رابطه ی بین سبک های مقابله ی اجتناب شناختی رفتاری و اختلال خوردن در دانشجویان دانشگاه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه روان شناسی بالینی، دانشکده ی علوم تربیتی ، دانشگاه شهید چمران

2 دانشجوی دکترای روانشناسی، دانشکده ی علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران، اهواز

3 کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، دانشکده ی علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران، اهواز

چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر جهت بررسی رابطه‌ی سبک‌های مقابله‌ای
شناختی‌رفتاری و انواع اختلال خوردن در دانشجویان دانشگاه انجام شده است.
روش‌کار: در این پژوهش توصیفی همبستگی، 200 نفر دانشجوی شاغل به تحصیل در نیم‌سال اول 89-1388 از میان دانشکده‌های مختلف دانشگاه شهید چمران اهواز به صورت تصادفی مرحله‌ای انتخاب شدند. به منظور سنجش انواع سبک‌های مقابله‌ی اجتنابی از مقیاس سبک‌های مقابله‌ی اجتناب
اجتماعی‌شناختی و برای سنجش اختلال خوردن از آزمون بازخورد اختلال خوردن استفاده شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون  چندگانه به روش گام به گام با سطح معنی‌داری 05/0>P انجام شد.
یافته ‌ها: سبک مقابله‌ی اجتناب اجتماعی‌رفتاری با اختلال خوردن و
زیر‌مقیاس‌های آن یعنی رژیم غذایی (05/0>P)، پرخوری (01/0>P) و مهار دهانی (05/0>P) رابطه‌ی مثبت معنی‌داری دارد. در این میان مقابله‌ی اجتناب رفتاری با مشکل پرخوری رابطه‌ی مثبت معنی‌داری دارد. مقابله‌ی اجتناب اجتماعی‌شناختی با اختلال خوردن کلی (05/0>P) و دو زیرمقیاس مهار دهانی و پرخوری رابطه دارد (01/0>P) اما با رژیم غذایی رابطه‌ی معنی‌داری نداشت. تحلیل رگرسیونی چندگانه نشان می‌دهد که از بین انواع سبک‌های اجتنابی، سبک مقابله‌ی اجتناب اجتماعی‌رفتاری بهترین پیش‌بینی‌کننده‌ی انواع اختلال خوردن می‌باشد به طوری که اجتناب اجتماعی‌رفتاری می‌تواند 07/0 درصد واریانس خرده‌مقیاس رژیم غذایی،22 درصد واریانس پرخوری و 13 درصد واریانس  مهار دهانی را تبیین کند.
نتیجه‌ گیری: مبتلایان به اختلال خوردن از انواع سبک‌های مقابله‌ی اجتنابی برای رویارویی با فشار‌های روان‌شناختی استفاده می‌کنند و اختلال خوردن نیز نوعی سبک رویارویی با مشکلات زندگی است. سبک مقابله‌ی اجتنابی
اجتماعی‌رفتاری بهترین پیش‌بینی‌کننده‌ی اختلال خوردن محسوب می شود.
                                                                                   

کلیدواژه‌ها


اختلال خوردن[1] یکی از انواع اختلالات روان­پزشکی است که به طور فزاینده روندی رو به رشد دارد. گزارش­های
همه­گیرشناسی نشان می­دهند که بیش از 4 درصد نوجوانان و دانشجویان جوان از این بیماری رنج می­برند. زنان بیش از مردان به این اختلال مبتلا می­شوند و 5/0 تا 1 درصد دختران نوجوان مبتلا به انواع اختلال خوردن هستند.

 این اختلال در 65 درصد موارد با افسردگی، 34 درصد موارد با هراس اجتماعی و 26 درصد موارد با وسواس به طور هم­زمان بروز می­کند (1). عوامل مختلفی از جمله عوامل زیستی (بدکارکردی هیپوتالاموس، عدم توازن سروتونین)، عوامل اجتماعی-فرهنگی (توجه به جذابیت ظاهری، تبلیغات رسانه­ای، الگوهای تغذیه­ای و دسترسی به تغذیه­ی سالم) و عوامل روان­شناختی (شیوه­های فرزندپروری والدین درباره­ی الگوهای تغذیه­ای، ادراکات منفی افراد درباره­ی ظاهر جسمانی و سبک مقابله با عوامل تنش­زای محیطی) در ایجاد و تداوم آن نقش دارند (2،3).

