بررسی رابطه ی بین مولفه های هوش هیجانی و عزت نفس با نشانگان وانمودگرایی (سندرم ایمپاستر)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی

چکیده

یکی از ویژگی‌های شخصیتی که روی عملکرد دانشجویان تاثیر
می‌گذارد، نشانگان ایمپاستر (وانمودگرایی) است. کلانس و ایمز برای نخستین بار پدیده‌ی وانمودگرایی را معرفی کردند و معتقدند که این پدیده یکی از انواع موانع پیشرفت و موفقیت محسوب می‌شود. این پژوهش با هدف بررسی رابطه‌ی بین مولفه‌های هوش هیجانی و عزت نفس با نشانگان ایمپاستر در بین دانشجویان رشته‌ی پزشکی انجام پذیرفت.
روش‌کار: این تحقیق از نوع همبستگی بوده و جامعه‌ی آماری آن، تمام دانشجویان پزشکی دانشگاه گیلان و دانشجویان ایرانی رشته‌ی پزشکی در دانشگاه ایروان (ارمنستان) در سال تحصیلی 89-1388 بودند که از طریق روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای، 146 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان و 54 نفر از دانشجویان دانشکده‌ی پزشکی ایروان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل مقیاس هوش هیجانی شوت، آزمون عزت نفس کوپراسمیت و مقیاس نشانگان ایمپاستر کلانس بود. داده‌ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ ها: بین عزت نفس با نشانگان ایمپاستر همبستگی معنی‌دار و معکوس وجود دارد (0001/0>P). در بین مولفه‌های هوش هیجانی، مولفه‌ی ارزیابی و بیان هیجان و بهره‌برداری از هیجان، رابطه‌ی مثبت و معنی‌داری با نشانگان ایمپاستر دارد (009/0>P) و بین مولفه‌ی تنظیم هیجان با نشانگان ایمپاستر رابطه‌ی معنی
داری مشاهده نشد (2/0=P). هم‌چنین در بین متغیرهای پیش‌بین تنها ضریب همبستگی مولفه‌ی بهره‌برداری از هیجان دانشجویان پزشکی دانشگاه گیلان و دانشکده‌ی پزشکی ایروان با هم تفاوت معنی‌داری داشت.
نتیجه‌ گیری: افراد دارای نشانگان ایمپاستر، با وجود شواهد بیرونی موفقیت‌ها، در درونی‌سازی موفقیت‌های خود ناتوان هستند و عزت نفس نامطمئن، از ویژگی‌های این افراد می‌باشد.
 

کلیدواژه‌ها


یکی از ویژگی­های شخصیتی که روی عملکرد دانشجویان تاثیر می­گذارد، نشانگان وانمودگرایی[1] (سندرم ایمپاستر) است. این نشانگان به وضوح، یک سبک اجتماعی انطباقی نامطلوب و فراگیر از تعامل با محیط را ارایه می­دهد که ممکن است توانایی بالقوه­ی دانشجویان را از لحاظ تحصیلی و شغلی محدود کنند (1). وا‍ژه­ی وانمودگرایی به دو شکل imposter و impostor درآخرین چاپ لغت­نامه­ی پیشرفته­ی آکسفورد[2] مطرح شده است و به معنی شخصی است که واقعی و اصیل نیست و چهره­ای غیر از آن چه هست،‌ از خود نشان می­دهد. برای نخستین بار نیز کلانس و ایمز[3] این واژه را به صورت پدیده­ی وانمودگرایی (2) و ‌هاروی وکاتز[4]، وانمودگرایی را به عنوان یک سازه­ی شخصیتی معرفی نمودند (4،3). دو محقق به نام کلانس و ایمز در فعالیت­های بالینی خود در درمانگاه­های دانشگاهی با مراجعینی رو به رو شدند که با وجود رسیدن به سطوح عالی تحصیلی، شغلی، علمی و کسب موفقیت­های متعدد، احساس خوشایند و مطلوبی نسبت به این موفقیت­ها از خود نداشته و از شناخته شدن و متمایز بودن خویش می­ترسند. این دو محقق توصیف می­کنند که طی 5 سال فعالیت بالینی و پژوهشی روی مراجعین با تخصص­های مختلف (از جمله وکیل، پرستار، پزشک، استاد دانشگاه و دانشجویان) به این نتیجه دست یافتند که عدم درونی کردن موفقیت یکی از شکایت­های اصلی این مراجعین است. این محققین هم­چنین دریافتند که در این مراجعین نوعی احساس درونی فریب­کاری هوشی یا ترس از وانمودگرایی وجود دارد به طوری که قضاوت­ها و ارزیابی­های مثبت دیگران درباره­ی خود را به شانس و جذابیت در روابط فردی نسبت می­دهند. کلانس و ایمز برای نخستین بار واژه­ی پدیده­ی وانمودگرایی را معرفی کرده و معتقدند که این پدیده یکی از انواع موانع پیشرفت و موفقیت محسوب می­شود. به نظر این محققین یک شخص زمانی مبتلا به نشانگان وانمودگرایی است که پنج یا بیش از پنج نشانه­ی وانمودگرایی رادر خود احساس کند (2). فهرست این نشانگان به قرار زیر است:

خود را فریب­کار وکلاه­بردار و وانمودگرا می­داند. احساس می­کند که بین هوش عمومی و خصوصی در او تفاوت وجود دارد. در درونی­سازی موفقیت و قبول توانایی با وجود شواهد بیرونی موفقیت ناتوان است. پاداش­ها و تشویق­ها را به دشواری می­پذیرد. پاداش­ها و تشویق­های دیگران را قبول ندارد. خود را مستحق و شایسته­ی دریافت پاداش­ها و تشویق­ها نمی­داند. از پیشرفت­های خود، راضی نبوده ومعتقد است که می­توانست پیشرفت بیشتری داشته باشد.

