نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکترای روان شناسی، دانشگاه شهید بهشتی، عضو هیئت علمی دانشگاه لرستان
چکیده
کلیدواژهها
بیحوصلگی[1] یک پدیدهی روانی است که عوارض متعددی به دنبال دارد. افت در عملکردهای حرفهای و تحصیلی، افزایش احتمال بروز اختلالات روانی نظیر اضطراب و افسردگی، ناامیدی، احساس تنهایی و بیهدفی در زندگی و از همه مهمتر افزایش خطر مصرف مواد مخدر از جمله پیامدهای منفی پدیدهی بیحوصلگی هستند (4-1). این پدیده که عمدتا با فقدان توجه و تمرکز مشخص میشود (5) در سال های اخیر به خصوص در حیطهی کودکان و نوجوانان مورد توجه قرار گرفته است. هرچند به طور غیر رسمی (عامیانه) هرکسی میتواند بگوید بیحوصلگی یعنی چه، اما به طور کلی بیحوصلگی به عنوان یک حالت تنفر یا ناسازگاری با هر نوع تجربهی تکراری مثل کار روزانه یا برخورد با افراد کسلکننده و ملالآور و بیقراری زیاد در شرایطی که رهایی از ثبات (یکنواختی)[2] امکانپذیر نیست، تعریف میشود (6).
بیحوصلگی که در طیفی از متوسط تا شدید قرار میگیرد، به عنوان یک احساس ملالت[3]، بیمعنایی[4]، پوچی[5]، کسالت[6] و فقدان تمایل به ارتباط با محیط فعلی توصیف میشود. رفتارهایی که اغلب با حالت بیحوصلگی همراه است شامل خمیازه کشیدن، نشانههای بیتوجهی و بیقراری است (7). آمادگی برای بیحوصلگی[7] یک خصیصه یا زمینه برای بی حوصله شدن، گرایش به تجربهی بیحوصلگی در خیلی از موقعیتها و نداشتن رغبت کافی در زندگی است. رفتارهای وابسته به بیحوصلگی خصیصهای شامل غیبت کردن، مشکلات ایمنی با کار، کنارهگیری و تمرد و سرکشی در محل کار است (7).
بعضی محققان، بیحوصلگی را به عنوان حالتی از برانگیختگی نسبتا پایین و احساس نارضایتی که به یک موقعیت تحریکی نامناسب نسبت داده میشود، تعریف میکنند (5). تادمن[8] در تعریف بیحوصلگی بیان میدارد که یک حالت نارضایتی است که به محیطی که به طور نامناسبی چالش برانگیز و بی جذبه است، نسبت داده میشود و معمولا با یک محدویت توجه[9] همراه است (8،1).
در تبیین علل بیحوصلگی تفاوتهای آشکاری در پیشینهی مطالعات وجود دارد. برخی مولفان علت بیحوصلگی را گاهی ناشی از مدرسه و بعضی اوقات مربوط به دانشآموزان میدانند (9). برای برخی از محققان نیز فراوانی گزارشهای دانشآموزان از بیحوصلگی خود، بازتاب شکست آموزش و پرورش در فراهم آوردن تجربههای مهم و به خودی خود برانگیزاننده در مدرسه است (9). با وجود این، دیگر محققان بیحوصلگی را به حالاتی مانند ازخودبیگانگی(10)، انگیزهی تحصیلی پایین (6) یا مقاومت[10] (11) نسبت میدهند که نوجوان با خود به مدرسه میآورد. بنا به نقل قول لارسن و ریچاردز[11] از اکسلز و میگلی[12] ممکن است این انتظار وجود داشته باشد که بیحوصلگی در خلال سالهای اولیهی دبیرستان و نوجوانی افزایش یابد، به ویژه زمانیکه رابطهی بین
دانشآموزان ومعلمان خصمانه گردد (9).
از آن جاییکه نوجوانی با تحول ارزشهای واگرا[13] (متنوع) و متضاد، بستگی زیادی دارد میتوان پیشبینی کرد که
بیحوصلگی در دورهی نوجوانی بیشتر از پیشنوجوانی باشد (9). اما بنا به نقل قول لارسن و ریچاردز از ساندبرگ و بیسنو[14] بالا بودن بی حوصلگی در این سنین ممکن است نه فقط به خاطر مدرسه بلکه بیشر به خاطر مشخصههای کلی دورهی نوجوانی باشد (9).
