مقایسه ی سطح اضطراب در دانش آموزان دبیرستانی روستایی و شهری در مشهد

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه روانپزشکی، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

چکیده

تاثیر تغییرات سریع فرهنگی‌اجتماعی و افزایش اﺧﺘﻼﻻت عصبی‌رواﻧـﻲ در دنیا، این اﺧــﺘﻼﻻت را به دوﻣــﻴﻦ عامل ناتوانی تا ﺳــﺎل 2020 تبدیل نموده است. اﺧﺘﻼﻻت عصبی‌رواﻧـﻲ به ویژه اضطراب در نوجوانان، عامل مهمی در کاهش سلامتی، افت تحصیلی و اقدام به رفتارهای مخاطره‌آمیز است. این مطالعه به منظور بررسی سطح اضطراب دانش‌آموزان روستایی و شهری در مشهد انجام گرفت.
روش‌کار: در این مطالعه‌ی مقطعی، تعداد 340 دانش‌آموز دبیرستانی روستایی و شهری مشهد در سال 1385 با نمونه‌گیری طبقاتی‌خوشه‌ای وارد پژوهش شدند و مشخصات جمعیت‌شناختی، نحوه‌ی انجام فرایض دینی، علاقه به تحصیل و وضعیت تحصیلی ایشان بررسی شد. داده‌ها توسط پرسش‌نامه‌ی اضطراب
اشپیل‌برگر جمع‌آوری و با آزمون‌های تحلیل واریانس، تی و مجذور خی تحلیل شدند.
یافته‌ ها: در مجموع 337 نفر دانش‌آموز با میانگین سنی 3/1±5/16 سال بررسی شدند. از شرکت‌کنندگان 175 نفر (52%) ساکن روستا بودند. اضطراب حالت و صفت به درجات شدید به ترتیب در 23 و 19 درصد دانش‌آموزان مشاهده شد. در دانش‌آموزان روستایی میزان اضطراب بالاتر از شهر بود (001/0P<) و حداکثر میانگین نمره‌ی اضطراب در دختران روستایی دیده شد. دختر بودن (01/0=P)، بی‌علاقگی به رشته‌ی تحصیلی (01/0=P) و عدم انجام منظم فرایض دینی (02/0=P) با سطح اضطراب بالاتر همراه بود.
نتیجه ‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش، میزان اضطراب در دختران و به ویژه دانش‌آموزان جامعه‌ی روستایی بیشتر بود. لذا غربالگری اختلالات اضطرابی و راهکارهای ارتقای سلامت روان، فراهم‌سازی شرایط آموزشی و تفریحی مناسب در مدارس روستایی باید مورد توجه قرار گیرد.
 
 

کلیدواژه‌ها


آﻣﺎر اﺧﺘﻼﻻت عصبی­رواﻧـﻲ در دنیا اﻓـﺰاﻳﺶ یافته و سهم قابل توجهی از بیماری­ها را به خود اختصاص داده است (1). طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی اختلالات عصبی­روانی مسئول 33 درصد از سال­های سپری شده با ناتوانی است و ﭘﻴﺶ­ﺑﻴﻨﻲ شده که ﺗــﺎ ﺳﺎل 2020 اﺧﺘﻼﻻت ﺧﻠﻘﻲ، دوﻣﻴﻦ عامل ناتوانی در دنیا خواهد بود (1). تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی، تنوع ارتباطات و گستردگی نیازها، انسان امروز را با فشارهای روانی بسیار مواجهه نموده که مقابله با آن نیازمند شناخت و کسب مهارت و توان­مندسازی است (2). از ﻧﻈﺮ روان­ﭘﺰﺷﻜﻲ، اضطراب نوعی ﻧﺎآراﻣﻲ، احساس خطر و ترس ناخوش­آیند و منتشری است که منبع آن قابل شناسایی نبوده و ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﭙﺶ ﻗﻠﺐ، ﺳﺮدرد و ﺗﻨﮕﻲ ﻧﻔﺲ ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ (3،4). اﺿـﻄﺮاب، رﻳﺸﻪ در ﺷﺨﺼﻴﺖ فرد دارد و ﭘﺎﺳﺨﻲ ﺑﻪ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ و ﻧﺎﻣﺸﺨﺺ اﺳﺖ، ترسی که فرد در کودکی آن را در خود درونی نموده است و در موقعیت­های مختلف آن را بروز می­دهد (4،5). روش­های آموزشی و تربیتی سخت­گیرانه، انعطاف­ناپذیری و ایجاد حس حقارت و ناتوانی در فرد زمینه­های ایجاد اضطراب را فراهم می­کند (5-3). ﻳﺎدﮔﻴﺮی و مواجهه ﻧﻴﺰ در ﺑﺮوز اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ دﺧﺎﻟـﺖ دارد، البته ﻣﻴﺰان ﺗاﺛﻴﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺤﻴﻄﻲ و ژﻧﺘﻴﻚ در اضطراب ﻛﺎﻣﻼ روﺷﻦ ﻧﻴﺴﺖ (3).