از شناخته شدن و ممتاز شدن ترس دارد. ترس دارد که دیگران کشف کنند که فاقد دانش و توانایی است. ترس از شکست دارد. می­ترسد که نتواند انتظارات خود را برآورده سازد. با وجود شواهد عینی بیرونی، ‌توانایی هوشی خود را کمتر از دیگران تخمین می­زند. موفقیت را به جذابیت و محبوبیت بین فردی نسبت می­دهد (5).

افراد دارای نشانگان وانمودگرایی در انجام کارها یا وظایف‌شان تمایل دارند که یا بیش از حد خود را آماده سازند یا این که تعلل و تنبلی کرده تا از شکست های اجتماعی اجتناب ورزند، سپس آن­ها به ترتیب موفقیت خود را به تصادف، افراد دیگر یا خوش­شانسی نسبت می­دهند (2).

هاروی و کاتز، پدیده­ی وانمودگرایی را با مجموعه­ای از نشانگان بالینی توصیف می­کنند که با معنای ناتوانی در درونی‌سازی موفقیت با وجود شواهد بیرونی موفقیت با یافته‌های اولیه­ی کلانس و ایمز مشابه بود (3،4).

نشانگان وانمودگرایی با تحصیل در سطوح بالا نیز مرتبط است و ممکن است به صورت منفی بر دانشجویان به راه­های مختلفی تاثیر بگذارد. دانشجویانی با احساسات وانمودگرایی می­توانند هراس داشته باشند و با وجود داشتن توانایی و علاقه، رشته تحصیلی­شان را تغییر داده یا حتی ترک تحصیل کنند (6).
 در واقع عبارت نشانگان وانمودگرایی به این معنی است که برخی از افراد با وجود شواهد عینی موفقیت احساس می­کنند که متظاهر هستند. به این معنی که آن­ها می­توانند اطرافیان خود را فریب دهند (7).

 لانگ­فورد[5] و کلانس و برنارد، دالینگر و رامانیاه[6] در تحقیقات خود روی مراجعین به مراکز دانشگاهی به این نتیجه رسیدند که وانمودگرایان با وجود موفقیت­های بیرونی، تمایلی به حفظ موفقیت ندارند (8،9). هم­چنین پژوهشگران در یک پژوهش جامع بر روی گروهی از دانشجویان دریافتند که اگر فردی بیش از پنج مورد از این ویژگی­ها را تجربه کند، مبتلا به نشانگان ایمپاستر است: توصیف خود به عنوان فردی فریبکار و وانمودگرا، عدم پذیرش تاییدها و ستایش­ها و شناخته شدن از سوی دیگران، ترس از شکست، ترس از شناخته شدن به عنوان فردی فریبکار، احساس عدم توانایی و فقدان شایستگی، عدم درونی کردن موفقیت­ها به طوری که آنها را متعلق به خود نمی­داند و اسناد موفقیت به شانس؛ یعنی اسنادها به بیرون (10).

کلامی و داد و فریاد است که به طور مستقیم موجب آزار دیگران می­شود. پرخاشگری رابطه­ای به روابط اجتماعی معطوف می­باشد. به عبارتی، پرخاشگری رابطه‌ای را به شکل دستکاری روابط اجتماعی، رقابت بین افراد، طرد و منزوی کردن دیگران تعریف کردند که در نهایت موجب آزار و صدمه به دیگران می­شود (7). این تعریف به طور وسیع هم شامل رفتار پرخاشگری رابطه­ای مستقیم (به دوستش می­گوید او را به مهمانی دعوت نکنید) و هم پرخاشگری رابطه­ای غیرمستقیم (بی­اعتنایی دوستان) است (8).

به نظر دینل[7] و همکاران وانمودگرایی، تعلل یا اهمال­کاری[8]، خودناتوان­سازی[9] و ترس از موفقیت[10] در دانشجویان از جمله رفتارهای اجتناب از شکست هستند که در بعضی از افراد پیشرفت­گرا در شرایط تحصیلی و شغلی برای حمایت از خودارزشی[11] ظاهر می­شود (11).

یانگ[12]، ایمز و تامپسون[13] در یافته­های خود به این نتیجه رسیدند که وانمودگرایان انتظارات بالایی از خود دارند و ویژگی­هایی مثل فرار از مسئولیت­های پس از موفقیت، احساس شرم و گناه در قبال کسب موفقیت، میل به کناره­گیری و ارزیابی ضعیف از توانایی­های شخصی را از خود نشان می­دهند (14-12).

یانگ، کاوینگتون و املیچ[14]، همچنین تاپینگ و کیمل[15] و فروهان[16] بیان می­کنند که وانمودگرایی ویژگی روان­شناختی است که فرد مبتلا با وجود پیشرفت­های ظاهری و موفقیت­های بیرونی بر این باور است که فریب­کار است و دیگران درباره­ی او اشتباه می­کنند (12،17-15).

هورنر[17] در تحقیق خود نشان داد که دانشجویان مرد احساسات مثبتی از موفقیت دارند، اما دانشجویان زن درباره موفقیت احساسی مبهم و دوگانه دارند (18).

نتایج پژوهش هنینگ و شاو[18] که بر روی دانشجویان پزشکی، دندان­پزشکی، پرستاری و داروسازی انجام شد، نشان داد که درصد بیش از حد انتظاری از دانشجویان، سطوح پریشانی روان­شناختی را تجربه می­کنند و میان پریشانی، کمال­گرایی و نشانگان وانمودگرایی ارتباطات قوی به دست آمد و نشان داده شد که این ویژگی­های روانی می­توانند پیش­بینی­کننده­های قوی­تر سازگاری روان­شناختی نسبت به بیشتر متغیرهای جمعیت­شناختی مربوط به پریشانی در دانشجویان رشته­های فوق باشند (19).