بر اساس مطالعات انجام شده شرایط مختلفی میتواند به بروز بیحوصلگی منجر شود. بعضی از عوامل ایجادکنندهی بی حوصلگی که در مطالعات مختلف تایید شدهاند عبارتند از عوامل تحصیلی (شامل تکالیف زیاد، محیط تحصیلی نامناسب و رابطهی خصمانه معلمان و دانشآموزان) و عوامل روانی (1،9،12). در این بین، بیمعنایی و بیهدفی در زندگی مهم ترین پیشبینیکنندهی روانی بیحوصلگی به شمار میرود (4،13،14).
با توجه به عوارض و پیامدهای مخرب بیحوصلگی در نوجوانان و لزوم شروع مطالعات نظاممند ایرانی در این گستره، این مطالعه با هدف شناسایی عوامل پیشبینیکنندهی بی حوصلگی در نوجوانان انجام شده است.
روشکار
این مطالعهی همبستگی در سال 1388 انجام گرفت. به همین منظور تعداد 200 دانشآموز مقطع راهنمایی و دبیرستان شهر خرمآباد در سال 1388 به روش تصادفی خوشهای از 4 دبیرستان و 1 مرکز پیشدانشگاهی (3 مرکز دخترانه و 2 مرکز پسرانه) و 4 مدرسهی راهنمایی (2 مدرسهی دخترانه و 2 مدرسهی پسرانه) انتخاب شدند. سپس از هر مدرسه یک کلاس به روش تصادفی ساده انتخاب و تمامی دانشآموزان آن کلاس به عنوان گروه نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به عدم همکاری در تکمیل پرسشنامهها از سوی برخی از دانشآموزان، تعداد حجم نمونه به 182 نفر (96 دختر و 86 پسر) کاهش یافت.
ابزار پژوهش:
مقیاس ارزیابی بیحوصلگی (BAS)[15] یک مقیاس 58 سئوالی است که در یک پژوهش مستقل و گسترده و بر اساس
1- یافتههای حاصل از مصاحبهی متمرکز با نوجوانان
2- بررسی مبانی نظری بیحوصلگی 3- تعدادی از مقیاسهای معتبر بیحوصلگی ساخته شده است که به طور مختصر به شرح هر کدام پرداخته میشود (15).
1- مصاحبهی ساخت یافته با یک نمونهی50 نفری از نوجوانان پسر و دختر به منظور بررسی مفهوم بیحوصلگی ازدیدگاه جامعهی هدف و استخراج عوامل و مولفههایی که میتواند منعکسکنندهی وجوه وابسته به فرهنگ بیحوصلگی باشد و همچنین برای تعیین پیشبینیکنندهها و عوامل تبیینکنندهی بیحوصلگی انجام شد. مصاحبه به صورت فردی انجام میشد و بر حسب میزان توان پاسخگویی دانشآموزان بین40-30 دقیقه طول میکشید. در ابتدا هدف از انجام مصاحبه توضیح داده میشد، همچنین اختیاری بودن شرکت در مصاحبه به دانشآموزان یادآوری و به این ترتیب رضایت آنان برای شرکت در مصاحبه جلب میگردید. با اطلاع و رضایت دانش آموزان تمام مصاحبهها بهطور کامل ضبط شد. برخی از نمونه سئوالاتی که در مصاحبه پرسیده میشد عبارت بودند از:
بیحوصلگی چیست؟ چه نوع تجربهای هست؟ تاکنون بی حوصله شدهای؟ وقتی بیحوصله میشوی چه احساسی به تو دست میدهد؟ بیحوصلگی چه اثراتی بر تو دارد؟ وقتی بی حوصله میشوی چه افکاری از ذهنت میگذرد؟ وقتی بی حوصله میشوی چه کار میکنی؟
2- در مطالعات مختلف مولفههای متعددی برای بیحوصلگی مطرح شدهاست که این مولفهها در حیطهی شناختی، عاطفی رفتاری و جسمانی دستهبندی شدند. مولفهی شناختی شامل مشکل در حفظ توجه، بیتوجهی، عدم تمرکز، احساس یکنواختی ذهنی و سبک شناختی متحجر (خشک) و ... است. مولفهی هیجانهای (عواطف) منفیشامل مواردی همچون ملال، فقدان علاقه، محزون بودن، افسردگی و تحریکپذیری و ... است. مولفههای رفتاری شامل خمیازه کشیدن، کارهای تکراری، بیقراری، خوابآلودگی و تاخیر و تعلل و ... است و مولفهی جسمانی شامل خستگی و کوفتگی است.
