نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار روان پزشکی، مرکز تحقیقات روان پزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
چکیده
کلیدواژهها
طب روان
تنی و مشاوره-رابط امروزه یکی از زمینههای بسیار مورد توجه و در حال گسترش در دانش پزشکی است لذا دانشمندان بر اهمیت مطالعه
ی رفتار و اصلاح آن جهت ارتقای سلامت عمومی و پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالثیه بیش از پیش وقوف پیدا کرده
اند. بسیاری از اختلالات طبی به علت رفتارهای پرخطر و عادات نادرست ایجاد می
شوند و نیز اغلب آن
ها تنها در صورتی قابل درمان و کنترل خواهند بود که رفتارهای فرد و جامعه اصلاح گردد. یکی از مهم
ترین مصادیق این مطلب را در اعتیاد به سیگار و نقش آن در ابتلا و درمان اختلالات تنفسی می
توان عنوان نمود. ایجاد علایم و اختلالات روان
پزشکی هم به عنوان علت و هم به عنوان پیامد تشدید اختلالات طبی و خصوصا تنفسی بارها مورد تاکید قرار گرفته است. از مهم
ترین بیماری
های تنفسی در این زمینه بیماری
های انسدادی مزمن ریه[1] (COPD) هستند که سیگار مهم
ترین عامل ابتلا به این بیماری
ها می باشد (1). COPD از جمله بیماری
های بسیار شایع تنفسی است و برآورد می
شود چهارده درصد مردان و هشت درصد زنان بالغ جامعه به این بیماری مبتلا باشند (1).
بر اساس تخمین Gold[2] این بیماری از ششمین علت مرگ در دنیا به سومین علت در سطح جهان تا سال 2020 ارتقا خواهد یافت. ازمان بیماری، از کار افتادگی و وابستگی به دارو و اکسیژن و موارد سایر مشابه می
توانند منشا اختلالات روانی بسیاری در این بیماران باشند. مطالعات اندکی روی آسیب
شناسی روانی این بیماران انجام شده است و بیشتر بررسی
ها در زمینه
ی افسردگی اساسی و اختلالات اضطرابی بوده
اتد که در اکثریت آن
ها شیوع اختلالات روان
پزشکی مختلف در این بیماران بیشتر از جمعیت عمومی گزارش شده است (4-2). شیوع اختلالات روان
پزشکی در بیماران مبتلا به COPD طیف وسیعی دارد و آسیب
های روانی می
توانند یکی از عوامل تشدید کننده
ی این بیماری
ها باشند و تعداد دوره
های تشدید، طول مدت و شدت این دوره
ها و مدت زمان نیاز به بستری در بیمارستان را افزایش دهند. افسردگی و اختلالات اضطرابی هم چنین می
توانند به عنوان یک عامل مستقل موثر در مرگ و میر این بیماران در نظر گرفته شوند (2)، البته به دلیل هم پوشانی برخی علائم بین COPD و افسردگی ممکن است تشخیص اختلالات خلقی (افسردگی) در این بیماران کمی مشکل باشد (3،4) و شاید به همین دلیل است که شیوع اختلالات خلقی و اضطرابی در COPD در مطالعات مختلف بسیار متفاوت بیان شده است (افسردگی 80-8 درصد و اختلالات اضطرابی 74-6 درصد) (5).
از آنجا که داده
های کافی در مورد علایم و اختلالات روانی در COPD در ایران یافت نشد در این تحقیق با توجه به اهمیت و شیوع COPD و اثرات اختلالات مختلف روان
پزشکی در سیر و روند کلی بیماری به ارزیابی آسیب
شناسی روانی در این بیماران و ارتباط آن با شدت COPD پرداختیم.
