نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد مشاوره ی خانواده، دانشگاه اصفهان
2 استادیار گروه مشاوره، دانشکده ی علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان
3 دانشیار گروه مشاوره، دانشکده ی علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان
4 کارشناس ارشد مشاوره ی خانواده، دانشگاه علوم پزشکی قم
چکیده
کلیدواژهها
سنگ بنای خانواده، ازدواج است. ازدواج، نیازمند همکاری، همدلی، وحدت، علاقه، مهربانی، بردباری و مسئولیتپذیری است. با شروع ازدواج و ایجاد رابطهی زناشویی، رضایت زناشویی به متغیری مهم در رابطه با کیفیت ازدواج بدل
میشود. رضایت زناشویی احساس عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شدهی زن و مرد با توجه به تمام جنبههای رابطهی زناشویی است. رضایت زناشویی به عنوان یکی از مهمترین مولفههای ثبات عاطفی زوجین به حساب میآید (1). تاثیر کیفیت ازدواج در روابط دو نفرهی همسران در خانواده، بر سلامت جسمانی و روانی موفقیت و سازگاری روانیاجتماعی آنان در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی همواره مورد تایید واقع شده است (2).
سازگاری زناشویی، وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساسی ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند. روابط رضایتبخش در بین زوجین از طریق علاقهی متقابل، میزان مراقبت از همدیگر و پذیرش و تفاهم یکدیگر قابل سنجش است (3). در واقع رضایت زناشویی یک ارزیابی کلی از وضع فعلی ارتباط، ارایه میدهد. یکی از رایجترین مفاهیم برای تعیین و نشان دادن میزان شادی و میزان پایداری رابطه، رضایت و سازگاری زناشویی است (4). سازگاری زناشویی به صورت خودکار ایجاد نشده و به وجود آمدن آن نیاز به تلاش زوجین دارد. معمولا سال اول ازدواج از نظر سازگاری بسیار ناپایدار بوده و بیشترین خطر را برای ناسازگاری و طلاق دارد (5). سازگاری رضایتبخش فرد با موقعیتهای اجتماعی عمدهی زندگی به طور مستقیم با میزان ارضای همهی نیازهای اساسی مرتبط است. نیازها و ارضای آنها به خصوص به ادراک افراد بستگی دارد که با توجه به سن و جنس، استعدادهای ارثی، فرهنگ، طبقهی اجتماعی، شغل، محل جغرافیایی، تعلیم و تربیت، تجارب و سازگاریهای زندگی اشخاص دیگر در محیط فرد، تغییر پیدا میکند (6).
متاسفانه امروزه آمار طلاق رو به افزایش است. به طوری که در آمریکا در سال 1956 از بین هر 1000 ازدواج 259 طلاق به چشم میخورد و امروزه در آمریکا 1/2 از 2/3 ازدواجهای سالانه به طلاق و جدایی منجر میشود. تعداد روابطی که با طلاق خاتمه یافتهاند در چهل سال گذشته تقریبا سه برابر شده است (7).
بسیاری از افراد جوان، اولین ازدواج خود را تنها یک آزمایش برای کسب تجربه میدانند و از قبل، پایان ازدواج خود را جدایی در نظر میگیرند، اما با این حال ازدواج میکنند تا تجربهای کسب کرده باشند. با توجه به این اگر عامل تعهد زوجین به ازدواج، بچهها، ثبات اقتصادی، پیمان معنوی یا عوامل اجتماعی نیست، پس چیست؟ طبق مطالعهی طرح تحقیقات ملی ازدواج در سال 2001، امروزه اصلیترین انگیزهی ازدواج در جوانان، پیدا کردن شریکی برای گریز از تنهایی است. کسی که بتواند با او ارتباط روحی و عاطفی سرشار برقرار کند (8).