3- بررسی و تحلیل ابزار موجود برای سنجش بیحوصلگی از جنبههای مبانی نظری مفهومسازی بیحوصلگی که ابزار مورد نظر بر اساس آن ساخته شده است. این بررسی شامل تعداد و نوع عاملها یا زیرمقیاسهای اندازهگیری و گویهها، عبارتها یا سئوالهای تشکیل دهندهی ابزارها بود. برای این منظور، ابزارهای زیر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند:
مقیاس آمادگی برای بیحوصلگی (BPS)[16] (2)
مقیاس آمادگی برای بیحوصلگی درکودکان (BPS-C)[17] (8)
مقیاس آمادگی (حساسیت) بیحوصلگی (BSS)[18] (16) مقیاس
بیحوصلگی فراغت (LBS)[19] (17)
سپس با توجه به نتایج به دست آمده از مصاحبه، منابع نظری و تجربی موجود شامل نظریهها وتحقیقات انجام شده و آزمون های سنجش بیحوصلگی، مواد وگویههای آزمون به گونهای تهیه شد که هم مبتنی بر مبانی نظری و تجربی باشد و هم با ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی کشور منطبق باشد. با ترکیب مولفههای استخراج شده از ادبیات تحقیق و نتایج حاصل از مصاحبه، نسخهی اولیهی پرسشنامه با 85 سئوال تهیه شد.
سئوالها در مقیاس چهار امتیازی لیکرت (از کاملا مخالف با نمرهی 1 تا کاملا موافق با نمرهی 4 ) نمرهگذاری میشود. سئوالها پس از چندین بار تصحیح و بازنویسی و اجراهای مقدماتی به منظور رواسازی و اعتباریابی در یک گروه 450 نفری از دانشآموزان راهنمایی و دبیرستانی خرمآباد اجرا شد که پس از بررسی ضریب اعتبار و اجرای تحلیل عاملی، پرسشنامهی اصلی با 58 گویه تهیه شد. ضرایب اعتبار مقیاس از طریق آلفای کرونباخ برابر با 95/0 و از طریق بازآزمایی
(با فاصلهی یک ماهه) برابر با 86/0 بود. روایی مقیاس از طریق ضرایب همبستگی این مقیاس با مقیاسهای آمادگی برای
بی حوصلگی (BPS)، مقیاس آمادگی برای بیحوصلگی در کودکان (BPS-C)، مقیاس آمادگی (حساسیت) بیحوصلگی (BSS) و مقیاس بیحوصلگی فراغت (LBS) به ترتیب برابر با 70/0، 14/0، 34/0 و 60/0 بود و در سطح کمتر از 01/0 معنی دار به دست آمد که روایی همگرای آن را تایید نمود.
نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی نشان دادند که مقیاس ارزیابی بیحوصلگی از هفت عامل بیانگیزگی و بی هدفی (9 سئوال)، کسل بودن (5 سئوال)، افکار منفی
(6 سئوال)، احساس رخوت و بیحالی (9 سئوال)، دشواری در حفظ توجه (15 سئوال)، خشم (6 سئوال) و کاهش لذت
(8 سئوال) تشکیل شده است. دامنهی ضرایب اعتبار عاملها بین563/0 الی 858/0 بود.
مقیاس سنجش عوامل بیحوصلگی: به منظور اندازهگیری عواملی که بتواند بیحوصلگی در نوجوانان را تبیین و پیشبینی کند نیز یک مقیاس40 گویهای در چهار بخش تهیه شد. سه بخش نخست مولفههای بیحوصلگی را بر اساس سه حیطهی خانه (مانند تنها ماندن در خانه، سختگیری والدین و ...)، مدرسه (مانند کلاسهای خشک و جدی، تکالیف زیاد درسی و ...) و اجتماع (بیکاری، برنامههای تلویزیون و ...) ارزیابی میکند. بخش چهارم نیز بیحوصلگی ناشی از چهار درس ریاضی، عربی، پرورشی و ادبیات را اندازهگیری میکند. پاسخها بر اساس یک مقیاس 15 امتیازی (1 کمترین میزان تاثیر و 15 بیانگر بیشترین میزان تاثیر) نمرهگذاری میشود.
