نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی، معاونت امور پیشگیری، سازمان بهزیستی استان سیستان و بلوچستان
چکیده
کلیدواژهها
یکی از مباحث عمده در روانشناسی امروز که توجه بسیاری راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، مواد و اختلالات وابسته به مواد را شامل مواد روانگردانی میداند که بر شیمی مغز موثرند و جدا از این که عمدی یا سهوی مصرف شوند، مشمول واژهی مصرف مواد[1] میگردند (1). به این ترتیب وابستگی به مواد را میتوان ترجیح مصرف مواد تعریف نمود، به گونهای که فرد کارکردهای جسمی، روانشناختی و اجتماعی خود را از دست داده و یا در شرف از دست دادن باشد (2). متغیرهای روانشناختی مختلفی از جمله طیف وسیعی از اختلالات محور یک و دو (3) و همچنین ناتوانی در یادگیری از تجارب تنبیهکننده، ضعف بازداری و اجتماعی شدن در سطح پایین از دیدگاه یادگیری و پردازش اطلاعات مهار شده در چهارچوب نظریهی شناختیرفتاری میتواند از جمله موارد تسریعکنندهی اعتیاد باشد (4)، همچنین از نظر فلاول[2] زمینههایی مانند اختلال در فراشناخت[3] و بر اساس نظر بندورا[4] معیارهای سخت خودارزشیابی و کمالگرایی منفی از دیگر عوامل موثر در گرایش به مصرف مواد است، توناتو[5] در پژوهشی ارتباط بین رویدادهای ناخوشآیند شناختی با مصرف مواد را مورد تاکید قرار داد (به نقل از 5)، از آن جا که
طرحوارهها نیز بنیادهای شناختی فرد را تشکیل داده و میتوانند رفتارهای فرد را شکل داده و به آن سمت و سو دهند، لذا
میتوان بین طرحوارههای ناسازگار اولیه به عنوان بخش زیرین و سخت شناختهای افراد که اغلب در دورههای تحولی رشدشکل گرفتهاند، با رفتارهای ناسازگارانه در مقاطع بعدی رشد افراد، رابطه برقرار نمود (6).طرحوارهها از جمله علل فردی و روانشناختی است که در مطالعهی وابستگی به مواد از اهمیت ویژهای برخوردارند، طرحوارهها موجب سوگیری در تفسیرهای فرد از رویدادها شده و این سوگیریها خود را به صورت نگرشهای تحریف شده، گمانههای نادرست، اهداف و چشمداشتهای غیر واقعبینانه نشان میدهند، طرحوارههای ناسازگار اولیه، الگوها یا درونمایههای عمیق و فراگیری هستند که به رابطهی فرد با خود یا دیگران ارتباط دارند و به شدت ناکارآمد هستند (7). یانگ[6] مجموعهای از طرحوارهها راگردآوری نموده که به آنها طرحوارههای ناسازگار اولیه میگویند (به نقل از یوسفی و همکاران). یانگ این طرحوارهها را به شرح ذیل مینامد: 1- رهاشدگی[7]، 2- بیاعتمادی/بدرفتاری[8]، 3- محرومیت هیجانی[9]، 4- نارسایی/بیمهری[10]،
5- گوشهگیری اجتماعی/بیگانگی[11]، 6- وابستگی/ بیکفایتی عملی[12]، 7- آسیبپذیری نسبت به زیان یا بیماری[13]،
8- گرفتاری[14]، 9- شکست پیشرفت[15]،10-استحقاق/
بزرگمنشی[16]، 11- خویشتنداری و خودانضباطی ناکافی[17]، 12- اطاعت[18]: احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران، 13- ایثار[19]: تمرکز افراطی بر ارضای نیازهای دیگران در زندگی روزمره، 14- تاییدجویی/جلب توجه[20]، 15- نگرانی/بدبینی[21]: تمرکز عمیق برجنبههای منفی زندگی، 16- بازداری هیجانی[22]: بازداری افراطی رفتاری، احساسات و ارتباطات خودانگیخته، 17- معیارهای سرسختانه[23]: کوشش بسیار کند، 18- خودتنبیهی[24] (8).