واقعیت آن است که اساس عملی ازدواج تا حد زیادی ناشناخته مانده است که این امر، تاسفآور است زیرا آمار فعلی در مورد بقای ازدواجها بسیار تیره و تار به نظر میرسد. امروزه متارکه و طلاق پدیدهای بسیار رایج قلمداد شده و متارکه را یک راه مطمئن به سمت طلاق به جای مصالحه نشان میدهد. البته ممکن است از همگسیختگی زناشویی تنها با این رویدادهای منفی زندگی، رابطه نداشته و در واقع در بین
قویترین پیشبینیهای آنها جای داشته باشد (9). کودکان بر اثر طلاق، بیسرپرست میشوند و زوجین مطلقه مدتها در تنهایی و گوشهگیری زندگی خود را سپری میکنند. تمام این موارد به تنش میانجامد و زندگی را برای آنان طاقتفرسا و غیر قابل تحمل میکند. بر اثر طلاق، زوجین از یکدیگر جدا میشوند و رابطهی صمیمی و زندگی مشترک آنان پایان میپذیرد، عشق و محبت به کینه و عداوت و اتحاد و با هم بودن، به تنهایی و سرگردانی میانجامد. طلاق، پایان یک زندگی مختل و به همریخته است، به طور آنی و غیر مترقبه اتفاق نمیافتد، بلکه روند تدریجی و مشخصی دارد. روند طلاق معمولا با کشمکش و نزاع بین زوجین شروع میشود و به بیتفاوتی عاطفی و حتی کینه و نفرت بین آنان و سرانجام به طلاق و جدایی منجر میگردد. در نتیجه، خانواده شادابی خود را از دست داده و در اثر ایجاد تنش در زوجین، سلامت روانی همگان بر هم میخورد (10). اگر چه نمیتوان همیشه با دیدی منفی نسبت به طلاق و جدایی نگریست (11) بلکه در بعضی اوقات طلاق برای ارتقای سلامت اعضای خانواده موثر است (12).
در بیشتر زوجهایی که برای زوجدرمانی طلاق، مراجعه میکنند وجود میل به طلاق در دو طرف نیست. اصولا، در این زمان، یکی از زوجین برای طلاق تصمیم گرفته ولی دیگری به ادامهی زندگی امیدوار است. لازم است که در درمان، تعهد زوجین، احساسات و تصمیم آنان بررسی شود. در حقیقت بین رهاکننده و رهاشونده، تفاوت زیادی وجود دارد که این مسئله در زندگی زناشویی و در رابطهی همسران در حین و بعد از طلاق موثر است (13).
پیشگیری از مشکلات، متفاوت است. مشکلات بالقوه در درجهی اهمیت متفاوتی در درمانهای بالینی قرار دارند، اساس نظری/عملی مداخله، گام به گام صورت میگیرد و باید در آغاز، طول مدت جلسات و قالب درمانی برای هر مشکل خاص در ابتدا مد نظر قرار گیرد (14).
خانوادهدرمانی کوتاهمدت راه حلمحور توسط دشیزر[1] شکل گرفت (15). بر این اساس با بهکارگیری اصولی که دیدگاه راه حلمحور کشف کرده و اتخاذ موضعی قوی در مقابل طلاق زودرس، میتوان بر بسیاری از مشکلات زناشویی غلبه کرد (16).
وظیفهی درمانگر راه حلمحور، کمک به مراجع برای توسعهی میزان موارد استثنا نسبت به مشکلات وی است. یعنی توسعهی راه حلهای موثری که از قبل در دسترس بودهاند. تلاش درمانگر بر این است تا از دریچهی چشم مراجع به مشکل بنگرد و با همان ادراک به دنبال تغییر رفتار باشد. اما با وجود همسانی مدل راه حلمحور با ایجاز و علمگرایی رویکردهای راهبردی، درمانگران این مکتب بر تشریک مساعی (بین درمانگر و مراجع) در ساختن روایتهای راهحلمحور تاکید میورزند (17). در سطح دیگر، هدف درمان تنها کمک به مراجع است که با تغییر از صحبت دربارهی مشکل به صحبت دربارهی راه حلها، تغییر در کلام خویش را شروع میکنند.
کمک به مراجع برای تعیین اهداف روشن و دستیافتنی، عمدهترین مداخله در نوع خود است و جریان اندیشیدن دربارهی آینده و آن چه را که شخص میخواهد متفاوت باشد، بخش بزرگی از کاری است که درمانگر راه حلمدار انجام میدهد (18). از آن جایی که طلاق، پدیدهای است که تمام افراد، خانوادهها و جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر رویکرد راهحلمحور بر افزایش سازگاری زناشویی زنان و مردان مستعد طلاق شهر اصفهان است.
