2024-03-29T18:33:11Z
https://jfmh.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=314
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1392
15
58
مقایسه ی اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به آسم برونشیال، بیماری انسدادی مزمن ریوی و سل ریوی
فاطمه
محرری
فریبا
رضایی طلب
سید علی رضا
سجادی
سهیل
سرجمعی
مقدمه: بیماریهای مزمن جسمی، همراهی بالایی با اختلالات خلقی یا اضطرابی دارند. هدف این مطالعه بررسی و مقایسهی سطح اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به سل ریوی، آسم و اختلال انسدادی مزمن ریوی میباشد. روشکار: در مطالعهی مقطعی حاضر 135 بیمار مبتلا به سل ریوی، آسم برونشیال و انسدادی مزمن ریوی مراجعهکننده به اورژانس داخلی، درمانگاه و بخشبیماریهای ریهی بیمارستانهای امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد در سال 1390 بررسی شدند. بیماران هر سه گروه از نظر سن، جنس و شدت بیماری، همسانسازی و با آزمونهای اشپیلبرگر و مقیاس بک از نظر اضطراب آشکار و پنهان و افسردگی ارزیابی گردیدند. بعد از تکمیل 135 پرسشنامه، اطلاعات جمعآوری شده توسط نسخهی 16 نرمافزار SPSS با آزمونهای آماری مجذور خی، آنووا یا معادل غیر پارامتری آنها تحلیل گردیدند. یافتهها: تعداد 52 نفر، دچار افسردگی خفیف و 6 درصد نمونهها دچار افسردگی شدید بودند. 9/51 درصد نمونهها دارای اضطراب متوسط به بالا و 1/28 درصد از نمونهها مبتلا به اضطراب نسبتا شدید بودند. طبق نتایج آزمون مجذور خی، بین نوع بیماری و میزان افسردگی (000/0=P)، اضطراب آشکار (001/0=P) و اضطراب پنهان (026/0=P) رابطهی معنیدار آماری وجود دارد. نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، اغلب بیماران مبتلا به سل ریوی، آسم و اختلال انسدادی مزمن ریوی از افسردگی خفیف و اضطراب متوسط رنج میبردند و بین نوع بیماری با میزان افسردگی و اضطراب آشکار و پنهان، رابطهی معنیدار وجود داشت. بنا بر این میتوان با شناخت آسیبپذیری بیماران مبتلا به اختلالات تنفسی نسبت به نشانههای روانپزشکی، جهت پیشگیری و درمان اقدام نمود.
آسم برونشیال
اضطراب
افسردگی
بیماری انسدادی مزمن ریوی
سل ریوی
2013
08
23
82
90
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1420_ab3c876d43f40b54892faaa80459fa5f.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1392
15
58
تاثیر گروه درمانی شناختی رفتاری به روش فرانظری بر میزان نشانه های افسردگی و دوز متادون مصرفی بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون
امیر
رضائی اردانی
زهرا
عرفانیان تقوایی یزدی نژاد
مسعود
شایسته زرین
مقدمه: هدف از تحقیق، بررسی تاثیر گروه درمانی شناختیرفتاری به روش فرانظری بر میزان نشانههای افسردگی و دوز متادون بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) میباشد. روشکار: این پژوهش کارآزمایی بالینی طی 6 ماه (پاییز و زمستان 1389) بر روی بیماران MMT کلینیک بیمارستان ابنسینای مشهد انجام شد. با نمونهگیری در دسترس، 12 بیمار انتخاب و تحت 15 جلسه رواندرمانی گروهی شناختی رفتاری به روش فرانظری قرار گرفتند. 12 بیمار نیز گروه شاهد را تشکیل دادند. معیارهای ورود به مطالعه داشتن سواد در حد خواندن و نوشتن، گذشت حداقل یک ماه از پایان دوره القای MMT، عدم ابتلا به اختلالات عمدهی روانپزشکی در محور یک به جز وابستگی به اپیوئیدها و عدم ابتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. دوز متادون بر اساس گزارش درمانگاه و نشانههای افسردگی توسط آزمون فهرست بازبینی تجدیدنظرشدهی 90 نشانگانی در ابتدا و انتهای مطالعه سنجیده شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 16 و آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یکسویه صورت پذیرفت. یافتهها: تفاوت بین میانگین نمرات افسردگی آزمودنیها در دو گروه آزمون و شاهد پس از مهار تاثیر پیشآزمون، سن و مصرف متادون معنیدار (001/0>P) به میزان 57 درصد بود، ولی تفاوت معنیداری در میانگین دوز متادون مصرفی بین دو گروه در پسآزمون وجود نداشت (07/0=P). نتیجهگیری: گروهدرمانی شناختیرفتاری به روش فرانظری میتواند در کاهش علایم افسردگی در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون موثر باشد، لیکن در کوتاهمدت بر دوز متادون مصرفی ایشان تاثیر معنیداری ندارد.