نوجوانی، مرحله­ی مهمی در تکامل روانی و اجتماعی فرد است. پدیده­ی بلوغ و بحران­های خاص در این دوره، احساس سردرگمی و کاهش عزت نفس، این مرحله از عمر را از نظر سلامت روانی برجسته­تر ساخته است (5). اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ از راﻳﺞﺗﺮﻳﻦ اﺧﺘﻼﻻت روانﺷﻨﺎﺧﺘﻲ در دوران ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷوند (6). برخی مطالعات ﻓﺮاواﻧﻲ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ را در کودکان و نوجوانان در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ اﻓﺴﺮدﮔﻲ، اﺧﺘﻼل ﺑﻴﺶ­ﻓﻌﺎﻟﻲ و اﺧﺘﻼﻻت ﺳﻠﻮک، ﺑﻴﺸﺘﺮ ذکر نموده­اند (6،7). با آن که میزان متناسب اضطراب بهنجار و بخشی از زندگی نوجوانان تلقی می­شود، اما اضطراب بیمارگونه در زندگی عادی و عملکرد تحصیلی ایجاد مشکل می­نماید و نوع مزمن و نابهنجار آن اثرات مخربی بر سلامت روانی و جسمی فرد دارد (3،7).

ارزیابی سلامت روانی دانش­آموزان محور مهمی در بررسی وضعیت سلامت روانی جامعه است و با توجه به این که اساس برنامه­های سلامت روان پیشگیری است (2) سامان­دهی خدمات بهداشت روانی در دانش­آموزان، راهبرد اساسی برای ارتقای سلامت روان نوجوانان است (8). آموزش مهارت­های اجتماعی، تعادل روانی، روابط سالم و داشتن اعتماد به نفس نیاز مهم نوجوانان است و علاوه بر تاثیرات مثبت در سلامت و عملکرد اجتماعی و تحصیلی آنان، در کاهش فشارهای روانی، اضطراب، افسردگی و رفتارهای مخاطره­آمیز موثر است (5). ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻓﺮاواﻧﻲ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ و ﺗاﺛﻴﺮ آن ﺑﺮ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و ﺷﻐﻠﻲ دانش­آموزان، این مطالعه به بررسی شیوع اضطراب در دانش­آموزان دبیرستانی روستایی و شهری شهرستان مشهد پرداخته است.

روش­کار

جمعیت مورد بررسی در این مطالعه­ی مقطعی، دانش­آموزان دبیرستان­های دولتی روزانه­ی شهری و روستایی شهرستان مشهد در سال  1385 بودند که با نمونه­گیری چندمرحله­ای طبقاتی­خوشه­ای بر حسب جنس از جمعیت روستایی و شهری دبیرستان­های مشهد به صورت تصادفی ساده وارد پژوهش شدند. حجم نمونه با توجه به شیوع 35 درصد، دقت 07/0 و خطای 05/0 تعداد 340 نفر تعیین شد. دانش­آموزان مهاجر، دچار معلولیت و بیماری­های مزمن و ناتوان­کننده و کسانی که در طی سال گذشته دچار حوادث شدید مثل فوت نزدیکان درجه­ی اول شده بودند، از مطالعه خارج شدند. در مجموع 337 دانش­آموز واجد شرایط که تمایل به شرکت در طرح داشتند تا تکمیل حجم نمونه­ی کافی بررسی شدند.