روشکار
این پژوهش نیمهتجربی با روش پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد انجام شده و جامعهی آماری آن شامل تمام مراجعین خودمعرف متقاضی طلاق تحت پوشش مرکز مداخله در بحران شهرستان اصفهان در تابستان 1388 میباشد. تمام مراجعین خودمعرف در زمان مراجعه به مرکز مداخله در بحران (طلاق) به زندگی مشترک ادامه میدادند و علت مراجعهی آنها حل مشکلات زناشویی یا شروع روند طلاق بود. جامعهی آماری این طرح، افرادی را که به دلیل اعتیاد، بیماری روانی، قتل و خیانت زناشویی برای طلاق مراجعه کرده بودند، در
برنمیگرفت. افراد منتخب در این طرح کسانی بودند که 2 سال از ازدواجشان گذشته و به دلیل مشکلات موجود بین زوجین برای مشاوره، مراجعه کرده بودند. روش نمونهگیری در این تحقیق از نوع نمونهگیری داوطلبانه بود. برای انتخاب نمونه، ابتدا اطلاعیهی تشکیل جلسات و شرایط ثبت نام اولیه به اطلاع مراجعین جهت ارجاع، رسانده شد. به این صورت که محقق از تاریخ 1/2/88 تا 31/3/88 در مرکز مداخله در بحران به مدت دو ماه حاضر شده و از زوجین خودمعرف، مصاحبهی اولیه و فرم رضایتنامه گرفته شد. از بین 45 زوج مراجعه
کننده، 32 زوج شرایط اولیهی ورود به طرح پژوهشی را داشتند و این 32 زوج به صورت تصادفی در دو گروه شاهد و آزمون قرار گرفتند. برای هر دو گروه، پیشآزمون یک هفته قبل از اجرای روش مشاورهای و پسآزمون، دو هفته بعد از پایان جلسات به عمل آمد. برای گروه آزمون، رویکرد راه حلمحور در 6 جلسه اجرا شد و گروه شاهد در لیست انتظار قرار گرفتند تا در دورهی بعدی جلسات شرکت نمایند. جلسات به صورت هفتگی و گروهی و مجزا در جنسیت برگزار گردید (هر هفته یک جلسه) که در مجموع 6 جلسهی90 دقیقهای به طول انجامید. خانوادهدرمانی کوتاهمدت راه
حلمحور به دلیل محدودیت جلسات درمانی از طرف مراجعین مورد استقبال قرار گرفته و برای خانوادهها روش درمانی با ارزشی است. این دیدگاه به تعریف و تصریح مشکل عرضه شده توجه داشته و بر دیدگاه سیستماتیک (بیستون) و ساختارگرایی اجتماعی مبتنی است. راه حلهای متعدد فراوان هستند، فقط باید آنها را کشف کرد. دیدگاه راه حلمحور به مراجعان کمک میکند تا با نگریستن به رفتارها و تعابیرشان از رفتارها و موقعیتها، راه حلهایی ایجاد کنند. تمرکز این رویکرد بر انواع سئوالاتی است که میتواند به عنوان ابزاری برای کمک به مراجعان استفاده شود و انگیزهی آنها را در جهت رسیدن به اهداف درمانی ارتقا دهد. فرض بر این است که درمانجو پیشاپیش میداند که برای حل معضلات خود چه باید انجام دهد، وظیفهی درمانگر آن است که به وی کمک کند تا موارد کاربرد جدیدی برای دانش از پیشآموختهی خویش بسازد. پس هدف کلی این رویکرد کمک به درمانجو برای شروع فرآیند حل مشکل است. ساختار یا چهارچوب جریان راه حلمدار از 3 جزء تشکیل شده که عبارت است از: گفتگو دربارهی مشکل، گفتگو دربارهی آینده و گفتگو دربارهی راهکارها. بیشترین وقت جلسه صرف گفتگو درباره آینده و راهکار میشود. این توجه به آینده و توجه به منابع مراجع است که این رویکرد را از سایر رویکردها متمایز میسازد. شرح جلسات درمانی به صورت مختصر در جدول 1 آمده است (15).