روشکار
جمعیت مورد مطالعه در این پژوهش توصیفی تحلیلی بیمارانی بودند که در نیم
سال اول سال 87 برای اولین بار به درمانگاه تخصصی ریه بیمارستان قائم (عج) مراجعه کرده و به تشخیص یک فوق تخصص ریه مبتلا به COPD بودند. تعداد کل بیمارانی که به روش در دسترس انتخاب شدند 43 نفر بود که 27 نفر آنان زن و 16 نفر مرد بودند. تمامی بیماران فرم رضایت نامه
ی آگاهانه را امضا نمودند. اطلاعات دموگرافیک بیماران شامل سن، جنس، محل زندگی، سابقهی خانوادگی اختلالات روان
پزشکی و سابقه مصرف دخانیات ثبت شد. برای مشخص کردن شدت بیماری ریوی، برای تمام بیماران اسپیرومتری انجام شد که بر اساس میزان حجم بازدم با فشار در ثانیه اول (FEV1) بیماران به سه دسته
ی
خفیف (بیشتر از 50 درصد)، متوسط (بین 30 تا 50 درصد) و شدید (کمتر از 30 درصد) تقسیم شدند. سپس توسط یک نفر روان
شناس حاضر در محل درمانگاه که از نتایج بررسی ریوی بی
اطلاع بود بررسی
وضعیت روانی انجام شد. به این منظور چک لیست ویرایش شده
ی 90 سئوالی[3] (SCL-90-R)"، و آزمون
های افسردگی هامیلتون و بک برای کلیه
ی بیماران انجام شد. نتایج به دست آمده توسط متخصص آمار حیاتی و با نرم افزار SPSS-14 ارزیابی شدند. با استفاده از آزمون
های آماری غیرپارامتریک[4] مشخص شد که متغیرها از الگوی توزیع نرمال پیروی می
کنند (05/0P>) و داده
ها با آزمون
های آماری تی، آنالیز واریانس یک
طرفه[5] و آزمون تعقیبی توکی و پیرسون تحلیل شدند.
ابزارهای پژوهش:
چک لیست ویرایش شده
ی 90 سئوالی(SCL-90-R): یک پرسش نامه
ی 90 سئوالی می باشد که 9 مورد از ابعاد روانی را در بیماران بررسی می
کند که شامل شکایات جسمانی، وسواس و اجبار، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، اضطراب فوبیک، افکار پارانوئیدی و روان
پریشی می
باشند. پاسخ
های ارایه شده به هر یک از موارد آزمون در یک مقیاس 5 درجه
ای مشخص می
باشد (0=هیچ، 1=کمی، 2=تاحدی، 3=زیاد، 4=به شدت). طول زمان لازم برای پر کردن این آزمون 20-12 دقیقه بوده و حالات فرد را از یک هفته قبل بررسی می
کند و توسط خود فرد یا مصاحبه
کننده پر می
شود. این تست علاوه بر 9 معیار فوق حاوی سه معیار ناراحتی کلی نیز می
باشد که مهم
ترین آن
ها شاخص کلی علائم (GSI)[6] می
باشد که شدت آسیب
شناسی روانی را بررسی می
کند و هم
چنین به عنوان خلاصه نتایج مورد استفاده قرار می
گیرد. در این آزمون ثبات درونی[7] برای افسردگی 9/0 و برای روان
پریشی[8] 77/0 گزارش شده است (6). هالی[9] پایایی بازآزمایی به فاصله
ی یک هفته را 9/0-78/0 و به فاصله
ی 10 هفته آن را 8/0-64/0 گزارش کرد (7). روایی و پایایی این آزمون در ایران توسط باقری یزدی تایید شد و پایایی بازآزمایی آن را به فاصله
ی یک هفته 97/0 به دست آورد (8). آزمون افسردگی بک (BDI)[10]: این آزمون برای اولین بار توسط آئرون بک در سال 1961 به کار رفت و یک آزمون 21 سئوالی چندگزینه
ای گزارش از خود و یکی از پراستفاده
ترین ابزارها جهت تشخیص شدت افسردگی می
