2024-03-29T11:17:47Z
https://jfmh.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=975
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1395
18
4
اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری به شیوهی گروهی بر سبکهای اسنادی، افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان
حسین
شاره
مقدمه: سرطان پستان، شایعترین نوع سرطان در زنان است و این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری به شیوهی گروهی بر سبکهای اسنادی، کیفیت زندگی و افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت. روشکار: این کارآزمایی بالینی با استفاده از طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه شاهد انجام شد. از بین تمام زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به بیمارستان امید مشهد در سال 1394، 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند. گروه آزمون طی 8 هفته تحت درمان فعالسازی رفتاری قرار گرفتند در حالیکه گروه شاهد در لیست انتظار برای دریافت درمان قرار داشتند. پرسشنامههای سبکهای اسنادی پیترسون و سلیگمن (ASQ)، کیفیت زندگی (SF-36) و افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) در پیشآزمون و پسآزمون مورد استفاده قرار گرفت. دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چندگانه در نرمافزار SPSS نسخهی 22 تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان فعالسازی رفتاری به شیوهی گروهی منجر به تغییر سبکهای اسنادی (001/0>P)، افزایش معنیدار کیفیت زندگی (001/0>P) و کاهش افسردگی (001/0>P) در مقایسه با گروه شاهد میشود. نتیجهگیری: به نظر میرسد فعالسازی رفتاری به شیوهی گروهی منجر به بهبود سبکهای اسنادی، کیفیت زندگی و افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان میشود.
افسردگی
درمانهای رفتاری
سرطان پستان
کیفیت زندگی
2016
06
21
179
188
https://jfmh.mums.ac.ir/article_7097_83182f80e2b471ea1928a9f66d3119de.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1395
18
4
تاثیر استعارهدرمانی فردی بر باورهای غیرمنطقی افراد وابسته به سوءمصرف مواد مخدر
سعید
کماسی
علی
زکیی
مژگان
سعیدی
مهدیه
برهانی مغانی
مقدمه: وابستگی به مواد، یک بیماری مخرب، پیشرونده و مزمن است. درمانهای روانشناختی متمرکز بر باورهای افراد، میتواند در درمان این بیماری، موثر واقع گردد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی استعارهدرمانی فردی بر باورهای غیر منطقی افراد وابسته به سوءمصرف مواد مخدر انجام شد. روشکار: جامعهی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام افراد وابسته به سوءمصرف مواد مخدر بود که در بهار سال 1393 به کلینیکهای درمان نگهدارنده با متادون در سطح شهر کرمانشاه مراجعه نموده بودند. از طریق نمونهگیری خوشهای تصادفی، تعداد 38 بیمار انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمون و یا شاهد قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای شخصیتی چندمحوری میلون و باورهای غیرمنطقی جونز، همچنین برنامهی استعارهدرمانی در گروه آزمون بود. دادهها با استفاده از آزمون مانووا در نرمافزار SPSS نسخهی 20 تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که استعارهدرمانی منجر به کاهش معنیدار در باورهای نیاز به تایید، انتظار از خود بالا، بازفعالی ناامیدی، بیشتوجهی مضطربانه و کمالطلبی میگردد (05/0>P). نتیجهگیری: به نظر میرسد استعارهدرمانی میتواند واکنشهای بیمار را بدون بالا بردن اضطراب وی، خنثی سازد و به بیمار از طریق ایجاد آگاهی و یا بازسازی شرایط، کمک نماید لذا پیشنهاد میشود که از این روش درمانی برای بازسازی شناختی استفاده گردد.
