجام شده معنی­دار می­باشد. معادله­ی رگرسیونی محاسبه شده نشان می­دهد که به ترتیب دلبستگی ایمن، دلبستگی ناایمن-دوسوگرا و دلبستگی اجتنابی بیشترین اثر را بر پایگاه هویت موفق داشته­اند (جداول 2 و 3).

 

جدول 2- تحلیل واریانس یک­طرفه نمرات سبک­های دلبستگی و پایگاه هویت موفق

مجموع مجذورات

درجه­ی آزادی

میانگین مجذورات

f

سطح

معنی­داری

تبین شده

091/976

3

364/325

9060/2

036/0

باقی مانده

890/22725

203

950/111

 

 

جمع کل

981/23701

206

 

 

جدول 3- میزان ضریب رگرسیون سبک های دلبستگی و پایگاه هویت موفق

متغیرها

 

ضرایب غیر استاندارد

ضرایب استاندارد

t

سطح

معنی­داری

B 

Beta

مقدار ثابت

106/57

 

803/15

0001/0

دلبستگی ایمن

479/0

159/0

273/2

024/0

دلبستگی اجتنابی

197/0

059/0

773/0

440/0

دلبستگی ناایمن-دوسوگرا

111/0

060/0

796/0

427/0

 

داده­ها نشان می­دهد که از مجموع واریانس پایگاه هویت زودرس، 029/0 آن توسط سه گونه­ی سبک دلبستگی تبیین شده است. با توجه به مقدار F محاسبه شده و سطح معنی­داری، مدل رگرسیونی انجام شده معنی­دار نمی­باشد. معادله­ی رگرسیونی محاسبه شده نشان می­دهد که به ترتیب دلبستگی اجتنابی، دلبستگی ناایمن-دوسوگرا و دلبستگی ایمن بیشترین

اثر را بر پایگاه هویت زودرس داشته­اند (جداول 4 و 5).

 

جدول 4- تحلیل واریانس یک­طرفه نمرات سبک­های دلبستگی و پایگاه هویت زودرس

مجموع مجذورات

درجه­ی آزادی

میانگین مجذورات

f

سطح

معنی­داری

تبیین شده

584/2081

3

528/360

091/2

102/0

باقی­مانده

947/35688

207

410/172

 

 

جمع کل

531/36770

210

 

 

 

 

جدول 5-  میزان ضریب رگرسیون سبک­های دلبستگی و پایگاه هویت زودرس

متغیرها

ضرایب غیر استاندارد

ضرایب استاندارد

t

سطح معنی­داری

B

Beta

مقدار ثابت

862/39

 

124/9

0001/0

دلبستگی ایمن

209/0

057/0

818/0

414/0

دلبستگی اجتنابی

426/0

105/0

383/1

168/0

دلبستگی ناایمن- دوسوگرا

172/0

074/0

995/0

321/0

 

داده­ها نشان می­دهد که از مجموع واریانس پایگاه هویت معوق، 058/0 آن توسط سه گونه سبک دلبستگی تبیین شده است. با توجه به مقدار F محاسبه شده و سطح معنی­داری، مدل رگرسیونی انجام شده معنی­دار می­باشد. معادله­ی رگرسیونی محاسبه شده نشان می­دهد که به ترتیب دلبستگی ناایمن-دوسوگرا، دلبستگی اجتنابی و دلبستگی ایمن بیشترین اثر را بر پایگاه هویت معوق داشته­اند (جداول 6 و 7).

 

جدول 6- تحلیل واریانس یک­طرفه نمرات سبک­های دلبستگی و پایگاه هویت زودرس

مجموع مجذورات

درجه­ی آزادی

میانگین مجذورات

f

سطح معنی­داری

تبیین شده

091/1006

3

364/335

033/4

008/0

 

باقی­مانده

760/16462

198

145/83

 

 

 

جمع کل

851/17468

201

 

 

                 

 

داده­ها نشان می­دهد که از مجموع واریانس پایگاه هویت سردرگم، 039/0 آن توسط سه گونه سبک دلبستگی تبیین شده است. با توجه به مقدار F محاسبه شده و سطح معنی­داری،