باشد. بک این پرسش
نامه را بر اساس پنج عامل مرکب از علایم و نشانه
های افسردگی به شرح ذیل تنظیم نمود: الف) بدبینی، احساس شکست، تنفر از خود، افکار خودکشی، بی
تصمیمی و کندی؛ ب) احساس گناه و انتظار تنبیه و سرزنش؛ ج) گریه کردن، تغییر تصویر از خود، ناخشنودی و غمگینی؛ د) کاهش وزن، شکایات جسمی و خستگی؛ ه) زودرنجی، بی
خوابی و بی
اشتهایی. پرسش
های این آزمون راجع به هم علایم ذهنی افسردگی مانند ناامیدی، تحریک
پذیری، احساس گناه یا احساس تنبیه شدن و هم
علایم فیزیکی آن مانند خستگی، کاهش وزن و عدم علاقه به رابطهی جنسی تشکیل شده است. به هر سئوال از 0 تا 3 نمره
دهی می
شود. در نهایت نمره
ی کل بیمار محاسبه می
شود و می
توان با توجه به نمره
ی نهایی، شدت افسردگی را مشخص نمود (9-0 فاقد افسردگی، 18-10 افسردگی خفیف، 29-19 افسردگی متوسط و 63-30 افسردگی شدید). مطالعات زیادی در ارتباط با بررسی اعتبار و پایایی این آزمون انجام شده که همگی حاکی از اعتبار و پایایی بالای آزمون و فرهنگ
ناپذیری آن در سطح جهان می
باشد به طوری که برای طبقات و اقشار مختلف اجتماعی قابل اجرا می
باشد (11-9).
آزمون افسردگی هامیلتون[11] (HAM-D,HDRS,HRSD): یک پرسش
نامه 21 سئوالی جهت ارزیابی شدت افسردگی در بیماران می باشد که اولین بار در سال 1960 توسط ماکس هامیلتون منتشر شد و در حال حاضر یکی از شایع
ترین پرسش
نامه
های ارزیابی افسردگی در سطح جهان است و در ایران نیز مکررا مورد ارزیابی و استفاده قرار گرفته است. در روش اجرای آن مصاحبه
گر بایستی پاسخ
های ممکن برای هر سئوال که در مورد انواع علائم افسردگی می
باشد را طی مصاحبه با بیمار مشخص نماید. 17 سئوال اول آزمون، نمرهی کلی آن و سئوالات 21-18 مربوط به اطلاعات اضافی در مورد افسردگی مانند وجود علایم پارانوئید در صورت وجود می
باشند که در یک طیف 3 یا 5 درجهای نمرهگذاری میشود. 8 علامت مربوط به شکایات جسمانی، 5 علامت مربوط به مشکلات رفتاری، 2 علامت مربوط شکایات شناختی و در نهایت 2 علامت هم مربوط به تغییرات عاطفهی بیماران میباشد. این آزمون برای ارزیابی شدت علایم افسردگی در بیماران افسرده به کار می
رود و از پرسش
های مختلفی تشکیل شده که هر پرسش از 0 تا 4 نمره گذاری می
شود. به صورتی که 4 بالاترین شدت ممکن را در مورد هر قسمت نشان می
دهد (<7 طبیعی، 13-8 خفیف، 18-14 متوسط). اعتبار آزمون بر اساس آلفای کرونباخ و در تحقیقی که رم و اوهارا[12] در سال 1985 انجام دادند 78 درصد گزارش شده است؛ هم
چنین اعتبار آزمون در بین نمرهگذاران مختلف نیز حدود 90/0 برآورد شده است (12،13). این آزمون به خوبی توانسته است گروه بیمار را از گروه سالم متمایز سازد. اسنیت[13] و همکاران اختلاف معنیداری را در نمرههای آزمون بیماران و افراد سالم گزارش کردند (14). این اختلاف در مطالعات دیگری نیز به اثبات رسیده است که حاکی از روایی مناسب آزمون است. همبستگی این آزمون با اندازهگیری کلی بالینی[14] 98/0-84/0 گزارش شده است (14).