افراد برای مقابله با فشار روانی (که نتیجه­ای از درک ارتباط بین فرد ومحیط است) از سبک­های مختلفی استفاده می­کنند (4،5). بر اساس طبقه­بندی موس و شایفر، سبک­های مقابله می­توانند الف) رویکردمدار یا اجتناب­مدار و ب) شناختی یا رفتاری باشند. یافته­های تحقیقی مختلف نشان می­دهند که انتخاب یکی از انواع سبک­های مقابله­ای یا ترکیبی از آن­ها راهی برای تداوم زندگی و رویارویی با فشار­های روانی است. در این میان، مقابله­ی اجتنابی، تلاشی در جهت اجتناب از رخدادها و رویدادهای منفی است که می­تواند به شکل شناختی (انکار، فرونشانی و سرکوب افکار و تصورات پیرامون مشکلات فرارو) و رفتاری (فرار از پذیرش مسئولیت، تلاش برای جلب حمایت­های دیگران، خودمراقبتی افراطی به شکل اظهار نارضایتی جسمانی و جراحی پلاستیک، پرخوری عصبی یا بی­اشتهایی عصبی و مصرف مواد) بروز کند (به نقل از8-6). بر اساس تحقیقات مختلف، در اختلالات خوردن، سبک مقابله با فشار روانی از جمله عمده­ترین عوامل پیش­بین محسوب
می­شود به گونه­ای که افراد برای مقابله با فشارهای روانی تلاش می­کنند تا نوعی سبک مقابله برای کاهش آن­ها انتخاب کنند. انتخاب راهبردهای مقابله­ای ناسازگارانه به جای حل تعارضات می­تواند منجر به بروز انواع مشکلات روان­پزشکی از جمله انواع اختلالات خوردن گردد (9،10). در متون
آسیب­شناسی روانی تحقیقات اندکی به نقش سبک مقابله­ای مبتلایان به اختلال خوردن در رویارویی با فشار­های روانی
می­پردازد (11،12). در این میان، دو مدل نظریه­ی فرار[2] و مقابله­ی اجتنابی[3] بیش­تر مورد توجه محققین قرار گرفته­اند. بر اساس نظریه­ی فرار، هیترتون و باومیستر[4] (13) و پاکستون و دیجینز[5] (14) توصیف می­کنند افرادی که از یک سو انتظارات بالایی از جذابیت جسمانی خود دارند واز سوی دیگر تصور می­کنند که قادر به جلب توجه دیگران نسبت به خود نیستند، مستعد بروز انواع رفتارهای اختلال خوردن برای ایجاد تغییر در ظاهر جسمانی خود می­گردند. آن­ها برای کاهش فشارهای روانی ناشی از احساس عدم جذابیت ظاهری، برانگیخته
می­شوند تا به جای حل مسئله و پیدا کردن راه حل­های مطلوب برای رویارویی با مشکلات، از موقعیت­ها فرار کنند. این افراد با انتخاب سبک مقابله­ی فرار از رخدادهای گذشته، مشکلات را حل نمی­کنند بلکه آن­ها را به طور موقت انکار و از رویارویی و حل آن­ها اجتناب می­کنند و در نهایت بهزیستی ذهنی خود را به خطر می­اندازند.

گزارش­های تحقیقی در جمعیت­های بالینی و غیر بالینی نشان می­دهند که مبتلایان به انواع اختلال خوردن با ویژگی­های شخصیتی مثل بی­ثباتی هیجانی و دوری­گزینی اجتماعی از سبک­های مقابله­ی اجتنابی برای رویارویی با موقعیت­های نگران­کننده استفاده کرده و منجر به شدت بخشیدن و تداوم علایم بالینی این اختلال می­گردند (15). گزارش تحقیقی گارسیا گراو[6] و همکاران (16)، ناگاتا[7] و همکاران (17) و لوبرا[8] و همکاران (18) روی جمعیت زنان بین 14 تا 21 سال نشان می­دهد که افرادی با زمینه­ی نارضایتی جسمانی در شرایط بحرانی (مثل ازدواج، مهاجرت، بارداری، تولد فرزند یا تحصیل در دانشگاه) ظاهر جسمانی خود را برای موقعیت اجتماعی و روابط بین فردی نامطلوب تلقی می­کنند و برای جلب حمایت و فرار از پذیرش مسئولیت، اشکال مختلف
بی­اشتهایی عصبی یا پرخوری را نشان می­دهند.