افسردگی
درمان
رفتار
شناخت
گروه¬درمانی
متادون
نگهدارنده
2013
08
23
91
99
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1421_858be4513dbbaeb4aa92b9041515afeb.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1392
15
58
بررسی پیش آیندهای رشد و تکامل پس آسیبی (شکست رابطه ی عاشقانه) در دانشجویان
غلامرضا
رجبی
زهرا
نادری
رضا
خجسته مهر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی پیشآیندهای رشد و تکامل پسآسیبی (شکست رابطهی عاشقانه) از طریق مولفههای اسناد شکست رابطهی عاشقانه و سنخهای شخصیتی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روشکار: در این مطالعهی همبستگی از نوع تحلیل رگرسیون، 214 دانشجو (160 دختر و 54 پسر) که شکست در رابطهی عاشقانه را در فروردین 1389 تجربه کردهاند از طریق نمونهگیری گلوله برفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامههای رشد و تکامل پسآسیبی، اسناد شکست رابطهی عاشقانه و پرسشنامهی شخصیتی فرم کوتاه نئو بررسی شدند. دادهها از طریق نرمافزار SPSS نسخهی 16 و با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری مشخص نمود که 22 درصد واریانس رشد و تکامل پسآسیبی توسط متغیرهای پیشبین (سنخهای شخصیتی و اسنادهای شکست رابطهی عاشقانه) تبیین میشود و در میان این متغیرهای پیشبین، برونگرایی، وجدانی بودن و اسناد شخصی، رشد و تکامل پسآسیبی را پیشبینی میکنند. نتیجهگیری: برونگرایی، وجدانی بودن و اسناد شخصی موجب پختگی و رشد و تکامل فرد بعد از قطع رابطه، میشوند
پس آسیبی
رابطه
سنخ های شخصیتی
عشق
2013
08
23
100
110
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1422_a5cc0e9a6f5e90a3964de5772b738613.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1392
15
58
گزارش یک مورد: بروز کمبود ویتامین ب12 و آنمی مگالوبلاستیک با افسردگی مقاوم به درمان و علایم شبه جسمی
علی
آخوندپور منطقی
رویا
صمدی
پریسا
صمدی
مقدمه: کمخونیهای مگالوبلاستیک گروهی از اختلالات هستند که معمولا ناشی از کمبود ویتامین ب 12 یا فولات میباشند. کمبود ویتامین ب 12 با طیف وسیعی از علایم خونی، عصبی، گوارشی و روانپزشکی بروز میکند. عدم درمان آنمی، مانع از درمان مناسب بیمار میشود و حتی اگر بیمار تحت درمان مناسب اختلال روانپزشکی قرار گیرد، اغلب پاسخ ناکافی یا مقاومت به درمان خواهد داشت. معرفی مورد: این مقاله به معرفی خانم 33 سالهای میپردازد که با علایم سندرم افسردگی و بیثباتیهای خلقی با تشخیصهای روانپزشکی گوناگونی همچون اختلال شخصیت مرزی، افسردگی اساسی و اختلال خلقی نامعین، تحت درمان روانپزشکی قرار داشته و طی 6 ماههی قبل بستری و به تدریج اختلال تعادل، پارستزی، سردی و درد اندامهای تحتانی نیز به علایم فوق افزوده شده بود. بیمار به علت افکار جدی خودکشی و اختلال عملکرد بستری گردید. با ظن آنمی مگالوبلاستیک، آزمایشات کامل خون و سطح سرمی ب 12 و اسید فولیک به عمل آمد و پس از تایید تشخیص (افت سطح سرمی ب 12، 90 پیکوگرم در میلیلیتر) و شروع درمان، علایم طی چند روز به طرز چشمگیری ناپدید شد. بیمار از بیمارستان روانپزشکی ترخیص و جهت بررسی علل آنمی مگالوبلاستیک، به متخصص داخلی ارجاع گردید. نتیجهگیری: اختلالات روانی در کمبود کوبالامین (ویتامین ب 12) شیوع بالایی دارد لذا حتی در غیاب علایم خونی یا عصبی کمبود ب 12، احتمال آنمی مگالوبلاستیک در علایم یا اختلالات روانپزشکی نامعمول یا مقاوم به درمانهای رایج، علایم روانی ناشایع و نوسان در علایم، باید مد نظر قرار گیرد.