یکی از نکات مهم در شناسایی نشانگان وانمودگرایی، ‌نحوه­ی شکل­گیری این سازه در زنان و مردان است. عوامل مختلفی می­توانند در این امر دخیل باشند. در علت­شناسی نشانگان وانمودگرایی، تامپسون به حلقه­ی ارتباطی بین متغیرهای خانواده،‌ متغیرهای شخصیتی، باورهای مخرب و پیامدهای نامطلوب پیشرفت اشاره می­کند. همان طور که این محقق اشاره می­کند ترکیبی از متغیرهای شخصیتی،‌ باورهای مخرب،‌ متغیرهای محیط خانواده و اثرات رفتاری پیشرفت می­تواند در شکل­گیری احساسات وانمودگرایی نقش داشته باشد (14). اما تامپسون عزت نفس نامطمئن و تردید درباره­ی علت­ها و پیامدهای پیشرفت در افراد را از جمله متغیرهای شخصیتی مهم

در علت­شناسی نشانگان وانمودگرایی می­داند. علاوه براین، باورهای مخرب (موفقیت بدون تلاش و اسناد موفقیت به شانس)،‌ شیوه­های فرزندپروری کمال­گرایانه­ی والدین نسبت به فرزندان (انتظارات غیرمعقولانه از کودکان بدون توجه به توانایی­های آن­ها)،‌ پیام­های متناقض و غیرمعقولانه­ی والدین درباره­ی کسب موفقیت بدون ارایه­ی الگوهای صحیح کسب موفقیت را از جمله موارد احتمالی بروز نشانگان وانمودگرایی می­داند (14).

مک­گرگور[19] و همکاران رابطه­ی میان نشانگان وانمودگرایی و افسردگی را در میان دانشجویان مورد بررسی قرار دادند. نتایج، رابطه­ی مثبتی را میان این نشانگان و افسردگی نشان داد. هم‌چنین مشخص نمود که زنان نسبت به مردان در نشانگان وانمودگرایی امتیازات بیشتری دارند (20). کریسمن[20] و همکاران نیز در تحقیقی به این نتیجه رسیدندکه نشانگان وانمودگرایی با میزان و سطوح بالایی از افسردگی و اضطراب در ارتباط است (21). کوماری[21] در تحقیق خود در بین دانشجویان نشان داد که وانمودگرایی با اضطراب همبستگی مثبت و با هوش افراد همبستگی منفی دارد. هم­چنین زنان از ترس­های وانمودگرایی بیشتری نسبت به مردان برخوردار بودند (22).بساک­نژاد در پژوهشی نشان داد که متغیرهای ترس از موفقیت، کمال­گرایی و ترس از ارزیابی منفی با نشانگان وانمودگرایی همبستگی مثبت و متغیر و عزت نفس با نشانگان وانمودگرایی همبستگی منفی دارند (5). در ارتباط هوش هیجانی و نشانگان وانمودگرایی تحقیقات مستقیمی یافت نشد و به برخی از تحقیقات مشابه اشاره می­شود. باش­قره و محمد خانی در پژوهشی به بررسی رابطه­ی هوش هیجانی و سبک­های مقابله­ای با سلامت عمومی دانشجویان پرداختند. یافته­های آنان نشان می‌دهد که هوش هیجانی و سبک مقابله­ای هیجان­مدار رابطه­ی معنی­داری با سلامت عمومی دارند. از میان مولفه­های هوش هیجانی، مولفه­ی بهره­برداری از هیجان به طور مثبت و از میان سبک­های مقابله­ای، سبک هیجان ­مدار به طور معکوس سلامت عمومی را در دانشجویان پیش­بینی می­کنند (23). جواهری در پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه­ی سبک­های دلبستگی و هوش هیجانی با مهارت­های اجتماعی دریافت که بین هوش هیجانی کلی و مهارت­های اجتماعی رابطه­ی مثبت معنی­دار وجود دارد و تمام مولفه­های تنظیم هیجان، بیان هیجان و بهره‌برداری از هیجان با مهارت­های اجتماعی رابطه­ی مثبت معنی­دار دارند (24). سونگ، هانگ، پنگ و لاو[22] در بررسی خود دریافتند که آموزش هوش هیجانی باعث افزایش توانایی تعاملات اجتماعی دانش­آموزان با نقایص ذهنی و عمومی شده است (25). فلچر[23] و همکاران در بررسی خود که مطالعه­ی آزمایشی بین آموزش هوش هیجانی و مهارت­های ارتباطی دانشجویان سال سوم پزشکی بود، دریافتند که افزایش هوش هیجانی اثر مثبتی بر مهارت­های ارتباطی دانشجویان دارد (26).

بنا بر این با توجه به نتایج تحقیقات و نظریه­های مختلف که هر کدام سعی در توصیف موانع کسب موفقیت و ارتباط آن با متغیرهای مذکور دارند در این پژوهش ارتباط عزت نفس و هوش هیجانی با نشانگان وانمودگرایی در بین دانشجویان ایرانی دانشگاه­های گیلان و هرات­سی ( در شهر ایروان) و بررسی تفاوت همین رابطه در بین دانشجویان دو دانشگاه به عنوان دو جامعه­ی آماری که ملیت یکسانی داشته (هر دو گروه ایرانی­اند) ولی در حال حاضر تحت تاثیر دو محیط اجتماعی و فرهنگی مختلف هستند، مورد بررسی قرار گرفته است و از آن جا که نشانگان وانمودگرایی با تحصیل در سطوح بالا نیز مرتبط است، پ‍ژوهشگر دانشجویان رشته­ی پزشکی را به عنوان جامعه­ی آماری خود انتخاب نموده است.