جدول 7- میزان ضریب رگرسیون سبک­های دلبستگی و پایگاه هویت معوق

متغیرها

ضرایب غیر استاندارد

ضرایب استاندارد

t

سطح

 معنی­داری

B

Beta 

مقدار ثابت

535/52

-

794/16

0001/0

دلبستگی ایمن

153/0-

058/0-

834/0-

405/0

دلبستگی اجتنابی

231/0

080/0

062/1

289/0

دلبستگی ناایمن- دوسوگرا

319/0

198/0

647/2

009/0

 

مدل رگرسیونی انجام شده معنی­دار می­باشد. معادله­ی رگرسیونی محاسبه شده نشان می­دهد که به ترتیب دلبستگی اجتنابی، دلبستگی ایمن (با جهت مخالف) و دلبستگی ناایمن–دوسوگرا بیشترین اثر را بر پایگاه هویت سردرگم داشته­اند (جداول 8 و 9).

 

جدول 8- تحلیل واریانس یک­طرفه نمرات سبک­های دلبستگی و پایگاه هویت زودرس

مجموع مجذورات

درجه­ی آزادی

میانگین مجذورات

f

سطح

 معنی­داری

تبیین شده

210/974

3

737/324

823/2

040/0

باقی­مانده

615/23929

208

046/115

 

 

جمع کل

825/24903

211

 

 

جدول 9- میزان ضریب و گرسیون سبک­های دلبستگی و پایگاه هویت سردرگم

متغیرها

ضرایب غیر استاندارد

ضرایب استاندارد

t

سطح معنی­داری

B

Beta 

مقدار ثابت

679/40

-

527/11

0001/0

دلبستگی ایمن

302/0-

098/0-

413/1-

159/0

دلبستگی اجتنابی

596/0

180/0

381/2

018/0

دلبستگی ناایمن- دوسوگرا

056/0

030/0

408/0

684/0

 

بحث و نتیجه­گیری

یافته­های توصیفی حاصل از این پژوهش نشان داد که درصد بیشتری از دانش­آموزان چه در کودکی و نسبت به هر دو والد و چه در نوجوانی، دارای سبک دلبستگی ایمن می­باشند که این نتیجه با نتایج تحقیقات هازان و شیور هماهنگ است (19). این دو در مطالعات خود بیان می­کنند که 56 درصد افراد مورد بررسی دارای سبک دلبستگی ایمن، 25 درصد دارای سبک دلبستگی اجتنابی و 19 درصد دارای سبک دلبستگی مضطرب-دوسوگرا هستند اما نتایج تحقیق ما با نتایج تحقیقات کندی که بیان می­کند 66 درصد نوجوانان دارای سبک دلبستگی ناایمن و 33 درصد دارای سبک دلبستگی ایمن
می­باشند، مغایر است (12).

هم­چنین یافته­های توصیفی حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که درصد بیشتری از دانش­آموزان این نمونه، دارای پایگاه هویت موفق می­باشند که با افزایش سن بر تعداد آن­ها افزوده می­شود. این نتیجه با نتایج حاصل از تحقیقات میلمن[30] (21) و فرگیو و بارکر[31] (22) هماهنگ است.

این تحقیق نشان داد که بین ادراک دلبستگی کودکی (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا) و دلبستگی نوجوان (ایمن، اجتنابی و ناایمن-دوسوگرا) و پایگاه­های هویت دانش­آموزان (موفق، زودرس، معوق و سردرگم) رابطه وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون معنادار بودن مجذور خی نشان داد که سبک دلبستگی ایمن به مادر و دلبستگی ایمن در نوجوانی با هویت موفق رابطه معنی­دار دارد. بر این اساس می­توان نتیجه گرفت که
دانش­آموزانی که در سبک دلبستگی ایمن به مادر و دلبستگی در نوجوانی نمره بالایی می­گیرند، به احتمال بیشتر در پایگاه موفق نیز نمره بالایی می­گیرند.