آنمی مگالوبلاستیک
افسردگی
ویتامین ب 12
2013
08
23
111
117
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1423_932d7fd9e3c5b19dd28f08ea2e63c46b.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1392
15
58
رابطه ی سبک خودگویی و مشکلات عاطفی در دانشجویان
خدیجه
علوی
لیلا
امیرپور
مرتضی
مدرس غروی
مقدمه: سبک خودگویی، هستهی مرکزی در تنظیم شناختیرفتاری است که نقش مهمی در ایجاد و تداوم مشکلات عاطفی دارد. با شناخت سبک خودگویی و مولفههای آن میتوان به خودکنترلی که در احساس خودکارآمدی افراد تاثیر به سزایی دارد، دست یافت. پژوهش حاضر با هدف بررسیرابطهی خودگویی و مشکلات عاطفی در دانشجویان دانشگاه پیام نور مشهد انجام شد. روشکار: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور مشهد در سال 1389 به روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند. برای ارزیابی خودگویی و مشکلات عاطفی از پرسشنامهی خودگویی (ST) کالوت و همکاران و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری، تحلیل شدند. یافتهها: نتایج همبستگی پیرسون نشان میدهد که خودگویی منفی، رابطهی مثبت معنیداری با دو مولفهی افسردگی و اضطراب دارد (001/0P≤) در حالی که با استرس، همبستگی معنیداری را نشان نمیدهد. همچنین خودگویی مثبت با استرس، رابطهی منفی معنیداری دارد (05/0P≤). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان میدهد خودگویی منفی در پیشبینی افسردگی و اضطراب (001/0P≤) و خودگویی مثبت در پیشبینی استرس، توان بیشتری دارند (05/0P≤). نتیجهگیری: سبکخودگویی در پیشبینی مشکلات عاطفی دانشجویان نقش دارد. با افزایش آگاهی و حساسیت شناختی از طریق آموزشهای لازم جهت تغییر سبک خودگویی میتوان به ارتقای سلامت روان و عملکرد دانشجویان کمک نمود.
خودگویی
دانشجویان
مشکلات عاطفی
2013
08
23
118
126
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1424_4d95b4b972b4692c2541b6a750739639.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1392
15
58
تاثیر درمانی آموزش چندرسانه ای فرزندپروری به مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مشهد
پیمان
هاشمیان
لیدا
جراحی
پریا
حبرانی
مقدمه: تعامل والدین در بهداشت روانی کودکان موثر است. سبک فرزندپروری، مجموعه نگرشهای ایجادکنندهی جو هیجانی برای بروز رفتارهای والدین با کودک است. پژوهش حاضر به منظور تعیین اثر آموزش چندرسانهای فرزندپروری به والدین در درمان کودکان مبتلا به اختلال بیاعتنایی مقابلهای (ODD) انجام شده است. روشکار: در این مطالعهی کارآزمایی 45 نفر از مادران دارای کودکان 10-3 سالهی مبتلا به ODD در مشهد در سال 1389وارد مطالعه و به طور تصادفی ساده به سه گروه تقسیم شدند. به گروه اول آموزش رو در رو (PMT) و به گروه دوم، مطالب آموزشی در قالب نرمافزاری به صورت آموزش چندرسانهای (M-PMT) ارایه شد. گروه سوم، گروه شاهد (در نوبت درمان) بودند. ارزیابی با آزمون کانرز و ارزیابی فرزندپروری بامریند، قبل و بعد از زمان مداخله سنجیده شد. دادهها توسط نرمافزار SPSSنسخهی 16 و آزمونهای آنووا، کروسکالوالیس، آزمون تی زوجی و منویتنی تحلیل شدند. یافتهها: روش M-PMT بر بهبود مشکلات سلوک (03/0=P)، یادگیری (04/0=P)، بیشفعالی (01/0=P)، رفتار تکانهای (02/0=P) و اضطراب (01/0=P) کودکان موثر بود، ولی در مشکلات جسمی-روانی (2/0=P) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. بهبود مشکلات سلوک در گروه M-PMT و PMT اختلاف معنیداری نداشت (1/0=P). در بهبود رفتارهای تکانهای و اضطراب M-PMT موثرتر از PMT بود (به ترتیب 009/0=P و 02/0=P) ولی میزان کاهش بیشفعالی در گروهPMT بهتر بود (03/0=P). نتیجهگیری: شیوهی نوین آموزش به روش چندرسانهای بر بهبود مشکلات یادگیری، بیشفعالی، رفتار تکانهای و اضطراب کودکان موثر بود، البته در رفتارهای تکانهای و اضطراب روش چندرسانهای و در بیشفعالی روش آموزش رو در روی والدین، پاسخ بهتری داشت.
