اعتباریابی نسخه ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد: تجربه ی روان سنجی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه اصفهان و پژوهشگر مرکز تحقیقات ترومای گیلان

چکیده

: مقیاس خوداثربخشی درد، اطمینان بیماران را از توانایی انجام فعالیت‌های روزمره با وجود درد، ارزیابی می‌کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی نسخه‌ی ‌فارسی مقیاس خوداثربخشی درد در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن (CLBP) بود.
روش‌کار: مطالعه‌ی حاضر، توصیفی و از نوع اعتبارسنجی بود. در آن 160 نفر از بیماران مبتلا به CLBP که در سال 1388 به‌ بیمارستان پورسینای شهرستان رشت مراجعه کرده بودند، به ‌شیوه‌ی نمونه‌گیری پیاپی انتخاب ‌شدند. ساختار عاملی مقیاس خوداثربخشی درد توسط تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی گردید. هم‌چنین همسانی درونی، پایایی بازآزمایی، اعتبار پیش‌بین و سازه (واگرا و همگرا) این مقیاس نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور آزمودنی‌ها مقیاس پیوسته‌ی بصری، پرسش‌نامه‌ی ناتوانی رولند-موریس، فرم کوتاه مقیاس افسردگی، مقیاس تامپای ترس از حرکت و پرسش‌نامه‌ی راهبردهای مقابله را تکمیل کردند.
یافته ‌ها: همسانی درونی مقیاس عالی بود (91/0=α)، ضریب پایایی بازآزمایی 73/0 و ضریب همبستگی گویه-نمره‌ی کل برای هر یک از گویه‌ها در دامنه‌ی 73/0 تا 78/0 به‌دست آمد. نتایج تحلیل عاملی بیانگر استخراج عامل خوداثربخشی درد بود که 16/65 درصد از کل واریانس را با حداقل بارعاملی 73/0 تبیین می‌نمود. هم‌چنین نمرات مقیاس خوداثربخشی نسبت معنی‌داری از واریانس نمرات آزمون‌های ترس از حرکت، افسردگی، ناتوانی و راهبردهای‌ مقابله را حتی پس از کنترل اثرات مخدوش‌کننده احتمالی سن، شدت و مدت درد و مدت مصرف دارو پیش‌بینی کرد و در جهات مورد انتظار با آن‌ها همبسته بود.
نتیجه گیری: نسخه‌ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد ویژگی‌های روان‌سنجی رضایت‌بخشی دارد و می‌تواند در موقعیت‌های بالینی و پژوهشی در بیماران CLBP به کار رود.
 

کلیدواژه‌ها


کمردرد مزمن[1] یکی از شایع­ترین مشکلاتی است که در محیط­های درمانی دیده می‌شود و اغلب به نگرانی‌های درازمدتی درباره­ی سلامتی منجر می‌شود (1) و دلیل بیش از یک­سوم همه­ی ناتوانی‌های قلمداد شده است (2). اگر چه کمردرد مزمن به ندرت زندگی انسان‌ها را تهدید می‌کند، اما افرادی که از آن رنج می‌برند، تنوعی از مشکلات مرتبط با سلامتی به ویژه ناتوانی جسمی، افسردگی، شکایت مداوم از درد، مشکلات کاری و پیامد درمانی نامطلوب را تجربه می‌کنند (7-3). علاوه بر آن رنج ناشی از کمردرد و کوفتگی عضلانی در ناحیه­ی تحتانی ستون فقرات، دامنه­ی حرکت افراد را کند می‌کند و بهزیستی روان­شناختی[2] بیماران را تضعیف می‌نماید (4،8). در این میان باورهای خوداثربخشی درد[3] به عنوان عاملی کلیدی در نظر گرفته شده است که دارای کارکردی نظم­دهنده به حوزه‌های مختلف سلامتی می‌باشد (9).

مبتنی بر نظریه­ی یادگیری اجتماعی باندورا[4] خوداثربخشی درد، اشاره به احساس اطمینان شخص از توانایی وی برای دستیابی به یک پیامد مطلوب دارد. بر اساس نظر باندورا اهمیت باورهای خوداثربخشی در مطالعه درد به این جهت است که این سازه تعیین می‌کند فرد در مواجهه با مشکلات و تجربیات آزارنده چه مقدار تلاش خواهد کرد و تا چه وقت از خود پایداری نشان می‌دهد (10). مفهوم خوداثربخشی درد توانسته است بسیاری از رفتارها و ناتوانی‌های مشاهده شده را در بیماران مبتلا به دردهای مزمن تبیین نماید. برای مثال ووبی[5] و همکاران نشان داده‌اند که سطوح پایین‌تر باورهای خوداثربخشی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن با شدت درد بیشتر و ناتوانی جسمی بالاتر همراه است (11). پیش­تر نیز آرنستین[6] و همکاران نشان دادند که نارسایی باورهای خوداثربخشی در کنترل درد، پیش‌بینی‌کننده­ی مهمی از شدت ناتوانی و افسردگی در بیماران مبتلا به درد مزمن است (12). در مجموع، سطوح بالاتر خوداثربخشی برای ارتقا و ابقای اثرات مطلوب توان­بخشی نقش مفیدی ایفا نموده (13،14) و تاثیر مهمی در میزان بهره‌برداری از راهبردهای مقابله با درد (15)، کنترل درد و ناتوانی (16)، کارکرد روان­شناختی سازگارانه (17) و حصول پیامد درمانی مطلوب (18) در بیماران مبتلا به درد مزمن دارد.

از منظر رویکردهای بالینی و نظری نیز سنجش سازه­ی خوداثربخشی درد، حایز اهمیت قلمداد شده است که فری[7] و همکاران، ضرورت ارزیابی این سازه را در 4 عامل خلاصه نموده‌اند: 1- سنجش خوداثربخشی برای طرح‌ریزی برنامه‌های آموزشی بیماران بسیار مفید است چرا که شناسایی حوزه‌های خوداثربخشی پایین، برای هدف قرار دادن آموزش خودمدیریتی[8] به بیماران یاری می‌رساند. 2- سنجش تغییرات خوداثربخشی در طول زمان برای ارزیابی تاثیر برنامه‌های آموزشی بیماران با اهمیت است. 3- سنجش خوداثربخشی برای کشف تفاوت‌های فردی بین بیماران مفید است. 4- سنجش خوداثربخشی می‌تواند به عنوان شاخصی برای پیش‌بینی پیامدهای با اهمیت سلامتی نظیر تعداد موارد بستری در بیمارستان و کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در نظر گرفته شود (19). در همین زمینه یکی از ابزارهایی که برای سنجش خوداثربخشی درد در جمعیت مبتلایان به درد مزمن کارآمد شناخته شده و مبتنی بر مفهوم خوداثربخشی نظریه­ی باندورا می‌باشد (10)، مقیاس خوداثربخشی برای کنترل بیماری مزمن[9] است (20). مقیاس مطالعه­ی حاضر 6 گویه دارد و برگرفته از چندین مقیاس ساخته‌شده­ی قبلی است که توسط لوریگ[10] و همکاران در سال 1996 به منظور استفاده از آن در مطالعات خودمدیریتی بیماری مزمن طراحی گردید. نسخه­ی 6 گویه‌ای برگرفته از این مقیاس در سال 2001 معرفی شد و به دلیل کوتاهی، سهولت در اجرا و نمره‌گذاری و زحمت کمتری که برای بیماران مبتلا به درد مزمن در تکمیل آن دارد، از محبوبیت قابل ملاحظه‌ای برخوردار است (21).

از امتیازات دیگر این مقیاس مختصر، پوشش دادن حوزه‌های متعددی مانند کنترل علایم، نقش خود بیمار، کارکرد هیجانی و ارتباط با پزشکان است که در میان بسیاری از بیماری‌های مزمن، مشترک می­باشد (21). هر یک از گویه‌های این مقیاس متشکل از سئوالی است که میزان احساس اطمینان بیمار را در انجام برخی از فعالیت‌‌های مرتبط با کنترل بیماری مزمن جویا می‌شود. برای مثال گویه­ی یک از بیمار می‌پرسد: «چقدر اطمینان دارید که بتوانید خستگی ناشی از بیماری­تان را طوری کنترل کنید که به فعالیت­هایتان لطمه نزند؟»

تمام گویه‌‌های این مقیاس بین 0 تا 10 نمره­گذاری می‌شود که کسب نمره­ی بالاتر نشانگر میزان بیشتر باورهای خوداثربخشی درد در کنترل بیماری مزمن است. نمره­ی کل پرسش­نامه نیز از جمع نمرات گویه‌ها و میانگین هر 6 گویه محاسبه می‌شود (به ضمیمه­ی مقاله در صفحه413 رجوع کنید). لوریگ و همکاران، میزان همسانی درونی[11] این مقیاس را بر 605 بیمار مبتلا به درد مزمن 91/0 به دست آوردند. در مطالعه­ی آن­ها نشان داده شد که نمره­ی حاصل از این مقیاس نسبت به تغییرات ناشی از انجام مداخله در برنامه­ی خودمدیریتی بیماری مزمن دارای حساسیت[12] مطلوبی است (21). الزن[13] و همکاران نیز این مقیاس را به عنوان ابزاری تکمیلی در سنجش خوداثربخشی سالمندان هلندی مبتلابه بیماری‌های مزمن به­کار برده و میزان همسانی درونی آن را 93/0 گزارش نمودند (22). این مقیاس هم­چنین در مطالعه­ی پنگ[14] و همکاران با موفقیت روی بیماران تایوانی دچار آسیب طناب نخاعی اجرا شده است (23).