نتایج
43 بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند که میانگین سنی آنان 5/7 ± 4/52 سال بود، 27 نفر آن
ها مونث و 16 نفر مذکر بودند. میانگین نمرهی GSI برای مردان 56/0 وبرای زنان 98/0 بود. میانگین نمرات آزمون افسردگی بک برای مردان و زنان به ترتیب 6/12 و 1/21 بود. میانگین نمرهی هامیلتون افسردگی بیماران به ترتیب برای مردان و زنان 3/11 و 8/8 بود. بین سن بیماران با ابعاد آزمون SCL-90-R ، آزمون بک و هم چنین آزمون هامیلتون افسردگی همبستگی مشخصی وجود نداشت (09/0P>). با توجه به ابعاد مختلف آزمون SCL-90-R زنان مبتلا به COPD به طور مشخصی بیشتر از مردان دچار افسردگی (001/0=P)، اضطراب (018/0=P)، فوبی (04/0=P)، اختلالات شبه جسمی (011/0=P) هستند. همچنین زنان نمره
ی بالاتری در شاخص GSI داشتند (013/0= P). با توجه به آزمون افسردگی بک نیز زنان مبتلا به COPD بیشتر از مردان دچار افسردگی هستند (005/0=P). از نظر نمره
ی هامیلتون تفاوت معنی داری بین دو جنس دیده نشد.
43 نفر از بیماران مورد مطالعه، ساکن شهر و 5 نفر ساکن روستا بودند. میانگین نمره
ی GSI برای ساکنین شهر و روستا به ترتیب 79/0 و 1 می
باشد. میانگین نمره
ی بک برای ساکنین شهر 6/17 و ساکنین روستا 21 و میانگین نمره
ی هامیلتون به ترتیب برای ساکنین شهر و روستا 8/9 و 4/9 به دست آمد. بسته به محل زندگی در شهر یا روستا، از نظر آزمون SCL-90-R تفاوت مشخصی در آسیب
شناسی روانی بیماران وجود ندارد (05/0P>). همچنین با توجه به آزمون
های بک و هامیلتون نیز تفاوتی در میزان افسردگی بیماران بر اساس محل زندگی وجود ندارد (P به ترتیب برای آزمون
های بک و هامیلتون معادل است با 48/0 و 89/0).
34 نفر از بیماران سابقهای از مصرف سیگار یا مواد تدخینی دیگر نظیر قلیان را نمیدادند و 9 نفر از نظر سابقه
ی مصرف سیگار مثبت بودند. میانگین GSI در دو گروه با سابقه
ی مصرف سیگار و بدون سابقهی سیگار به ترتیب 8/0 و 83/0 می
باشد. میانگین نمره
ی بک به ترتیب فوق برای دو گروه 17 و 2/18 و میانگین نمره
ی هامیلتون نیز به ترتیب 5/11 و 3/9 به دست آمد. در این پژوهش به لحاظ سابقه
ی مصرف سیگار (یا عدم آن) تفاوت مشخصی در آسیب
شناسی روانی دو گروه نشان نمی
دهد (5/0P>). همچنین دو آزمون بک و هامیلتون افسردگی نیز نتایج مشابهی را با آزمون SCL-90-R ارایه می
دهند (P به ترتیب برای دو آزمون بک و هامیلتون معادل است با 73/0 و 43/0). 32 نفر از بیماران سابقهی اختلال روان
پزشکی در خانواده را نمی
دادند ولی 11 نفر سابقه
ی مثبت خانوادگی از نظر اختلالات روان
پزشکی داشتند. میانگین GSI در افراد با سابقهی مثبت خانوادگی و بدون آن به ترتیب 85/0 و 82/0 به دست آمد. میانگین نمرهی بک در دو گروه به ترتیب 5/19 و 5/17 و هامیلتون نیز به ترتیب 5/9 و 9/9 به دست آمد. آسیب
شناسی روانی بیماران با سابقه
ی خانوادگی اختلال روان
پزشکی و بدون آن از لحاظ آزمون SCL-90-R تفاوت بارزی ندارد (3/0P>). همین طور آزمون
های بک و هامیلتون افسردگی تفاوت بارزی را در افسردگی بین دو گروه نشان نمی
دهند (P به ترتیب برای آزمون
های بک و هامیلتون افسردگی معادل است با 56/0 و 89/0).
