2024-03-29T08:24:50Z
https://jfmh.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=439
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1393
16
61
پیش بینی تغییرات ناگویی خلقی بر اساس هوش معنوی در بین معتادان شهر اردبیل
محمد
نریمانی
اصغر
پوراسمعلی
خلاصه مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیشبینی تغییرات ناگویی خلقی بر اساس هوش معنوی در بین معتادان شهر اردبیل انجام گرفت. روشکار: جامعهی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی تمام مردان دارای سوءمصرف مواد بودند که در آذر 1390 به مراکز ترک اعتیاد در شهر اردبیل مراجعه میکردند. نمونهای به حجم 100 نفر (80 نفر معتاد به تریاک، 20 نفرمعتاد به هروئین) با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شد. آزمودنیها، پرسشنامههای ناگویی خلقی تورنتو و هوش معنوی کینگ را تکمیل کردند. سپس دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون همزمان و گام به گام، تحلیل شدند. یافتهها: نتایج بررسی ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که هوش معنوی کل و سه زیرمقیاس آن (معناسازی شخصی، هوشیاری متعالی و بسط حالت هوشیاری) رابطهی منفی معنیداری (05/0>P) با ناگویی خلقی دارند. در ادامه در بخش استنباطی، تجزیه وتحلیل دادهها با روش رگرسیون همزمان نشان داد که هوش معنوی کل 18 درصد از نمرات ناگویی خلقی را پیشبینی میکند (001/0>P). تحلیل با روش رگرسیون گام به گام نشان داد که از چهار زیرمقیاس هوش معنوی، دو زیرمقیاس (بسط حالت هوشیاری و معناسازی شخصی) ناگویی خلقی را به طور معنیداری (001/0>P) پیشبینی میکنند. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، میتوان از پرورش تواناییهای هوش معنوی به عنوان تسریعبخش تنظیم هیجانی و یک سپر دفاعی در برابر اعتیاد بهره جست و همچنین میتوان با پرورش چنین ویژگیهایی در رهایی افراد معتاد، مدد رساند.
معتاد
ناگویی خلقی
هوش معنوی
2014
03
21
3
11
https://jfmh.mums.ac.ir/article_2556_3428fb50d895c28d2fa5431f5fdab7fd.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1393
16
61
تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر استرس شغلی پرستاران بخش روان پزشکی
سعید
واقعی
علی
مشکین یزد
نگار
اصغری پور
سعید
ابراهیم زاده
مقدمه: پرستاران شاغل در بخشهای روانپزشکی سطح بالایی از استرس را در زندگی حرفهای خود تجربه میکنند، بنابراین استفاده از روشهای پیشگیرانه و کارآمد، ضروری به نظر میرسد. هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر استرس شغلی پرستاران شاغل در بخش روان میباشد.
روشکار: نمونهی این پژوهش مداخلهای با گروه آزمون و شاهد را 60 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان روانپزشکی ابنسینای مشهد در بهمن 1391 تشکیل میدادند که تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامهی استرس شغلی کارازاک بود که در سه مرحلهی قبل از مداخله، یک و دو ماه بعد از مداخله تکمیل شد. کارگاه دو روزهی 6 ساعته به فاصلهی یک هفته برای گروه آزمون اجرا شد. در گروه شاهد نیز طی دو جلسهی 6 ساعته به فاصلهی یک هفته، نشانهها و اصطلاحات روانپزشکی آموزش داده شد. دادهها با آزمونهای مجذور خی، تی، تحلیل واریانس، فریدمن و با نرمافزار SPSS نسخهی 5/11 انجام شد.
یافتهها: میانگین نمرهی استرس شغلی کلی گروه آموزش تفکر انتقادی از 6/7±1/92 به 4/6±8/84 در یک ماه بعد و 9/6±5/81 در مرحلهی پیگیری دو ماه بعد از مداخله تغییر یافته که به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد است (001/0P<). درگروه شاهد نیز میانگین نمرهی استرس شغلی در مرحلهی یک ماه و پیگیری دو ماه بعد به طور معنی داری نسبت به مرحلهی قبل از مداخله افزایش یافت (001/ 0P<).
نتیجهگیری: آموزش تفکرانتقادی میتواند شیوهی موثری برای کاهش استرس شغلی باشد، لذا پیشنهاد میشود مورد توجه مدیران قرار گیرد.