هرچند ضرورت ارزیابی باورهای خوداثربخشی در بیماران مبتلا به درد مزمن به طور گسترده‌ای پذیرفته شده است (11،29-24) اما تاکنون هیچ پژوهشی نسخه­ی فارسی قابل دسترس معتبری را برای سنجش خوداثربخشی درد در میان بیماران پر شمار مبتلا به کمردرد مزمن ارایه ننموده است. از این رو پژوهش حاضر قصد دارد به اعتباریابی و تعیین ویژگی‌های روان­سنجی نسخه­ی فارسی مقیاس خوداثربخشی برای کنترل بیماری مزمن بپردازد. افزون بر آن در گام بعدی باورهای خوداثربخشی درد را در رابطه با سازه‌هایی نظیر ترس از حرکت، خلق افسرده، شدت درد، ناتوانی جسمی و راهبردهای مقابله با درد به منظور فهم و کاربرد سازه­ی خوداثربخشی در سازگارشدن با کمردرد مزمن بررسی نماید.

روش­کار

پژوهش حاضر مطالعه‌ای توصیفی و از نوع اعتبارسنجی بود که در آن 160 نفر از بیماران واجد ملاک‌های آسیب­شناسی برای ابتلا به کمردرد مزمن به شیوه­ی نمونه‌گیری پیاپی[15] وارد پژوهش می‌شدند. به این ترتیب که ابتدا 40 نفر از این بیماران در یک مطالعه­ی مقدماتی[16] به منظور بررسی اولیه­ی ویژگی‌های روان­سنجی و ترجمه­ی مقیاس خوداثربخشی درد مورد ارزیابی قرار گرفتند، سپس در مطالعه­ی جداگانه­ی دوم 120 بیمار دیگر به منظور وارسی ابعاد مختلف اعتبار و پایایی، این مقیاس را به همراه آزمون‌های روانی دیگر تکمیل نمودند. حجم نمونه­ی لازم در مطالعه­ی دوم با توجه به فرمول کوکران، 1977 (به نقل از30) محاسبه شد:

 

 
 

 

 

 


109.93  drop out 10%

 

اطلاعات در فرمول فوق t برابر با میزان آلفا در سطح اطمینان 95 درصد، s برابر با انحراف معیار برآورد شده از مقیاس خوداثربخشی درد در مطالعه­ی مقدماتی و d نیز میزان خطای قابل قبول نمونه‌گیری ضرب در تعداد درجات نمره‌گذاری این مقیاس لیکرت می‌باشد. به حجم نمونه­ی حاصل از این فرمول 10 درصد افت[17] به منظور افزایش پایایی نتایج و مقابله با ناپاسخگویی افزوده گشت. بنابراین میزان n در مطالعه­ی دوم برابر با 120 نفر به دست آمد.

جامعه­ی آماری این پژوهش شامل تمام بیماران مبتلا به کمردرد مزمن است که در سال 1388 به مرکز درمانی تخصصی و فوق تخصصی امام رضا (ع) واقع در بیمارستان آموزشی­درمانی پورسینای شهرستان رشت مراجعه کرده بودند. این بیمارستان و درمانگاه‌های تخصصی مرتبط با آن از مراکز اصلی پذیرش بیماران در استان گیلان محسوب می‌شود که نه تنها این استان بلکه تعدادی از استان‌های هم­جوار را هم پوشش می‌دهد. نمونه­ی تحت ارزیابی در این پژوهش شامل بیماران شرکت­کننده‌ای بود که تشخیص عارضه­ی کمردرد آن­ها توسط پزشک متخصص جراحی اعصاب و ستون فقرات در مرکز درمانی فوق صورت می‌گرفت. ملاک­های زیست
پزشکی که به عنوان ملاک خروج در نظر گرفته شدند شامل علایم و آسیب‌های دستگاه اعصاب مرکزی، نقص پیش­رونده­ی حرکتی، آسیب اسفنکترها ناشی از علل عصب‌شناختی و عفونت دستگاه ادراری، بیماری‌های شناخته­شده­ی
عضلانی­اسکلتی و اعصاب محیطی، بیماری‌های دژنراتیو عصبی، دردهای ارجاعی[18]، متاستاز یا جا به ‌جا شدگی، تروما و یا شکستگی مهره‌های کمر و بدشکلی اسکولیوز[19] بودند. ملاک مزمن بودن درد در این بیماران، وجود دردی است که در طی حداقل 3 ماه پس از وقوع اولین رخ­داد کمردرد بهبود نیافته باشد.

سپس این گونه بیماران جدا از عوامل جمعیت‌شناختی و شغلی نزد یک روان­شناس که در همان مرکز درمانی مستقر بود، ارجاع داده می‌شدند. در این زمان از بیمار برای ورود به مطالعه دعوت به عمل ‌آمده و به منظور کسب رضایت آگاهانه به بیماران توضیح داده می‌شد که اطلاعات پرسش­نامه‌ای آن­ها محرمانه باقی خواهد ماند.

هم­چنین در قبل، حین و پس از اجرای پژوهش به تمام سئوالات احتمالی بیماران پاسخ داده و به ایشان تفهیم می‌شد هر لحظه که مایل باشند می‌توانند از ادامه­ی شرکت در پژوهش خودداری کرده و این خودداری، در تشخیص و درمان بیماری آن­ها اثر منفی نخواهد داشت.

سپس از بیماران مبتلا به کمردرد مزمن ارزیابی‌های
روان­شناختی به عمل می‌آمد. اطلاعات جمعیت‌شناختی این بیماران، نوع و نحوه­ی شروع کمردرد، سابقه­ی قبلی از آن و مدت زمان مصرف دارو طی مصاحبه‌ای کوتاه گردآوری شده و سایر آزمون‌ها نیز تحت نظر و آموزش یک روان­شناس روی آزمودنی‌هایی که حداقل سواد ابتدایی تا دانشگاهی داشتند اجرا ‌گردید. در مواقعی که روان­شناس تشخیص می‌داد بیمار به دلیل شدت درد غیر قابل مهار یا انصراف خاطر وی از
ادامه­ی پاسخگویی به آزمون‌ها، ممکن است ارزیابی ناقص یا مخدوش‌کننده‌ای را نشان دهد، اطلاعات آن بیمار از مرحله­ی تحلیل و نمره‌گذاری خارج می‌گردید.

برای ارزیابی همسانی درونی ابزارهای پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. همبستگی گویه-نمره­ی کل[20] نیز به منظور تعیین رابطه­ی هر یک از گویه‌ها با نمره­ی کل مقیاس خوداثربخشی درد بعد از حذف هر گویه به طور جداگانه مورد سنجش قرار گرفت. به منظور ارزیابی ساختار عاملی[21] این مقیاس از تحلیل عاملی اکتشافی[22] (EFA) با تکیه بر روش تحلیل مولفه­ی اصلی[23] (PCA) استفاده شد.

جهت ارزیابی اعتبار سازه[24] از بررسی رابطه­ی نمره­ی نسخه­ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد با نمرات حاصل از سنجش سازه‌های شناخته شده‌ای که طی پژوهش‌های پیشین انتظار می‌رفت همبستگی‌های مثبت و منفی معنی‌داری با آن داشته باشد، بهره‌گیری شد. در این پژوهش برای سنجش میزان همبستگی آزمون ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون[25] و برای ارزیابی پایایی بیرونی از روش بازآزمایی استفاده گردید. به این ترتیب که 40 نفر از آزمودنی‌هایی که در مرحله­ی اول به مقیاس خوداثربخشی درد پاسخ داده بودند، پس از 2 هفته مجددا ابزار مذکور را تکمیل کردند.

هم­چنین آزمون t وابسته جهت بررسی تفاوت بین دو بار اندازه­گیری به کار گرفته شد. سرانجام به ‌منظور بررسی اعتبار پیش‌بین[26] از تحلیل‌های رگرسیون چندمتغیری، میزان واریانس پیش‌بینی شده­ی متغیرهای ملاک توسط خوداثربخشی درد مورد ارزیابی قرار گرفت.

تمامی تحلیل‌ها توسط نسخه­ی 16 نرم­افزار SPSS انجام پذیرفت.

ابزارهای پژوهش

مقیاس پیوسته­ی بصری[27] (VAS): از این مقیاس برای
 اندازه­گیری شدت درد ادراک شده استفاده می­شود. این مقیاس شامل خط صاف افقی 100 میلی­متری است که روی یک سر آن عبارت «عدم وجود درد» و بر روی سر دیگر آن عبارت «شدیدترین درد ممکن» نوشته شده است. بیمار، میزان درد خود را که در غالب اوقات احساس می­کند بر روی پیوستار 100 میلی­متری این خط صاف علامت­گذاری می‌نماید. شیوه­ی اندازه‌گیری میزان درد با استفاده از یک
خط­کش مدرج از ابتدای پیوستار تا جایی که بیمار علامت گذاشته است، محاسبه می‌شود. این مقیاس به طور گسترده در پژوهش­های مرتبط با درد، مورد استفاده بوده و اعتبار و پایایی آن مکررا مورد تایید قرار گرفته است (34-31).