داده­ها با استفاده از پرسش­نامه­ی خودایفای اشپیل­برگر
جمع­آوری شد. این پرسش­نامه دارای چهل عبارت است که ویژگی اضطراب را در دو مقیاس اضطراب حالت (آشکار) و صفت (پنهان) اندازه می­گیرد. بروز اضطراب حالت اختصاص به موقعیت­هاى تنش­زا دارد، اما اضطراب صفت به تفاوت­های فردی در واکنش­ها اشاره دارد (9،10). نمرات هرکدام از دو مقیاس بین 20 تا 80 می­تواند قرار گیرد. پرسش­نامه­ی اشپیل­برگر در ایران در مطالعات مختلف به کار رفته و هنجاریابی شده است، پایایی آزمون بر اساس فرمول کرونباخ در مقیاس اضطراب آشکار و پنهان به ترتیب برابر با 91/0 و 90/0 و برای مجموع آزمون پایایی مقیاس 94/0 به دست آمده است. روایی پرسش­نامه با روش روایی محتوایی تایید شده است (11). هم­چنین پرسش­نامه­ای برای بررسی متغیرهای جمعیت­شناختی، نحوه­ی انجام فرایض دینی، علاقه­مندی به رشته­ی تحصیلی و معدل نمرات در آخرین دوره­ی امتحانات گذشته تکمیل شد. علاقه­مندی به رشته­ی تحصیلی در مقیاس لیکرت و بررسی انجام فرایض دینی به صورت انجام آن­ها به صورت نامنظم، گاه­گاهی، انجام در بیشتر اوقات و انجام همیشگی به صورت خوداظهاری فرد سنجیده شد.

زمان لازم برای تکمیل پرسش­نامه ده تا پانزده دقیقه بود و برای افزایش اعتبار پرسش­نامه، نحوه­ی تکمیل آن برای
دانش­آموزان توضیح داده می­شد تا شرکت­کنندگان کاملا متوجه دستورالعمل مقیاس­های حالت و صفت شوند. آنان در پاسخگویی به مقیاس اضطراب حالت، احساسات خود را در لحظه­ی کنونی (زمان تکمیل فرم) و در پاسخگویی به مقیاس اضطراب صفت، احساسات معمولی و غالب اوقات خود را بیان نمودند. هم­چنین بر این مسئله تاکید شد که اصل رازداری و محرمانه بودن پاسخ­ها رعایت می­گردد. تفسیر پاسخ­نامه جهت اضطراب حالت و صفت به این صورت بود که از نظر مقیاس سطح اضطراب نمرات 31-20 نشان­دهنده­ی سطح اضطراب خفیف، 42-32 متوسط، 52-43 متوسط به بالا، 62-53 نسبتا شدید، 72-63 شدید، 73 به بالا بسیار شدید ارزیابی شد (9،10). داده­های جمع­آوری شده توسط نرم­افزار SPSS نسخه­ی 5/11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون­های آماری تی، تحلیل واریانس و مجذور خی در تحلیل نتایج استفاده شد.

نتایج

در مجموع 337 نفر دانش­آموز دبیرستانی مورد بررسی قرار گرفتند. از این تعداد 175 نفر (52%) در روستا و 162 نفر در (48%) در شهر ساکن بودند. دامنه­ی سنی شرکت­کنندگان
20-16 سال با میانگین 5/16 سال (انحراف معیار 3/1 سال) بود. از مجموع دانش­آموزان 180 نفر پسر (5/53%) و 157 نفر دختر (5/46%) بودند. میانگین رتبه­ی تولد دانش­آموزان 5/3 (انحراف معیار 2) بود. سرپرست خانواده در 318 مورد (94%) از شرکت­کنندگان، پدر خانواده اعلام شد.