استرس شغلی
بخش روان
پرستاران
تفکر
2014
03
21
12
21
https://jfmh.mums.ac.ir/article_2557_05c8c18ab950e483971ba93fa3da98fa.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1393
16
61
مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی چهره ای در مبتلایان به اضطراب اجتماعی و گروه سالم غیرمضطرب با فن آوری ردیاب چشمی
مهسا
احمری
جواد
صالحی فدردی
سید امیر
امین یزدی
علی
غنائی
مقدمه: افراد از طریق پردازش اطلاعات اجتماعی، دربارهی دنیای اجتماعی اطلاعات کسب میکنند. شیوهی توجه و تفسیر افراد دربارهی اطلاعات، اثری واضح بر نتیجهگیری آنها از تعاملات اجتماعیشان دارد. این اطلاعات به شکلهای متنوعی شامل رفتارهای غیرکلامی، نشانههای عروضی در کلام و جلوههای هیجانی چهرهای حاصل میشود. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسهی سوگیری توجه به جلوههای هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد غیرمضطرب، از دستگاه ردیاب چشمی استفاده کرده است. روشکار: جامعهی آماری این پژوهش، تمام دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دامنهی سنی 30-18 سال مراجعهکننده در نیمهی دوم 1390 و نیمهی اول 1391 به کلینیک دانشکدهی روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد و جامعهی بهنجار، دانشجویان غیرمضطرب 30-18 سالهی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. آزمودنیها 30 فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی و 30 فرد غیرمضطرب بودند. آزمودنیها پرسشنامههای جمعیتشناختی، هراس اجتماعی و افسردگی بک را تکمیل کردند و توسط تکلیف داتپروب برای اندازهگیری توجه دیداری به جلوههای هیجانی چهرهای پویا با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی مدل SMI RED250 آزمون شدند. اطلاعات با آزمونهای تحلیل واریانس و تحلیل تی با استفاده از نرمافزارSPSS نسخهی 16 تحلیل گردید. یافتهها: افراد مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب، به طور معنیداری گوش بهزنگی سریعتری به جلوههای چهرهای تهدیدکننده دارند (05/0P<). آزمودنیهای مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب در 500 میلیثانیهی اول ارایهی محرکها، اجتناب بیشتری از جلوههای تهدیدکننده نشان دادند و در سرتاسر دورهی ارایهی محرکها (3000 میلیثانیه) به نشانههای تهدید اجتماعی، مدت زمان بیشتری توجه میکنند. نتیجهگیری: افراد با اختلال اضطراب اجتماعی مفروضههای منفی دربارهی این که چگونه افراد، آنها را میبینند شکل میدهند که باعث توجه خاصی به نشانههای محیطی تهدیدآمیز میشود.
اختلال اضطراب اجتماعی
جلوه های چهره ای پویا
ردیابی چشم
سوگیری توجه
2014
03
21
22
33
https://jfmh.mums.ac.ir/article_2558_d997652389386802c6e42a95e312149a.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1393
16
61
افکار بازانجامی اندیشناکی و نشخوارفکری به عنوان سازوکارهایی برای مقابله با عدم تحمل بلاتکلیفی در اختلالات اضطراب منتشر و افسردگی عمده
صمد
فهیمی
مجید محمود
علیلو
حمید
پورشریفی
علی
فخاری
ابراهیم
اکبری
معصومه
رحیم خانلی
مقدمه: عدم تحمل بلاتکلیفی را میتوان به عنوان سوگیری شناختی موثر بر چگونگی ادراک، تفسیر و پاسخ فرد به موقعیتهای نامطمئن، تعریف کرد که میتواند در ارتباط با نشانگان اندیشناکی، اضطراب، نشخوار فکری و افسردگی بررسی شود. هدف پژوهش حاضر مقایسهی عدم تحمل بلاتکلیفی در سه گروه اختلال اضطراب منتشر، اختلال افسردگی عمده و افراد سالم و ارتباط آن با اندیشناکی و نشخوار فکری در نمونهی بالینی است.
روشکار: جامعهی آماری پژوهش مقطعی-پسرویدادی، بیمارانی بودند که برای اولین بار به کلینیک تخصصی بزرگمهر تبریز در سال 1390 مراجعه نمودند. 32 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، 32 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی عمده و 32 نفرگروه شاهد با نمونهگیری در دسترس انتخاب و از نظر متغیرهای جمعیتشناختی با یکدیگر همتا شدند. جمعآوری دادهها با مصاحبهی بالینی ساختاریافته و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامههای نگرانی ایالت پنسیلوانیا و نشخوار فکری صورت گرفت. دادهها با نرمافزار SPSS نسخهی 17 و شاخصهای آمار توصیفی، تحلیل واریانس چندمتغیره و همبستگی پیرسون، تحلیل گردید.