ابزار پژوهش
پرسشنامهی سازگاری زوجی اصلاح شده: فرم اصلی این مقیاس توسط اسپانیر و بر اساس نظریهی لیوایز و اسپانیر[2] (19) در مورد کیفیت روابط زناشویی ساخته شده است (20). فینچام، برادبوری[3] نیز پس از مطرح کردن نظریهی خود در مورد کیفیت زناشویی، این پرسشنامه را به عنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی کیفیت زناشویی معرفی میکنند (21). این پرسشنامهی 14 سئوالی از روی فرم اصلی 32 سئوالی اسپانیر، ساخته شده است و به صورت طیف 6 تایی از 0 تا 5 نمرهگذاری میشود، به گونهای که پاسخ کاملا موافق، نمرهی 5 و پاسخ کاملا مخالف، نمرهی صفر میگیرد. این ابزار از سه خردهمقیاس همفکری و توافق، انسجام و رضایت تشکیل شده است که در مجموع نمرهی کیفیت زناشویی را نشان میدهند و نمرات بالا نشاندهندهی کیفیت زناشویی بالاتر است (22).
جدول 1- شرح جلسات خانوادهدرمانی کوتاهمدت راه حلمحور
تعداد جلسات |
شرح جلسات |
جلسهی اول |
|
جلسهی دوم |
|
جلسهی سوم |
|
جلسهی چهارم |
|
جلسهی پنجم |
|
جلسهی ششم |
|
تحلیل عاملی تاییدی، ساختار سه عامل پرسشنامه را در آمریکا تایید کرده و روایی آن را نشان داده است. پایایی پرسشنامه به شیوهی آلفای کرونباخ در مطالعهی هوتلیست و میلر[4] از 8/0 تا 9/0 گزارش شده است (23). در ایران،
عیسینژاد برای بررسی ساختار عاملی این پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده وآلفای کرونباخ آن 90/0 بدست آمده است (24).
برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی (کوواریانس) استفاده شد.
نتایج
با توصیف دادههای گردآوری شده در این مطالعه علاوه بر مشخصات جمعیتشناختی گروه آزمون و شاهد (جدول 2) میانگین نمرهی سازگاری زناشویی و میانگین نمرهی ابعاد آن به دست آمد که در جدول 3 مشخص گردیده است. میانگین تعداد فرزندان در گروه شاهد و آزمون 3 فرزند بود.
جدول 2- مشخصات جمعیتشناختی زوجین تحت زوجدرمانی کوتاهمدت راه حلمحور
مشخصات جمعیتشناختی |
گروه آزمون |
گروه شاهد |
|
جنس |
زن |
50 |
50 |
مرد |
50 |
50 |
|
تحصیلات |
ابتدایی |
5 |
5 |
سیکل |
31 |
30 |
|
دیپلم |
33 |
38 |
|
عالی |
31 |
27 |
|
طول مدت ازدواج |
کمتر از 5 سال |
72/35 |
33/33 |
5 تا 10 سال |
95/30 |
72/35 |
|
بیش از 10 سال |
33/33 |
95/30 |
جدول 3- دادههای توصیفی نمرات مربوط به سازگاری زناشویی برحسب نمرات پیش آزمون و پس آزمون در
دو گروه تحت زوجدرمانی و گروه شاهد
گروه |
آزمون |
شاهد |
||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
|
پیشآزمون |
5000/54 |
20714/11 |
0625/45 |
29680/4 |
پسآزمون |
7500/65 |
83449/16 |
8125/48 |
94799/9 |
جدول 3 یافتههای توصیفی مربوط به نمرات سازگاری زناشویی دو گروه آزمون و شاهد را نشان میدهد. نتایج تحلیل کوواریانس تاثیر زوجدرمانی کوتاهمدت راه حلمحور بر افزایش سازگاری زناشویی در مرحلهی پسآزمون در جدول 4 ارایه شده است. بنا بر نتایج، تفاوت بین میانگین نمرات زوجین در سازگاری زناشویی در مرحلهی پسآزمون در دو گروه شاهد و آزمون معنیدار است (005/0P<). زوجدرمانی کوتاهمدت راه حلمحور بر سازگاری زناشویی موثر بوده و میزان تاثیر آن در مرحلهی پسآزمون 25/0 بوده است.
جدول 4- نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسهی نمرهی کل گروههای تحت زوجدرمانی و شاهد در مرحلهی پسآزمون
منبع پراش |
df |
SS |
MS |
F |
2η |
پسآزمون |
1 |
597/566 |
597/566 |
864/9 |
*859/0 |
گروه |
1 |
494/177 |
494/177 |
090/3 |
* 997/0 |
خطا |
29 |
000/78088 |
441/57 |
|
|
*p< 004/0
جدول 5 میانگین و انحراف معیار نمرات زوجین در ابعاد
پرسشنامهی سازگاری زناشویی را در مرحلهی پیشآزمون و پسآزمون نشان میدهد و جدول 6 نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسهی نمرهی کل زوجین را در مرحلهی پسآزمون نشان میدهد.