از نظر علاقه به رشته­ی تحصیلی 172 نفر (51%) از
دانش­آموزان علاقه­ی زیاد و 23 نفر (7%) علاقه­ی کمی به رشته­ی تحصیلی خود ابراز نمودند، سایرین علاقه­ی نسبی داشتند و بین دانش­آموزان روستایی و شهری از نظر علاقه به رشته­ی تحصیلی، تفاوتی وجود نداشت (08/0=P). به لحاظ وضعیت تحصیلی و معدل نمرات در آخرین دوره­ی امتحانات گذشته، وضعیت تحصیلی نامناسب (معدل کمتر از 12) در 26 نفر (8%) از دانش­آموزان و وضعیت تحصیلی خوب (معدل بیش از 16) در 143 نفر (5/42%) آن­ها مشاهده گردید و بین دانش­آموزان روستا و شهر از نظر معدل نمرات تفاوت
معنی­داری وجود نداشت (06/0=P).

از نظر انجام فرایض دینی، 165 نفر (49%) از دانش­آموزان انجام نامنظم و گاه­گاهی، 118 نفر (35%) انجام در بیشتر اوقات و 54 نفر (16%) انجام همیشگی فرایض را ذکر نمودند. 83 نفر (51%) از دانش­آموزان شهر و 82 نفر (47%) از دانش­آموزان روستا انجام نامنظم و گاه­گاهی را ذکر نمودند. بین دو گروه از نظر پرداختن به فرایض دینی تفاوت معنی­دار وجود داشت، به این صورت که انجام گاه­گاهی و نامنظم فرایض دینی در دانش­آموزان روستا کمتر از شهر بود (04/0=P) ولی در دو حالت دیگر تفاوت مشاهده نشد (09/0=P).

میزان شیوع اضطراب حالت (نسبتا شدید، شدید، بسیار شدید) در جامعه­ی مورد مطالعه 23 درصد (79 دانش­آموز) و میزان شیوع اضطراب صفت (نسبتا شدید، شدید، بسیار شدید) در آن 19 درصد (64 دانش­آموز) بود. سطوح مختلف اضطراب حالت و صفت به تفکیک در تمام دانش­آموزان شرکت­کننده در جدول 1 نشان داده شده است.

میانگین نمره­ی اضطراب حالت دانش­آموزان در روستا 5/46 (انحراف معیار 9/10)، در شهر 5/41 (انحراف معیار 7/8) و میانگین نمره­ی اضطراب صفت دانش­آموزان در روستا 47 (انحراف معیار 8/9)، در شهر 6/41 (انحراف معیار 7/8) بود. میانگین نمرات اضطراب حالت و صفت در دانش­آموزان روستا و شهر تفاوت معنی­دار داشت. به گونه­ای که سطح اضطراب در دانش­آموزان روستا بالاتر از شهر بود (001/0P<).

در جدول 2 میانگین نمره­ی اضطراب حالت و صفت در دانش­آموزان شرکت­کننده برحسب متغیرها در شهر و روستا نشان داده شده است.

میانگین نمره­ی اضطراب حالت و صفت در افرادی که به رشته­ی تحصیلی خود علاقه­ی کمی داشتند بالاتر بود و تفاوت بین دو گروه در هر دو مورد اضطراب حالت (002/0=P) و اضطراب صفت (01/0=P) معنی­دار بود. در کسانی که فرایض دینی را همیشه انجام می­دادند میانگین نمره­ی اضطراب حالت و صفت کمتر از گروه­هایی بود که فرایض را نامنظم یا گاه به گاه و یا اغلب اوقات انجام می­دادند. گروه­های مختلف از نظر انجام فرایض دینی، در هر دو مورد اضطراب حالت (001/0=P) و اضطراب صفت (02/0=P) تفاوت معنی­داری با هم داشتند.