یافتهها:بین افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر و اختلال افسردگی عمده در نمرهی کل مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معنیداری نبود (77/0=P) اما اندیشناکیدر اضطراب منتشر در مقایسه با اختلال افسردگی عمده تفاوت معنیدار داشت (012/0=P)، نشخوار فکری در افراد مبتلا به افسردگی عمده در مقایسه با اختلال اضطراب منتشر تفاوت معنیداری داشت (025/0=P). عدم تحمل بلاتکلیفی با اندیشناکی (71/0=r) و نشخوار فکری (58/0=r) رابطه داشت.
نتیجه گیری:عدم تحمل بلاتکلیفی عامل اختصاصی اختلال اضطراب منتشر نمیباشد بلکه در آغاز و تداوم افسردگی عمده نیز نقش دارد.
اختلال اضطراب منتشر
اختلال افسردگی عمده
نشخوار فکری
2014
03
21
34
36
https://jfmh.mums.ac.ir/article_2559_895c7b64beb586fc2db48aa948dab180.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1393
16
61
رابطه انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل
مهدی
رستمی
منصور
عبدی
حسن
حیدری
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهی بین انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل شهر تهران بود.
روشکار: در این مطالعهی توصیفی–تحلیلی مقطعی، 350 نفر (زن و مرد) متاهل ساکن شهر تهران در سال 1392 به صورت تصادفی با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای خودگزارشی کودکآزاری، شفقت بر خود و سلامت عمومی را تکمیل نمودند. پرسشنامههای 13 شرکتکننده به دلیل نقص، حذف و پرسشنامههای 337 نفر مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تحلیل دادههای از نرمافزار SPSS نسخهی 19 و آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و چندگانه استفاده شد.
یافتهها: بین بدرفتاری و شفقت بر خود رابطهی منفی و معنیداری وجود دارد (001/0>P و 521/0- =r). بین بدرفتاری و سلامت عمومی همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد (001/0>P و 306/0=r). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خردهمقیاسهای آزار جسمی، آزار عاطفی و خردهمقیاس غفلت، پیشبینهای معنیداری برای شفقت بر خود هستند. خردهمقیاس غفلت بیشترین سهم را در تبیین شفقت بر خود دارد. همچنین تنها خردهمقیاس آزار عاطفی قادر به پیشبینی سلامت عمومی میباشد (001/0>P).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد هر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان شفقت بر خود کمتری در بزرگسالی برخوردار است همچنینهر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان علایم روانی بیشتری در بزرگسالی برخوردار است.
بدرفتاری
سلامت عمومی
کودکی
2014
03
21
73
61
https://jfmh.mums.ac.ir/article_2560_c4f9a9a1d66770da16e0de10dc309c61.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1393
16
61
عوامل خطر کودک آزاری: مطالعه ای در واحد حمایت های روانی و اجتماعی کودک و خانواده در بیمارستان کودکان شهر بندرعباس
فیروزه
درخشانپور
احمد
حاجبی
لیلی
پناغی
مقدمه: کودکآزاری و مسامحه از جمله پدیدههایی هستند که آسیبهای جبران ناپذیری را بر سلامت جسمی و روانی کودکان تحمیل میکنند. این مطالعه، به بررسی تعدادی از عوامل جمعیتشناختی و عوامل خطر در کودک و والدین و همچنین رابطهی آنها با سوءرفتار با کودک پرداخته است. روشکار: جامعهی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی تمام مردان دارای سوءمصرف مواد بودند که در آذر 1390 به مراکز ترک اعتیاد در شهر اردبیل مراجعه میکردند. نمونهای به حجم 100 نفر (80 نفر معتاد به تریاک، 20 نفرمعتاد به هروئین) با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شد. آزمودنیها، پرسشنامههای ناگویی خلقی تورنتو و هوش معنوی کینگ را تکمیل کردند. سپس دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون همزمان و گام به گام، تحلیل شدند. یافتهها: دختران (01/0P<)، کودکان زیر 4 سال (01/0P<)، فرزندان دوم و سوم (01/0P<)، کودکان سالم (01/0P<)، فرزندان مادران خانهدار (05/0P<)، کودکان والدین کمسواد (001/0P<)، فرزندان پدران جوان (01/0P<)، فرزندان خانوادههای کمدرآمد (001/0P<) و سوءمصرفکنندگان مواد (001/0P<) بیشتر مورد غفلت قرار گرفتند. در حالی که پسران (05/0P<)، کودکان بالای 4 سال (05/0P<)، فرزندان مادران شاغل (01/0P<) و فرزندان خانوادههای با درآمد متوسط (05/0P<) بیشتر در خطر کودکآزاری عاطفی و جسمانی بودند. نتیجهگیری: دستیابی به یافتههایی که مشخص میکند عوامل خطر متفاوت، انواع متفاوتی از سوءرفتار با کودک را در پی دارند، باعث ارتقاء اثربخشی و کارآیی مداخلات و برنامههای پیشگیرانه از سوءرفتار با کودکان میگردد.