نتایج جدول 6 نشان میدهد، تفاوت بین میانگین نمرات زوجین در ابعاد پرسشنامهی سازگاری زناشویی در مرحلهی پسآزمون در دو گروه شاهد و آزمون در بعد توافق و رضایت، معنیدار نشده اما در بعد انسجام معنیدار است (002/0P<). به عبارت دیگر زوجدرمانی کوتاهمدت راه حلمحور بر بعد انسجام موثر بوده و بر بعد توافق و رضایت زوجین موثر نبوده است. میزان تاثیر رویکرد راه حلمحور در مرحلهی پسآزمون 28/0 بوده است.
بحث
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زوجدرمانی کوتاهمدت راه حلمحور بر سازگاری زناشویی و بعد انسجام موثر بوده است (001/0P<). توماس و روت[5] از مقیاس سازگاری دوتایی به منظور ارزیابی تغییرات در روابط زوجین استفاده کردند. نمرات پرسشنامهی وضعیت زوجین به عنوان پیشآزمون-پسآزمون کاهش احتمال طلاق زوجین را نشان داد (25).
سوپر[6] میزان اثر بخشی این رویکرد را در سازگاری دانش آموزان و کارایی آنان در کلاس درس گزارش دادند (26).
جدول 5- میانگین و انحراف معیار نمرات زوجین در ابعاد پرسشنامهی سازگاری در گروههای تحت زوجدرمانی و
شاهد در مرحلهی پیشآزمون و پسآزمون
متغیر |
آزمون |
شاهد |
||||||
پیشآزمون |
پسآزمون |
پیشآزمون |
پسآزمون |
|||||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
|
توافق |
4/16 |
4/5 |
93/20 |
6/3 |
5/19 |
6/2 |
5/11 |
4/6 |
رضایت |
4/14 |
3/3 |
67/17 |
09/3 |
6/13 |
3/3 |
6/13 |
3/3 |
انسجام |
5/11 |
4/6 |
5/14 |
2/3 |
7/10 |
8/2 |
7/10 |
8/2 |
جدول 6- نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسهی نمرهی کل گروههای تحت زوجدرمانی و شاهد در مرحلهی پسآزمون
متغیر |
df |
SS |
MS |
P |
F |
2η |
|
توافق |
پسآزمون |
1 |
16/69 |
16/69 |
73/8 |
006/0 |
81/0 |
گروه |
1 |
27/17 |
27/17 |
18/2 |
15/0 |
29/0 |
|
خطا |
29 |
77/229 |
923/7 |
|
|
|
|
رضایت |
پسآزمون |
1 |
77/14 |
77/14 |
43/1 |
24/0 |
21/0 |
گروه |
1 |
76/14 |
76/14 |
41/1 |
24/0 |
20/0 |
|
خطا |
29 |
65/299 |
33/10 |
|
|
|
|
انسجام |
پسآزمون |
1 |
79/1068 |
79/1068 |
57/192 |
001/0 |
1 |
گروه |
1 |
32/64 |
32/64 |
58/11 |
002/0 |
90/0 |
|
خطا |
29 |
95/160 |
55/5 |
|
|
|
|
|
لامبرت، اوکشی، فینچ و جاکوبسون[7] کارایی درمان راه
حلمحور را برای درمان مشکلات بیماران مبتلا به اختلالات خلقی، اضطراب، اختلالات سازگاری و سوءمصرف مواد بررسی کردند (27). لی[8] بیان کرد این رویکرد برای زوجین جهت تغییر روشهای اتخاذ شده در زندگی زناشوییشان کاربرد دارد (28). از دیدگاه فینچام و برادبوری (21) و لیوایز و اسپنیر (19) همسانی رفتاری، بعدی از سازگاری است و سازگاری خود بعد عینی در روابط زناشویی است. بر اساس این تعریف انسجام زناشویی، نزدیکی و همسانی عملکرد زوج در امور روزمرهی زندگی را نشان میدهد. احمدی و همکاران یک روش مداخلهای برای کاهش ناسازگاری زناشویی به کار بردند. در این پژوهش نشان داده شد که رویکرد راه حلمحور بر افزایش سازگاری زناشویی زوجین مستعد طلاق موثر است. از آن جایی که زوجین خواهان طلاق، ناسازگاری بیشتری را در زندگی زناشویی خود گزارش میدهند مسلما با افزایش سازگاری زناشویی، احتمال کاهش گرایش به طلاق وجود دارد و معنیداری بعد انسجام در ابعاد سازگاری زناشویی (002/0P<) نشان میدهد که زوجین، بیشتر به دنبال انسجام دادن به زندگی زناشویی خود بودهاند. مهارتهای بحث و مذاکره، زمینهای را فراهم میکند تا زوجها بتوانند به سازگاری بهتری دست یابند و ناهمسانی در رفتار و عملکرد ایشان کاهش یابد. همچنین مهارتهای تغییر خود در کمک به تغییر همسر، زن و شوهر را به سمت نوعی تشابه و تفاهم مشترک سوق میدهد (29).