به اعتقاد یانگ برخی از این طرحوارهها که حاصل تجارب ناگوار دوران کودکی هستند ممکن است هستهی اصلی اختلالات شخصیت، مشکلات منششناختی[25] خفیفتر و بسیاری از اختلالات مزمن محور یک قرار[26]بگیرند. طرحوارهی درمانی میتواند درمان انتخابی برای بسیاری از اختلالات محور یک و دو و بیماران با مشکلات منششناختی دیرپا باشد. علاوه بر آن برای درمان مجرمان جنایی و همچنین درمان و پیشگیری از عود در بین مصرفکنندگان مواد نیز گزینهی مناسبی است (7).
نگاهی سریع به آمارهای موجود و دقت در معضلات و پیامدهای مصرف مواد، ما را بر آن میدارد تا از وجوه مختلف به این پدیده بپردازیم. اگر چه وابستگی به مواد یک پدیدهی چندوجهی است (زیستی، روانشناختی، اجتماعی و معناشناسی) و در تمامی این ابعاد، فرد را درگیر میکند (9) لذا در پرداختن به این مسئله میبایست به تمام این ابعاد، توجه گردد. این تحقیق با هدف مقایسهی طرحوارههای ناسازگار اولیه در افراد وابسته به مواد اپیوئیدی و افراد غیر وابسته و کار بر روی این طرحوارهها به منظور ایجاد رفتارهای پیشگیرانه و کنترلی برای مصرف مواد در فرهنگ ایرانی و به ویژه فرهنگ منطقهی سیستان و بلوچستان انجام شده است تا بر پایهی این بررسی، برنامههای پیشگیرانه و درمانی، طرحریزی و اجرا گردد.
روشکار
روش مطالعهی حاضر، توصیفی-تحلیلی و از نوع پسرویدادی میباشد. جامعهی آماری شامل مردان مراجعه کننده به مراکز ترک وابستگی به مواد شامل مراکز درمان و بازتوانی بهزیستی، درمان و بازتوانی پژواک و درمان و بازتوانی سینا در شهر زاهدان و همچنین افراد سالم (گروه شاهد) شامل تمام مردان 15 تا 65 سالهی زاهدانی در سال 1389 بوده است که تحت پوشش مناطق بیستگانهی خدمات بهداشتی-درمانی شهر زاهدان قرار داشتهاند.
پرسشنامه بر روی تک تک افراد گروه شاهد و آزمون و به صورت انفرادی اجرا گردید. نمونهی آماری از بین مردان 15 تا 65 سالهی مراجعهکننده به مراکز ترک مواد اپیوئیدی (بهزیستی، پژواک و سینا) که ملاکهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی در خصوص وابستگی به مواد را دارا بودند، انتخاب شده و برای گزینش افراد گروه شاهد نیز پس از انتخاب تصادفی افراد و تعیین حجم نمونه بر اساس معیارهای جدول مورگان (10)، از مصاحبهی روانپزشکی و روانشناس بالینی برای رد وابستگی به مواد و اختلالات روانپزشکی عمده استفاده گردید. نمونهی آماری مشتمل بر 120 نفر از مردان وابسته به مواد مراجعهکننده به سه مرکز درمان مذکور در
ماههای آذر و دی 1389 بوده که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب گردیدند. لازم به ذکر است که نمونهی اخذ شده از هر یک از مراکز فوق بر اساس آمار مراجعین ماههای آذر و دی 1389 تنظیم شده که از کل نمونهی وابسته به مواد، تعداد 70 نفر از مرکز درمان و بازتوانی بهزیستی،30 نفر از مرکز درمان و بازتوانی پژواک و 20 نفر از مرکز درمان و بازتوانی سینای زاهدان انتخاب شدند.