پرسش­نامه­ی ناتوانی رولند-موریس[28] (RDQ): ناتوانی به عنوان هرگونه محدودیت یا فقدان توانایی در انجام یک فعالیت در دامنه­ی طبیعی توصیف شده است که انجام آن برای یک انسان سالم و عادی میسر است (37-35). در پژوهش حاضر این سازه توسط پرسش­نامه­ی 18 گویه‌ای ناتوانی رولند-موریس سنجیده شد (37،38). در این پرسش­نامه، بیمار یک سری از عبارت‌ها را می­خواند و در صورت صادق بودن آن عبارت در مورد وضعیت سلامتی­اش در مربع مقابل آن علامت «×» می‌گذارد. این عبارت‌ها بیانگر دامنه­ی وسیعی از فعالیت­های روزانه است که توسط کمردرد مختل شده است. نمره­ی کل این پرسش­نامه با جمع نمودن تعداد علامت‌هایی که بیمار جلوی هر عبارت گذاشته است (بین 0 تا 18)، به دست می‌آید. نمره­ی بیشتر در این مقیاس بیانگر ناتوانی جسمی بیشتر است.

 این مقیاس پایایی بازآزمایی خوبی داشته (91/0=r) و نسبت به تغییرات مرتبط با درمان بیماران مبتلا به کمردرد مزمن حساس ظاهر شده است (40). در ایران نیز افشارنژاد و همکاران همسانی درونی این ابزار را 88/0 گزارش نمودند (41). در مطالعه­ی اصغری‌مقدم و گلک نیز ویژگی‌های روان­سنجی نسخه­ی 24 سئوالی این مقیاس برای نمونه­های ایرانی، قابل قبول ظاهر شد (42). اعتبار و پایایی نسخه­ی 18 گویه‌ای این پرسش­نامه مکررا طی پژوهش‌های دیگر مطلوب گزارش شده و در پژوهش­های مرتبط با درد مزمن به طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد (14،48-43). پایایی این ابزار به روش ضریب آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر 86/0 محاسبه گردید.

مقیاس افسردگی: برای سنجش افسردگی از فرم کوتاه 10 گویه‌ای مقیاس سنجش افسردگی مرکز مطالعات همه‌گیرشناختی استانفورد[29] (CES-D 10) استفاده شد (49) که برروی بیماران مبتلا به درد مزمن هنجاریابی شده است (21). این پرسش­نامه، ترجمه­ی نسخه­ی انگلیسی فرم کوتاه پرسش­نامه­ی افسردگی ناشی از درد مزمن است که برای نخستین بار توسط رادولف[30] طراحی شده بود (50).

 پرسش­نامه­ی اخیر10 عبارت دارد و به صورت چهار گزینه­ای (از صفر به معنای اصلا تا 3 به معنای همیشه) نمره‌گذاری می‌شود. مقادیر بالاتر در این مقیاس، نمایانگر سطوح بالاتر افسردگی در بیمار است. اعتبار این پرسش­نامه در مطالعات قبلی توسط لوریگ4 و همکاران بر روی مبتلایان به بیماری‌های مزمن تایید و ضریب آلفای کرونباخ 84/0 برای آن گزارش شده است (21). در ایران نیز رضایی و همکاران این مقیاس را با ویژگی‌های روان­سنجی مطلوب بر روی 185 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن به کار بردند (6). در پژوهش حاضر میزان پایایی این مقیاس برابر با 81/0 به دست آمد.

مقیاس تامپای کینزیوفوبیا[31] (ترس از حرکت): اصطلاح کینزیوفوبیا ترکیب دو کلمه­ی کینزیس (حرکت) با فوبیا (ترس) یا ترس از حرکت است که به ترس مفرط، غیرمنطقی و ناتوان­کننده از حرکت جسمی و فعالیت اشاره دارد که ناشی از احساس صدمه­پذیری فرد در برابر آسیب مجدد توصیف شده است (51).

چنین ترسی می­تواند گاهی ناتوان­کننده­تر از خود درد واقعی باشد و ممکن است منجر به کناره­گیری سازشی از فعالیت­های اجتماعی شود (52). برای اندازه‌گیری ترس از حرکت از مقیاس 17 گویه‌ای تامپا برای کینزیوفوبیا[32](TSK) استفاده شد (53،54). این پرسش­نامه به صورت لیکرتی در دامنه­ی کاملا مخالفم (نمره­ی 1) تا کاملا موافقم (نمره­ی 4) نمره‌گذاری می‌شود. نمرات بالاتر در این مقیاس نمایانگر ترس بیشتر از حرکت یا ترس بیشتر از آسیب‌دیدگی مجدد[33] است. طی پژوهش‌های گذشته، تمام صورت­های این پرسش­نامه دارای اعتبار و پایایی مناسب شناخته شده‌اند (60-55). در ایران نیز افشارنژاد و همکاران (41) و جعفری و همکاران (61) این مقیاس را با ویژگی‌های روان­سنجی قابل قبول روی بیماران ایرانی مبتلا به کمردرد مزمن به کار بردند. علاوه بر آن در پژوهش حاضر ضریب پایایی این مقیاس به روش آلفای کرونباخ 77/0 محاسبه گردید.

پرسش­نامه­ی راهبردهای مقابله با درد: برای سنجش راهبردهای مورد استفاده­ی بیماران برای مقابله با کمردرد مزمن از
 پرسش­نامه­ی راهبردهای مقابله[34] (CSQ) استفاده شد که شامل 42 عبارت است که شش راهبرد مقابله­ی شناختی (توجه برگردانی[35]، تفسیر مجدد درد[36]، گفتگو با خود[37]، نادیده انگاشتن درد[38]، فاجعه­انگاری[39] و دعا و امیدواری[40]) و یک راهبرد رفتاری (افزایش فعالیت رفتاری[41]) را می‌سنجد (برای هر راهبرد
 مقابله­ای، شش عبارت وجود دارد) (32). از آزمودنی خواسته شد تا عبارت­ها را به دقت خوانده و با استفاده از یک مقیاس 7 درجه­ای (صفر تا شش) مشخص نماید که هنگام مواجهه با درد تا چه میزان از هر عبارت استفاده کرده است. نمره‌های عبارات مربوط به هر راهبرد با هم جمع شده و نمره­ی بالاتر نشان­دهنده­ی استفاده­ی بیشتر از راهبرد مورد نظر می­باشد. این پرسش­نامه نخستین بار توسط روزنشتایل و کیفی[42] در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مورد ساخت و هنجاریابی قرار گرفته (62) و پس از آن در مطالعات مختلف اعتبار و پایایی آن تایید شده است. برای مثال اصغری­مقدم و گلک، ویژگی‌های روان­سنجی این پرسش­نامه را در جمعیت ایرانی بررسی کرده و ضریب پایایی خرده­مقیاس­های آن را بین 74/0 تا 83/0 گزارش نمودند. هم­چنین نتایج مطالعه­ی آن­ها اعتبار ملاکی[43] و اعتبار پیش‌بین این پرسش­نامه را مورد تایید قرار داد (42). در پژوهش حاضر نیز پایایی پرسش­نامه با روش آلفای کرونباخ در سطح 05/0 برای خرده­مقیاس‌های نادیده‌‌ انگاشتن درد، دعا و امیدواری، توجه­برگردانی، تفسیر مجدد درد، فاجعه­انگاری، گفتگو با خود و افزایش فعالیت رفتاری به ترتیب 77/0، 65/0، 73/0، 79/0، 81/0، 81/0، 73/0 گزارش شد.

اثربخشی راهبردهای مقابله: برای سنجش این که هر یک از راهبردهای مقابله تا چه میزان توانسته درد بیمار را کاهش دهد و نیز تا چه حد موجب احساس کنترل بر درد می­شود، از مقیاس اثربخشی مقابله[44] استفاده شد که بخش دیگری از پرسش­نامه­ی راهبردهای مقابله می­باشند. این مقیاس شامل دو عبارت 7 درجه‌ای مانند سئوالات پرسش­نامه راهبردهای مقابله می­باشد. اعتبار و پایایی این مقیاس نیز به همراه پرسش­نامه راهبردهای مقابله کاملا تایید شده است (42،62). پایایی این مقیاس در پژوهش حاضر 72/0 محاسبه گردید.

مقیاس خوداثربخشی درد[45]: در این مطالعه برای سنجش خوداثربخشی درد، از مقیاس 6 گویه‌ای خوداثربخشی برای کنترل بیماری مزمن که در مرکز مطالعات همه‌گیرشناختی استانفورد توسط لوریگ و همکاران ساخته و مورد هنجاریابی قرارگرفته است، استفاده شد (21). هر یک از گویه­های این مقیاس بین اصلا مطمئن نیستم (0) تا کاملا مطمئنم (10) نمره‌گذاری می‌شود و نمرات خام کمینه و بیشینه­ی این مقیاس بین 0 تا 60 در نوسان است. به دلیل این که این مقیاس تا کنون بر روی بیماران ایرانی پایایی­سنجی و اعتباریابی نشده بود، قبل از هر اقدامی فرم اصلی آزمون توسط یک استادیار
روان­شناسی دو زبانه ترجمه گردید، سپس اعتبار محتوایی[46] آن توسط 3 نفر از استادان روان­شناسی دانشگاه گیلان و یک استادیار روان­پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی گیلان مورد تایید قرار گرفت. برای محاسبه­ی همسانی درونی، این مقیاس در یک مطالعه­ی مقدماتی در اختیار 40 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن قرار گرفت. نتیجه­ی حاصل از محاسبه آلفای کرونباخ در سطح 05/0 برابر با 87/0 به دست آمد که از نظر معیارهای روان­سنجی مورد تایید می‌باشد (63).