بیماران از لحاظ COPD با توجه به FEV1 به سه دسته خفیف متوسط و شدید تقسیم شدند که 21 بیمار دچار COPD خفیف، 13 نفر متوسط و 9 نفر دچار COPD شدید بودند. میانگین نمره
ی GSI برای سه گروه خفیف، متوسط و شدید به ترتیب 86/0، 63/0 و 03/1 به دست آمد. میانگین نمره
ی بک برای سه گروه به ترتیب 6/16، 5/14 و 26 و نمره
ی هامیلتون به ترتیب 5/8، 9/10 و 1/11 بود. با توجه به نتایج SCL-90-R ، در بعد حساسیت در روابط بین
فردی نیز دو گروه مبتلا به COPD شدید و متوسط با برتری گروه شدید با هم تفاوت معنی
داری دارند (036/0=P). سایر ابعاد این تست تفاوت معنی
داری را بین سه گروه نشان نمیدهد (05/0P>). با توجه به نتایج آزمون بک گروه شدید نسبت به دو گروه خفیف و متوسط به طور معنی
داری بیشتر دچار افسردگی هستند (P "شدید ـ خفیف" = 03/0 و P شدید ـ متوسط = 015/0). تفاوت مشخصی بین دو گروه متوسط و خفیف از لحاظ آزمون بک به دست نیامد (7/0P>). آزمون هامیلتون تفاوت معنی داری را بین سه گروه نشان نمی
دهد (5/0P>).
با توجه به ابعاد SCL-90-R، 22 نفر از بیماران در محدوده
ی پاتولوژیک از لحاظ GSI قرار داشتند (2/51%)، همچنین 22 نفر از لحاظ افسردگی (2/51%) و 20 نفر (5/46%) از لحاظ اضطراب در محدوده
ی
غیرطبیعی قرار داشتند (جدول 1).
با توجه به آزمون افسردگی بک از 43 بیمار مورد مطالعه 18 نفر اختلال جزئی افسردگی داشتند یا بدون افسردگی بودند (9/41%)، 9 نفر دچار افسردگی خفیف بودند (9/20%)، 8 نفر دچار افسردگی متوسط (6/18%) و 8 نفر نیز دچار افسردگی شدید بودند (6/18%). در نتیجه بالغ بر 25 نفر (1/58%) بیماران مبتلا به COPD که مورد مطالعه قرار گرفتند درجاتی از افسردگی خفیف تا شدید را داشتند (جدول2).
بر اساس آزمون افسردگی هامیلتون 22 نفر از بیماران افسردگی نداشتند (2/51%)، 9 نفر دچار افسردگی خفیف
جدول1- شیوع میزان
های غیرطبیعی در ابعاد SCL-90-R در بیماران مبتلا به COPD
ابعاد SCL-90-R |
تعداد موارد پاتولوژیک |
درصد |
شبه جسمی |
27 |
8/62 |
وسواس |
13 |
2/30 |
روابط بین |
20 |
5/46 |
افسردگی |
22 |
2/51 |
اضطراب |
20 |
5/46 |
پرخاشگری |
16 |
2/37 |
فوبی |
13 |
2/30 |
پارانوئید |
21 |
8/48 |
روانپریشی |
21 |
8/48 |
GSI |
22 |
2/51 |
(9/20%)، 7 نفر افسردگی متوسط (3/16%) و 5 نفر نیز دچار افسردگی شدید و خیلی شدید بودند(7/11%) یعنی 21 نفر از بیماران مبتلا به COPD (8/48%) از درجات مختلف افسردگی (خفیف تا بسیار شدید) رنج می
برند (جدول 2).
