ORIGINAL_ARTICLE
بررسی شیوع آلودگی به ویروس نقص ایمنی اکتسابی و رفتارهای پرخطر مرتبط با ایدز در معتادان تزریقی شیراز
مقدمه: مصرف کنندگان مواد نسبت به جمعیت کلی در معرض خطر بالاتر ابتلا به عفونت ویروس نقص ایمنی اکتسابی (HIV) هستند. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی شیوع موارد HIV+ و الگوی رفتارهای پرخطر مرتبط با آن در معتادان تزریقی شیراز بوده است.
روش کار: در مطالعه ی توصیفی مقطعی حاضر،360 معتاد تزریقی با شیوه ی نمونه گیری بر حسب زمان و مکان، در اماکن مختلف شیراز به صورت تصادفی انتخاب و به وسیله ی پرسش نامه ی ساختار یافته ی استاندارد مطالعه ی رفتاری از مهر تا آذر ماه 86 مورد مصاحبه قرار گرفتند و از آن ها پس از انجام مشاوره قبل از آزمایش، سه قطره خون از سر انگشت جهت انجام آزمایشHIV اخذ شد. داده ها توسط روش های آماری توصیفی یعنی میانگین، پراکندگی، جداول و نمودارها تحلیل گردید.
یافته ها: تمام آزمودنی ها مرد بودند، 2/30 درصد آن ها بی خانمان و بیشترین شیوه ی مصرف مواد در آن ها تزریقی و بیشترین ماده ی مورد استفاده طی یک ماه گذشته آمپول تمجیزک (1/41%) بود. میانگین سنی آن ها 26/7 ±33 سال، میانگین سن اولین مرتبه ی استفاده از مواد 63/1±63/18 سال و اولین تزریق 32/6±25 سال بود. طی یک ماه گذشته رفتارهای پرخطر در انتقال عفونت از جمله استفاده از سرنگ آلوده در 15 درصد و سرنگ مشترک در 6/15 درصد افراد دیده شد. 8/62 درصد از افراد تا کنون با شریک جنسی ثابت از جمله همسر و 3/36 درصد به ازای دریافت پول یا مواد و 54 درصد با غیر همسر بدون دریافت پول یا مواد و 4/49 درصد با مرد دیگری ارتباط جنسی برقرار کرده بودند. در 4 الگوی روابط جنسی فوق طی یک سال گذشته، در الگوی اول 7/49 درصد، دوم 7/31 درصد، سوم 3/43 درصد و در الگوی چهارم 6/75 درصد هرگز از کاندوم استفاده نکرده بودند. شیوع موارد +HIV در آزمودنی ها 7/24 درصد (89 نفر) بود.
نتیجه گیری: میزان موارد +HIV و الگوهای رفتاری پر خطر در معتادان تزریقی کشور بالا است.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1549_118303a9dd1246e20ecb948247ae7105.pdf
2009-09-23
175
184
10.22038/jfmh.2009.1549
ایدز
رفتارهای پر خطر
معتادان تزریقی
ویروس نقص ایمنی اکتسابی
دکتر پروین
افسرکازرونی
mamini1357@yahoo.com
1
متخصص پزشکی اجتماعی، عضو مرکز تحقیقات ایدز شیراز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سنخ شناسی فرزندپروری خانواده (ترکیب سبک فرزندپروری پدر و مادر) و تاثیرآن بر اضطراب و افسردگی نوجوانان پسر: رویکردی نو به فرزندپروری
مقدمه: پدران و مادران در طیف وسیعی از ویژگی های لازم برای فرزندپروری با هم متفاوتند و ترکیب های متفاوت شیوه های فرزندپروری پدرانه و مادرانه با سازگاری و سلامت نوجوانان ارتباط دارد. محیط خانواده و شیوه های فرزندپروری نتایج مهمی را در رشد روانی اجتماعی فرزندان به بار می آورند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ترکیب سبک های فرزندپروری پدر و مادر بر اضطراب و افسردگی نوجوانان است.
روش کار: نمونه ای 356 نفری از دانش آموزان دبیرستان های پسرانه ی دولتی عادی شهر اصفهان در سال تحصیلی 88-87 به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های سبک فرزندپروری، اضطراب و افسردگی بک را تکمیل نمودند. با ترکیب سبک فرزندپروری پدر و مادر، سنخ فرزندپروری خانواده استخراج شد و میزان اضطراب و افسردگی نوجوانان در سنخ های مختلف با روش تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی شفه مورد مقایسه قرارگرفت.