 

جدول 1- میزان اضطراب حالت و صفت در دانش­آموزان شرکت­کننده در مطالعه به تفکیک سطح اضطراب

سطح اضطراب

اضطراب حالت

تعداد دانش­آموزان (درصد)

اضطراب صفت

تعداد دانش­آموزان (درصد)

خفیف

30 (9)

22 (5/6)

متوسط

128 (38)

127 (7/37)

متوسط به بالا

100 (30)

124 (8/36)

نسبتا شدید

61 (18)

49 (5/14)

شدید

7 (2)

12 (5/3)

بسیار شدید

11 (3)

3 (1)

جمع

337 (100)

337 (100)

 


 


جدول 2- میانگین نمره­ی اضطراب حالت و صفت دانش­آموزان شرکت­کننده در مطالعه در شهر و روستا بر حسب متغیرها


میانگین نمره­ی اضطراب

نمره­ی اضطراب حالت

میانگین (انحراف معیار)

نمره­ی اضطراب صفت

میانگین (انحراف معیار)

شهر

روستا

شهر

روستا

جنسیت

پسر

42 (9)

42 (8)

42 (8)

43 (7)

دختر

5/43 (10) 

49 (12)

44 (10)

49 (11)

علاقه به رشته تحصیلی

کم­علاقگی به رشته­ی تحصیلی

 8/50 (6)

8/48 (12)

48 (5/6)

4/51 (8/12)

علاقه­ی نسبی به رشته­ی تحصیلی

42 (8) 

47 (11)

42 (5/8)

48 (10)

انجام نامنظم فرایض دینی

انجام نامنظم فرایض دینی

44 (9)

3/48 (10)

5/44 (9)

5/46 (10)

انجام فرایض دینی در اغلب اوقات

45 (7) 

5/46 (9)

44 (7)

6/48 (10)

انجام همیشگی فرایض دینی

40 (9) 

42 (9)

7/38 (9)

8/40 (12)

وضعیت تحصیلی

معدل نمرات 12 و کمتر

42 (9) 

45 (11)

7/39 (7)

4/46 (10)

معدل نمرات 16-12

43 (8) 

46 (11)

4/43 (9)

47 (10)

معدل نمرات 16 و بیشتر

41 (10) 

47 (11)

5/41 (9)

6/46 (10)

 

 

میانگین نمره­ی اضطراب حالت و صفت در دانش­آموزان بنا بر معدل نمرات، تفاوت معنی­داری نداشت (5/0=P). البته در دانش­آموزان روستایی بر حسب وضعیت­های تحصیلی نامطلوب و خوب (به ترتیب معدل نمرات 12 و کمتر و معدل نمرات 16 و بیشتر) میانگین نمره­ی اضطراب صفت بالاتر از همتایان خود در شهر بود (003/0=P) ولی در اضطراب حالت این تفاوت، معنی­دار نبود (2/0=P).

در پسران و دختران میزان شیوع اضطراب حالت (نسبتا شدید، شدید، بسیار شدید) به ترتیب 16 و 32 درصد و میزان اضطراب صفت (نسبتا شدید، شدید، بسیار شدید) به ترتیب 15 و 5/23 درصد بود. میزان اضطراب حالت و صفت در دانش­آموزان روستایی بالاتر از دانش­آموزان ساکن شهر بود. تفاوت معنی­داری بین میانگین نمره­ی اضطراب حالت و صفت بین دختران و پسران روستایی و شهری وجود داشت (01/0=P، 01/0=P). دختران روستایی در مقایسه با پسران روستایی و دختران و پسران شهری نمرات اضطراب بالاتری داشتند (01/0=P).