یافته­های تحقیقات کندی (12) ریج و سیگل (13)، مک کینون[32] و مارسیا (23) که بیان می­کند بین سبک دلبستگی ایمن و پایگاه هویت موفق رابطه­ی معنی­دار وجود دارد هماهنگ است و این یافته­ها بر حسب چندین احتمال تبیین می­شود. همان طوری که دلبستگی به کودک اجازه­ی اکتشاف و جستجو در محیط را می­دهد در نوجوانی نیز دلبستگی این کارکرد را دارا می­باشد. نوجوانانی که به والدین خود به عنوان پایگاه اصلی دلبسته هستند، سطوح جدیدی از استقلال را از والدین­شان کسب می­کنند و در میان این پایگاه امن به کاوش در نقش­های اجتماعی و انتخاب­های مختلف می­پردازند و به خاطر مسئولیت­پذیری، پاسخگو و پذیرا بودن والدین­شان بهتر هویت خود را شکل می­دهند. علاوه بر این بعضی از ویژگی های نوجوانان دارای سبک دلبستگی ایمن می­تواند به آن­ها کمک کند تا به پایگاه هویت موفق دست یابند.

این ویژگی­ها عبارتند از:

1-اعتماد به نفس بالا و تمایل به برقراری روابط صمیمانه و مثبت با دیگران

2-تجسم مثبت و حمایت­گرا از منبع دلبستگی (والدین یا همسالان) که این تجسم مثبت می­تواند احساس خودارزشمندی و تسلط را در این افراد افزایش داده و فرد را قادر می­سازد که عواطف منفی خود را به شیوه­ای سازنده تعدیل کند.

3- نوجوانان ایمن کمتر از خطرات می­ترسند زیرا در موقعیت خطرزا خود را تنها احساس می­کنند بر این اساس بیشتر اهل خطر کردن هستند و می­توانند در فرآیند اکتشاف بهتر عمل کنند.

4-درشرایط بحرانی بر حمایت­های دیگران تکیه می­کنند و قدرت  بیان  هیجانات  خود  را  دارند. بنا براین  مطالعات  نشان

داده  است که   نوجوانانی  که  ارتباط­های  گرم   و صمیمی  با

والدین خود دارند  مفهوم  خود  عمیق­تری  داشته بیشتر به خود

اعتماد دارند و از سازگاری­های روانی بالاتری برخوردار
 بوده­اند. با مشکلات بهتر درگیر می­شوند و برای یافتن راه حل مناسب تلاش می­کنند. بر اساس مطالعات انجام شده، از نظر نوجوان فاصله­ی مکانی و قابل دسترس بودن والدین اهمیتی ندارد بلکه اطمینان به تعهد و مسئولیت­پذیری والدین مهم است، علاوه بر آن در طی نوجوانی، رفتارهای دلبستگی اغلب به سمت  چهره­های غیر از والدین، جهت­گیری می­شود و به خصوص ارتباط نوجوان با همسالان افزایش می­یابد و آن­ها می­توانند مشوق، الگو و تکیه­گاهی برای نوجوان در برخورد با مشکلات و هویت­یابی داشته باشند.

با توجه به این که نتایج این پژوهش و سایر پژوهش­های مرتبط نشان داده­اند که سبک دلبستگی ایمن می­توانند به نوجوانان در دستیابی به هویت موفق کمک کند لذا توجه به سبک دلبستگی نوجوانان و فراهم­سازی محیط مناسب از دوران کودکی فرد در دامان مادر برای شکل­گیری دلبستگی ایمن می­تواند به شکل­گیری هویت موفق در آنها کمک کند.

 



[1]Attachment

[2]John Bowlby

[3]Attachment Figure

4Erickson

[5]Identity Versus Identity Confusion

6Marcia

[7]Achieved

[8]Foreclosure

[9]Moratorium

[10]Diffused

[11]Markstrom

[12]Adams

[13]Waterman

[14]Gratevant

[15]Cooper

1Armsden

2Greenberg

[18]Kennedy

[19]Rich

[20]Siegel

[21]Revised Adult Attachment Scale (Collins and Read, 1990)

[22]Extended Objective Measure of Ego Identity Status-2nd Version)