همچنین برای گروه شاهد، تعداد 120 نفر از مردان ساکن در مناطق بیستگانهی خدمات بهداشتی-درمانی شهر زاهدان انتخاب شده و با مراجعه به درب منازل آنان، پرسشنامه تکمیل گردید. شیوهی انتخاب مراکز بهداشتی به صورت نمونهگیری تصادفی خوشهای بود و خانوارها و افراد به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند؛ به گونهای که ابتدا به روش تصادفی خوشهای منظم از مراکز بیستگانهی خدمات بهداشتی-درمانی شهر زاهدان، پنج مرکز امام هادی با 32 نفر، فاطمهالزهرا با 22 نفر، ابوذر با 22 نفر، سلمانزاده با 20 نفر و موسی بن جعفر با 24 نفر انتخاب شدند و سپس با توجه به شمارهی خانوارها در هر منطقهی بهداشتی-درمانی، خانوار نمونه را انتخاب و از هر یک، یک نمونه مرد به صورت تصادفی، انتخاب و پرسشنامهها تکمیل میگردید. نمونهی انتخاب شده از افراد بالای 15 سال بوده و میبایست مصرفکنندهی مواد نباشند. چنان چه یکی از نمونهها به هر علت در دسترس نبود، نمونه از خانوار بعدی انتخاب میگردید. تمایل افراد به شرکت در پژوهش، آگاهی دادن به آنها در خصوص علت انجام پژوهش و محرمانه بودن اطلاعات فردی آنان و همچنین آزاد بودن شرکتکننده به انصراف از ادامهی کار از متغیرهای مهم رعایت شده در انجام این مطالعه بود (11).
ابزار پژوهش
الف- پرسشنامهی طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ[27] (YSQ) :یانگ فرم نخست پرسشنامهی طرحوارههای ناسازگار اولیه را بر پایهی تجربیات بالینی متخصصان ارایه داد. این پرسشنامه دارای 205 ماده است و برای اندازهگیری 16 طرحوارهی غیر انطباقی اولیه طراحی شده است. فرم کوتاه پرسشنامهی مذکور که توسط یانگ ساخته شد، پرسشنامهای خودگزارشی است و دارای 90 ماده است که 18 حیطهی طرحوارههای ناسازگار اولیه را اندازه میگیرد. نمرهگذاری سئولات بر اساس مقیاس درجهبندی ششگانه است (1- کاملا در مورد من نادرست است 2- تقریبا در مورد من نادرست است 3- مقداری درست است تا این که غلط باشد 4- اندکی در مورد من درست است 5- تقریبا در مورد من درست است 6- کاملا در مورد من درست است). به این ترتیب نمرات این پرسشنامه با جمع نمرات مواد هر مقیاس به دست میآید. به عبارت دیگر هر مقیاس دارای 6 ماده است که نوع
طرحوارهی ناسازگار اولیه را اندازه میگیرد. کمینه و بیشینهی نمرههای طرحوارههای ناسازگار اولیه بین 1 تا 6 میباشد که نمرهی بالا حاکی از وجود میزان بالای طرحوارههای ناسازگار اولیه در آزمودنیها است. فرم جدید ویرایش سوم (فرم کوتاه 90 سئوالی)که در این تحقیق استفاده شده توسط یوسفی و همکاران، هنجاریابی گردیده و روایی و اعتبار آن بر روی یک نمونهی 579 نفری در دو مرحله (مرحلهی اول 394 نفر و مرحلهی دوم 185 نفر) بررسی شده است، اعتبار پرسشنامهی مذکور با استفاده از دو روش آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن در کل نمونه به ترتیب 99 و 86 درصد، در دختران 87 و 84 درصد و در پسران 84 و 81 درصد بوده است. تحلیل عاملی نشان داد که عوامل استخراج شده از قابلیت و رضایتبخشی بالایی برخوردار بودند (8).
ب-پرسشنامهیویژگیهایجمعیتشناختی: در پرسشنامهی مذکور ویژگیهای جمعیتشناختی آزمودنیها نظیر جنس، سن، تحصیلات، شغل و وضعیت تاهل مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به این که مطالعه از نوع علیمقایسهای
(پسرویدادی) است، در کنار شاخصهای توصیفی و استفاده از جداول و نمودارها، از آزمون تی مستقل استفاده شده و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردیدند.