جدول2- شیوع شدت
های مختلف افسردگی بر اساس آزمون
های بک و هامیلتون در بیماران مبتلا به COPD
افسردگی بک |
تعداد |
درصد |
جزئی یا هیچ |
18 |
9/41 |
خفیف |
9 |
9/20 |
متوسط |
8 |
6/18 |
شدید |
8 |
6/18 |
افسردگی هامیلتون |
تعداد |
درصد |
نرمال |
22 |
2/51 |
خفیف |
9 |
9/20 |
متوسط |
7 |
3/16 |
شدید |
3 |
7 |
خیلی شدید |
2 |
7/4 |
بحث و نتیجهگیری
طی سال
های گذشته مطالعات زیادی در زمینه
ی شیوع افسردگی و اختلالات اضطرابی و تاثیر آن
ها در روند بیماری ریوی بیماران مبتلا به COPD انجام شده است اما در سایر زمینه
های آسیب
شناسی روانی نتایج بسیار محدود است. نتایج اغلب این مطالعات حاکی از افزایش شیوع افسردگی و اختلالات اضطرابی در این بیماران می
باشد.
در مطالعه
ای این طور بیان شده است که علایم افسردگی و اضطراب در حداقل 40-20 درصد بیماران دچار COPD متوسط تا شدید وجود دارند (15). در مطالعهی جولیان[15] و همکارانش که در دانشگاه سان فرانسیسکو در سال 2009 بر روی 188 بیمار مبتلا به COPD انجام شد، از آزمون افسردگی سالمندان[16] برای غربالگری افسردگی استفاده شد. 25 درصد بیماران در این مطالعه دچار افسردگی بودند (16). در مطالعه
ی دیگری در کره جنوبی در سال 2010، 84 بیمار مبتلا به COPD و 73 نفر در گروه شاهد با استفاده از آزمون افسردگی بک با یکدیگر مقایسه شدند که بیماران مبتلا به COPD به طور مشخصی بیشتر از گروه شاهد دچار افسردگی بودند (55% در برابر 30%) (17). 1202 بیمار مبتلا به COPD و 302 نفر در گروه شاهد توسط اوماچی[17] و همکارانش در دانشگاه سان فرانسیسکو در سال 2009 با هم مقایسه شدند که بیماران مبتلا به بیماری انسدادی مزمن ریه در خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی نسبت به گروه کنترل قرار داشتند (18). اگر چه اختلالات خلقی در بیماران COPD شایع
اند ولی شیوع آن
ها در مطالعات مختلف متفاوت بوده است (افسردگی 80-8%) (5). در مطالعه
ی ما همانند مطالعات فوق، بر اساس آزمون بک 1/58 درصد بیماران COPD که مورد مطالعه قرار گرفتند درجاتی از افسردگی خفیف تا شدید را داشتند. بر اساس آزمون هامیلتون نیز 8/48 درصد از بیماران مبتلا به COPD از درجات مختلف افسردگی (خفیف تا بسیار شدید) رنج می
بردند. بر اساس SCL-90-R، 2/51 درصد از لحاظ افسردگی در محدوده
ی غیرطبیعی قرار داشتند که این تفاوت می
تواند به علت استفاده از آزمون
ها و مقیاس
های متفاوت در ارزیابی علائم افسردگی و اضطرابی در این بیماران باشد (19).