بحث

در این بررسی مشاهده شد که میزان اضطراب دانش­آموزان روستایی بیشتر از دانش­آموزان شهری بود. هم­چنین میانگین نمره­ی اضطراب در دانش­آموزان دختر نسبت به دانش­آموزان پسر، بالاتر و حداکثر میانگین نمره­ی اضطراب در دختران روستا بود.       مطالعه­ی همه­گیری­شناختی اختلالات روان­پزشکی سال 1380 در استان خراسان، اختلالات اضطرابی را به عنوان شایع­ترین اختلال روان­پزشکی خلقی گزارش نموده است. این مطالعه شیوع اختلالات روانی را در مقایسه، در شهرها بیش از روستاها و در زنان بیش از مردان عنوان نموده است (12). با آن که به نظر می­رسد زندگی در شهرهای بزرگ می­تواند تشدیدکننده­ی فشارهای روانی و اضطراب باشد اما در این بررسی میزان اضطراب نوجوانان روستا کمتر از شهر نبوده و حتی به طور معنی­دار بالاتر اعلام شده است. دسترسی نوجوانان شهری به منابع آموزشی و اطلاعاتی، کتابخانه­ها، اینترنت، هم­چنین وجود ارتباطات گسترده­تر، فضاها و امکانات تفریحی، وجود رشته­های تحصیلی متنوع و فرصت­های جدید برای اشتغال آتی در شهر می­تواند دلایلی برای کمتر بودن میزان اضطراب دانش­آموزان شهری در مقایسه با همسالان روستایی خود باشد. شرایطی که فراهم کردن آن­ها در روستاها خارج از امکان نیست و نیازمند برنامه­ریزی و تخصیص بودجه می­باشد.

ﺗﻔﺎوت ﺟﻨﺴﻴﺘﻲ در شیوع اختلالات اضطرابی در مطالعات مختلف عنوان شده است (13). بررسی در دانش­آموزان زاهدان نیز اضطراب بیمارگونه را در دﺧﺘﺮان و پسران دانش­آموز به ترتیب 48 و 35 درصد ذکر نموده که تفاوت میزان اضطراب بین دختران و پسران معنی­دار بوده است (3). این مطالعه اشاره نموده که در برخورد با اضطراب، دﺧﺘﺮان ﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮش اﺿﻄﺮاب و ﻗﺒﻮل آن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ وﻳﮋﮔﻲ زﻧﺎﻧﻪ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻣﻲ­ﺷﻮﻧﺪ و ﻳﺎد ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ وﻳﮋﮔﻲ زﻧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم اﺿﻄﺮاب، ﺗﺴﻠﻴﻢ شده و آن را بپذیرند، در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﭘﺴﺮان اضطراب را ﺗﻬﺪﻳﺪی ﺑﺮای اﺣﺴﺎس ﻣﺮداﻧﮕﻲ ﺧﻮد می­دانند و با آن دﻓﺎﻋﻲ ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﭘﺴﺮان ﻣﻲ­آﻣﻮزﻧﺪ که راه­ﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮای ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ اضطراب بیابند ﻳﺎ آن را اﻧﻜﺎر کنند (3). هم­چنین چنان که پیش­تر اشاره شد در مطالعه­ی خراسان نیز شیوع اضطراب در زنان بیشتر بوده است (12).

در مطالعه­ی حاضر میزان اضطراب افرادی که به رشته­ی تحصیلی خود علاقه کمی داشتند بالاتر بود. مطالعه­ی دیگری در همدان در خصوص بررسی سلامت روانی دانش­آموزان اشاره نموده که رشته­ی تحصیلی، پایه­ی تحصیلی و سن با میانگین نمره­ی سلامت روانی ارتباط معنی­داری داشته است (8). انجام مشاوره و توجه به علایق و توانایی­های دانش­آموزان هنگام انتخاب رشته­ی تحصیلی و وجود رشته­های تحصیلی جدید متناسب با سلایق و توانایی­های دانش­آموزان مانند آن چه در هنرستان­ها و مدارس کار و دانش فراهم می­گردد، می تواند به کاهش اضطراب دانش آموزان کمک نماید.