محققینی که در آسیب­شناسی این اختلال به رابطه­ی بین سبک­های مقابله و اختلال خوردن توجه می­کنند بر این باورند که سبک مقابله­ی اجتنابی می­تواند به شکل اجتماعی-رفتاری (عدم حضور در موقعیت­های اجتماعی، دوری­گزینی از روابط بین فردی، اجتناب از مورد خطاب قرار گرفتن و پناه بردن به رژیم­های غذایی نامطلوب برای تغییر ظاهر فیزیکی) یا اجتماعی-شناختی (اجتناب از برنامه­ریزی برای آینده،
بی­تصمیمی، اجتناب از پذیرش مسئولیت­های چالش­برانگیز) باشد و مبتلایان با انواع رژیم­های غذایی افراطی و محدودیت غذایی، یکی از این سبک­های مقابله­ای را انتخاب می­کنند (21-19).

به نظر این محققین، آن­ها با این سبک­های مقابله­ی اجتنابی تلاش می­کنند تا مشکلات خود را حل کنند اما برای سال­ها خود را درگیر افکار لاینحلی می­نمایند که برای آن­ها پاسخی ندارند (24-22). به نظر متخصصین بهداشت روانی در رویکرد اختلال خوردن، سبک مقابله­ی اجتنابی، رفتاری در پاسخ به فشار روانی است. در این روش از یک سو فرد تلاش می­کند تا از مشکلات روانی بگریزد و از سوی دیگر می­خواهد حمایت­های دیگران را به سوی خود جلب کند (25). هر چند تحقیقات مختلف نشان می­دهند که بین سبک مقابله­ی اجتنابی و اختلال خوردن، رابطه­ی معنی­داری وجود دارد اما در این زمینه تحقیقات اندکی در ایران صورت گرفته است.

بر این اساس، تحقیق کنونی از جنبه­ی آسیب­شناسی روانی اختلال خوردن اهمیت دارد. در پژوهش کنونی با توجه به تحقیقات قبلی، دو سئوال مطرح می­شود که آیا تفاوت
معنی­داری بین اختلال خوردن در زنان و مردان دانشجو وجود دارد؟ و کدام سبک مقابله­ی اجتنابی پیش­بینی­کننده­ی انواع اختلال خوردن در جمعیت دانشجویی می­باشد؟

روش­کار

پژوهش حاضر یک مطالعه­ی توصیفی-همبستگی است که شامل تمام دانشجویان کارشناسی رشته­های مختلف دانشگاه شهید چمران اهواز می­باشند که در نیم­سال اول 89-1388 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای ابتدا از میان یازده دانشکده به طور تصادفی چهار دانشکده (شامل علوم اجتماعی، علوم، کشاورزی و الهیات) و سپس از میان مجموعه­ی دانشجویان این دانشکده­ها نمونه­ای شامل 200 دانشجو (110 زن و 90 مرد) انتخاب شدند. برای حفظ اصول اخلاقی تحقیق از آن­ها خواسته شد تا از ذکر نام و نام خانوادگی پرهیز کرده و با اطمینان از محرمانه بودن پاسخ­ها با صداقت به ابزارهای این پژوهش پاسخ دهند. برای جمع­آوری اطلاعات از مقیاس سبک مقابله­ی اجتناب شناختی-رفتاری[9] و آزمون بازخورد خوردن[10] و پرسش­نامه­ی محقق­ساخته­ی اطلاعات جمعیت­شناختی استفاده گردید.

یافته­های جمعیت­شناختی نشان می­دهند که میانگین سنی دانشجویان 5/21 سال با انحراف معیار 23/4 می­باشد. حدود 40 درصد آزمودنی­ها فرزند دوم خانواده و 63 درصد آن­ها دانشجوی ترم چهارم تحصیلی بودند. پس از جمع­آوری اطلاعات، داده­ها با استفاده از نرم­افزار SPSS نسخه­ی 16، در سطح معنی داری 05/0>P ٬ روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل قرار گرفت.