یافتهها: تحلیل یافته های پژوهش نشان داد داشتن حداقل یک والد مقتدر و یا پدر و مادری هر دو آسان گیر، نتایج بهتری را برای نوجوانان در پی دارد (001/0P<). در مقابل بی اعتنایی هر دو والد ضعیف ترین سنخ از نظر پیامدها برای نوجوانان است (001/0P<) و در سنخ های در برگیرنده ی یک والد بی اعتنا، بی اعتنایی مادر نتایج نامطلوب تری دارد (001/0P<).
نتیجه گیری: افسردگی و اضطراب پایین تر حاصل اعمال پذیرش و کنترل مطلوب هردو والد یا حداقل یکی از آن ها بر نوجوان و یا همسانی والدین در سبک های فرزندپروری است و پیامدهای نامطلوب تر حاصل حداقل کنترل و پذیرش و یا تضاد آشکار پدر و مادر است.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1550_f5da0a5ca3c376f34dc7e1e1301c1b29.pdf
2009-09-23
185
194
10.22038/jfmh.2009.1550
اضطراب
افسردگی
سبک فرزندپروری
سنخ شناسی
فرزندپروری خانواده
نوجوانان
محمد
یاسین سیفی گندمانی
mseifi@gmail.com
1
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی، عضو هیات علمی دانشکده ی علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه پیام نور بروجن
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی رفتاری در بیماران مرد دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی و افسردگی اساسی
مقدمه: هدف از این پژوهش، رسیدن به راهنمای عملی گروه درمانی شناختی رفتاری برای همبودی اختلال افسردگی اساسی و وابستگی مواد افیونی و بررسی اثربخشی این راهنمای درمانی در جمعیت بالینی مورد نظر است.
روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی تعداد 30 آزمودنی مرد با روش نمونه گیری قضاوتی از چند مرکز ترک اعتیاد سطح مشهد جمع آوری شدند. تمام آزمودنی ها بر اساس ویرایش چهارم معیارهای کتابچه ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی (شیره ی تریاک و کریستال) و افسردگی اساسی بودند و به صورت تصادفی در گروه های شاهد و آزمون قرار گرفتند (15 نفر در هر گروه). برای ارزیابی از پرسش نامه ی افسردگی بک II و تست مورفین در اول و آخر درمان استفاده شد. راهنمای درمانی 12 جلسه ای در گروه آزمون اجرا شد و گروه شاهد مداخله ی شناختی رفتاری دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور خی و آزمون یومن ویتنی تحلیل شدند.
یافته ها: در گروه آزمون 5 آزمودنی عود داشتند که نسبت به گروه شاهد، عود در هر 15 آزمودنی، به طور معنی داری پایین تر بود(001/0P<). میزان افسردگی گروه آزمون نیز در پس آزمون با میانگین رتبه ی 8 نسبت به گروه شاهد با میانگین رتبه ی 23، کاهش معنی داری نشان داد (001/0< P).
نتیجه گیری: استفاده از روش گروه درمانی شناختی رفتاری در درمان مبتلایان به اختلال وابستگی به مواد افیونی همراه با افسردگی اساسی موثر می باشد.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1551_12e1448a1c8943e39371247cd020c26c.pdf
2009-09-23
195
204
10.22038/jfmh.2009.1551
اختلال افسردگی اساسی
اختلال وابستگی مواد افیونی
درمان شناختی رفتاری
گروه درمانی
همبودی
مراد
رسولی آزاد
mrasoliazad@yahoo.com
1
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده ی علوم تربیتی و روان شناسی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
میدان وابستگی مدیران و مدیریت تغییر در نظام آموزش عالی دردانشگاه علوم پزشکی مشهد
این پژوهش با هدف مطالعه ی تاثیر میدان وابستگی بر مدیریت تغییر مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه ی کمی غیر آزمایشی ٍ گذشته نگر تبیینی 49 نفر از مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 86-1385 از نظر تاثیر میدان وابستگی بر مدیریت تغییر آن ها بررسی شدند. روش جمع آوری داده ها با استفاده از آزمون اشکال گروهی نهفته و پرسش نامه ی مدیریت تغییر بود. یافته ها به کمک روش های آماری توصیفی و روش های آماری استنباطی (آزمون یومن ویتنی و کروسکال والیس) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میزان 67/83 درصد از مدیران مرد و 33/16 درصد زن بودند. بین توانایی مدیریت تغییر مدیران میدان ناوابسته و میدان وابسته تفاوت معنی داری مشاهده شد (002/0= P). به این صورت که میانگین نمره ی مدیران میدان ناوابسته در مؤلفه های مدیریت تغییر از میانگین نمره ی مدیران میدان وابسته بیشتر بود اما تفاوت معنی داری بین مدیریت تغییر مدیران بر حسب جنس، رتبه ی علمی و سابقه ی خدمت مشاهده نشد (734/0= P).