برای محاسبه­ی پایایی بیرونی[47] مقیاس خوداثربخشی از روش بازآزمایی استفاده شد. برای این منظور، ابتدا مقیاس در اختیار 40 بیمار گرفت و پس از گذشت 2 هفته به منظور ویزیت مجدد آن­ها توسط پزشک متخصص و تکمیل نوبت دوم آزمون، مجددا با بیماران تماس گرفته شد و این مقیاس دوباره در اختیار این بیماران قرار گرفت. میزان ضریب همبستگی پیرسون نمرات مقیاس خوداثربخشی درد حاصل از دو بار اندازه‌گیری برابر با 73/0 بود. هم­چنین بر اساس آزمون t وابسته، بین نتایج دو بار اندازه‌گیری در این مقیاس، تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. این یافته‌ها موید پایایی بیرونی قابل قبول مقیاس خوداثربخشی درد می‌باشد.

نتایج

پس از ترجمه و تایید اعتبار محتوایی مقیاس خوداثربخشی درد و کسب نتایج مطلوب از محاسبه­ی پایایی درونی و بیرونی طی مطالعه­ی مقدماتی از آن در مطالعه­ی دیگری 120 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن به شیوه­ی نمونه­گیری پیاپی جهت اجرای ارزیابی‌های روان­شناختی و تعیین اعتبار سازه، وارد پژوهش شدند. میانگین سنی تمام افراد نمونه (160 نفر) 87/10±29/41 سال و در دامنه­ی سنی 18 تا 72 سال قرار داشتند. هم­چنین میانگین طول مدت کمردرد بیماران، برابر با 11/77±11/45 ماه بود که طبق تعریف عملیاتی برای درد مزمن در این پژوهش کمترین طول مدت درد 3 ماه و بیشترین مورد گزارش شده 372 ماه بود. تمام این بیماران جهت تسکین دردهای خود یا رهایی از علایم کمردرد به طور متوسط 01/35±61/17 ماه، دارو مصرف کرده بودند. دامنه­ی زمانی مصرف داروها از کمتر از یک هفته تا 240 ماه متغیر بود.

جدول 1 ویژگی‌های جمعیت­شناختی و بالینی این بیماران را خلاصه نموده است.

 

جدول 1- ویژگی‌های جمعیت شناختی و بالینی بیماران

مبتلا به کمردرد مزمن (160 نفر)

متغیرها

فراوانی(n)

درصد(%)

جنسیت

 

مرد

زن

68

92

5/42

5/57

وضعیت تاهل

 

مجرد

متاهل

23

137

4/14

6/85

سطح تحصیلات

 

ابتدایی

راهنمایی

دیپلم

فوق دیپلم

کارشناسی و بالاتر

47

31

52

9

21

3/29

4/19

5/32

6/5

1/13

علت کمردرد

 

شغل

بیماری و عمل جراحی

تصادف

زایمان

ورزش

مبهم یا نامشخص

73

13

7

13

9

45

6/45

1/8

4/4

1/8

6/5

1/28

سابقه­ی کمردرد قبلی

 

بله

خیر

نامشخص

81

61

18

6/50

1/38

2/11

نوع شروع کمردرد

 

ناگهانی

تدریجی

نامشخص

57

96

7

6/35

60

4/4

وضعیت شغلی

 

شاغل

مرخصی استعلاجی

بی­کار به علت کمردرد

بی­کار به علتی غیر از کمردرد

بازنشسته

خانه دار

سایر

نامشخص

46

4

8

2

11

75

6

8

7/28

5/2

5

25/1

9/6

9/46

75/3

5

 

همبستگی گویه-نمره­ی کل: جدول 2 نتایج محاسبه­ی میزان همبستگی هر یک از گویه‌ها با نمره­ی کل مقیاس خوداثربخشی درد را که پس از حذف هرگویه به طور جداگانه به دست آمده است، نشان می‌دهد. در این جدول
هم­چنین میانگین و انحراف معیار کل و هر یک از گویه‌های این مقیاس ارایه شده است.

همان گونه که در جدول 2 مشاهده می‌شود تمامی مقادیر همبستگی هر یک از گویه‌ها با نمره­ی کل آزمون در سطح قوی حاصل شده است (0001/0P<) که نمایانگر همسانی درونی و پایایی مطلوب تمام گویه‌های مقیاس خوداثربخشی درد می‌باشد. علاوه بر آن نیز میانگین و انحراف معیار کل گویه‌های مقیاس 38/2±30/5 و ضریب آلفای کرونباخ آن برای نمونه­ی 160 نفری 91/0 به دست آمد. این میزان بسیار بالا بوده و نشان می‌دهد که ابزار مورد مطالعه بر اساس نظر نانالی و برن‌اشتاین1 واجد همسانی درونی عالی می‌باشد (63). ساختار عاملی مقیاس با استفاده از تحلیل مولفه­ی اصلی و به کارگیری

روش چرخش واریماکس2 مورد بررسی قرار گرفت.

 نتایج آزمون  گوی‌وارگی بارتلت3  نمایانگر  آن  بود  که  استفاده

از تحلیل عاملی مناسب می‌باشد و عامل ساخته ‌شده از متغیرها از اعتبار لازم برخوردار است (0001/0>P؛ 071/380=2c). هم­چنین نتایج آزمون KMO4 برای بررسی میزان بسندگی نمونه‌گیری5 نشان داد که نمونه­ی حاضر از کفایت نسبتا مطلوبی برخوردار است (879/0=KMO بیشتر از معیار 50/0).

 

 


جدول2- میانگین، انحراف معیار و نتایج همبستگی گویه با نمره­ی کل آزمون خوداثربخشی درد (160 نفر)


شماره­ی گویه

میانگین

SD

همبستگی پس از حذف گویه

همسانی درونی پس از حذف گویه (ضریب α کرونباخ)

P

1

00/5

66/2

77/0

89/0

0001/0P<

2

01/5

69/2

76/0

90/0

3

34/5

93/2

74/0

90/0

4

13/5

86/2

78/0

89/0

5

73/5

01/3

73/0

90/0

6

78/5

94/2

74/0

90/0

کل گویه‌ها

30/5

38/2

-

91/0

 

 

جدول3- نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی با تاکید بر مقادیر ویژه و درصد واریانس تبیین شده (120 نفر)


مولفه‌ها

چرخشمجموعمجذوراتبارهایعاملی

استخراجمجموعمجذوراتبارهایعاملی

درصدتراکمی

درصدواریانس

مقادیر ویژه (Total)

درصدتراکمی

درصدواریانس

مقادیر ویژه (Total)

1

2

3

4

5

6

157/65

056/77

947/83

651/89

129/95

000/100

157/65

898/11

891/6

704/5

478/5

871/4

909/3

714/0

413/0

342/0

329/0

292/0

157/65

 

157/65

 

909/3

 

 

 

 

[1]Nunnally and Bernstein

2Varimax Rotation

3Bartlett's Test of Sphericity

4Kaiser-Meyer-Olkin Measure

5Sampling Adequacy

6Eigenvalues

7Factor Loadings

بر اساس اطلاعات جدول 3 ملاحظه می‌شود که بر مبنای 6 گویه­ی این مقیاس یک عامل، استخراج شده و حدود 157/65 درصد از واریانس را تبیین کرده است. بنابراین می‌توان گفت که گویه‌های مقیاس خوداثربخشی در یک عامل، ضرایب مشترک دارند زیرا تنها مقدار ویژه­ی6 عامل اول (909/3) بیشتر از معیار 00/1 است و سایر عوامل مقدار ویژه کمتر از یک دارند.در جدول 4 ضرایب بارهای عاملی7 هر یک از گویه‌های مقیاس خوداثربخشی نشان داده‌ شده است. همان طور که  ملاحظه  می‌شود  تمامی  گویه‌ها  دارای  بار  عاملی بیش از

 

 

 

73/0 می‌باشند. این یافته، بیانگر آن است که همه­ی گویه‌ها بر روی یک عامل به نام خوداثربخشی درد، بار شده‌اند. در مجموع با توجه به نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی، ساختار عاملی مقیاس مذکور مورد تایید قرار گرفت.  

قبل انجام سایر تحلیل‌ها کجی و کشیدگی مقیاس‌ها بررسی شد تا در صورت کجی و کشیدگی زیاد، تبدیل‌های لازم انجام شود. بر اساس نظر تاباچنیک و فیدل اگر کجی و کشیدگی مقیاس‌ها کمتر از 2 باشد، نیازی به تبدیل نبوده و ادامه­ی روند تحلیل‌های آماری با این مقیاس‌ها خللی در نتایج ایجاد نمی‌کند (64). در این مورد همان­طور که در جدول 5 دیده می‌شود، تمامی 13 مقیاس مورد مطالعه  از کجی و کشیدگی کمتر از 2 برخوردار بودند. قبل از انجام تحلیل‌های اکتشافی، به منظور بررسی عدم وجود خطای چند هم­خطی بین مقیاس‌ها،  ضرایب

 

جدول 4- بارهای عاملی گویه‌های مقیاس خوداثربخشی درد پس از چرخش واریماکس

شماره گویه

محتوای گویه

بار عاملی

گویه­ی 1)

چقدر اطمینان دارید که بتوانید خستگی ناشی از بیماری­تان را طوری کنترل کنید که به فعالیت‌هایتان لطمه نزند؟

824/0

گویه­ی 2)

چقدر اطمینان دارید که بتوانید مانع از اثرگذاری ناراحتی و دردهایفیزیکی ناشی از بیماری بر فعالیت‌های آتی‌تان شوید؟

821/0

گویه­ی 3)

چقدر اطمینان دارید که بتوانید مانع از اثرگذاری فشارهای عاطفی ناشی از بیماری بر فعالیت‌های آتی‌تان شوید؟