ابزار­های این پژوهش به شرح زیر می باشند:

الف- مقیاس سبک مقابله­ی اجتناب شناختی-رفتاری: این مقیاس توسط اتن­بریت و دابسون[11] برای سنجش انواع
مقابله­های اجتنابی ساخته و طراحی شده است. این مقیاس خودگزارشی مداد-کاغذی است که شامل 31 گویه و چهار خرده­مقیاس (اجتناب اجتماعی-رفتاری، اجتناب اجتماعی-شناختی، اجتناب شناختی و اجتناب رفتاری) می­باشد. شیوه­ی نمره گذاری لیکرتی بین 1 (گاهی) تا 5 (همیشه) می­باشد. گویه­های 1، 8، 14، 15، 17، 21، 23 و 24 مربوط به اجتناب اجتماعی-رفتاری، گویه­های 2، 4، 5، 7، 18، 19 و 25 مربوط به اجتناب شناختی، گویه­های 10، 16، 20، 22، 26، 27 و 28 مربوط به خرده­مقیاس اجتماعی-شناختی و گویه­های 3، 6، 9، 11، 12 و 13 مربوط به خرده­مقیاس رفتاری می­باشد (22). در پژوهش کنونی این مقیاس توسط سه نفر از اساتید گروه
روان­شناسی بالینی و یکی از اساتید گروه زبان­های خارجی ترجمه و سپس ترجمه­ی معکوس گردید و ویژگی­های
روان­سنجی آن در جمعیت دانشجویی محاسبه شد. نتایج حاصل نشان می­دهند که پایایی این مقیاس به روش آلفای کرونباخ برابر 90/0 می­باشد. برای روایی این مقیاس نیز از پرسش­نامه­ی مقابله با رویدادهای تنش­زا استفاده گردید (26). تمام خرده­مقیاس­های مقابله­ی اجتناب شناختی-رفتاری با خرده­مقیاس مقابله­ی هیجان­مدار رابطه دارد که در سطح 05/0 معنی­دار می­باشد. هم­چنین ضریب همبستگی بین خرده­مقیاس مقابله­ی اجتناب اجتماعی-شناختی و مقابله­ی شناختی با
خرده­مقیاس حواس­پرتی پرسش­نامه­ی مقابله با رویداد تنش­زا به ترتیب برابر 43/0 و 37/0 است که در سطح 01/0 معنی­دار می­باشد. این یافته­ها بیانگر آن است که این مقیاس از
ویژگی­های روان­سنجی مناسبی برخوردار است.

ب- آزمون بازخورد خوردن: این آزمون برای نخستین بار توسط گارنر، الماستاد، بوهر و گارفینکل[12] در سطح وسیعی جهت سنجش بازخوردها و رفتارهای بیمارگونه­ی خوردن، ساخته و اعتباریابی شد (27). فرم 26 ماده­ای آن توسط نوبخت ترجمه و جهت بررسی همه­گیرشناسی اختلال خوردن به کار رفت (28). این آزمون یک ابزار خودگزارشی است که 26 گویه دارد و دارای سه خرده­مقیاس رژیم غذایی[13]، پرخوری[14] و مهار دهانی[15] است. طیف نمره­گذاری آن بر اساس مقیاس لیکرتی بین هرگز (صفر) تا همیشه (3) می­باشد. بابایی پایایی این آزمون را در جمعیت دانشجویی برابر 82/0 وهمبستگی درونی هر خرده­مقیاس با نمره­ی کل مقیاس را به ترتیب برابر 89/0، 68/0 و 61/0 گزارش می­کند که در سطح 01/0
معنی­دار می­باشد. هم­چنین یافته­های بابایی نشان می­دهد که اندازه­های KMO و آزمون کرویت بارتلت در سه
خرده­مقیاس به ترتیب 41، 37 و 22 درصد از واریانس کل را تبیین می­کنند. یافته­های این محقق بیانگر ویژگی­های
روان­سنجی مطلوب این آزمون است (29).

نتایج

در این مطالعه که بر روی 200 دانشجوی دختر و پسر انجام شده است یافته­های توصیفی در سبک­های مقابله­ای اجتناب شناختی-رفتاری و انواع اختلال خوردن در جدول 1 نشان داده شده است. مقایسه­ی میانگین نمره­ی کل اختلال خوردن بین دانشجویان دختر و پسر نشان می­دهد که تفاوت معنی­داری در این اختلال بین دو گروه وجود دارد که در سطح 001/0
معنی­دار می­باشد (198=df، 77/46=t).