برای ساخت این پرسشنامه ابتدا با 50 نفر از دانشآموزان
(25 دختر و 25 پسر) مصاحبهی ساختیافته انجام گرفت. در این مصاحبه نوجوانان به سئوالاتی مانند در چه شرایطی بی حوصله میشوید؟ در خانه چه چیزهایی شما را بیحوصله
میکند؟ در مدرسه چه عواملی باعث بیحوصلگی شما می شود؟ در محیط اجتماعی چه مواردی شما را بیحوصله
میکند؟ پاسخ دادند. همچنین ادبیات تحقیق در خصوص عوامل تبیینکننده و پیشبینیکنندهی بیحوصلگی مورد بررسی و عوامل مختلفی که با بروز بیحوصلگی مرتبط هستند، استخراج شدند. پس از تحلیل محتوای متن مصاحبهها و تطبیق آنها با یافتههای پژوهشی و مبانی نظری بیحوصلگی به منظور تعیین روایی محتوا، برای هر کدام از حیطهها 10 مولفه درنظر گرفته شد. ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) مقیاس برای چهار بخش خانه، مدرسه، اجتماع و دروس به ترتیب برابر با 81/0، 74/0، 69/0 و 66/0 به دست آمد.
پس از مشخص شدن گروه نمونه و آماده شدن پرسشنامهها، چهار دانشجوی ترم هفت کارشناسی روانشناسی (دو دختر و دو پسر) که آموزش لازم را دیده بودند جهت اجرای پرسش نامهها به مدارس مراجعه کردند. قبل از اجرای پرسش نامهها در خصوص اهداف طرح توضیحاتی به دانش آموزان داده شد. پرسشنامهها در دو بخش ارایه شد. ابتدا مقیاس ارزیابی
بیحوصلگی در اختیار آنان قرار گرفت و پس از تکمیل و جمعآوری به منظور جلوگیری از خستگی دانشآموزان از آنها پذیرایی به عمل آمد. سپس مقیاس سنجش عوامل بیحوصلگی در اختیار دانشآموزان قرار گرفت. پس از تکمیل پرسشنامهها، اطلاعات آنها استخراج و جهت تحلیل آماری وارد کامپیوتر شدند. پرسشنامههایی که کامل نبودند یا به شکل غیرمعمولی تکمیل شده بودند (مثلا فقط یک گزینه علامت زده شده بود یا به شکل یکنواختی پاسخ داده شده بود) از مطالعه حذف شدند.
دادهها ازطریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند.
به منظور رعایت اخلاق در پژوهش پرسشنامهها به صورت بینام در اختیار دانشآموزان قرار گرفت. همچنین قبل از اجرای پرسش نامهها، محرمانه بودن اطلاعات آنان مورد تاکید قرار گرفت.
نتایج
میانگین سنی کل گروه 15 سال و میانگین سن دختران 50/15 سال و میانگین سن پسران 98/14 سال بود. جدول (1) برخی ویژگیهای گروه نمونه را نشان میدهد.
جدول1- فراوانی گروه نمونه بر حسب مقطع و رشتهی تحصیلی
متغیر |
فراوانی |
درصد |
مقطع تحصیلی |
|
|
اول راهنمایی |
15 |
2/8 |
دوم راهنمایی |
22 |
1/12 |
سوم راهنمایی |
35 |
2/19 |
اول دبیرستان |
24 |
2/13 |
دوم دبیرستان |
24 |
2/13 |
سوم دبیرستان |
41 |
5/22 |
پیشدانشگاهی |
21 |
5/11 |
رشتهی تحصیلی |
|
|
عمومی |
24 |
22/22 |
ریاضی |
45 |
67/41 |
تجربی |
32 |
56/34 |
انسانی |
7 |
56/7 |
میانگین و انحراف استاندارد گویههای هر عامل محاسبه و برای عامل خانه، مدرسه و اجتماع به ترتیب در جدولهای (2) تا (5) نشان داده شده است. در عامل خانه در دختران مشاجره و جر و بحث والدین (39/10=M)، سختگیری والدین (33/10=M) و در گروه پسران نداشتن کاری برای انجام دادن (31/9=M) از میانگین بالایی برخودار بودند (جدول 2).
میانگین گویههای عامل مدرسه در جدول (3) و میانگین گویه های عامل اجتماع در جدول (4) ملاحظه میشود. در دختران رفتارهای نامناسب دیگران (27/11=M)، نصیحت کردن (07/10=M) و بیکاری (24/10=M) و در پسران، ترافیک (56/10=M) و بیکاری (26/10=M) از میانگین بالاتری برخوردار هستند.
جدول (5) میانگین دروس را در گروه نمونه و بر حسب جنسیت نشان میدهد.