استعارهدرمانی
باور
درمان شناختی
سوءمصرف مواد
2016
06
21
189
195
https://jfmh.mums.ac.ir/article_7153_f8de2f61290f6468c7b850f7cf652ad6.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1395
18
4
نقش واسطهای بهداشت روانی همسر در بهداشت روانی و رضایت زناشویی زوجین
غلامحسین
جوانمرد
رقیه
محمدی قره قوزلو
الهه
پوراکبران
مقدمه: رضایت زناشویی، یکی از مهمترین زمینههای مهم سازگاری در زندگی یک فرد بزرگسال محسوب شده و تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. این مطالعه با هدف بررسی نقش واسطهای بهداشت روانی همسر در بهداشت روانی و رضایت زناشویی هر کدام از زوجین انجام یافته است. روشکار: در این مطالعهی توصیفی-تحلیلی، 228 زن و مرد (57 زوج روستانشین و 57 زوج شهرنشین) به روش نمونهگیری تصادفی از میان والدین دانشجویان دانشگاه پیام نور بناب در سال تحصیلی 90-1389 انتخاب و پرسشنامهی رضایت زناشویی انریچ و چکلیست بهداشت روانی بر روی آنان اجرا شد. دادهها با آزمونهای آماری تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که بین رضایت زناشویی زنان و مردان تفاوت معنیداری وجود نداشت اما زنان در این تحقیق از بهداشت روان ضعیفتری برخوردار بودند (05/0P<). بهداشت روانی همسر در رابطهی بین بهداشت روانی و رضایت زناشویی فرد (در زنان و مردان) تا اندازهای واسطه شده بود. همچنین، بهداشت روانی فرد به طور مستقل نیز با رضایت زناشویی رابطه داشت (001/0P<). نتیجهگیری: به نظر میرسد با ارتقای بهداشت روانی همسران میتوان بر بهداشت روانی و رضایت زناشویی آنان تاثیر مثبت گذاشت.
بهداشت روانی
رضایت زناشویی
زوجین
2016
06
21
196
201
https://jfmh.mums.ac.ir/article_7156_f5adfdffcc398ddd2c2575e9e634fae8.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1395
18
4
مطالعهی کیفی تجارب مادران از آموزش مسایل جنسی به دختران نوجوان با تاکید بر عوامل فرهنگی
الهه
عابدینی
زهرا
طبیبی
پریسا
ضیایی
شیوا
زارع زاده خیبری
مقدمه: آموزش مسایل جنسی بسته به هنجارهای فرهنگی هر منطقه و کشور، متفاوت است. مطالعات زیادی نشان میدهند که والدین، نقش بسیار مهمی در صحبت کردن با کودکان در مورد مسایل جنسی ایفا میکنند و در این میان، جایگاه مادر بارزتر است و بیشتر نوجوانان به خصوص دختران، این مسایل را از مادران خود فرامیگیرند. پژوهش حاضر نیز با هدف درک عمیق تجارب مادران از آموزش مسایل جنسی به فرزندان دختر انجام شد. روشکار: این پژوهش مطالعهای کیفی از نوع پدیدارشناسی است. نمونهگیری با استفاده از روش مبتنی بر هدف و تا حد رسیدن به اشباع انجام گرفت. نمونهی مطالعه 13 مادر دارای فرزند دختر 11 تا 18 سالهی ساکن در شهر مشهد بودند. برای جمعآوری اطلاعات از مصاحبهی نیمه ساختاریافته استفاده شد و تحلیل دادهها به روش تحلیل محتوای مورس صورت گرفت. یافتهها: در طی پژوهش 4 مضمون اصلی که هر کدام حاوی طبقات و زیرطبقاتی بودند، استخراج شد. مضامین اصلی عبارت بودند از: "آموزش دربارهی بلوغ و قاعدگی"، "آموزش دربارهی رابطهی جنسی"، "سن مناسب برای آموزش مسایل جنسی" و "فرد مناسب برای آموزش مسایل جنسی". نتیجهگیری: با وجود تمام تحولات فرهنگی در خصوص آموزش مسایل جنسی در خانوادهها، همچنان فرهنگ عرفی در جامعه و خانوادهها با بعضی جوانب آموزش مسایل جنسی با احتیاط برخورد کرده و مادران در این حیطه، احساس عدم کفایت میکنند. لذا طراحی و اجرای مداخلات آموزشی جهت ارتقای سطح آگاهی مادران و لزوم هماهنگی و همراهی خانه و مدرسه برای نتیجهگیری بهتر ضروری به نظر میرسد.