822/0

گویه­ی 4)

چقدر اطمینان دارید که بتوانید مانع از اثرگذاری مشکلات و عوارض ناشی از سایر بیماری­ها بر فعالیت‌های آتی‌تان شوید؟

841/0

گویه­ی 5)

چقدر اطمینان دارید که بتوانید اقدامات و فعالیت‌های لازم برای حفظ سلامتی‌تان را به نحوی انجام دهید که نیازتان به مراجعه

 به پزشک را کمتر کنید؟

739/0

گویه­ی 6)

چقدر اطمینان دارید که بتوانید فعالیت‌هایی غیر از مصرف دارو انجام دهید تا اثر بیماری بر زندگی روزمره‌تان را بکاهید؟

793/0

 

جدول 5- توصیف آماری ابزارهای مختلف پژوهش (120 نفر)

 

مقیاس‌ها

میانگین

SD

دامنه­ی تغییرات

کجی

کشیدگی

 

شدت درد

47/6

48/2

100- 0

47/0-

35/0-

 

ناتوانی جسمی

86/12

93/4

18-1

57/0-

21/0-

 

افسردگی

54/13

19/7

29- 0

07/0

78/0-

 

کینزیوفوبیا (ترس از حرکت)

28/46

66/6

65-29

13/0

00/0

راهبرد های مقابله با درد

نادیده انگاشتن

دعا و امیدواری

توجه­برگردانی

تفسیر مجدد درد

فاجعه­انگاری

گفتگو با خود

افزایش فعالیت رفتاری

74/15

02/27

08/18

89/11

41/17

29/22

59/17

69/6

23/8

03/6

09/8

13/8

87/8

38/8

24/8

63/2

36- 0

36- 4

36- 0

36- 0

36- 0

36- 0

36- 0

12- 0

06/0-

68/0-

08/0-

33/0

15/0

48/0-

16/0

19/0

06/0-

39/0

52/0-

51/0-

56/0-

15/0-

48/0-

10/0

 

خوداثربخشی درد

19/5

26/2

10-1

11/0

97/0-

                         

 

 

 

همبستگی بین 13 مقیاس بررسی شد (جدول 6). از آن­جا که تمامی ضرایب همبستگی مقادیری کمتر از 85/0 داشتند وجود خطای چندهم­خطی[48] رد گردید (64). افزون بر آن به دلیل وجود ضرایب همبستگی متعدد در ماتریس همبستگی (136 ضریب همبستگی در این پژوهش) احتمال وقوع خطای نوع اول افزایش یافته (64) و لازم است برای کنترل احتمال رویداد خطای نوع اول با توجه به تعداد متغیرهای موجود در تحلیل‌های آماری، سطح معنی‌داری تعدیل شود. بنابراین همان­طور که در جدول 6 دیده می‌شود تنها همبستگی‌های دارای 40/0r≥ و 0001/0P< معنی‌دار، تلقی گردیدند.
 همان­طور که در جدول 6 منعکس است نتایج ضرایب همبستگی مرتبط با خوداثربخشی درد، رابطه­ی معنی‌‌داری را  
آن­چنان‌که انتظار می‌شد با کینزیوفوبیا، افسردگی، ناتوانی و فاجعه­انگاری نشان داد. به این مفهوم که باورهای قوی‌تر خوداثربخشی درد با کینزیوفوبیا (ترس از حرکت)، خلق منفی کمتر و سطوح ناتوانی و افکار فاجعه‌انگارانه­ی پایین‌تر همراه بود. هم­چنین همبستگی‌های مثبت معنی‌داری بین خوداثربخشی درد با راهبرد مقابله‌ای توجه­برگردانی و اثربخشی مقابله، یافت شد. این مطلب نشانگر آن است که انحراف توجه از منبع درد و نیز ادراک کنترل بیشتر بر درد که توسط بیمار در
پرسش­نامه­ی راهبردهای مقابله (CSQ) مشخص می‌شود، همراهی قابل ملاحظه‌ای با باورهای خوداثربخشی درد دارد
 (40/0r≥، 0001/0P<).

جدول 7 مجموعه‌ای از تحلیل‌های رگرسیون چندمتغیری را با هدف بررسی اعتبار پیش‌بین و این که چه میزان از مقادیر خوداثربخشی درد (به عنوان متغیر پیش‌بین) می‌تواند تغییرات سطوح متغیرهای کینزیوفوبیا، افسردگی، ناتوانی و 8 خرده­مقیاس پرسش­نامه­ی راهبردهای مقابله با درد را (به عنوان متغیرهای ملاک) تبیین نماید، نشان می‌دهد.

 

*= P<0001/0

§= Not Significant

 

 16- اثربخشی مقابله

 15- افزایش­فعالیت رفتاری

 14- گفتگوبا خود

 13- فاجعه‌انگاری

 12- تفسیر مجدد درد

 11- توجه برگردانی

 10- دعا و امیدواری

 9- نادیده انگاشتن درد

 8-  خوداثربخشی درد

 7- ناتوانی

 6- افسردگی

 5- کینزیوفوبیا

 4- مدت درد

 3- شدت درد

 2- مدت ‌زمان مصرف دارو

 1-سن

متغیرها

جدول 6: ماتریس ضرایب همبستگی متغیرهای مختلف پژوهش با در نظرگرفتن معیار40/0r≥ و سطح معنی‌داری 0001/0P< (120=n)

§15/0-

§06/0-

§03/0-

§20/0

§04/0

§08/0

§08/0

§07/0

§17/0-

§28/0

§17/0

§23/0

§24/0

§11/0

§17/0

1

1

§16/0-

§24/0-

§04/0-

§16/0

§23/0-

§11/0-

§05/0

§16/0-

§06/0-

§15/0

§18/0

§13/0

*69/0

§23/0

1

 

2

§16/0-

§05/0-

§14/0-

§29/0

§22/0-

§08/0-

§01/0

§17/0-

§32/0-

*48/0

§23/0

§21/0

§21/0

1

 

 

3

§05/0-

§03/0-

§05/0-

§03/0

§10/0-

§06/0-

§08/0-

§01/0-

§18/0-

§16/0

§01/0

§05/0

1

 

 

 

4

§36/0-

§16/0-

§28/0-

*51/0

§17/0-

§13/0-

§00/0

§25/0-

*51/0-

*48/0

*49/0

1

 

 

 

 

5

§38/0-

§02/0-

§34/0-

*60/0

§17/0-

§25/0-

§01/0-

§21/0-

*49/0-

*41/0

1

 

 

 

 

 

6

§28/0-

§10/0

§15/0-

*40/0

§16/0-

§17/0-

§08/0-

§17/0-

*56/0-

1

 

 

 

 

 

 

7

*51/0

§12/0

§36/0

*49/0-

§26/0

*41/0

§20/0

§32/0

1

 

 

 

 

 

 

 

8

*40/0

§39/0

*56/0

§32/0-

*59/0

*46/0

§21/0

1

 

 

 

 

 

 

 

 

9

§17/0

§15/0

§35/0

§11/0

§21/0

*40/0

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

10

§33/0

*40/0

*55/0

§16/0-

*49/0

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

11

§27/0

§29/0

*40/0

§14/0-

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

12

*47/0-

§10/0-

*40/0-

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

13

*51/0

*40/0

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

14

§31/0

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

15

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

16

 

این تحلیل‌های رگرسیونی پس از کنترل عوامل مخدوش‌کننده1 انجام گرفت. برای این منظور ضرایب همبستگی پیرسون میان متغیرهای ملاک و برخی متغیرهای مخدوش‌کننده احتمالی نظیر سن، مدت زمان مصرف دارو، شدت و مدت درد مورد محاسبه قرار گرفت (نتایج rs این ضرایب در جدول 6 منعکس است) و سپس آن دسته از متغیرهای فوق که از نظر آماری رابطه­ی‌ معنی‌داری با متغیرهای ملاک داشتند (05/0P≤)، تاثیرشان بر رابطه­ی بین خوداثربخشی درد و متغیرهای ملاک کنترل گردید. به این صورت که در تحلیل‌های رگرسیونی، نخست متغیرهای مخدوش‌کننده­ی احتمالی دارای 05/0Ps≤ در گام اول و قبل از ورود متغیر پیش‌بین خوداثربخشی درد وارد معادله­ی رگرسیون می‌گردیدند و به این شیوه، هر گونه تاثیر مداخله­گر آن­ها حذف و در گام دوم متغیر خوداثربخشی درد در بلوک پیش‌بین، وارد معادله­ی رگرسیون می‌گردید (جدول 7).

نتایج تحلیل رگرسیون فوق نشانگر آن بود که متغیر سن به طور معنی‌داری توانسته است واریانس نمرات کینزیوفوبیا، افسردگی، ناتوانی و فاجعه­انگاری درد را تبیین نماید.