جدول 2- میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پیشبینیکنندهی بیحوصلگی در عامل خانه
گویهها |
دختران |
پسران |
||
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
|
تنها ماندن در خانه |
38/6 |
74/5 |
20/8 |
36/5 |
سختگیری و گیر دادن پدر و مادر |
33/10 |
63/5 |
07/8 |
73/5 |
روابط با خواهر و برادر |
06/4 |
45/4 |
60/5 |
46/5 |
مشاجره یا جر و بحث پدر و مادر |
39/10 |
44/5 |
29/8 |
33/5 |
نداشتن کاری برای انجام دادن |
26/8 |
56/5 |
31/9 |
36/5 |
روزهای تعطیل |
26/5 |
59/5 |
26/6 |
45/5 |
نصیحت کردن پدر و مادر |
63/7 |
98/5 |
94/5 |
71/5 |
نداشتن وسیلهای برای سرگرمی |
15/9 |
74/5 |
86/8 |
56/5 |
انتظارات و توقعات زیاد والدین |
98/7 |
91/5 |
21/7 |
09/5 |
وظایف زیاد داشتن |
12/8 |
70/5 |
36/7 |
08/5 |
|
|
|
|
|
همبستگی بین سه حیطهی مقیاس عوامل ایجادکنندهی بیحوصلگی (خانه، مدرسه و اجتماع) با نمرهی کل مقیاس ارزیابی بیحوصلگی در جدول (6) نشان داده شده است. ملاحظه میشود که ضرایب همبستگی بین بیحوصلگی با عامل خانه (37/0، 01/0P<) و مدرسه (39/0، 001/0P<) نسبتا قابل ملاحظه و بیشتر از مقدار این ضریب برای عامل اجتماع (12/0) است. بیشترین ضریب همبستگی در جدول (7) متعلق به متغیرهای خانه و مدرسه (در دختران) و کمترین مقدار
متعلق به دو متغیر اجتماع و خانه ( در پسران) بود.
جدول (7) ضرایب همبستگی بین عوامل را با بیحوصلگی به تفکیک جنس نشان میدهد. چنان که در این جدول ملاحظه میشود در گروه دختران، بالاترین ضریب مربوط به همبستگی بین بیحوصلگی با عامل خانه (50/0) و در گروه پسران متعلق به همبستگی بیحوصلگی با عامل مدرسه (28/0) است.
جدول3- میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پیشبینیکنندهی بیحوصلگی در عامل مدرسه
گویهها |
دختران |
پسران |
||
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
|
رفتار سختگیرانه و خشک معلمان |
32/10 |
67/5 |
03/11 |
89/4 |
تکالیف زیاد درسی |
85/9 |
58/5 |
02/10 |
16/5 |
نحوهی تدریس معلمان |
66/7 |
79/5 |
53/7 |
20/5 |
تکالیف ساده و پیش پاافتاده |
73/5 |
34/5 |
60/5 |
72/4 |
درس دادن زیاد معلم |
46/9 |
43/5 |
58/9 |
11/5 |
کلاس خشک و جدی |
22/11 |
23/5 |
17/9 |
60/5 |
رفتار همکلاسیها |
11/6 |
28/5 |
28/6 |
73/4 |
عدم تنوع در محیط مدرسه |
76/9 |
63/5 |
49/7 |
20/5 |
صحبتهای معلم |
40/5 |
03/5 |
31/5 |
29/4 |
رفتار معلمان پرورشی |
06/7 |
17/6 |
34/5 |
13/5 |
جدول 4- میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پیشبینیکنندهی بیحوصلگی در عامل اجتماع
گویهها |
کل |
دختران |
پسران |
|||
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
|
رفتن به مکانهای تکراری |
90/8 |
50/5 |
20/9 |
63/5 |
56/8 |
36/5 |
نگرش مردم نسبت به من |
55/6 |
09/5 |
08/6 |
16/5 |
08/7 |
00/5 |
نصیحت کردن (گیردادن) دیگران |
44/9 |
50/5 |
07/10 |
66/5 |
73/8 |
26/5 |
رفتارهای نامناسب دیگران |
53/10 |
08/5 |
27/11 |
5 |
70/9 |
08/5 |
دیدن صحنهی دعوا و پرخاشگری |
39/8 |
91/5 |
95/8 |
95/5 |
77/7 |
84/5 |
ترافیک (بوق زدن) |
03/10 |
38/5 |
55/9 |
65/5 |
56/10 |
05/5 |
بیکاری |
25/10 |
31/5 |
24/10 |
37/5 |
26/10 |
28/5 |
کار زیاد داشتن |
20/8 |
33/5 |
8/8 |
58/5 |
53/7 |
98/4 |
برخورد با افراد تکراری |
44/7 |
35/5 |
21/7 |
35/5 |
70/7 |
37/5 |
برنامههای تلویزیون |
18/6 |