یافته­های پژوهش حاضر نشان داد که دانش­آموزانی که فرایض دینی را نامنظم و گاه به گاه انجام می­دادند سطح اضطراب بالاتر و افرادی که فرایض دینی را همواره انجام
می­دادند نمرات اضطراب پایین­تری داشتند. در مطالعه­ی بررسی شیوع اضطراب در دانش­آموزان دبیرستانی اسلامشهر عنوان شده که 15 درصد دانش­آموزان دارای اضطراب حالت و 20 درصد دارای اضطراب صفت بوده­اند و گزارش شده است که بین اضطراب و جنس، وضعیت تحصیلی، اعتقادات مذهبی، بیماری و ناتوانی فرد، بیماری در خانواده، میزان تحصیلات پدر و اشتغال مادر ارتباط معنی­داری وجود داشته است (10). توجه دادن دانش­آموزان به کاهش فشارهای روانی و آرامش خاطر حاصل از ارتباطات معنوی پایدار و همیشگی و برگزاری جلسات آموزشی مرتبط با دین­داری و معرفت دینی توسط صاحب­نظران این مقوله، در سنین نوجوانی که فرد در بحرانی­ترین سال­های زندگی قرار دارد، به واقع نوعی کسب مهارت در برخورد با مسایل زندگی است.

بالاتر بودن سطح اضطراب در جامعه­ی دانش­آموزی روستایی از جمعیت شهری، باید برنامه­ریزی دولت را در جهت بالا بردن سطح بهداشت روانی روستایی سوق داده و برنامه­های غربالگری اختلالات اضطرابی، استفاده از روان­شناسان و
روان­پزشکان در مدارس روستایی، آموزش راهکارهای ارتقای سلامت روان و کاهش اضطراب به معلمان و دانش­آموزان مورد توجه قرار گیرد. اﺿﻄﺮاب کودکان در دوران مدرسه تداوم می­یابد و عدم توجه به تشخیص آن سلامت روانی و جسمی دانش­آموزان را در مخاطره قرار می­دهد (3). مناسب است در جریان آموزش به دانش­آموزان روش برخورد با مشکلات برای کاهش سطح فشارهای روانی و اضطراب حاصل از آن آموزش داده شود. با آن که آموزش مهارت­های زندگی و ابراز وجود بر سلامت روانی و کاهش اضطراب دانش­آموزان موثر است (5)، نقش خانواده­ها در سلامت روان کودکان نیز نباید از نظر دور گردد. ﺑﺮﺧﻲ مطالعات ﻧﺸﺎن
داده­اﻧﺪ که ﻛﻮدﻛﺎﻧﻲ ﻛﻪ واﻟﺪﻳﻦ آﻧﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ هستند بیشتر در ﺧﻄﺮ اﺑﺘﻼ ﻗﺮار دارﻧﺪ (4)، هم­چنین ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎ ﻧﺸﺎن داده­اﻧﺪ که آﻣﻮزش ﺧﺎﻧﻮاده در ﻣﻮرد ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎ، رﻳﺸﻪﻫﺎ و درﻣﺎن اﺿﻄﺮاب، آﻣﺎده­ﺳﺎزی اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ در ﺟﻬﺖ ﻛﺎﻫﺶ اﺿﻄﺮاب، ﺑﻪ ﺣﻔﻆ و ﺗﺪاوم درﻣﺎن افراد مضطرب ﻛﻤﻚ زیادی می­نماید (7). این مطالعه به بررسی مشکلات روانی در خانواده دانش­آموزان نپرداخته است اما می­توان در پژوهش­های آتی این مسئله را نیز مورد بررسی قرار داد.

در این مطالعه تنها برخی متغیرهای اثرگذار بر سطح اضطراب دانش­آموزان بررسی شده است و عوامل موثر دیگر مانند سطح اقتصادی خانواده، تحصیلات والدین، نحوه­ی تعامل والدین و خواهر و برادرها در خانواده، پیش­بینی فرد برای آینده­ی تحصیلی و کاری خود، سابقه­ی آموزش برای مدیریت تنش بررسی نشده است. هم­چنین شیوه­ی خودایفایی برای بررسی برخی اضطراب و متغیرهای موثر بر آن کافی نیست و بهتر است مصاحبه توسط روان­شناس یا پرسشگر آموزش­دیده انجام گردد.