برای اختلالات اضطرابی نیز در مطالعات مختلف میزان شیوع بسیار متفاوتی گزارش شده است (اختلالات اضطرابی 74-6%) (5). هاوارد[18] و همکارانش در مطالعه
ای در سال 2009 نشان دادند تنها شیوع افسردگی در این بیماران بالا نیست به طوری که از 59 بیماری که در این مطالعه حضور داشتند 35 درصد دچار اضطراب بودند و 51 درصد در یک ماه گذشته حداقل یک حمله پانیک را تجربه کرده بودند (20). اساسا افسردگی در جمعیت عمومی در زنان بیشتر مشاهده می
شود. از جمله در مطالعه
ی موساس[19] افسردگی و اضطراب به طور بارزی در زنان نسبت به مردان بیشتر دیده شد (21). در مطالعه
ی ما نیز با توجه به ابعاد مختلف آزمون SCL-90-R زنان مبتلا به COPD به طور مشخصی بیشتر از مردان دچار افسردگی، اضطراب، فوبی، اختلالات شبه
جسمی بودند. همچنین زنان، مشخصا میزان آسیب
شناسی روانی کلی بیشتری داشتند. با توجه به آزمون بک نیز زنان مبتلا به COPD به طور بارزی بیشتر از مردان دچار افسردگی بودند. در مطالعهی موساس، شیوع افسردگی با سن بیماران مبتلا به COPD همبستگی مستقیم مشخصی داشت در حالی که در مطالعه
ی ما بین سن بیماران با ابعاد آزمون SCL-90-R، آزمون بک و هم چنین آزمون هامیلتون افسردگی همبستگی مشخصی وجود نداشت. در مطالعه
ی ریو[20] و همکاران در سئول، FEV1 پس از مصرف برونکودیلاتور و هم چنین سابقهی مصرف سیگار به عنوان ریسک فاکتورهای مستقل در ابتلا به افسردگی در بیماران COPD در نظر گرفته شده اند (17). برخی مطالعات دیگر نیز نتایج مشابه ارایه نموده
اند و حاکی از افزایش مشخص شیوع اضطراب، افسردگی و اختلالات شبه
جسمی با افزایش شدت COPD می
باشد (22). در این پژوهش به لحاظ سابقهی مصرف سیگار تفاوت مشخصی در آسیب
شناسی روانی دو گروه مشاهده نشد. هم چنین دو آزمون بک و هامیلتون افسردگی نیز نتایج مشابهی را ارایه دادند یعنی مصرف سیگار به خودی خود عامل مشخصی برای تشدید افسردگی و آسیب
شناسی روانی در بیماران COPD نبوده است.
حساسیت در روابط بین
فردی در افراد مبتلا به COPD شدید مشخصا بیشتر از دیگر گروه
ها بود که می
تواند به نیاز به مراقبت در این بیماران مربوط باشد و فشاری که در شدت بیماری بر بیمار و اطرافیان وارد می
شود و منجر به افت سطح روابط می
شود. افسردگی نیز در موارد شدید مشخصا بیشتر مشاهده شد که با اغلب مطالعات دیگر همخوانی داشت.
بر خلاف این پیشفرض محتمل که آسیب
شناسی روانی در روستاییان کمتر است در این مطالعه، تفاوت بارزی بین ساکنین روستایی و شهری یافت نشد که شاید به دلیل یک
دستی بیماران COPD با توجه به سطح اغلب پایین اقتصادی اجتماعی آنان باشد. محدودیت اصلی انجام این پژوهش کم سوادی بیماران بود. در نهایت با توجه به شیوع بالا و تاثیراتی که اختلالات روانپزشکی در پیش آگهی و زندگی روزمره این بیماران میگذارند نیاز به مطالعهی بیشتر در زمینهی غربالگری و درمان زودرس خصوصا افسردگی و اختلالات اضطرابی در این بیماران حس میشود و به نظر میرسد باید به افراد مبتلا به COPD شدید و زنان در این زمینه توجه بیشتری نمود
[1]Chronic Obstructive Pulmonary Disease
[2]Global Initiative for Chronic Obstructive Lung Disease
[3]Symptom Checklist 90 Revised
[4]Non-Parametric
[5]ANOVA
[6]Global Symptom Index
[7]Internal Consistency
[8]Psychoticism
[9]Holi
[10]Beck Depression Inventory
[11]The Hamilton Rating Scale for Depression (HRSD), also known as the Hamilton Depression Rating Scale (HDRS) or abbreviated to HAM-D
[12]Rehm, O’Hara
[13]Snaith
[14]Global Clinical Rating
[15]Julian
[16]Geriatric Depression Scale
[17]Omachi
[18]Howard
[19]Moussas
[20]Ryu