[23]Measured of Childhood Attachment to Each Parent

[24]Hazan

[25]Shaver

[26]Adams and Benyen

[27]Insvers

[28]Patrick

[29]Granquest

1Meilman

2Fregeau and Barker

3Mackinnon

 

1. Bowlby J. Attachment and loss. New York: Basic books; 1982: 23-5.
2. Golinezhad M. [Study on the relationship between attachment style and hard supernatant with readiness addiction]. MA. Dissertation. College of psychology, 2001: 59-67. (Persian)
3. Lohman BJ, Jarvis PA. A longitudinal study of congruence in family dyads regarding stressors and coping. Predictors of family environment and coping. Proceeding of the 7t Biennial Meeting of the Society for Research on Child Development; 1997; Apr, Washington DC, USA, 1997.
4. Ahadi H, Jamhori F. [Development psychology: Adolescence, adulthood (adolescents and young adults)]. Tehran: Pardis; 2003: 14-84. (Persian)
5. Atkinson RL, Atkinson RC. [Area of psychology Hylgard]. Baraheni MT. (translator). Tehran: Roshd; 2003: 103-36. (Persian)
6. Erikson EH. Identity and the life cycle. New York: Norton; 1959: 26-30.
7. Erikson EH. Identity: Youth and crisis. New York: Norton; 1968: 32-41.
8. Marcia JE. The ego identity status approach to ego identity. In: Matteson DR, Orlofsk JL, Waterman AS, Archer SL, Marcia JE. (editors). [Ego identity: A handbook of psychosocial research]. New York: Springer-Verlag; 1993: 3-21.
9. Schwartz JS, Mullis RL, Waterman AS, Dunham RM. Ego identity status, identity style, and personal expressiveness: An empirical investigation of three convergent constructs. J Adolesc Res 2000;15(4): 504-21.
10. Lotfabadi H. [Development psychology]. Tehran: Samt; 2001:31-42. (Persian)
11. Armsden G, Greenberg MT. The inventory of parent and peer attachment: Relationship to
well-being in adolescent. J Youth Adolesc11987; 6(5): 427-54.
12. Kennedy JH. Romantic attachment style and family of origin in first year college student. [cited 1999]. Available from: URL; http://www.findarticle.com
13. Reich WA, Siegel HI. Attachment, ego-identity development and exploratory interest in university students. Asian J Soc Psychol 2002; 5(2): 125-34.
14. Naderi E, Seif Naraghi M. [Research methods and how the evaluation in the behavioral sciences]. Tehran: Badr; 2002: 89-101. (Persian)
15. Khoynezhad Q. [Research methods in education]. Tehran: Samt; 2001:72-9. (Persian)
16. Feeny J, Noller P. Adult attachment, thousand oaks. New Delhi: Sage; 1996: 151-9.
17. Ghazanfari A. [Study effect of identity and coping strategies on mental health of students]. PhD. Dissertation. Allameh Tabatabai University, College of psychology, 2003: 68-96. (Persian)
18. Rahiminezhad A. [Study transformation of identity and its relationship with its dignity and anxiety in bachelor students]. PhD. Dissertation. Tehran: Tarbiat Modarres University, College of psychology, 2000: 101-13. (Persian)
19. Denise CW. Relationship of parental attachment and identity status to college student adjustment. Minnesota: Minnesota University; 2008: 32-58.
20. Shahabizade F. [Relationship between perceived attachment, attachment and adolescent attachment to God]. MA. Dissertation. Tehran: Shahid Beheshti University, College of psychology, 2004: 79-85. (Persian)
21. Meilman PW. Cross-sectional age changes in ego identity status during adolescence. Dev Psychol 1979; 15: 230-1.
22. Fregeau DI, Barker M. A measurement of the process of adolescence, standardization and interpretation. Adolescence 1988; 21: 913-9.
23. Makcinnon JL, Marsia JE. (2002). Concurring of woman identity status, styles, and understand of children development. J Behav Dev 2002; 26(1): 70-80.
24. Daneshiyan M. [Relationship between attachment to parents and peers with methods to deal with stress and self-esteem girl students of guidance and the third high school]. MA. Dissertation. Tehran University, College of psychology, 1999: 94-106. (Persian)