کودک آزاری
مسامحه
عوامل خطر
سلامت روانی
2014
03
21
42
50
https://jfmh.mums.ac.ir/article_2561_a0991ca84c2267db8f5d6e00f4908407.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1393
16
61
بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دبستانی شهر مشهد
علی
رجایی
سید امیر
امین یزدی
حسین
کارشکی
سید جواد
کریمیان ناری
مقدمه: برای رسیدن به سطح مطلوب سلامت روان در جامعه به دادهها و اطلاعات آماری مناسب از وضعیت موجود نیاز میباشد که این پژوهش نیز به همین منظور و با هدف بررسی میزان شیوع اختلالات هیجانی-رفتاری در دانشآموزان دبستانی شهر مشهد انجام گردیده است. روشکار: در این پژوهش توصیفی-مقطعی 500 دانشآموز دختر و پسر از پایههای اول تا پنجم دبستانهای دولتی شهر مشهد در سال تحصیلی 90-1389 به روش ترکیبی (طبقهای-چندمرحلهای) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاههی رفتاری کودک آخنباخ (فرم گزارش معلم) بوده است. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و تحلیل واریانس تکعاملی ANOVA استفاده شده است. یافتهها: به میزان15 درصد از کل دانشآموزان مقطع دبستان دچار مشکلات بالینی و 5 درصد در محدودهی مرزی می باشند که بیشترین میزان شیوع مشکلات رفتاری مربوط به پایهی پنجم وکمترین میزان شیوع مربوط به پایهی سوم دبستان میباشد. نتیجهگیری: این یافتهها توجه بیشتر به فضای روانی مدارس و ایجاد محیطی سالم و ایمن را توسط اولیای مدرسه میطلبد و همچنین میتواند هشداری برای مسئولین آموزش و پرورش، معلمان و والدین باشد تا توجه بیشتری به وضعیت سلامت روان و رشد هیجانی و اجتماعی کودکان نمایند.
اختلالات رفتاری
دانش آموزان
سلامت روانی
2014
03
21
51
60
https://jfmh.mums.ac.ir/article_2562_bf888c7943bf389b4e7088ba6bb125e9.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1393
16
61
وضعیت روان شناختی کارکنان زندان های استان خراسان رضوی
علیرضا
مفیدی راد
حسین
شاره
مقدمه: تاثیر روانشناختی شرایط کاری بر سلامت کارکنان در طی دههی گذشته به اثبات رسیده است. این پژوهش با هدف تعیین وضعیت سلامت روان کارکنان زندانهای استان خراسان رضوی و تعیین میزان شیوع این اختلالات در بین این کارکنان انجام شد. روشکار: در این پژوهش علی-مقایسهای 300 نفر از کارکنان زندانهای مشهد، تربت حیدریه، نیشابور، قوچان و کاشمر در سال 1391 با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از فهرست تجدید نظر شدهی نشانگان اختلالات روانی (SCL-90-R) و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) استفاده شد. یافتهها: بر مبنای نمرهی شاخص شدت کلی (GSI) 73/43 درصد افراد، نمرهی بالاتر از 7/0 دارند و مبتلا به اختلال روانی هستند. بر اساس ملاکهای طبقهبندی SCL-90-R 9/36 درصد افراد مبتلا به شکایات جسمانی،3/40 درصد وسواس، 3/35 درصد حساسیت بین فردی، 3/35 درصد افسردگی، 6/34 درصد اضطراب، 9/34 درصد پرخاشگری، 3/20 درصد ترس، 2/50 درصد پارانویا و 8/25 درصد روانپریشی هستند. بین هیچ یک از متغیرهای جمعیتشناختی با سلامت روان کارکنان زندان، رابطهی معنیدار وجود نداشت. تقریبا در تمامی ابعاد SCL-90-R بین کارکنان زندان قوچان و کارکنان سایر زندانهای استان، تفاوت معنیدار دیده شد (05/0P<). نتیجهگیری: میزان شیوع اختلال روانی کارکنان زندانهای استان خراسان رضوی نسبت به آمار ارایه شده برای گروههای مختلف، در سطح متوسط و تقریبا به بالا قرار دارد که توجه بیشتر مسئولین را در این زمینه میطلبد.
اختلالات روانی
زندان ها
سلامت روان
کارکنان
2014
03
21
61
69
https://jfmh.mums.ac.ir/article_2563_be0250c8d98829670485ad9924152fb2.pdf