نتیجه گیری: میدان وابستگی مدیران در مدیریت تغییر آن ها تاثیر دارد و توانایی مدیریت تغییر مدیران میدان ناوابسته به طور معنی داری بیش از توانایی مدیریت تغییر مدیران میدان وابسته است.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1552_33d4db102808fb8ede00bb8393333509.pdf
2009-09-23
205
212
10.22038/jfmh.2009.1552
مدیران
مدیریت تغییر
میدان وابستگی
زهرا
رحیم زادگان
ah_cohen@yahoo.com
1
کارشناس ارشد مدیریت آموزشی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ررسی ارتباط احساس پیوستگی و تیپ شخصیتی Dبا تندرستی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری
شواهد زیادی در مورد اهمیت عوامل روان شناختی در سبب شناسی و تشدید بیماری های عروق کرونری وجود دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط احساس پیوستگی و تیپ شخصیتی D با تندرستی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری بود.
روش کار: نمونه ی مطالعه ی همبستگی حاضر شامل60 بیمار کرونری است که از میان بیمارانی که به درمانگاه تخصصی قلب و عروق بیمارستان حشمت شهر رشت در تابستان سال 1387 مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تیپ شخصیتیD، مقیاس احساس پیوستگی و پرسش نامه ی تندرستی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که احساس پیوستگی (22/0=r) و تیپ شخصیتی D (62/0- =r) با تندرستی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری رابطه ی معنی داری دارند (01/0P<). بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری تنها مولفه ی عاطفه ی منفی تیپ شخصیتی D، تندرستی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری: سطح بالای مولفه ی عاطفه ی منفی، تندرستی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری را کاهش می دهد.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1553_fa9d98f842be66be4c89ab6cd054eb76.pdf
2009-09-23
213
222
10.22038/jfmh.2009.1553
احساس پیوستگی
بیماری عروق کرونری
تندرستی
تیپ شخصیتی D
عباس
ابوالقاسمی
abolghasemi1344@uma.ac.ir
1
استادیار گروه روان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی پایایی و روایی نسخه ی فارسی مقیاس هوش هیجانی در دانشجویان
هدف اصلی این پژوهش بررسی پایایی و روایی نسخه فارسی مقیاس هوش هیجانی ( آزمون خود گزارشی هوش هیجانی اسچت) در دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی واحد آزادشهر بود.
روش کار: تعداد 306 دانشجوی دانشگاه آزاداسلامی واحد آزادشهر (183 زن و 123 مرد) که با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده بودند، به سئوالات کتابچه ای پاسخ دادند که شامل مقیاس های هوش هیجانی (آزمون خود گزارشی هوش هیجانی اسچت)، رضایت از زندگی، افسردگی اضطراب و تنیدگی و صفت فراخلق بود. یافته ها به کمک روش های آماری توصیفی و ضریب همبستگی تحلیل شدند.
یافتهها: ضریب پایایی بازآزمایی و آلفای کرونباخ مقیاس هوش هیجانی به ترتیب 77/0 و 85 درصد به دست آمد که از لحاظ آماری معنی دار بود (001/0>P ). همبستگی بین نمرات مقیاس هوش هیجانی با مقیاس های رضایت از زندگی، افسردگی اضطراب، تنیدگی و صفت فراخلق به ترتیب 48/0، 46/0- و 49/0 به دست آمد که از لحاظ آماری معنی دار بود (001/0>P).