47/5 |
71/5 |
44/5 |
71/6 |
48/5 |
جدول 5- میانگین و انحراف استاندارد دروس مرتبط با بی حوصلگی
دروس |
دختران |
پسران |
||
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
|
ریاضی |
00/5 |
34/5 |
94/7 |
90/5 |
عربی |
40/8 |
75/5 |
06/6 |
77/4 |
پرورشی |
89/6 |
56/6 |
71/4 |
96/4 |
ادبیات |
30/5 |
36/5 |
80/5 |
07/5 |
جدول 6- میانگین، انحراف استاندارد و ماتریس همبستگی عوامل ایجادکنندهی بیحوصلگی در نوجوانان
متغیر |
میانگین |
انحراف استاندارد |
بی حوصلگی |
خانه |
مدرسه |
اجتماع |
بیحوصلگی |
098/130 |
256/32 |
- |
|
|
|
خانه |
395/76 |
623/26 |
*37/0 |
- |
|
|
مدرسه |
115/80 |
376/29 |
*39/0 |
*60/0 |
- |
|
اجتماع |
901/85 |
508/27 |
12/0 |
*51/0 |
*39/0 |
- |
01/0P<*
جدول 7- ماتریس همبستگی عوامل پیشبینیکنندهی
بی حوصلگی بر حسب جنسیت
متغیر |
بی حوصلگی |
خانه |
مدرسه |
×اجتماع |
Z |
P |
بیحوصلگی |
- |
**50/0 |
**43/0 |
*22/0 |
|
|
خانه |
06/0 |
- |
**71/0 |
**63/0 |
95/3 |
01/0 |
مدرسه |
**28/0 |
**29/0 |
- |
**52/0 |
04/1 |
149/0 |
اجتماع |
07/0- |
*27/0 |
*14/0 |
- |
04/1 |
149/0 |
×ضرایب بالای قطر مربوط به دختران و پایین قطر مربوط به پسران است |
به منظور مقایسهی ضرایب همبستگی به دست آمده برای دو گروه دختران و پسران از آزمون دقیق فیشر استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی بین بیحوصلگی با عامل خانه در دختران (5/0=r) به طور معنیداری بالاتر از پسران
(06/0=r) بود (05/0P< و 95/3=z)، اما در سایر عوامل تفاوت معنیداری بین دو جنس وجود نداشت. ضرایب همبستگی بین درجهبندی بیحوصلگی ناشی از دروس با نمرهی کل
بیحوصلگی در جدول (8) نشان داده شده است. نتایج نشان میدهد که در گروه دختران بیحوصلگی بیشترین میزان همبستگی را با درس ادبیات (001/0P<) و در گروه پسران بیشترین همبستگی را با درس ریاضی (05/0P<) دارد. نتایج آزمون تبدیل z فیشر به منظور مقایسهی ضرایب همبستگی بین ارزیابی گروه نمونه از دروس با بیحوصلگی در دو گروه دختران و پسران نشان داد که همبستگی درس ادبیات با
بیحوصلگی در دختران به طور معنیداری بالاتر از پسران (05/0P<،) است، اما بین سایر ضرایب همبستگی تفاوت معنیداری بین دو جنس به دست نیامد.
جدول 8- ماتریس همبستگی دروس پیشبینیکنندهی بیحوصلگی بر حسب جنسیت
متغیر |
بیحوصلگی |
ریاضی |
عربی |
پرورشی |
ادبیات |
Z |
P |
بیحوصلگی |
- |
**32/0 |
**31/0 |
**27/0 |
**43/0 |
|
|
ریاضی |
*24/0 |
- |
*23/0 |
**29/0 |
10/0 |
555/0 |
291/0 |
عربی |
12/0 |
**39/0 |
- |
**45/0 |
**34/0 |
319/1 |
09/0 |
پرورشی |
11/0 |
07/0- |
*26/0 |
- |
**46/0 |
11/1 |
133/0 |
ادبیات |
09/0 |
**32/0 |
*28/0 |
*28/0 |
- |
361/2 |
009/0 |
×ضرایب بالای قطر مربوط به دختران و پایین قطر مربوط به پسران است
|
به منظور تبیین واریانس بیحوصلگی و تعیین این مطلب که کدام عوامل از توان بیشتری برای تبیین و پیشبینی بی حوصلگی برخوردارند از تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد
(جدول 9). نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که دو عامل مدرسه و خانه به طور معنیداری میتوانند بی حوصلگی نوجوانان را تبیین کنند؛ اما دو عامل اجتماعی و دروس سهم معنیداری نداشتند (جدول9). تحلیل رگرسیون برای دو جنس نشان داد که در دختران عامل خانه، درس ریاضی و ادبیات و در پسران عامل مدرسه با بیحوصلگی ارتباط معنیداری دارند.