آموزش جنسی
دختران نوجوان
مادران
2016
06
21
202
211
https://jfmh.mums.ac.ir/article_7163_123f120391a573d0cad10b60fb9d908e.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1395
18
4
نقش بخشودگی بین فردی در تابآوری و شدت درد بیماران مبتلا به درد مزمن
مجید
صفارینیا
نرگس
محمدی
حمید
افشار
مقدمه: در پی علاقه افزاینده به روانشناسی مثبتگرا، در سالهای اخیر، پژوهشهای مربوط به بخشودگی و ارتباط آن با سلامت، رشد سریعی داشتهاند. همراستا با این مطالعات، هدف مطالعهی حاضر نیز بررسی نقش بخشودگی بین فردی در پیشبینی تابآوری و شدت درد بیماران مبتلا به درد مزمن بود. روشکار: در این پژوهش توصیفی-همبستگی 218 بیمار مبتلا به درد مزمن از چند مرکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1393 با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، سه پرسشنامهی مقیاس بخشودگی بین فردی (IFI)، مقیاس تابآوری کانر و دیویسون (CD-RISC) و سیاههی چندوجهی درد مزمن (MPI) بود. دادهها با روش آماری ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه با نرمافزار SPSS نسخهی 20تحلیل شدند. یافتهها: بخشودگی بین فردی با تابآوری در بیماران مبتلا به درد مزمن، رابطهی مثبت و معنیداری داشته (05/0>P)در حالی که با شدت دردو سن این بیماران ارتباط معنیداری نداشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مولفههای بخشودگی بین فردی میتوانند 42 درصد نمرات تابآوری را بیماران مبتلا به درد مزمن پیشبینی کنند. نتیجهگیری: بنا بر نتایج این مطالعه، گسترش فهم مفاهیم سازگاری مثبت همچون بخشودگی بین فردی و تابآوری در بیماران مبتلا به درد مزمن، کمککننده است.
بخشودگی
تابآوری
درد مزمن
2016
06
21
212
219
https://jfmh.mums.ac.ir/article_7164_64bc4c7cb54b22a230451e76b30ca211.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1395
18
4
بررسی رابطهی بین سبکهای دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان
زهرا
مغنیزاده
علی
وفایی نجار
مقدمه: با توجه به شیوع اعتیاد به اینترنت در بین قشر جوان و عواقب ناشی از آن و همچنین تاثیرپذیری از سازههای مختف روانشناسی، مطالعهی حاضر با هدف بررسی رابطهی سبکهای دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شد. روشکار: جامعهی آماری این مطالعهی توصیفی-همبستگی شامل تمام دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 95-1394 بودند که حداقل یک ترم از کل دورهی تحصیل را گذرانده بودند. 354 نفر با روش نمونهگیری طبقهای تناسبی و تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامههای اعتیاد به اینترنت یانگ، سبک دلبستگی کولینز و رید و چکلیست اطلاعات جمعیتشناختی انجام شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSSنسخهی 19 و آزمونهای آماری تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوهی همزمان انجام شد. یافتهها: بهطور کلی سبکهای دلبستگی قادر به پیشبینی اعتیاد به اینترنت هستند (001/0=P، 98/7=F) و 07/0واریانس نمرات اعتیاد به اینترنت از طریق سبکهای دلبستگی، قابل تبیین است. به علاوه، سبکهای ایمن (002/0=P) و اجتنابی (02/0=P) در جهت مستقیم و سبک دوسوگرا (002/0=P) در جهت معکوس، قادر به پیشبینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان می باشند. نتیجهگیری: بر اساس نتایج این تحقیق، سبک دلبستگی ایمن با نمرهی کل اعتیاد به اینترنت و شش مولفهی آن، همبستگی مثبت معنیداری دارد و بالا بودن نمرات سبک دلبستگی ایمن در دانشجویان با اعتیاد آنان به اینترنت همراه است.