به نظر می­رسد مناسب است مطالعاتی با حجم نمونه­ی کمتر ولی با در نظر گرفتن عوامل موثر بر اضطراب
دانش­آموزان به ویژه دختران دانش­آموز طراحی و اجرا گردند.

نتیجه­گیری

یافته‌های پژوهش، میزان اضطراب را در دختران دانش­آموز و به ویژه دختران جامعه­ی روستایی بیشتر گزارش نمود. فراهم نمودن امکانات غربالگری اختلالات اضطرابی در دانش­آموزان مدارس دخترانه و در مدارس روستایی  و هم­چنین گسترش راهکارهای ارتقای سلامت روان، توجه و عمق­بخشی به آموزه­ها و عقاید دینی، فراهم­سازی شرایط آموزشی و تفریحی مناسب در گروه­های در خطر بایستی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

 

 

 

1. Murry CJL, Lopez AD. Alternative projections of mortality and disability by cause 1990-2020: Global burden of disease study.  Lancet 1997, 349: 1498-504.
2. Hosseini H, Moosavi E, Rezazadeh H. [Assessment of mental health in students of junior high schools in the city of Sari, Iran]. Journal of fundamentals of mental health 2003; 9: 92-9. (Persian)
3. Lashkaripour K, Bakhshani NM, Solaimani MJ. [The relationship between test anxiety and academic achievement in students of guidance schools in Zahedan in 2006]. Zahedan journal of research in medical sciences 2005; 8: 253-9. (Persian)
4. Mojtahedzadeh F, Neysi A. [A comparison of anxiety, depression, aggression and academic performance of a group of third-grade female students with stepfathers, step-mothers and those with natural parents]. New findings in psychology 2007; 1(2): 7-17. (Persian)
5. Nazari I, Hosseinpour M. [The effects of social skill on anxiety and self-esteem among second grade girls’ high school in Baghmalek]. New findings in psychology 2007; 1(2): 95-116. (Persian)
6. Kashani JH, Orvaschel H. A community study of anxiety in children and adolescents. Am J Psychiatry 1990; 147: 313-18.
7. Fergusson DM, Horwood LJ, Lynskey MT. Early dentine leads levels and subsequent cognitive and behavioral development. Child Psychology Psychiatry J 1993; 34(2): 215-27.
8. Sadeghian E, Moghadari Kosha M, Gorji S. [Determination of mental health and related stressors in student of Hamadan Medical University]. Journal of Hamadan University of Medical Sciences 2010; 57: 39-45. (Persian)
9. Sargolzaii MR, Behdani F, Vosoogh I, Ghorbani I. [A study on the correlation between religious activities of Sabzavar university students and anxiety, depression, healthy life style, suicidal thoughts, drugs and substance abuse]. Sabzevar University of Medical Sciences J 2001; 7: 27-37. (Persian)
10. Meshkani Z. [A study on anxiety disorder and related factors among high school students of Ghasem Abad, Islamshahr]. Medical journal of Tehran University 2000; 56: 89-94. (Persian)
11. Masoomi R, Lamiyan M, Ghaedi S. [Role of oxytocin in anxiety in the normal parturition]. Zahedan journal of research in medical sciences 2008; 10: 53-8. (Persian)
12. Mohammadi M, Bagheri Yazdi SA, Rahgozar M, Mesgarpoor B, Rezayi Ansari A, Haghdadi Gh, et al. [Epidemiological study of psychiatric disorders in Khorasan Province]. Asrar 2004; 11: 6-17. (Persian)
13. Hettema JM, Neale MC, Kindler KS. A review and Meta analysis of the genetic epidemiology of anxiety disorder. Am J Psychiatry 2001; 158: 1568-78.