گاتمن[9] بیان نمود که زوجهای دارای عقاید و نگرشها و ارزشهای یکسان و هماهنگ در زندگی زناشویی سازگارترند. این پژوهش تاثیر رویکرد زوجدرمانی کوتاهمدت راه حلمحور را بر کاهش گرایش به طلاق نشان داد که همگی این تحقیقات با نتایج پژوهش حاضر همخوان است (10). مود[10] طی تحقیقی تحت عنوان درمان راه حلمحور و افزایش آموزش مهارتهای ارتباطی نشان داد که زنان و مردان به درمان راه حلمحور به طور متناوب پاسخ میدهند (30). وولوون[11] در تحقیقی رویکرد راه حلمحور را بررسی و در مورد این رویکرد، یک دیدگاه را بیان کرد. این دیدگاه یک رویکرد بسیار قوی برای راه حل دادن به مراجع را نشان میدهد و این که آنها چگونه میتوانند این راهکارها را برای تغییر در روشهای اتخاذ کرده در زندگی زناشویی به کار ببرند. در این تحقیق این رویکرد به عنوان رویکرد آزمایشی به کار رفته و از رویکردهای دیگر به صورت شاهد استفاده شد. از سال 1985 تا 2006 تحقیقات انجام شده در مورد این رویکرد بررسی گردیده و نتایج نشان داد که در اکثر این تحقیقها رویکرد راه حلمحور تاثیر بالایی داشته است. این رویکرد در کارهای اجتماعی و دیدگاه مخصوص مشاور میتواند پیشروی زیادی داشته باشد (31).
نظری در مطالعهی خود به برخی مطالعات در خصوص کارایی زوجدرمانی گروهی راه حلمحور در بهبود و افزایش رضایت زناشویی اشاره کرده است. در یکی از این پژوهشها ابتدا از زوجینی که میخواستند روابطشان بهبود پیدا کند از طریق آگهی در روزنامه دعوت به عمل آمد. نتایج نشان داد گروه آزمون در پسآزمون، تفاوت معنیداری در تمام
خردهمقیاسهای آن با گروه شاهد داشتهاند. این یافتهها اثربخشی دیدگاه راه حلمحور را در افزایش رضایت زناشویی مورد تایید قرار میدهد (به نقل از32).
از آن جایی که این رویکرد بر یک بعد (انسجام) سازگاری زناشویی این زوجین موثر بوده است لازم است در تعمیم نتایج، احتیاط شود و همین طور چون این پژوهش، مرحلهی پیگیری نداشته و تعداد نمونه به صورت در دسترس انتخاب شده لازم است تعمیم نتایج در بلندمدت، با احتیاط صورت گیرد. پیشنهاد میشود در پژوهشهای بعدی مرحلهی پیگیری گنجانده شده و مطالعه بر روی نمونههای بیشتر صورت گرفته و نتایج آن با نتایج این پژوهش مقایسه شود.
نتیجهگیری
با توجه به افزایش نرخ طلاق در دو دههی گذشته در کشور، درمان راه حلمحور با کمک به زوجین برای توسعهی راه حلهای موثر و یافتن موارد استثنا در زندگی میتواند سازگاری زناشویی را افزایش و از طلاق جلوگیری نماید.
[1]De Shazer
[2]Lewis and Spanier
[3]Finchman and Bradbury
[4]Hotlist and Miller
[5]Tomas and Ruth
[6] Super
[7] Lamber, Okiisgi, Finch and Johnson
[8] Lee
[9] Gottmann
[10] Mudd
[11] Wolvon