روش­کار

این تحقیق با توجه به آن که به دنبال تبیین و توصیف رابطه­ی بین متغیرها بدون دخالت پژوهشگر می­باشد، توصیفی و از نوع همبستگی است (27). در پژوهش­های روان­شناختی، مطالعه­ی ویژگی­ها، خصوصیات و صفات برای پیش­بینی رفتار بسیار حایز اهمیت است. در پژوهش حاضر نیز تلاش شده است تا رابطه­ی برخی از متغیرها با نشانگان وانمودگرایی مورد بررسی قرار گیرد. بنا بر این به طور مشخص موضوع مورد بررسی دراین پژوهش، بررسی رابطه­ی بین عزت نفس و مولفه­های هوش هیجانی با نشانگان وانمودگرایی در دانشجویان پزشکی دانشگاه گیلان و دانشگاه هرات­سی (ایروان) می­باشد. در این پژوهش ‌متغیر ملاک نشانگان وانمودگرایی است. این نشانگان، مجموعه­ای از ترس،‌ تردید،‌ نگرانی و چرخه­ی معیوبی از اضطراب پس از موفقیت است که جوانان موفق را درگیر می‌سازد. وجود این ویژگی روان­شناختی به عنوان مانعی بر سر راه پیشرفت محسوب می­شود که اجازه­ی رشد و بهره­وری از تمامی استعدادهای نهفته را به این افراد نمی­دهد ( 12‌). این پژوهش در صدد پاسخگویی به چند سئوال است. 1- آیا بین متغیرهای پیش­بین با نشانگان وانمودگرایی در بین دانشجویان پزشکی رابطه وجود دارد؟ 2- آیا رابطه­ی بین عزت نفس و هوش هیجانی با نشانگان وانمودگرایی در دانشجویان پزشکی دانشگاه گیلان و دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در رشته‌ی پزشکی دانشگاه هرات­سی (ایروان) متفاوت است؟

پس از مطالعات ادبیات تحقیق و برآورد ضریب پایایی ابزارهای پژوهش، پژوهشگر با مراجعه به دانشگاه گیلان و انجام هماهنگی­های لازم، نمونه­ی آماری مورد نیاز را از بین دانشجویان پزشکی انتخاب کرده و اقدام به توزیع پرسش­نامه­ها و توجیه آنان برای تکمیل ابزار تحقیق نمود. هم­چنین با سفر به کشور ارمنستان و پس از هماهنگی­های لازم با سفارت جمهوری اسلامی ایران و دانشگاه پزشکی هرات­سی، اقدام به انتخاب نمونه و توزیع پرسش­نامه­ها در بین نمونه­های انتخاب شده نمود. به دانشجویان اطمینان داده شد که اطلاعات به دست آمده از آنان کاملا محرمانه بوده و فقط جهت انجام پژوهش جمع­آوری می­شود و همچنین اطمینان، توضیحات و زمان لازم برای تکمیل پرسش­نامه­ها به دانشجویان داده شد.

جامعه و نمونه­ی آماری:

جامعه­ی آماری این پژوهش شامل تمام دانشجویان رشته­ی پزشکی دانشگاه گیلان و دانشجویان ایرانی رشته­ی پزشکی در دانشگاه هرات­سی ایروان در سال تحصیلی 89-1388 می­باشند. طبق آمار مرکز آموزش دانشگاه گیلان تعداد 419 نفر در این دانشگاه به تحصیل در رشته­ی پزشکی مشغول هستند و هم­چنین تعداد 113 نفردانشجوی ایرانی در رشته­ی پزشکی در دانشگاه هرات­سی ایروان در کشور ارمنستان به تحصیل مشغول می­باشند. در مطالعات همبستگی پیشنهاد می­شود از گروه­های مستقل با توجه به اندازه­های مبین برای ضریب پیرسون و سطح 05/0≥P، تعداد 60 نفر نمونه­ی آماری در نظر گرفته شود (27). در این پژوهش چون جامعه­ی مورد پژوهش از زیرگروه­های زیاد یا طبقات مختلف تشکیل شده است، از روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای برای رعایت نسبت توزیع متغیرها در جامعه، استفاده شد. برای تعیین حجم نمونه از جدول برآورد حجم نمونه­ی کرجی و مورگان استفاده شد. یعنی از کل جامعه که برابر با 419 نفر دانشجوی پزشکی بود با احتساب 5 درصد احتمال عدم بازگشت پرسش­نامه، تعداد 200 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند که از این تعداد 146 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه گیلان و 54 نفر از دانشجویان ایرانی رشته­ی پزشکی دانشگاه هرات­سی بودند.

ابزار تحقیق:

در این پژوهش از پرسش­نامه­های زیر جهت جمع­آوری داده­های مورد نیاز استفاده شد.

1- مقیاس هوش هیجانی شوت: مقیاس خودسنجی هوش هیجانی شوت توسط شوت و همکاران در سال 1998 بر اساس الگوی اولیه­ی هوش هیجانی مایر و سالووی[24] ساخته شده است (28). این مقیاس در قالب 33 جمله­ی توصیفی دارای سه مولفه می­باشد که عبارتند از مولفه­ی تنظیم هیجان و مولفه­ی ارزیابی و بیان هیجان و مولفه­ی بهره­برداری از هیجان. این ابزار را می­توان به صورت فردی یا گروهی اجرا کرد. سیستم نمره‌گذاری آن به این صورت است که آزمودنی درجه­ی توافق یا مخالفت خود را با هر یک از جمله­ها در یک طیف پنج گزینه‌ای لیکرت که از کاملا مخالف=1 تا کاملا موافق=5 می­باشد را انتخاب می­کند. البته جمله­ها به صورت معکوس نمره­گذاری می­شود (5،33-28).

از آن جا که این ابزار در پژوهش­های زیادی به کار گرفته شده، از روایی و اعتبار قابل قبولی برخوردار است. از جمله پایایی آن توسط سیاروچی برای کل مقیاس 84/0=a و برای خرده­مقیاس­ها به ترتیب ارزیابی و بیان هیجان 76/0=a، تنظیم هیجان 66/0=a و بهره­برداری از هیجان 55/0=a گزارش شده است (به نقل از عزیزی، 29).