نتایج
جدول (1) وضعیت متغیرهای جمعیتشناختی شامل تحصیلات، اشتغال، تاهل و سن آزمودنیها را در دو گروه افراد وابسته و غیر وابسته به مواد نشان میدهد. میانگین سنی هر دو گروه وابسته و غیر وابسته، 29 سال بوده و وضعیت تاهل/تجرد آنها نیز نسبتی نزدیک به هم دارد. همچنین حدود 52 درصد افراد شرکتکننده در این مطالعه دارای شغل آزاد بوده و از نظر تحصیلی نیز گروه دیپلمهها با حدود 41 درصد، بیشترین جمعیت شرکتکننده را به خود اختصاص میدادند. در مجموع، بر اساس یافتههای جدول مذکور بین افراد وابسته و غیر وابسته به مواد از نظر تحصیلات با 835/0P<، اشتغال با 951/0P<، تاهل با 425/0P< و سن با 835/0P< در سطح 05/0 تفاوت معنیداری وجود ندارد.
میانگین نمرهی طرحوارههای ناسازگار اولیه در دو گروه وابسته و غیر وابسته به مواد نشان میدهد که افراد وابسته به مواد نمرات
جدول 1- اطلاعات جمعیتشناختی افراد وابسته و غیر وابسته به مواد
متغیر |
وابسته |
غیر وابسته |
P |
|||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|||
تحصیلات |
زیر دیپلم |
45 |
5/37 |
41 |
1/34 |
835/0 |
دیپلم |
49 |
8/40 |
50 |
7/41 |
||
تحصیلات دانشگاهی |
26 |
7/21 |
29 |
2/24 |
||
وضعیت اشتغال |
آزاد |
62 |
6/51 |
64 |
3/53 |
951/0 |
دولتی |
28 |
3/23 |
28 |
3/23 |
||
بیکار |
18 |
15 |
15 |
5/12 |
||
دانشجو |
12 |
10 |
13 |
8/10 |
||
وضعیت تاهل |
مجرد |
49 |
8/40 |
54 |
45 |
425/0 |
متاهل |
71 |
2/59 |
66 |
55 |
||
سن (سال) |
25-15 |
42 |
35 |
41 |
9/33 |
835/0 |
35-26 |
53 |
2/44 |
53 |
8/43 |
||
45-36 |
17 |
2/14 |
20 |
5/16 |
||
55-46 |
6 |
5 |
4 |
3/3 |
||
65-56 |
2 |
7/1 |
3 |
5/2 |
بالاتری از افراد غیر وابسته دارند و تفاوت بین آنها در سطح 01/0P< معنیدار است (جدول 2).
به این ترتیب میتوان گفت که وابستگان به مواد تقریبا در
اکثر طرحوارههای ناسازگار اولیه (منهای طرحوارههای تحسین، معیارهای سختگیرانه و ایثار و فداکاری) با افراد
غیر وابسته تفاوت دارند.
جدول2- خلاصهی نتایج آزمون تی مستقل طرحوارههای ناسازگار اولیه در گروههای وابسته و غیر وابسته به مواد
طرحوارههای ناسازگار اولیه |
گروه |
میانگین |
انحراف استاندارد |
تی |
درجهی آزادی |
P |
رهاشدگی |
وابسته |
9500/17 |
89014/4 |
247/6** |
239 |
001/0** |
غیر وابسته |
8017/13 |
40312/5 |
|
|||
انزوای اجتماعی |
وابسته |
2000/16 |
61383/4 |
671/6** |
239 |
001/0** |
غیر وابسته |
0744/12 |
97856/4 |
|
|||
نگرانی |
وابسته |
8167/17 |
66704/4 |
064/2* |
239 |
040/0* |
غیر وابسته |
4959/16 |
24901/5 |
|
|||
بازداری |
وابسته |
3250/17 |
65561/5 |
109/4** |
239 |
001/0** |
غیر وابسته |
4050/14 |
37367/5 |
|
|||
وابستگی |
وابسته |
2583/16 |
74119/4 |
036/6** |
239 |
001/0** |
غیر وابسته |
3719/12 |