اعتیاد به اینترنت
دانشجویان
دلبستگی
2016
06
21
220
226
https://jfmh.mums.ac.ir/article_7165_ea7dcaadadff921a9ef94cbf0a71f062.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1395
18
4
پیشبینی عزت نفس دانشجویان دختر بر اساس ابعاد سبکهای دلبستگی و هویت اخلاقی آنان
شهرام
واحدی
منیژه
یاریسیس
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نوع رابطهی ابعاد دلبستگی والدین و هویت اخلاقی با عزت نفس دانشجویان دختر انجام شد. روشکار: جامعهی آماری این پژوهش توصیفی- همبستگی شامل دانشجویان دختر دورهی کارشناسی دانشگاه تبریز در سال 1388 بودند. تعداد 289 دانشجوی دختر از رشتههای مختلف به طور تصادفی خوشهای انتخاب شدند و سه مقیاس عزت نفس روزنبرگ، پرسشنامهی ابعاد دلبستگی والدین و مقیاس هویت اخلاقی را تکمیل نمودند. دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام به کمک نرمافزار SPSS تحلیل گردیدند. یافتهها: نتایج رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، نشاندهندهی سه مرحلهی معنیدار در پیشبینی عزت نفس بود. نتایج مرحلهی سوم حاکی از آن است که 13 درصد تغییرات مربوط به عزت نفس دانشجویان دختر توسط مجموع متغیرهای ابعاد دلبستگی والدین (اعتماد و بیگانگی) و مولفهی درونسازی هویت اخلاقی پیشبینی میشود (12/0=2R، 05/0>P، 12/12=F). نتیجهگیری: با توجه به نتایج، اعتماد به والدین، بیشترین میزان تبیین و قدرت پیشبینیکنندگی عزت نفس دانشجویان دختر را به خود اختصاص میدهد.
دلبستگی
عزت نفس
والدین
هویت
2016
06
21
227
233
https://jfmh.mums.ac.ir/article_6576_edf74c1c9594bfab0318c75651fa12b0.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1395
18
4
اثربخشی قصهگویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیشدبستانی
صغری
قشقایی
مقدمه: با توجه به تاثیر قصهگویی بر مشکلات روانشناختی کودکان، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی قصهگویی بر پرخاشگری و افسردگی کودکان پیشدبستانی انجام شد. روشکار: جامعهی آماری این پژوهش، شامل کودکان پیشدبستانی 6-4 سالهی مهدکودکهای شهرستان ساوه در سال 1392 بودند. با استفاده از نمونهگیری در دسترس 40 کودک با نمرات بالای پرخاشگری و افسردگی بر اساس پرسشنامهی اختلالات رفتاری راتر، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه برابر آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از انجام پیشآزمون، برنامهی قصهدرمانی به مدت 12 جلسهی یکساعته (دو بار در هفته) برای گروه آزمون اجرا شد. پس از اتمام جلسات، پسآزمون و یک ماه بعد نیز پیگیری انجام شد. دادهها با آمار توصیفی، روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و نرمافزار SPSS تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که نمرات پیشآزمون افسردگی و پرخاشگری دو گروه تفاوت معنیداری نداشته (05/0<P) در حالی که میزان نمرات افسردگی و پرخاشگری در گروه قصهدرمانی نسبت به گروه شاهد کاهش معنیداری نشان داد (01/0=P) که در پیگیری نیز ادامه یافت. نتیجهگیری: با توجه به نتایج، به نظر میرسد که قصهگویی در کاهش پرخاشگری و افسردگی کودکان پیشدبستانی تاثیر دارد و میتوان از آن به عنوان یک روش اثربخش در بهبود اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.
افسردگی
پرخاشگری
قصهگویی
کودک پیشدبستانی
2016
06
21
234
238
https://jfmh.mums.ac.ir/article_6577_c855d2c55ee9a15d1e5415d35bb7d83e.pdf