در مطالعه­ی جهانگیری پایایی برای کل مقیاس 84/0=a  برای کل مقیاس 94/0=a و برای خرده­مقیاس­ها به ترتیب ارزیابی و بیان هیجان 86/0=a ، تنظیم هیجان 92/0=a و بهره­برداری از هیجان 66/0=a گزارش شده است(34).

در این پژوهش نیز برای برآورد پایایی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل مقیاس 73/0=a و برای خرده مقیاس­ها به ترتیب، ارزیابی و بیان هیجان 67/0=a، تنظیم هیجان 63/0=a و بهره­برداری از هیجان 58/0=a به دست آمد.

2- آزمون عزت نفس کوپراسمیت: کوپراسمیت مقیاس عزت نفس خود را براساس تجدید نظری که بر روی مقیاس راجر و دیموند انجام داد، تهیه و تدوین کرد. این مقیاس دارای 58 ماده است که 8 ماده ی آن دروغ­سنج است. شیوه نمره­گذاری این آزمون به صورت صفر و یک است؛ به این معنا که در ماده­های شماره (57-47-45-36-32-30-29-28-24-23-21-19-18-11-10-5-4-2) پاسخ بلی، یک نمره و پاسخ خیر، صفر می­گیرد و بقیه­ی سئوالات به صورت معکوس نمره
گذاری می­شوند.

این مقیاس در تحقیقات زیادی به کار گرفته شده و بنابراین از روایی مناسبی برخوردار است. هم­چنین در تحقیقات بساک­نژاد و همکاران، میلر و همکاران و دوئک، با ضریب پایایی مناسب به کار گرفته شده (به نقل از عزیزی، 29) و در این پژوهش نیز ضریب آلفای کرونباخ آن 72/0=a به دست آمد.

3- مقیاس نشانگان ایمپاستر کلانس (CIPS)[25]: مقیاس نشانگان کلانس برای نخستین بار به صورت مداد کاغذی توسط کلانس و ایمز ساخته شد (2) و توسط پژوهشگران ترجمه و جهت اجرا آماده گردید. این مقیاس شامل 20 ماده است که از آزمودنی خواسته می­شود تا بر اساس یک پیوستار پاسخ­ها از هیچ وقت یا هرگز تا خیلی زیاد نظر خود را درباره­ی هر ماده ابراز نماید. جمع نمرات 20 ماده بیانگر میزان وانمودگرایی فرد

می­باشد. این ابزار در پژوهش­های زیادی به کار گرفته شده و از روایی مناسب و اعتبار قابل قبولی برخوردار است. یافته­های تحقیقی کریسمن و همکاران، ضریب آلفای 94/0 را گزارش می­کند (21). هم­چنین یافته­های هولمز و همکاران ضریب آلفای 96/0 را برای پایایی این مقیاس نشان می­دهد (10). در ایران نیز پژوهش بساک­نژاد و همکاران، ضریب پایایی این ابزار را با آلفای کرونباخ 83/0 و به روش اسپیرمن­براون 73/0 و به روش گاتمن 73/0 نشان می­دهد (5). در این پژوهش نیز میزان پایایی برآورد شده از طریق آلفای کرونباخ 81/0=a می­باشد.

نتایج

یافته­های توصیفی در این پژوهش شامل فراوانی، میانگین و انحراف معیار آزمودنی­ها به تفکیک آزمودنی­های دختر، پسر و میانگین و انحراف معیار کل آزمودنی­ها برای متغیرهای پیش­بین و متغیر ملاک است.

در این پژوهش تعداد 292 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند که از این تعداد 213 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه گیلان و 79 نفر از دانشجویان ایرانی رشته­ی پزشکی دانشگاه هرات­سی (ایروان) بودند. در نمونه­ی تحقیق، 76 درصد زن و 24 درصد مرد بودند و میانگین سن افراد 29/22 سال بود که پایین­ترین سن 19 سال و بالاترین سن 34 سال بوده است. در جدول (1) میانگین و انحراف معیار متغیرهای پیش­بین و ملاک به تفکیک جنسیت آمده­اند. همان طور که در جدول (2) مشاهده می­شود، عزت نفس رابطه­ی منفی معنی­داری با نشانگان ایمپاستر دارد (542/0- =r، 0001/0=P). هم­چنین در بین مولفه­های هوش هیجانی، ارزیابی و بیان هیجان (175/0=r، 009/0=P) و بهره­برداری از هیجان (299/0=r، 0001/0=P) رابطه­ی مثبت و معنی­داری با نشانگان ایمپاستر دارند و تنظیم هیجان رابطه­ی معنی­داری با نشانگان ایمپاستر ندارد (061/0=r، 2/0=P). همان طور که در جدول (3) مشاهده می­شود آماره­ی دوربین-واتسون (95/1=d) نشان می­دهد که فرض عدم همبستگی بین خطاها برقرار است و مجاز به انجام رگرسیون هستیم. هم­چنین اعتبار مدل با (0001/0=P، 247/27=F) مورد تایید است. این مدل با 62/0=R و 39/0=2R توانسته است 39 درصد واریانس را توجیه کند.

یعنی این که متغیرهای عزت نفس و مولفه­های هوش هیجانی توانسته است 39 درصد واریانس نشانگان ایمپاستر را تبیین کند. بر اساس داده­های جدول (4)، متغیرهای عزت نفس (0001/0=P، 9/0=B) و بهره­برداری از هیجان ( 0001/0=P، 74/0=B) قادر به پیش­بینی معنی­دار نشانگان ایمپاستر هستند و مولفه­های ارزیابی و بیان هیجان (23/0=P، 17/0=B) و تنظیم هیجان (2/0=P، 23/0=B) نقش معنی­داری در پیش­بینی نشانگان ایمپاستر ندارند. ضرایب بتا نشان می­دهد که از بین متغیرهای  پیش­بین  عزت  نفس  با  52/0=Beta  بیش  از سایر

متغیرها قادر به پیش­بینی نشانگان ایمپاستر است. بر اساس یافته های ارایه شده، پیش­بینی نشانگان ایمپاستر به شرح معادله ی زیر می­باشد.همان طور که در جدول (5) نمایان است تنها 5/3=z در سطح 05/0>P از 96/1=z در سطح 05/0>P بزرگتر است. بنابراین تفاوت بین دو ضریب تنها در مولفه­ی بهره­برداری از هیجان از نظر آماری معنی­دار است و در دیگر متغیرهای پیش­بین، تفاوت معنی­داری بین ضرایب همبستگی دانشجویان دانشگاه‌های گیلان و هرات­سی ایروان مشاهده نشد.