آموزش
اختلال بی اعتنایی مقابله ای
چند رسانه ای
فرزندپروری
2013
08
23
127
135
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1425_2d6686fe75397345a85783e0a5d4388c.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1392
15
58
مقایسه ی عملکرد دانش آموزان دختر 8-6 ساله ی با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای در تکالیف نظریه ی ذهن
سیده منور
یزدی
شکوه السادات
بنی جمالی
صفورا
سالمی
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی عملکرد دانشآموزان دختر 8-6 سالهی با و بدون اختلال نافرمانی مقابلهای در تکالیف نظریهی ذهن بود. روشکار: در مطالعهی علیمقایسهای حاضر،180 دانشآموز دختر 8-6 ساله (60 نفر با اختلال نافرمانی مقابلهای،120 نفر بدون این اختلال) که در سال تحصیلی89-1388 در دبستانهای شمال و جنوب تهران مشغول به تحصیل بودند، از طریق نمونهگیری خوشهای مرحلهای بررسی شدند. برای تعیین نظریهی ذهن از آزمون نظریهی ذهن پارکر و همکاران و برای تشخیص اختلال نافرمانی مقابلهای از دو پرسشنامهی مقیاس درجهبندی اختلال رفتار ایذایی و سیاههی اختلال نافرمانی مقابلهای استفاده شد. دادهها با روش تحلیل واریانس و تی مستقل تحلیل شدند. یافتهها: بنا بر تحلیل دادهها، عملکرد دانشآموزان بدون اختلال نافرمانی مقابلهای به گونهی معنیداری در تکالیف نظریهی ذهن از عملکرد دانشآموزان دارای این اختلال، بالاتر بود (05/0>P). همچنین تفاوت عملکرد دانشآموزان با و بدون اختلال نافرمانی مقابلهای در سطوح مختلف سنی، معنیدار است (001/0>P). نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از این بود که دانشآموزان مبتلا به اختلال بیاعتنایی مقابلهای در انجام تکالیف نظریهی ذهن، نقص دارند
اختلال نافرمانی مقابله ای
دانش آموزان
نظریه ی ذهن
2013
08
23
136
145
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1444_1818bb4569830313fcd611d7c3a814c1.pdf
مجله اصول بهداشت روانی
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1028-6918
1392
15
58
بررسی ارتباط بین مولفههای شخصیتی و راهبردهای مقابلهای با مصرف سیگار در دانشجویان مهندسی
بهمن
صالحی
سمیه
ابراهیمی
شیرین
مرادی
مقدمه:مصرف سیگار متاثر از تعامل عوامل زیستشناسی، اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی بوده و میزان بالای همبودی آن با برخی مولفههای شخصیتی و راهبردهای مقابلهای در سببشناسی، مورد تاکید است. این پژوهش به بررسی مقایسهای ارتباط بین مصرف سیگار، مولفههای شخصیتی و راهبردهای مقابلهای در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه علوم پزشکی اراک پرداخته است. روشکار: این پژوهش توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی با نمونهگیری تصادفی طبقهای بر روی 716 نفر از دانشجویان زن و مرد مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی (323 نفر) و دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی (393 نفر) واحد اراک در سال تحصیلی 90-1389 اجرا شده است. ابزارها شامل چکلیست مشخصات جمعیتشناختی محققساخته، پرسشنامهی راهبردهای مقابلهای (لازاروس و فولکمن) و آزمون شخصیتی نئو-فرم کوتاه بودند. اطلاعات با روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل همبستگی و نرمافزار SPSS نسخهی 18 تحلیل شدند. یافتهها:بین مولفهی روانرنجورخویی (001/0=P، 146/0- =r) و توافق (001/0=Pو159/0=r) با سبک مقابلهای مسئلهمدار و مولفهی برونگرایی (001/0=Pو 127/0- =r) و توافق (001/0=P، 137/0- =r) با سبک مقابلهای عاطفهمدار، تفاوت معنیداری وجود دارد اما بین مصرف سیگار و مولفههای شخصیتی با وجود تفاوت بین میانگین دو گروه، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. علاوه بر این بین میانگین مصرف سیگار و استفاده از راهبرد مقابلهای عاطفهمدار، تفاوت معنیداری مشهود است (01/0P<). نتیجهگیری:افراد سیگاری از کمبود مهارتهای مقابلهای مناسب در حل مشکلات رنج میبرند. همچنین، سیگاری بودن مردان در بالا بودن میزان عصبیت و اضطراب آنان، نقشی ندارد.
دانشجویان
شخصیت
مصرف سیگار
2013
08
23
146
157
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1450_b6633445286d6983415de9006d37a734.pdf