23949/5 |
|
|||
تحسین |
وابسته |
0083/17 |
52908/4 |
235/0- |
288/227 |
814/0 |
غیر وابسته |
1653/17 |
75521/5 |
|
|||
محرومیت هیجانی |
وابسته |
1333/16 |
38855/4 |
772/5** |
952/229 |
001/0** |
غیر وابسته |
4711/12 |
41152/5 |
|
|||
آسیب نسبت به ضرر |
وابسته |
4167/17 |
73425/4 |
138/8** |
239 |
001/0** |
غیر وابسته |
1240/12 |
34099/5 |
|
|||
گرفتاری |
وابسته |
5417/17 |
68664/4 |
417/7** |
239 |
001/0** |
غیر وابسته |
0165/13 |
78362/4 |
|
|||
اطاعت |
وابسته |
5500/17 |
88457/3 |
886/8** |
544/229 |
001/0** |
غیر وابسته |
5455/12 |
81318/4 |
|
|||
معیارهای سختگیرانه |
وابسته |
6750/17 |
53402/4 |
163/2-* |
239 |
001/0** |
غیر وابسته |
0165/19 |
07606/5 |
|
|||
خود تنبیهی |
وابسته |
2667/17 |
65577/4 |
367/4** |
239 |
001/0** |
غیر وابسته |
6942/14 |
48858/4 |
|
|||
نقص/بیمهری |
وابسته |
8417/16 |
4.14647 |
081/10** |
239 |
001/0** |
غیر وابسته |
9669/10 |
4.86815 |
|
|||
بیاعتمادی/ سوءرفتار |
وابسته |
7750/16 |
09440/4 |
416/6** |
650/231 |
001/0** |
غیر وابسته |
0248/13 |
94379/4 |
|
|||
شکست در پیشرفت |
وابسته |
0333/16 |
40193/4 |
087/7** |
239 |
001/0** |
غیر وابسته |
8430/11 |
76796/4 |
|
|||
ایثار یا فداکاری |
وابسته |
8833/18 |
37374/5 |
884/1 |
239 |
061/0 |
غیر وابسته |
6281/17 |
96510/4 |
|
|||
برتری داشتن |
وابسته |
5000/18 |
63273/4 |
610/2** |
239 |
010/0** |
غیر وابسته |
9008/16 |
87580/4 |
|
|||
خویشتنداری ناکافی |
وابسته |
8833/17 |
16908/4 |
365/6** |
239 |
001/0** |
غیر وابسته |
2479/14 |
68024/4 |
|
بحث و نتیجهگیری
این پژوهش به منظور مقایسهی طرحوارههای ناسازگار اولیه درافراد وابسته به مواد اپیوئیدی و غیر وابسته طراحی شده بود. همان گونه که یافتهها نشان دادند، ویژگیهای جمعیتشناختی گروهها تفاوت معنیداری با هم نداشتند.
تحلیل میانگین نمرات افراد وابسته به مواد و غیر وابسته نشان داد که تفاوت معنیداری بین افراد وابسته و غیر وابسته به مواد از لحاظ دارا بودن طرحوارههای ناسازگار اولیه وجود دارد، به این صورت که افراد وابسته از طرحوارههای ناسازگار اولیه بیشتری برخوردار بودند.
نتایج این تحقیق با آن چه یانگ و همکاران در خصوص مبانی دیدگاه طرحوارهی درمانی ابراز داشتهاند همخوانی دارد (13)، در تبیین این یافته میتوان گفت که از آن جا که
طرحوارههای ناسازگار اولیه به عنوان بنیادهای شناختی ناکارآمد بر نحوهی ادراک پدیدهها و شکلگیری روانبنههای فرد موثر بوده و میتواند آسیبهای روانشناختی و اجتماعی پدید آورد، لذا اعتیاد به عنوان یکی از آسیبهایی که قادر است تاثیر مهمی بر رابطهی فرد با خود و دیگران داشته باشد، میتواند بر پایهی این بنیادهای ناکارآمد شکل گرفته و سازمان یابد (7).