 


جدول 7- خلاصه­ی تحلیل‌های رگرسیونی چندمتغیری برای پیش‌بینی متغیرهای ملاک از روی خوداثربخشی درد


متغیرهای ملاک

خلاصه مدل

متغیرهای کنترل و[پیش‌بین]

β

P

R2Δ

کینزیوفوبیا

R228/0=(F، 19.71=[3،139] P<0001/0)

گام 1: سن

شدت درد

گام 2: [خوداثربخشی درد]

23/0

18/0

44/0-

002/0

112/0

0001/0

*08/0

 

*28/0

افسردگی

R231/0=(F، 20.53=[3،137] P<0001/0)

گام 1: سن

شدت درد

گام 2: [خوداثربخشی درد]

16/0

22/0

43/0-

03/0

004/0

0001/0

*07/0

 

*29/0

ناتوانی

R241/0=(F، 22.93=[4،131] P<0001/0)

گام 1: سن

شدت درد

مدت درد

گام 2: [خوداثربخشی درد]

26/0

44/0

02/0

40/0-

0001/0

0001/0

76/0

0001/0

*27/0

 

 

*39/0

نادیده انگاشتن درد

R211/0=(F، 8.11=[2،136] P<0001/0)

گام 1: مدت درد

گام 2: [خوداثربخشی درد]

01/0-

33/0

92/0

0001/0

005/0

*09/0

دعا و امیدواری

R204/0=(F، 5.91=[1،145] P<02/0)

گام 1: [خوداثربخشی درد]

20/0

02/0

*03/0

توجه­برگردانی

R216/0=(F، 28.68=[1،145] P<0001/0)

گام 1: [خوداثربخشی درد]

41/0

0001/0

*16/0

تفسیر مجدد درد

R216/0=(F، 4.99=[3،78] P<003/0)

گام 1: مدت مصرف دارو

شدت درد

گام 2: [خوداثربخشی درد]

19/0-

21/0-

28/0

05/0

03/0

01/0

*08/0

 

*13/0

فاجعه­انگاری

R228/0=(F، 16.55=[3،130] P<0001/0)

گام 1: سن

شدت درد

گام 2: [خوداثربخشی درد]

18/0

28/0

0/035-

01/0

0001/0

0001/0

*11/0

 

*26/0

گفتگو با خود

R213/0=(F، 22.32=[1،145] P<0001/0)

گام 1: [خوداثربخشی درد]

36/0

0001/0

*13/0

افزایش فعالیت رفتاری

R216/0=(F، 8.82=[78،2] P<0001/0)

گام 1: مدت مصرف دارو

گام 2: [خوداثربخشی درد]

24/0-

42/0

01/0

0001/0

*05/0

*16/0

اثربخشی مقابله

R225/0=(F، 16.17=[3،132] P<0001/0)

گام 1: سن

شدت درد

گام 2: [خوداثربخشی درد]

13/0-

15/0-

46/0

08/0

04/0

0001/0

*03/0

 

*25/0

 

† Standardized regression coefficient

05/0* P

 

[1]Confounding Factors

ΔR2: adjusted R squared

 

               


با ملاحظه­ی علامت ضرایب استاندارد شده­ی رگرسیون (β) می‌توان گفت بیماران دارای سن بالاتر، ترس از حرکت و خلق منفی بیشتری دارند و سطوح ناتوانی جسمی و افکار فاجعه‌انگارانه­ی بیشتری را گزارش کرده‌اند.

شدت درد نیز متغیر کنترل دیگری بود که نسبت معنی‌داری از واریانس متغیرهای کینزیوفوبیا، افسردگی، ناتوانی، تفسیر مجدد درد و اثربخشی مقابله را تبیین می‌نمود. علامت مقادیر بتای این متغیر نشان می‌دهد که بیماران دارای دردِ شدیدتر میزان ترس از حرکت، خلق منفی، ناتوانی جسمی و افکارفاجعه‌انگارانه­ی بیشتری را تجربه می‌کنند و در مقابل، راهبرد مقابله‌ای تفسیر مجدد درد و نیز اثربخشی مقابله­ی پایین‌تری را گزارش می‌نمایند.

هم­چنین در این پژوهش مدت زمان مصرف دارو، به عنوان پیش‌بینی­کننده­ی معنی‌دار تغییرات متغیرهای تفسیر مجدد درد و افزایش فعالیت رفتاری ظاهر شد. همان طور که جدول 7 مقادیر منفی بتای این متغیر را منعکس ساخته است، بیمارانی که تلاش می‌کردند منبع درد را جدای از خود و یا آن را گنگ و مطبوع تلقی نمایند (تفسیر مجدد درد) و به هنگام رخداد کمردرد، فعالیت رفتاری بیشتری از خود نشان دهند، مدت زمان کمتری را برای رهایی از درد خود دارو مصرف کرده بودند. پس از حذف تاثیر مداخله‌کنندگی متغیرهای کنترل، تحلیل­های رگرسیون در گام دوم نشان دادند که نمرات مقیاس خوداثربخشی درد به طور معنی‌داری واریانس تمام متغیرهای ملاک را (در دامنه­ی 3 تا 39%) پیش‌بینی می‌نماید. مقادیر بتای این متغیر در تمام موارد به استثنای کینزیوفوبیا، افسردگی، ناتوانی و فاجعه­انگاری مثبت بود. این یافته یادآور می‌سازد که باورهای قوی­تر خوداثربخشی درد حتی پس از کنترل عوامل مخدوش‌کننده با سطوح پایین‌تر ترس از حرکت، خلق منفی، ناتوانی جسمی و افکار فاجعه‌انگارانه همراه است.

بحث و نتیجه­گیری

هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی نسخه­ی فارسی مقیاس خوداثربخشی و بررسی باورهای خوداثربخشی درد در رابطه با سازه‌هایی نظیر ترس از حرکت، خلق افسرده، شدت درد، ناتوانی جسمی و راهبردهای مقابله با درد به منظور فهم و کاربرد سازه­ی خوداثربخشی در سازگاری با کمردرد مزمن بود. زمانی که یک ابزار روان­سنجی از زبانی به زبان دیگر ترجمه می‌شود باید ویژگی‌های روان­سنجی آن از نظر اعتبار و پایایی مورد مطالعه قرار گیرد. نتایج حاصل از ضرایب آلفای کرونباخ نمایانگر آن بود که نسخه­ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد همسانی درونی بسیار بالایی دارد (91/0=α)، به این مفهوم که گویه‌های این مقیاس از تجانس و همخوانی لازم برخوردار هستند. در این صورت می‌توان گفت هر یک از گویه‌ها در حال سنجش ساختار مشابهی هستند و پراکندگی مفهومی[49] در آن­ها دیده نمی‌شود. همسو با این نتیجه، ضریب آلفای کرونباخ در نسخه­ی انگلیسی اجرا شده بر روی گروهی از بیماران مبتلا به درد مزمن 91/0 (21) و در نسخه­ی هلندی اجرا شده بر روی گروهی از سالمندان مبتلا به بیماری‌های مزمن 93/0 (22) به دست آمد. در توافق با مقادیر بالای همسانی درونی، بررسی تکرارپذیری آزمون در سطح همبستگی بین گویه-نمره­ی کل نشانگر آن بود که تمام گویه‌های این مقیاس دارای همبستگی قوی و مثبت در دامنه­ی 73/0 تا 78/0 با نمره­ی کل آزمون هستند (جدول 2). در همین زمینه، جنسن[50] به لزوم پایایی بالای ابزار و استفاده از آنها در هر یک از موقعیت‌های بالینی و شرایط پژوهشی سفارش نموده است (65). در بررسی ساختار عاملی مقیاس خوداثربخشی درد، نتایج حاصل از تحلیل مولفه­ی اصلی با به­کارگیری روش چرخش واریماکس نشان داد 6 گویه­ی این مقیاس روی یک عامل بار پیدا نموده و آن 157/65 درصد از واریانس کل مجموعه­ی سئوال‌ها را با حداقل بار عاملی 73/0 تبیین می‌نماید (جدول 3). در پژوهش حاضر، اعتبار نسخه­ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد از طریق همبستگی‌های مطلوب و قابل قبول (40/0r≥، 0001/0P<) با سایر سازه‌هایی که انتظار می‌رفت ارتباط مثبت یا منفی معنی‌داری با آن داشته باشد، مورد کاوش قرار گرفت. در بررسی اعتبار واگرا[51] مشخص شد بین مقادیر خوداثربخشی درد و نمرات آزمون‌های کینزیوفوبیا، افسردگی، ناتوانی جسمی و خرده­مقیاس فاجعه‌انگاری درد در
 پرسش­نامه­ی راهبردهای مقابله، همبستگی منفی و معنی‌داری وجود دارد. نتایج حاصل از اعتبار همگرا[52] نیز نشانگر آن بود که باورهای خوداثربخشی به طور مثبت و معنی‌داری با راهبرد توجه­برگردانی و میزان اثربخشی مقابله با درد در پرسش­نامه­ی راهبردهای مقابله مرتبط است (جدول 6).

همسو با یافته‌های فوق، پژوهش‌های صورت گرفته در میان بیماران مبتلا به کمردرد مزمن ارجاعی به فیزیوتراپی (11)، افراد دچار آسیب طناب نخاعی (23)، کهنه‌سربازان[53] سالمند مبتلا به درد مزمن (24)، سالخوردگان ساکن در یک مجتمع بازنشستگی (26) و نمونه­ی ناهمگنی از بیماران ایرانی مبتلا به درد مزمن (66) نیز به این نتیجه رسیدند که افراد دارای خوداثربخشی بالاتر، ترس مرتبط با درد و خلق افسرده­ی کمتری دارند، ناتوانی جسمی پایین‌تری را تجربه می‌کنند، افکار فاجعه انگارانه­ی کمتری از درد خود نشان می‌دهند و هم­چنین قدرت مقابله­ی بیشتری برای کاهش و کنترل درد در خود احساس می‌کنند. این شواهد پژوهشی حمایت بیشتری برای اعتبار سازه‌ای مقیاس خوداثربخشی درد ارایه می‌نماید. علاوه بر آن یافته‌های پژوهش حاضر در ارزیابی اعتبار پیش‌بین نشان داد که نمرات مقیاس خوداثربخشی درد نسبت معنی‌داری از واریانس مقادیر آزمون‌های کینزیوفوبیا، افسردگی، ناتوانی و تمام راهبردهای مقابله با درد را بیش از متغیرهای کنترل تبیین می‌نماید (جدول 7).