بحث و نتیجهگیری
چنان که بیان شد صاحبنظران عوامل و پیش بینی کنندهی متفاوتی را برای ایجاد و بروز بیحوصلگی معرفی کردهاند که میتوان آنها را متاثر از شرایط فرهنگی و اجتماعی دانست.
جدول 9- نتایج حاصل از اجرای رگرسیون بر روی عاملهای پیشبینیکنندهی بیحوصلگی
متغیر |
دختر |
پسر |
|
|||||
b |
خطای استاندارد |
β |
b |
خطای استاندارد |
β |
|
||
خانه |
42/0 |
16/0 |
**39/0 |
02/0 |
16/0 |
01/0 |
|
|
مدرسه |
12/0 |
14/0 |
12/0 |
33/0 |
13/0 |
*30/0 |
|
|
اجتماع |
17/0- |
13/0 |
15/0- |
18/0- |
13/0 |
16/0- |
|
|
ریاضی |
43/1 |
64/0 |
*21/0 |
94/0 |
57/0 |
20/0 |
|
|
عربی |
20/0 |
64/0 |
03/0 |
24/0- |
70/0 |
04/0- |
|
|
پرورشی |
90/0- |
60/0 |
17/0- |
39/0 |
64/0 |
07/0 |
|
|
ادبیات |
94/1 |
67/0 |
**30/0 |
03/0 |
64/0 |
007/0 |
|
|
|
/0=R2 در گروه دختران، 20/0=R2 در گروه پسران 01/0P<** 05/0P<* |
|||||||
برای نمونه، تحصیل (به عنوان یکی از پیش بینیکنندههای
بیحوصلگی) در کشور ایران به لحاظ روش و شرایط با بسیاری از کشورها متفاوت است (18،19).
از این رو، انتظار میرود میزان تاثیر آن بر بیحوصلگی نیز متفاوت باشد. بررسی پیشبینیکنندههای بیحوصلگی نشان داد که عوامل مدرسهای و عوامل خانه در پیشبینی
بیحوصلگی موثر هستند. در ادبیات مرتبط با بیحوصلگی به تاثیر محیطهای ساکن و یکنواخت بر بیحوصلگی تاکید شدهاست (20،21). همچنین در مطالعات دیگر نیز به نقش شرایط مدرسه در بروز بی حوصلگی تاکید شدهاست (22،9). در بین عوامل مدرسهای مرتبط با بیحوصلگی رفتار سختگیرانه و خشک معلمان و تکالیف زیاد درسی و کلاسهای خشک، دارای میانگین بالاتری بودند. مطالعات قبلی نیز به تاثیر تکالیف درسی، رفتار معلمان و فضای خشک کلاس بر بیحوصلگی اشاره کردهاند (1،9،12). همچنین به نقش عواملی نظیر عدم تنوع در مدرسه و رابطهی خصمانهی معلم و دانشآموزان در بروز بیحوصلگی اشاره شدهاست (9).
یکی از پیشبینیکنندههای مهم بیحوصلگی در این پژوهش عوامل خانه بود. شاخصهای مرتبط در این عامل شامل سختگیری و گیر دادن والدین، مشاجره یا جر و بحث والدین، نداشتن کاری برای انجام دادن و نداشتن وسیلهای برای سرگرمی بود. در ادبیات مرتبط با بیحوصلگی یکی از مولفه های اصلی ایجادکنندهی بیحوصلگی نداشتن کاری برای انجام دادن است (14،25-23). در ارتباط با سختگیری والدین نیز میتوان گفت که این یافته بنا به نقل اوکلیز کوزارین[20] با نظریهی کنترل قدرت[21] هاگن[22] و همکاران مطابقت دارد (26). بر اساس این نظریه رفتارهای نامناسب نوجوانان با روبط خانوادگی مرتبط میشود و بر اساس جایگاه والدین در
بهکارگیری اجبار (سختگیری) متفاوت میشود. طبق دیدگاه کنترل اجتماعی، بیحوصلگی واکنشی به کنترل بیرونی از قبیل تاثیرات والدین و دیگر بزرگسالان است (27). این نوع
بیحوصلگی در موقعیتهایی رخ میدهد که نوجوان قادر نیست مستقل بودن را تجربه کند. به همین شکل نیز قادر نیست خود را از این موقعیتها رها سازد (27).