جدول 2 ضرایب همبستگی بین انواع سبک­های مقابله­ی اجتناب شناختی-رفتاری و انواع اختلال خوردن را در کل دانشجویان نشان می­دهد. نتایج نشان می­دهند که مقابله­ی اجتناب اجتماعی-رفتاری با اختلال خوردن و زیرمقیاس­های آن (رژیم غذایی 34/0=r، 05/0P<، پرخوری 34/0=r، 01/0P< و مهار دهانی 34/0=r، 05/0P<) رابطه­ی مثبت معنی­داری دارد. هم­چنین مقابله­ی اجتناب رفتاری با مشکل پرخوری (42/0=r، 05/0P<) رابطه­ی مثبت معنی­داری دارد. مقابله­ی اجتناب اجتماعی-شناختی با اختلال خوردن کلی (38/0=r) و دو زیرمقیاس (پرخوری 37/0=r، مهار دهانی 37/0=r) که همگی در سطح 01/0P< معنی­دار بودند اما با رژیم غذایی رابطه­ی معنی­داری نداشت.

مقابله­ی اجتناب شناختی با اختلال خوردن کلی (19/0=r، 05/0P<) رابطه داشت اما با زیرمقیاس­های آن رابطه­ی
معنی­داری را نشان نمی­دهد.

برای تعیین رابطه­ی بین هر یک از سبک­های مقابله­ی اجتناب شناختی-رفتاری به عنوان متغیرهای پیش­بین و انواع اختلال خوردن به عنوان متغیر ملاک، 3 معادله­ی رگرسیون به روش گام به گام انجام گرفت که در هر معادله­ی رگرسیون چندگانه به روش گام به گام انواع سبک­های مقابله­ی اجتناب شناختی-رفتاری به عنوان متغیرهای پیش­بین و در معادله­ی اول تا سوم به ترتیب رژیم غذایی، پرخوری و مهار دهانی، متغیرهای ملاک برای هر معادله محسوب می­شدند. همان طور که در جدول 3 آمده است بهترین پیش­بینی­کننده در انواع اختلال خوردن، سبک مقابله­ی اجتناب اجتماعی-رفتاری می­باشد. نتایج حاصل نشان می­دهند که درانواع اختلال خوردن، مقادیر آزمون F در سطح 05/0>P معنی­دار می­باشد و از میان انواع سبک­های مقابله­ی اجتناب شناختی-رفتاری فقط اجتناب اجتماعی-رفتاری 07/0 درصد واریانس رژیم غذایی، 22 درصد واریانس پرخوری و 13 درصد واریانس مهار دهانی را تبیین می­کند.


 

جدول 1- یافته­های توصیفی مربوط به انواع سبک­های مقابله و انواع اختلال خوردن در دانشجویان دختر، پسر و کل دانشجویان

آماره­ها

متغیرها

دانشجویان دختر

دانشجویان پسر

کل دانشجویان

میانگین (انحراف معیار)

میانگین (انحراف معیار)

میانگین (انحراف معیار)

اجتناب اجتماعی-رفتاری

36/20 (26/5)

32/18 (72/9)

27/19 (25/4)

اجتناب رفتاری

27/18 (64/3)

82/15 (04/6)

01/16 (85/3)

اجتناب اجتماعی-شناختی

59/17 (47/4)

47/15 (52/4)

60/16 (21/5)

اجتناب شناختی

20/17 (78/4)

71/15 (12/5)

21/16 (20/4)

نمره کل اختلال خوردن

03/56 (20/13)

50/54 (72/9)

50/55 (02/9)

رژیم غذایی

11/27 (23/6)

30/25 (18/7)

19/27 (59/8)

پرخوری

17/11 (34/4)

17/9 (35/3)

15/11 (47/3)

مهار دهانی

23/14 (80/3)

55/13 (16/2)

77/14 (81/3)

 


جدول 2- ضریب همبستگی بین سبک­های مقابله­ی اجتناب شناختی-رفتاری و اختلال خوردن در کل دانشجویان

آماره

متغیرها

رژیم غذایی

پرخوری

مهار دهانی

اختلال خوردن کلی

اجتناب اجتماعی-رفتاری

34/0٭

36/0٭٭

31/0٭

41/0٭

اجتناب رفتاری

07/0

42/0٭

02/0

09/0

اجتناب اجتماعی-شناختی

06/0

37/0٭٭

37/0٭٭

38/0٭٭

اجتناب شناختی

01/0

08/0

09/0

19/0٭

05/0>P٭

01/0>P٭٭

 

جدول 3- نتایج رگرسیون گام به گام بین انواع سبک­های مقابله­ی اجتناب شناختی-رفتاری و انواع اختلال خوردن در کل دانشجویان