 این مطلب نمایانگر آن است که مداخلات روان­شناختی در جهت ارتقای باورهای خوداثربخشی درد می‌تواند منجر به سازگاری بهتری با کمردرد مزمن صرف نظر از اثرات مداخله‌گر شدت و مدت درد، سن بیماران و مدت زمان مصرف داروی آن­ها باشد. هم‌راستا با این نتیجه مطالعات مبتنی بر درمان شناختی­رفتاری[54]، بهبودهای چشمگیری را در خوداثربخشی و عملکرد بیماران با وجود تغییرات اندک در شدت درد آن­ها، گزارش نموده‌اند حتی هنگامی که استفاده از تجویزهای مرتبط با درد به طور اساسی کاهش یافته بود (69-67). از نظر محدودیت‌های روش‌شناختی، پژوهش حاضر دارای طرحی مقطعی است بنابراین هرگونه استنباط علّی از روابط میان متغیرها جایز نیست. اعتماد به آزمون‌های خودگزارشی[55] نیز ممکن است ضعف دیگری در این مطالعه تلقی شود، اما همان طور که سایر پژوهشگران پیشتر اشاره نموده‌اند سنجش بسیاری از متغیرها (نظیر درد، راهبردهای مقابله، خلق منفی، ترس از حرکت و ...) تنها به شیوه­ی خودگزارشی میسر است (34). در این پژوهش، میزان حساسیت مقیاس خوداثربخشی درد نسبت به تغییرات مرتبط با درمان، ارزیابی نشده است و پیشنهاد می‌شود در آینده مورد بررسی قرار گیرد. هم­چنین به طور سنتی برای سنجش و تعیین اعتبار سازه (واگرا و همگرا) به سادگی از بررسی همبستگی‌های بین سازه‌ها و اندازه‌های درون هر یک از سازه‌ها استفاده می‌شود. این روش با وجود سادگی در محاسبات، دچار مشکلاتی است که مهم­ترین آن­ها فقدان ملاک مشخص برای تایید و یا رد اعتبار است. بنابراین پیشنهاد می‌شود از روش‌های نوین اعتبارسنجی نظیر مدل‌سازی معادلات ساختاری[56] (SEM) و با توسعه و دستکاری مدل‌های اندازه‌گیری (تحلیل عاملی تاییدی[57]) صحت و دقت مدل‌ها در اندازه‌گیری سازه­ی مورد نظر تعیین گردد.

سرانجام هر چند ممکن است فاصله­ی پایایی بازآزمایی مقیاس خوداثربخشی درد در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن کوتاه به نظر آید (حداکثر 2 هفته) اما این بحث نیز مطرح است که در فواصل بازآزمایی طولانی مدت، احتمال وقوع تغییرات در باورهای خوداثربخشی به‌ ویژه در بیماران تحت درمان، افزایش یافته و این مسئله موجب می‌شود ارزیابی ثبات آزمون دشوارتر گردد. با قطع نظر از مباحث روان­سنجی در مجموع می‌توان گفت نتایج ارایه شده در این پژوهش حمایت قابل قبولی برای کاربرد این مقیاس در آزمایه‌های بالینی و یا موقعیت‌های پژوهشی مرتبط با ارزیابی بیماران پرشمار مبتلابه کمردرد مزمن فراهم می‌آورد. افزون بر آن، یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد تقویت باورهای خوداثربخشی می‌تواند به کاهش ترس از حرکت، خلق منفی، ناتوانی جسمی و تضعیف فاجعه‌انگاری محرّک­های درد منجر شده و به رشد راهبرد مقابله‌ای توجه‌برگردانی و اعتقاد به اثربخشی آن در سازگاری با کمردرد مزمن یاری رساند.



[1]Chronic Low Back Pain

[2]Psychological Well-being

[3]Pain Self-Efficacy Beliefs

[4]Bandura

[5]Woby

[6]Arnstein

[7]Frei

[8]Self-Management

[9]Self-Efficacy for Managing Chronic Disease Scale

[10]Lorig

[11]Internal Consistency

[12]Sensitivity

[13]Elzen

[14]Pang

[15]Consecutive Sampling

[16]Pilot Study

[17]Drop out

[18]Referral

[19]Scoliosis Deformity

[20]Item-Total Correlation

[21]Factor Structure

[22]Exploratory Factor Analysis

[23]Principal Component Analysis

[24]Construct Validity

[25]Pearson Product-Moment Correlation

[26]Predictive Validity

[27]Visual Analog Scale

[28]Roland-Morris Disability Questionnaire

[29]Center for Epidemiological Studies short Depression Scale

[30]Radolff

[31]Kinesiophobia

[32]Tampa Scale for Kinesiophobia

[33]Fear of Re-injury

[34]Coping Strategies Questionnaire

[35]Diverting Attention

[36]Reinterpreting Pain

[37]Self-statements

[38]Ignoring Pain

[39]Catastrophizing

[40]Praying or Hoping

[41]Increasing Activity Level

[42]Rosenstiel and Keefe

[43]Criterion Validity

[44]Coping Efficacy

[45]Pain Self-Efficacy

[46]Content Validity

[47]Content Validity

[48]Multicollinearity

[49]Redundancy

[50]Jensen

[51]Divergent Validity

[52]Convergent Validity

[53]Veterans

[54]Cognitive-Behavioural Treatment

[55]Self-Report

[56]Structural Equation Modeling

[57]Confirmatory Factor Analysis

 

