مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه و قدرت پیشبینی خردهمقیاسهای سلامت روانشناختی بر اساس سطوح کارکرد تحولی خانواده از منظر رویکرد نوین تحول یکپارچهی انسان (DIR) در دانشجویان متاهل دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت. روشکار: جامعهی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی، شامل تمام دانشجویان متاهل دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 94-1393 بودند. از این جامعه نمونهای به حجم 220 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای سنجش کارکرد تحولی خانواده (DFFAQ) و مقیاس سلامت روانشناختی (SCL-25) بود. برای تحلیل دادهها از شاخصهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافتهها: بین کارکرد تحولی خانواده و خردهمقیاسهای جسمانیسازی، وسواس-اجبار، حساسیت بین فردی، اضطراب و افسردگی رابطهی منفی معنیدار وجود دارد (01/0>P) و تفکر منطقی و ایجاد بازنماییها و ایدهها از سطوح کارکرد تحولی خانواده بهترین پیشیینیکنندگان سلامت روانشناختی میباشند. نتیجهگیری: در مجموع نتایج این پژوهش نقش واسطهای سطوح کارکرد تحولی خانواده را در آسیبشناسی روانی تایید میکند. به طوری که میتوان گفت با بررسی ادراک افراد ازکارکرد تحولی خانواده میتوان مشکلات سلامت روانشناختی آنها را پیشبینی نمود و این مهم به ارتقای دانش پژوهشگران در حیطهی تبیین و درمان آسیبهای روانی کمک خواهد کرد.