نتیجه گیری: مقیاس هوش هیجانی از پایایی و روایی قابل قبول در جمعیت دانشجویی برخوردار است.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1554_d7b83597aef5b729f4c272eb40163fcf.pdf
2009-09-23
223
232
10.22038/jfmh.2009.1554
پایایی
روایی
مقیاس هوش هیجانی
علی اصغر
بیانی
aliasghar.bayani@gmail.com
1
استادیار گروه روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رابطه ی سبک های دلبستگی پدر و مادر با سازگاری هیجانی، رفتاری و اجتماعی در دانشجویان غیربومی سال اول
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی پدر و مادر با کفایت اجتماعی و سازگاری اجتماعی هیجانی در نمونه ای از دانشجویان شهرستانی سال اول دانشگاه تبریز بود. روش کار: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مقطعی، تعداد 182 دانشجو (91 دختر، 91 پسر) مقیاس های دلبستگی بزرگسالان و پرسش نامه های سازگاری اجتماعی هیجانی وکفایت اجتماعی را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافتهها: بر اساس نتایج پژوهش بین سبک های دلبستگی مثبت پدر و مادر (مولفه ی اعتماد و ارتباط) و سازگاری اجتماعی هیجانی دانشجویان رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد (001/0P<) اما بین سبک های دلبستگی منفی پدر و مادر (مولفه ی بی اعتنایی هیجانی) و سازگاری اجتماعی هیجانی رابطه ی منفی معنی داری مشاهده شد. هم چنین بین سبک های دلبستگی مثبت پدر و مادر وکفایت اجتماعی دانشجویان رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد(001/0P<) و از بین متغیرهای پیش بین، زیر مقیاس های بی اعتنایی هیجانی مادر و اعتماد پدر می توانند تغییرات مربوط به سازگاری هیجانی و اجتماعی دانشجویان را پیش بینی نمایند. علاوه بر این، مولفه ی اعتماد مادر به تنهایی 11 درصد واریانس مشترک کفایت اجتماعی دانشجویان را تبیین نمود (001/0P<). نتیجه گیری: دلبستگی والدین نقش بارزی در ابعاد مختلف سازگاری (اجتماعی، رفتاری و هیجانی) و کفایت اجتماعی دانشجویان ایفا می کند.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1555_a7b1bb869b0d842b124bcd362e79700e.pdf
2009-09-23
232
223
10.22038/jfmh.2009.1555
دانشجویان
سازگاری اجتماعی هیجانی
سبک های دلبستگی
کفایت اجتماعی
شهرام
واحدی
vahedi117@yahoo.com
1
استادیار گروه روان شناسی، دانشکده ی علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی رابطه ی رضایت جنسی و تعهد زناشویی زوجین شهرستان شهرضا 1387
عشق و شهوت از غرایز پایه و اصلی موجودات زنده از جمله انسان ها است که فقدان تامین آن، خود را با علایم و عوارض دیگری نظیر ناراحتی های جسمانی، افسردگی و نارضایتی از زندگی زناشویی و حتی اختلافات شدید خانوادگی و طلاق نشان می دهد.
روش کار: پژوهش حاضر که با هدف تعیین رابطه ی تعهد زناشویی و رضایت جنسی در زوجین شهرستان شهرضا در سال 1387 انجام گرفته، یک مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زوجین شهرضا و نمونه ی مورد نظر شامل 42 زوج (84 نفر) بودند که به صورت خوشه ای دو مرحله ای از بین پرونده های بهداشتی خانواده های تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی به طور تصادفی انتخاب شدند. در جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ی تعهد زناشویی و رضایت جنسی محقق ساخته استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل استفاده شده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین تعهد زناشویی و رضایت جنسی رابطه ی معنی داری وجود دارد (475/0=r و 001/0>P). هم چنین بین طول مدت ازدواج با تعهد زناشویی (021/0=P) و رضایت جنسی (013/0=P) رابطه وجود دارد و هر چه طول مدت ازدواج کمتر باشد تعهد و رضایت جنسی بیشتر است. بین رضایت جنسی و تحصیلات نیز رابطه ی معنی داری وجود دارد (042/0=P) به این معنی که هر چه میزان تحصیلات بالاتر باشد رضایت جنسی در زوجین بیشتر خواهد بود.
نتیجه گیری: ارتقا در رضایت جنسی می تواند در افزایش تعهد زناشویی نقش موثری داشته باشد.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_1556_2c77c19ee91686609694118b7f661c84.pdf
2009-09-23
233
238
10.22038/jfmh.2009.1556
تعهد زناشویی
رضایت جنسی
زوج
مرضیه
شاه سیاه
marzie_shahsiah@yahoo.com
1
کارشناس ارشد مشاوره ی خانواده، مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقاء سلامت
AUTHOR