بحث و نتیجه­گیری

همان طور که مشاهده شد از متغیرهای پیش­بین، عزت نفس رابطه­ی منفی معنی­داری با نشانگان ایمپاستر داشت. در تبیین آن می­توان گفت فردی که دارای عزت نفس بالا باشد، موفقیت­هایی را که به دست آورده به توانایی­های درونی خود نسبت می­دهد (اسناد درونی)؛ در حالی که فرد دچار نشانگان ایمپاستر موفقیت­هایش را بیشتر به عوامل بیرونی نسبت می­دهند (اسناد بیرونی).

هم­چنین فرد دارای عزت نفس خود را شایسته ی دریافت پاداش و تشویق می­داند؛ درحالی که فرد دچار سندرم ایمپاستر عکس این حالت فکر می­کند.

 

 

جدول1- فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار هوش هیجانی،عزت نفس،ایمپاستر در دانشجویان مورد بررسی

جنسیت

فراوانی

درصد

هوش هیجانی

       عزت نفس

            ایمپاستر

میانگین

انحراف معیار

میانگین

انحراف معیار

میانگین

انحراف معیار

دختر

136

76/0

67/626

57/18

07/39

43/7

18/51

54/12

پسر

43

24/0

33/127

00/16

37/40

57/7

51/52

04/12

 

جدول 2- همبستگی بین عزت نفس و مولفه­های هوش هیجانی و نشانگان ایمپاستر

متغیرهای پیش­بین

نشانگان ایمپاستر

ضریب همبستگی     سطح معنی­داری                  میانگین                  انحراف معیار                      کجی                     کشیدگی

عزت نفس

ارزیابی و بیان هیجان

تنظیم هیجان

 بهره برداری از هیجان

542/0-

175/0

061/0

299/0

0001/0

0009/0

2/0

0001/0

 

25/40

68/46

82/40

52/36

 

75/6

85/5

51/6

57/4

72/0-                           28/0-

96/0                          96/0               

31/0                          81/0               

51/0                           98/0              

 

 

 

 

 

 

 

 

                 

جدول 3- نتایج مربوط به ضریب همبستگی چندگانه و تحلیل رگرسیون همزمان برای پیش­بینی نشانگان ایمپاستر

  شاخص­های آماری

الگو

 

F  برآورد       سطح معنی­داری چندگانه  همبستگی چندگانه     مجذورخطای         ضریب            Durbin

                                                                                                                      Watson

همزمان

247/27

0001/0

620/0

385/0

95 /1

 

 

 

 

جدول 4- ضرایب استاندارد و غیر استاندارد برای پیش­بینی نشانگان ایمپاستر از طریق متغیرهای پیش­بین

 ضرایب متغیرهای پیش­بین

B                غیراستاندارد

Beta

t

P

مقدار ثابت

عزت نفس

ارزیابی و بیان هیجان

تنظیم هیجان

بهره­برداری از هیجان

56/61

9/0-

17/0

23/0

74/0

84/6

11/0

18/0

18/0

21/0

 

521 /0-

093/0

125/0

314/0

9

47/8-

97/0

28/1-

59/3

0001/0

0001/0

23/0

2/0

0001/0

           

 

جدول 5-شاخص­های محاسبه شده برای بررسی تفاوت ضرایب همبستگی در عزت نفس و مولفه های هوش هیجانی

متغیرهای پیش بین

دانشگاه

نشانگان ایمپاستر

ضریب همبستگی

Z

عزت نفس

 

گیلان                             ایروان

47/0-

59/0-

 

4/1

 

83/1

 

58/0

 

5/3

ارزیابی و بیان هیجان

گیلان                             ایروان

04/0

26/0

تنظیم هیجان

 

گیلان                             ایروان

14/0-

21/0

بهره­برداری ازهیجان

 

گیلان                             ایروان

11/0-

53/0

(عزت نفس) 9/0- 56/61= ایمپاستر

         

 

 

بر اساس یافته های این پژوهش با رشد عزت نفس فرد کمتر دچار این نشانگان می­شود و توانایی درونی­سازی موفقیت­ها در او رشد می­کند و هر چه عزت نفس فرد پایین­تر باشد، احتمال آن که فرد دچار این نشانگان گردد بیشتر است. نتایج این مطالعه همسو با پژوهش­های راس و کروکواسکی[26]، کلانس و ایمز، هاروی، هاروی و کاتز، تامپسون، تامپسون و همکاران، سوناک و تاول، وانت و کلایت­من[27] می­باشد. آن­ها در پژوهش­های خود نشان دادند که افراد دارای نشانگان وانمودگرایی با وجود شواهد بیرونی موفقیت­ها در درونی­سازی موفقیت­های خود ناتوان هستند و عزت نفس نامطمئن از ویژگی­های وانمودگرایان می­باشد (1،4،7،31،30،14).هم­چنین از بین مولفه­های هوش هیجانی، ارزیابی و بیان هیجان و بهره­برداری از هیجان رابطه­ی مثبت معنی­داری با نشانگان وانمودگرایی نشان داد و مولفه­ی تنظیم هیجان با رابطه­ی معنی­داری با نشانگان وانمودگرایی وجود نداشت. در تبیین ارتباط خرده
مقیاس­های ارزیابی و بیان هیجان و بهره­برداری از هیجان با نشانگان وانمودگرایی، می­توان چنین بیان کرد که در این مولفه­ها، فرد اهمیت نسبتا زیادی برای هیجانات و احساسات دیگران نسبت به خودش قایل است، یعنی اندیشه­ها، افکار، احساسات و هیجانات دیگران برای او تاثیر و اهمیت ویژه­ای داشته و حتی ممکن است شخصیت خود را بر این اساس برآورد نماید و در نتیجه احتمال ابتلا به نشانگان وانمودگرایی در این افراد افزایش می­یابد. در این زمینه، نتایج تحقیق مشابهی (در مبحث هوش هیجانی) جهت مقایسه یافت نگردید.