از نتایج حایز اهمیت این مطالعه، تفاوت پیشبینیکنندهها در نوجوانان دختر و پسر بود. چنان چه در بخش نتایج مشاهده شد در دختران عوامل خانه و در پسران عوامل مدرسه با بروز بی حوصلگی مرتبط بودند. تحلیل جداگانه عاملها نشان داد که در عامل خانه برای دختران، سختگیری والدین و مشاجره و جر و بحث آنها با هم، دارای میانگین بالا و در پسران نداشتن کاری برای انجام دادن از میانگین بالایی برخوردار بودند. در مورد این یافته به ویژه در مورد دختران میتوان گفت که این میتواند یک مسئلهی فرهنگی باشد.
بر طبق نظریههای کنترل اجتماعی و مقاومت، بیحوصلگی ممکن است از معیارهای ارتباطی که در فرهنگ رایج نوجوانان وجود دارد ناشی شود (28). در قیاس با کشورهای غربی، نوجوانان دختر در ایران به خاطر شرایط شرعی و فرهنگی
اجتماعی نسبت به پسران آزادی عمل کمتری دارند و اجتماع سختگیریهای بیشتری برای آنان قایل میشود، بنا بر این طبیعی است که میزان بیحوصلگی آنان در خانه به مراتب بیشتر از محیط بیرون و مدرسه باشد.
هرچند که عامل اجتماعی در معادلهی رگرسیون تاثیری بر بی حوصلگی نداشت اما بررسی میانگینهای آن نشان داد که در مجموع، رفتارهای نامناسب دیگران، ترافیک و بیکاری از میانگین بالاتری برخوردار هستند که در این میان بیکاری و نداشتن کاری برای انجام دادن به عنوان یکی از مولفههای اصلی بیحوصلگی در مطالعات مختلف مورد تاکید قرار گرفته است (14،23،24).
همچنین در مورد دختران نصیحت کردن و گیر دادن دیگران از میانگین بالایی برخوردار بود که این مسئله با همان نظریهی کنترل اجتماعی که ذکر آن رفت، قابل توجیه است. بدون تردید هر پژوهش دارای محدودیتهای مختلف اجرایی، علمی و مانند آن است.
مطالعهی حاضر نیز از این گونه محدودیتها در امان نبوده است. از جمله میتوان به زیاد بودن تعداد سئوالات
پرسشنامهها اشاره کرد که گاهی باعث خستگی و عدم جواب درست دانشآموزان میشد؛ اگر چه تلاش شده بود با حذف پرسشنامههایی که پاسخهای آن ها مخدوش بود (فقط یک گزینه را علامت زده بودند یا به شکل یکنواخت پاسخ داده بودند و یا خیلی از سئوالات را پاسخ نداده بودند) بر این محدودیت غلبه شود؛ اما این سوگیری در پاسخها
اجتنابناپذیر بود. به طور کلی با توجه نقش بیحوصلگی در تعاملات اجتماعی(29)، بزهکاری نوجوانان1(30)، پیشرفت
1Juvenile Delinquency |
تحصیلی(1،31) ، اعتیاد(3،32) و نقش کلیدی آن در اختلالات روانشناختی(2،35-33)، لازم است ضمن شناخت عوامل موثر بر آن برنامههایی به منظور پیشگیری از بیحوصلگی در نوجوانان اجرا شود. در این بین با توجه به بالا بودن بی حوصلگی در دختران لازم است برنامههایی نظیر ایجاد
مکانهای تفریحی و ورزشی، فراهم آوردن امکان شرکت در اردوها و مسابقات انجام گردد.
[1]Boredom
[2]Constancy
[3]Tedium
[4]Meaninglessness
[5]Emptiness
[6]Wearisomeness
[7]Boredom Proneness
[8]Todman
[9]Attentional Constrain
[10]Resistance
[11]Larson and Richards
[12]Eccels and Midgley
[13]Divergent
[14]Sandberg and Bisno
[15]Boredom Assessment Scale
[16]Boredom Proneness Scale
[17]Boredom Proneness Scale- Child Version
[18]Boredom Susceptibility Scale
[19]Leisure Boredom Scale
[20]Okulicz-Kozaryn
[21]Power Control Theory
[22]Hagan