 
1. Bratton R. Assessment and management of acute low back pain. Am Fam Physician 1999; 60(8): 2299-308.
2. Picavet S, Schouten J. Musculoskeletal pain in the Netherlands: Prevalence, consequence and risk groups, the DMC3 study. Pain 2003; 102: 167-78.
3. Linton S.  A review of psychological risk factors in back and neck pain. Spine 2000; 25: 1148-56.
4. Williamson GM, Schulz R. Pain, activity restriction, and symptoms of depression among community-residing elderly adults. J Gerontol 1992; 47: 367-72.
5. Native B, Eriksen W, Bruusgaard D. Low back pain as a predictor of long-term work disability. Scand J Public Heath 2002; 30: 288-92.
6. Rezaei S, AfsharnezhadT, Kafi M, Soltani R, Fallah Kohan S. [Relation between depression and coping strategies in chronic back pain patients: A cross sectional study with controlling pain intensity and duration]. Daneshvar medicine 2009; 81: 63-74. (Persian)
7. Waddell G, Main CJ, Morris EW, Paola MD, Gray ICM. Chronic low-back pain, psychologic distress and illness behavior. Spine 1984; 9: 209-15.
8. Ostir GV, Carlson JE, Black SA, Rudkin L, Goodwin JS, Markides KS. Disability in older adults: Prevalence, causes, and consequences. Behav Med 1999; 24: 147-56.
9. Luszczynska A, Scholz U, Schwarzer R. The general self-efficacy scale: multicultural validation studies. J Psychol 2005; 139(5): 439-57.
10. Bandura A. Self-efficacy toward a unifying theory of behavioural change. Psychol Rev 1977; 84: 191-215.
11. Woby SR, Roach NK, Urmston M, Watson PJ. The relation between cognitive factors and levels of pain and disability in chronic low back pain patients presenting for physiotherapy. Eur J Pain 2007; 11: 869-77.
12. Arnstein P, Caudill M, Mandle C, Norris A, Beasley R. Self-efficacy as a mediator of the relationship between pain intensity, disability and depression in chronic pain patients. Pain 1999; 80: 483-91.
13. Adams JH, Williams AC. What affects return to work for graduates of a pain management program with chronic upper limb pain? J Occup Rehabil 2003; 13: 91-106.
14. Keefe FJ, Rumble ME, Scipio CD, Giordano LA, Perri LCM. Psychological aspects of persistent pain: current state of the science. J Pain 2004; 5: 195-211.
15. Jensen MP, Turner JA, Romano JM. Self-efficacy and outcome expectancies: relationship to chronic pain coping strategies and adjustment. Pain 1991; 44: 263-9.
16. Lorig K, Chastain RL, Ung E, Shoor S, Holman HR. Development and evaluation of a scale to measure perceived self-efficacy in people with arthritis. Arthritis Rheum 1989; 32: 37-44.
17. Spinhoven P, Ter Kuile MM, Linssen AC, Gazenam B. Pain coping strategies in a Dutch population of chronic low back pain patients. Pain 1989; 37: 77-83.
18. O’Leary A, Shoor S, Lorig K, Holman HR. A cognitive-behavioral treatment for rheumatoid arthritis. Health Psychol 1988; 7: 527-44.
19. Frei A, Svarin A, Steurer-Stey C, Puhan MA. Self-efficacy instruments for patients with chronic diseases suffer from methodological limitations- a systematic review. Health Qual Life Outcomes 2009; 26(7): 86.
20. Lorig K, Stewart A, Ritter P, González V, Laurent D, Lynch J. Outcome measures for health education and other health care interventions. Thousand Oaks: Sage; 1996: 24-5, 41-5.
21. Lorig KR, Sobel DS, Ritter PL, Laurent D, Hobbs M. Effect of a self-management program for patients with chronic disease. Eff Clin Pract 2001; 4(6): 256-62.
22. Elzen H, Slaets JPJ, Snijders TAB, Steverink N. Evaluation of the chronic disease
self-management program (CDSMP) among chronically ill older people in the Netherlands. Soc Sci Med 2007; 64(9): 1832-41.
23. Pang MY, Eng JJ, Lin KH, Tang PF, Hung C, Wang YH. Association of depression and pain interference with disease-management self-efficacy in community-dwelling individuals with spinal cord injury. J Rehabil Med 2009; 41: 1068-73.
24. Barry LC, Guo Z, Kerns RD, Duong BD, Reid MC. Functional self efficacy and pain-related disability among older veterans with chronic pain in a primary care setting. Pain 2003; 104: 131-7.
25. Denison E, Asenlof P, Lindberg P. Self-efficacy, fear avoidance, and pain intensity as predictors of disability in subacute and chronic musculoskeletal pain patients in primary health care. Pain 2004; 111: 245-52.
26. Turner JA, Ersek M, Kemp L. Self-efficacy for managing pain is associated with disability, depression, and pain coping among retirment community residents with chronic pain. J Pain 2005; 6: 471-9.
27. Woby SR, Watson PJ, Roach NK, Urmston M. Coping strategy use: Does it predict adjustment to chronic back pain after controlling for catastrophic thinking and self-efficacy for pain control? J Rehabil Med 2005; 37: 100-17.
28. Woby SR, Urmston M, Watson P. Self-efficacy mediates the relation between pain-related fear and outcome in chronic low back pain patients. Eur J Pain 2007; 11(7): 711-8.
29. Menezes Costa LDC, Maher CG, McAuley JH, Hancock MJ, Smeets RJEM. Self-efficacy is more important than fear of movement in mediating the relationship between pain and disability in chronic low back pain. Eur J Pain 2011; 15(2): 213-9.
30. Bartlett JE, Kotrlik JW & Higgins CC. Organizational Research: Determining Appropriate Sample Size in Survey Research. Information Technology, Learning, and Performance Journal 2001; 19:43-50.
31. Price DD, McGrath PA, Rafii A. The validation of visual analogue scales as ratio scale measures for chronic and experimental pain. Pain 1983; 17: 45-56.
32. Jensen MP, Karoly P, Braver S. The measurement of clinical pain intensity: A comparison of six methods. Pain 1996; 27: 117-26.
33. Ogon M, Krismer M, Sollner W, Kantner-Rumplmair W, Lampe A. Chronic low back pain measurement with visual analogue scales in different settings. Pain 1996; 64: 425-8.
34. Turk DC, Melzack R. The measurement of pain and the assessment of people experiencing pain. In: Turk DC, Melzack R, eds. Handbook of Pain Assessment, 2nd edition. New York: Guilford; 2001: 29.
35. Davidson M, Keating JL. A Comparison of five low back disability questionnaires: Reliability and responsiveness. Phys Ther 2002; 82(1): 8-24.
36. Kopec JA, Esdaile JM. Functional disability scales for back pain. Spine 1995; 20(17): 1943-9.
37. Roland M, Morris R. A study of the natural history of back pain. Part I: Development of a reliable and sensitive measure of disability in low-back pain. Spine 1983; 8: 141-4.
38. Grotle M, Brox JI, Vllestad NK. Functional status and disability questionnaires: What do they assess? A systematic review of backspecific outcome questionnaires. Spine 2005; 30(1): 130-40.
39. Stratford PW, Binkley JM. Measurement properties of the RM-18: A modified version of the Roland-Morris disability scale. Spine 1997; 22: 2416-21.
40. Garratt AM, Klaber Moffett J, Farrin AJ. Responsiveness of generic and specific measures of health outcome in low back pain. Spine 2001; 26: 71-7.
41. AfsharnezhadT, Rezaei S, Yusefzadeh Sh. [The relation between fear of movement and pain intensity with physical disability in chronic low-back-pain patients]. Journal of rehabilitation 2010; 42(2): 21-8. (Persian)
42. Asghari A, Golak N. [The role of pain coping strategies in adjustment to chronic pain]. Daneshvar Raftar, 2005; 12(10): 1-22. (Persian)
43. Roland M, Morris R. A study of the natural history of back pain. Part I: Development of a reliable and sensitive measure of disability in low-back pain. Spine 1983; 8: 141-4.
44. Stratford PW, Binkley JM. Measurement properties of the RM-18: A modified version of the Roland-Morris disability scale. Spine 1997; 22: 2416-21.
45. Garratt AM, Klaber Moffett J, Farrin AJ. Responsiveness of generic and specific measures of health outcome in low back pain. Spine 2001; 26: 71-7.
46. Roland M, Fairbank J. The Roland-Morris disability questionnaire and the Oswestry disability questionnaire. Spine 2000; 25(24): 3115-24.
47. Mousavi SJ, Parnianpour M, Mehdian H, Montazeri A, Mobini B. The Oswestry disability index, the Roland-Morris disability questionnaire, and the Quebec back pain disability scale: Translation and validation studies of the Iranian versions. Spine 2006; 31(14): 454-9.
48. Stroud MW, McKnight PE, Jensen MP. Assessment of self-reported physical activity in patients with chronic pain: Development of an abbreviated Roland-Morris disability scale. J Pain 2004; 5(5): 257-63.
49. Andresen EM, Malmgren JA, Carter WB, Patrick DL. Screening for depression in well older adults: Evaluation of a short form of the CES-D (Center for Epidemiologic Studies Depression Scale). Am J Prev Med 1994; 10: 77-84.
50. Radloff LS, The CES-D scale: A self-report depression scale for research in the general population. Appl Psychol Meas1977; 1: 385-401.
51. Silver A, Haeney M, Vijayadurai P, Wilks D, Pattrick M, Main CJ. The role of fear of physical movement and activity in chronic fatigue syndrome. J Psychosom Res. 2002; 52(6): 485-93.
52. Lee KC, Chiu TT, Lam TH. The role of fear-avoidance beliefs in patients with neck pain: Relationships with current and future disability and work capacity. Clin Rehabil 2007; 21(9): 812-21.
53. Kori S, Miller R, Todd D. Kinesiophobia: A new view of chronic pain behavior. Pain Manag 1990; 3: 35-43.
54. Vlaeyen JWS, Kole-Snijders AMJ, Rotteveel AM, Ruesink R, Heuts PHTG. The role of fear of movement/(re)injury in pain disability. J Occup Rehabil 1995; 5: 235-52.
55. Swinkels-Meewisse EM, Swinkels RM, Verbeek ALM, Vlaeyen JWS, Oostendorp RB. Psychometric properties of the Tampa Scale for kinesiophobia and the fear-avoidance beliefs questionnaire in acute low back pain. Man Ther 2003; 8(1): 29-36.
56. Lundberg MKE, Stymf J, Carlsson SV. A psychometric evaluation of the Tampa Scale for Kinesiophobia: A physiotherapeutic perspective. Physiother Theory Pract 2004; 20: 121-33.
57. Roelofs J, Goubert L, Peters ML, Vlaeyen JW, Crombez G. The Tampa Scale for Kinesiophobia: Further examination of psychometric properties in patients with chronic low back pain and fibromyalgia. Eur J Pain 2004; 8: 495-502.
58. Goubert L, Crombez G, Van Damme S, Vlaeyen JWS, Bijttebier P, Roelofs J. Confirmatory factor analysis of the Tampa Scale for Kinesiophobia: invariant two-factor model across low back pain patients and fibromyalgia patients. Clin J Pain 2004b; 20:103-10.
59. Burwinkle T, Robinson JP, Turk DC. Fear of movement: Factor structure of the Tampa scale of kinesiophobia in patients with fibromyalgia syndrome. J Pain 2005; 6(6): 384-91.
60. French DJ, France CR, Vigneau F, French JA, Evans RT. Fear of movement/(re)injury in chronic pain: A psychometric assessment of the original English version of the Tampa scale for kinesiophobia (TSK). Pain 2007; 127 (1-2): 42-51.
61. Jafari H, Ebrahimi I, Salavati M, Kamali M, Fata L. Psychometric properties of Iranian version of Tampa scale for kinesiophobia in low back pain patients. Journal of rehabilitation 2010; 41(1): 15-22.
62. Rosenstiel AK, Keefe FJ. The use of coping strategies in chronic low back pain patients: Relationship to patient characteristics and current adjustment. Pain 1983; 17: 33-44.
63. Nunnally JC, Bernstein IH. Psychometric theory. 3rd ed. New York: McGraw-Hill; 1994: 246
64. Tabachnick B, Fidell L. Using multivariate statistics. 4th ed. Boston: Allyn and Bacon; 2001: 91, 331.
65. Jensen MP. Questionnaire validation: A brief guide for readers of the research literature. Clin J Pain 2003; 19: 345-52.
66. Asghari A, Julaeiha S. Godarzi M. Disability and depression in patients with chronic pain: Pain or pain-related belifs? Arch Iranian Med 2008; 11: 263-9.
67. Nicholas MK, Wilson PH, Goyen J. Comparison of cognitive-behavioural group treatment and an alternative non-psychological treatment for chronic low back pain. Pain 1992; 48: 339-47.
68. Williams AC, Nicholas MK, Richardson PH, Pither CE, Justins DM, Chamberlain JH, et al. Evaluation of a cognitive behavioural programme for rehabilitating patients with chronic pain. Br J Gen Pract 1993; 43: 513-8.
69. Williams AC, Richardson PH, Nicholas MK, Pither CE, Harding VR, Ridout KL, et al. Inpatient versus outpatient pain management: Results of a randomised controlled trial. Pain 1996; 66: 13-22.