هم­چنین تحلیل تفاوت ضرایب همبستگی متغیرهای پیش­بین و نشانگان وانمودگرایی در دانشجویان دانشگاه گیلان و هرات سی (ایروان) نشان داد که تنها در مولفه­ی بهره­برداری از هیجان (5/3=z) تفاوت بین ضرایب همبستگی معنی­دار است (05/0>P) و در سایر متغیرهای پیش­بین، تفاوت معنی­داری در ضرایب همبستگی مشاهده شده به دست نیامد. به نظر می­رسد افرادی که دارای هوش هیجانی و به ویژه کنترل هیجان بالاتری هستند، باید کمتر دچار نشانگان وانمودگرایی شوند؛ هم­چنان که در بین دانشجویان پزشکی گیلان این مطلب دیده شد. شاید علت تفاوت مولفه­ی بهره­برداری از هیجان در دانشجویان ایروان این باشد که آن­ها به دلیلی دوری از وطن و خانواده، حساس­تر شده و در نتیجه با وجود هوش هیجانی بالاتر مستعد وانمودگرایی بیشتری هستند.

هم­چنین هولمز[28] و همکاران در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که افراد دارای نشانگان وانمودگرایی می­ترسند که مبادا دیگران کشف کنند که آن­ها فاقد دانش و توانایی
هستند (10).

لانگ­فورد و همکاران، برنارد، دالینگر و رامانیاه در تحقیقات خود نشان دادند که وانمودگرایان با وجود موفقیت­های بیرونی، تمایلی به حفظ موفقیت خود ندارند (9،8).

کاوینگون و املیچ، تاپینگ و کیمل، یانگ و فروهان، بیان می کنند که وانمودگرایان با وجود موفقیت­های بیرونی بر این باورند که فریب­کار هستند و دیگران درباره­ی آن­ها اشتباه می کنند (12، 17-15). هورنر[29] در تحقیق خود نشان داد که دانشجویان مرد احساسات مثبتی از موفقیت دارند، اما دانشجویان زن درباره موفقیت احساسی مبهم و دوگانه
دارند (18). کوماری نشان داد که ترس از موفقیت با احساس طردشدگی، کاهش عزت نفس، احساس پوچی، ناسازگاری و اضطراب بالا همراه است (22).

رات­من و پیدمونت[30] بیان می­کنند که تجمع موفقیت یکی از راه­های افزایش عزت نفس است، اما در مقابل عده­ای هستند که این موفقیت­ها را درونی نکرده و آن را انکار می­کنند. بنابراین تردید، نگرانی  و  احساسات وانمودگرایی، عزت نفس

آن­ها را تضعیف می­کند (33،32). همان طور که نتایج تحقیقات گذشته و تحقیق حاضر نشان می دهد افراد دارای نشانگان وانمودگرایی از عزت نفس کمتری برخوردارند. 

 

همان­طور که پیدمونت بیان می­کند که وقتی فردی احساس منفی نسبت به موفقیت دارد قادر به  درونی­سازی آن نیست (33).

 یکی از محدودیت­های پژوهش حاضر، تازگی موضوع پژوهش بود که ‌اعتباریابی بعضی از ابزارها را ضروری می­نمود و این موضوع پژوهشگران را مجبور ساخت تا تعداد زیادی پرسش­نامه را برای اعتباریابی در اختیار آزمودنی­ها قرار دهند. استفاده از تعداد زیادی پرسش­نامه به منظور جمع­آوری اطلاعات با صرف زمان زیادی همراه بود تا مجموعه­ی پرسش­نامه­ها توسط یک آزمودنی تکمیل شود و این امر ‌آزمودنی­ها را خسته و دقت آنها را متاثر می­کرد.

محدودیت دیگر مربوط به روش تحقیق است. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی است که به اندازه­ی پژوهش­های آزمایش دارای اعتبار و قطعیت نیست، اما با توجه به تازگی موضوع نشانگان وانمودگرایی و این که برای نخستین بار است که در ایران و خارج کشور صورت می­گیرد ‌می­تواند زمینه­ساز تحقیقات زیادی گردد.

 

 



[1]Imposter Syndrome

[2]Oxford Advanced Dictionary

[3]Clance and Imes

[4]Harvy and Katz

[5]Langford

[6]Bernard, Ramaniah and Dollinger

[7]Dinnel

[8]Procrastination

[9]Self-Handicapping

[10]Fear of Achievement

[11]Self-worth Protection

[12]Young

[13]Thompson

[14]Cavington and Omelich

[15]Topping and Kimmel

[16]Fruhan

[17]Horner

[18]Hening and Shaw

[19]McGregor

[20]Chrisman

[21]Kumari

[22]Song, Huang, Peng and Law

[23]Fletcher

[24]Mayer and Salovey

[25]Clance Imposter Phenomenon Scale

[26]Ross and Krukowski

[27]Want and Kleitman

[28]Holmes

[29]Horner

[30]Rothman and Piedmont

 