همسو با نقش طرحوارههای ناسازگار اولیه در ایجاد اختلالات محور یک و دو، همچنین مشکلات منششناختی نظیر اختلالات افسردگی، طلاق، اختلالات شخصیت مرزی و ضد اجتماعی (12،14)، مطالعات متعدد دیگری نیز بر نقش طرحوارهها در شروع مصرف مواد و ادامهی رفتارهای اعتیادی تاکید کردهاند (17-15).
نتایج پژوهش حاضر نیز نشان داد که افراد وابسته به مواد بیشتر در حوزهی بریدگی و طرد قرار میگیرند و واجد
طرحوارههای ناسازگار اولیه، رهاشدگی/بیثباتی،
بیاعتمادی/بدرفتاری، محرومیت هیجانی، نقص/شرم و انزوای اجتماعی هستند. نتایج بررسی برومت[28] و همکاران نیز با این یافتهها هماهنگ میباشند (16). احتمالا این طرحوارهها هستند که افراد را مستعد مصرف مواد و سایر اختلالات روانی
مینمایند. همچنین در حوزههای خودگردانی و عملکرد مختل و محدودیتهای مختل[29] که شامل طرحوارههای
وابستگی/بیکفایتی، آسیبپذیری نسبت به ضرر یا بیماری، خود تحول نیافته/گرفتار، شکست و استحقاق/بزرگمنشی و خویشتنداری میشود نیز پیشبینیپذیری بالایی برای رفتار اعتیادآور وجود دارد که این نتایج با آن چه در بررسی بال[30] و یانگ آمده است، همخوانی دارد (17).
در حوزهی گوش به زنگی بیش از حد و بازداری که شامل طرحوارههای منفیگرایی/ بدبینی، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه/عیبجویی افراطی و تنبیه میشود، طرحوارههای بازداری هیجانی و خودتنبیهی بیشتر در جمعیت معتادان دیده میشود که این نتایج با یافتههای لوبستایل[31] و همکاران،
همخوانی دارد (18). همچنین طرحوارهی اطاعت از مجموعه حوزهی طرحوارهای دیگرجهتمندی نیز در افراد وابسته بالاتر است، این یافته همسو با یافتههای برومیت و همکاران و مولودی و همکاران است (19،16).
درمجموع میتوان گفت که بر اساس نتایج این پژوهش، افراد وابسته به مواد در مقایسه با افراد غیر وابسته از طرحوارههای ناسازگارانهی بیشتری برخوردار می باشند. با توجه به این که بنیادهای فکری ناسازگارانه در سالهای اولیهی زندگی شکل میگیرند، به نظر میرسد این افکار، نقش عمدهای در
آسیبپذیری افراد داشته باشد. بنابراین پیشنهاد میشود در طرحریزی روشهای پیشگیری و همچنین برنامههای درمانی برای افراد وابسته به مواد، این افکار و بنیادهای فکری مورد توجه قرار گیرند.
از آن جا که در پژوهش حاضر تنها جمعیت مردان مورد مطالعه قرار گرفتند، لذا امکان تعمیم نتایج آن به جمعیت زنان مقدور نبوده، که این می تواند به انضمام محدودیتهای اجرای پرسشنامه از جمله وضعیت عمومی و روانشناختی فرد در هنگام پاسخ دادن و مسئلهی صحت پاسخدهی به سئوالات، از محدودیتهای این مطالعه باشد.
[1]Substance use
[2]Flavell
[3]Metacognition
[4]Bandura
[5]Toneatto
[6]Young
[7]Abandonment
[8]Mistrut/Abuse
[9]Emotional Deprivation
[10]Defectiveness/Un lovability
[11]Social Isolation/Alienation
[12]Impaired Autonomy and Performance
[13]Vulnerability to Harm or Illness
[14]Enmeshment
[15]Failure to Achieve
[16]Entitlement/Superiority
[17]Insufficient Self-discipline
[18]Subjugation
[19]Self-sacrifice
[20]Admiration/Recognition-Seeking
[21]Pessimism/Worry
[22]Emotional Inhibition
[23]Unrelenting Standard
[24]Self-punitivness
[25]Characterological
1Young Schema Questionnaire
[28]Brumett
[29]Impaired Limits
[30]Ball
[31]Lobbestael