1. Ross SR, Krukowski RA. The imposter phenomenon and maladaptive personality: Type and trait characteristics. Pers Indiv Diff 2003; 34(3): 477-84.
2.Clance PR, Imes SA. The imposter phenomenon in high achieving woman: Dynamics and therapeutic intervention. Psychother Theory Res Prac 1978; 15(3): 241-7.
3. Harvey JC. The imposter phenomenon and achievement: A failure to internalize success. Ph.D. Dissertation. Philadelphia: Temple University, 1981: 234-327.
4. Harvey JC, Katz C. If I’m so successful, why do I feel like a fake? 1st ed. New­- York: Random House; 1985: 321-470.
5. Basak Nejad S, Mehrabizadeh Honarmand M, Shahni Yeylag M, Shokrkon H, Haghighi J. [Study of simple and multiple relations of success fear, self-esteem, perfectionism and fear of syndrome negative evaluation with pretendism]. Journal of educational sciences and psychology of Ahwaz Shahid Chamran University 2005; 12(3): 87-147. (Persian)
6. French B, Ullrich-French S, Follman D. The psychometric properties of the Clance imposter scale. Pers Individ Dif 2008; 44: 1270-8.
7. Want J, Kleitman S. Imposter phenomenon and self-handicapping: Links with parenting styles and self-confidence. Pers Individ Dif 2006; 40(5): 961-71.
8. Langford J, Clance PR. The imposter phenomenon: Recent research findings regarding dynamics, personality and family patterns and their implication for treatment. J Psychother 1993; 30: 495-501.
9. Bernard NV, Dollinger SJ, Ramaniah NV. Applying the big five personality factors to the imposter phenomenon. J Pers Assess 2002; 78(2): 321-33.
10. Holmes SW, Kertay L, Adamson LB, Holland CL, Clance PR. Measuring the imposter phenomenon. A comparison of Clance’s IP scale and Harvey’s IP scale. J Pers Assess 1993; 60(1):
48-59.
11. Dinnel DL, Hopkins J, Thompson T. The role of family environment variables in the development of failure-avoidant behaviors. [cited 2004]. Available from: URL; http://www.myweb.wwu.ebu.com
12. Young V. The imposter syndrome finding a name for the feelings. [cited 2003]. Avabilable from: URL; http//:www.imposter syndrom.com
 
13. Imes S. Issues for high achieving professional woman or understanding the imposter phenomenon. [cited 1985]. Available from: URL; http://www.gsu.edu/wwwaow/resources/ip-issues
14. Thompson T. Self-worth protection in achievement behavior: A review and implications for counseling. J Aust Psychologist 2004; 31: 41-51.
15. Covington MV, Omelich CE. Ability and effort valuation among failure-avoiding and failure-accepting students. J Educ Psychol 1985; 77(4): 446-59.
16. Topping MEH, Kimmel EB. The imposter phenomenon: Feeling phony. Acad Psychol Bull 1985; 7: 213-25.
17. Fruhan GA. Understandings of fraudulence in the early professional lives of woman. [cited 2002]. Available from: URL; http://www.onlineliberary.wiley.com
18. Horner M. Toward an understanding of achievement-related conflicts in women. J Soc Issues 1972; 28: 157-75.
 
19. Hening K, Shaw D. Perfectionism, the imposter phenomenon and psychological adjustment in medical, dental, nursing and pharmacy students. J Med Educ 1998; 32: 456-64.
20. McGregor LN, Gee Damon E, Posey KE. I feel like a Fraud and it depresses me: The relation between the imposter phenomenon and depression behavior and personality. Soc Behav Pers 2008; 36(1): 43-8.
21. Chrisman SM, Pieper WA, Clance PR, Holland CL, Glickauf Hughes C. Validation of
 
Clance imposter phenomenon scale. J Pers Assess 1995; 65(3): 457-67.
22. Kumari R. Relationship of sex role attitudes and self-esteem to fear of success among college women. J Psychol Stud 1995; 40(2): 82-6.
23. Bashgareh R, Mohammadkhany SH. [Emotional intelligence and general health
 
confronting methods relationship of students. Study of students' psychological health with
 
general health]. Journal of study of psychological health 1999; 3(1): 37-47. (Persian)
24. Javaheri A. [Study of affection methods and emotional intelligence relationship with Tehran students social skills]. MA. Disseration. Tehran: Tarbeyat Moallem University, College of educational sciences and psychology, 2006: 117-24. (Persian)
25. Song L, Huang G, Peng K, Law K. The differential effects of general mental ability and emotional intelligence on academic performance and social interactions. Intelligence 2010; 38(1): 137-48.
26. Fletcher I, leadbetter P, Curran A, O,Sullivan H. A pilot study assessing emotional intelligence training and communication skills with 3rd year medical students. Patient Educ Couns 2009; 76: 376-9.
27. Sharifi HP, Sharifi N. [Research method of behavioral science]. 1st ed. Tehran: Sokhan; 2007: 187-213. (Persian)
28. Mayer J.D, Salovey P, Caruso DR. Emotional intelligence meets traditional standards for an intelligence. Intelligence 1999; 27: 267-98.
29. Azizi A. [Study of emotional intelligence and opposition management  methods relationship of Rasht high school managers]. M.A. Dissertation. Tehran: Tarbeyat Moallem University, College of educational sciences and psychology, 2007: 94. (Persian)
30. Thompson T, Davis H, Davidson JA. Attributional and affective responses of imposters to academic success and failure outcomes. Pers Individ Dif 1998; 25: 381-96.
31. Sonnak C, Towell T. The imposter phenomenon in British university students: relationships between self-esteem. Mental health, parental rearing style and socioeconomic status. Pers Individ Dif 2001; 31(6): 868-74.
32. Rothman M. Fear of success among business students. J Psychol Rep 1996: 78(1-3): 863-9.
33. Piedmont RL. Another look at fear of success, fear of failure and test anxiety: A motivational analysis using the five factor model. J Sex Roles 1995; 32(3-4): 139-58.
34. Jahangiri M. [survey of relationship family & Emotional intelligence in younger second & third high school of Tehran]. MA. Dissertation. Tehran: Allameh Tabatabaee University, 2001: 78-84. (Persian)