متغیر ملاک

متغیر پیش­بین

R

2R

F

P

β

ضریب استاندارد

ضریب غیر استاندارد

رژیم غذایی

مقابله­ی اجتناب اجتماعی-رفتاری

27/0

07/0

18/6

05/0

27/0

52/0

پرخوری

مقابله اجتناب اجتماعی-رفتاری

47/0

22/0

98/16

001/0

47/0

27/0

مهار دهانی

مقابله اجتناب اجتماعی-رفتاری

37/0

13/0

21/8

05/0

37 /0

21/0

اختلال خوردن کلی

مقابله اجتناب اجتماعی-رفتاری

38/0

13/0

07/9

05/0

38/0

69/0

 

 

بحث

هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه­ی بین دو سازه­ی مهم روان­شناختی یعنی سبک­های مقابله­ی اجتنابی و اختلال خوردن در دانشجویان دانشگاه می­باشد. پژوهش کنونی نشان می­دهد که میانگین اختلال خوردن در زنان بالاتر از مردان است. این نتایج با یافته­های شیوع­شناسی سایر کشورها نیز هماهنگ است (1،2،29) و نشان می­دهد که زنان بیش از مردان به اختلال خوردن مبتلا می­شوند. هم­سو با معدود تحقیقات انجام شده درباره­ی رابطه­ی سبک­های مقابله با فشارهای روانی و اختلال خوردن، نتایج نشان می­دهند که با بهره­گیری از روش آماری تحلیل رگرسیون به روش گام به گام می­توان دریافت که سبک­های مقابله­ی اجتناب شناختی-رفتاری با انواع اختلال خوردن رابطه دارند و این یافته با
یافته­های پژوهش­های دیگر هم­سو است (8،9،18). بنابراین مبتلایان به اختلال خوردن از میان انواع سبک­های مقابله با فشار روانی از سبک­های مقابله­ی اجتنابی استفاده می­کنند. مقابله­ی اجتنابی، تلاشی در جهت اجتناب از رخدادها و رویدادهای منفی است که می­تواند به شکل شناختی (انکار، فرونشانی و سرکوب افکار) و رفتاری (فرار از پذیرش مسئولیت، تلاش برای جلب حمایت­های دیگران، خودمراقبتی افراطی به شکل اظهار نارضایتی جسمانی یا جراحی پلاستیک، پرخوری عصبی یا بی­اشتهایی عصبی و مصرف مواد) بروز کند. یافته­های تحقیق کنونی با تحقیقات هیترتون و باومیستر (13) و پاکستون و دیجینز (14) و سایر نظریه­پردازانی است که اختلال خوردن را نوعی سبک اجتنابی و فرار از پذیرش مسئولیت، قلمداد می­کنند هم­سو است (17-15). با نگاه موشکافانه به رابطه­ی بین انواع سبک­های مقابله­ی اجتنابی در انواع اختلال خوردن (رژیم غذایی، پرخوری و مهار دهانی) می­توان اطلاعات بهتری درباره­ی آسیب­شناسی روانی این اختلال به دست آورد. بر اساس یافته­های این پژوهش، سبک مقابله­ی اجتنابی از نوع اجتماعی-رفتاری بهترین پیش­بینی­کننده­ی انواع اختلال خوردن با درصد واریانس متفاوت می­باشد. در نوع رژیم غذایی که شامل وحشت از چاقی، توجه به کالری غذایی مصرفی و سرزنش خود پس از خوردن غذا است درصد واریانس پیش­بینی سبک مقابله­ی اجتناب اجتماعی-رفتاری کمتر از سایر موارد است. به نظر می­رسد که این نوع اختلال بیشتر فردی و مرتبط با درگیری­های درون­روانی فرد مبتلا است. در نوع پرخوری و اشتغال ذهنی به غذا که با تلاش برای استفراغ اجباری بعد از غذا است، سبک مقابله­ی اجتناب اجتماعی-رفتاری 22 درصد واریانس این نوع اختلال را تبیین می­کند. به نظر می­رسد اجتناب از مسئولیت­های اجتماعی و فرار از موقعیت­های نگران­کننده در این نوع بیشتر است. بنابراین فرار از پذیرش مسئولیت و تلاش برای جلب
حمایت­های دیگران بهترین پیش­بینی­کننده­ی پرخوری مرضی محسوب می­شود و می­تواند بخشی از ویژگی­های روان­شناختی مبتلایان را تبیین کند. یکی دیگر از نتایج این پژوهش رابطه­ی بین مهار دهانی و سبک­های اجتنابی است به طوری که 13 درصد واریانس مهار دهانی توسط سبک اجتناب اجتماعی-رفتاری قابل تبیین است. مهار دهانی نوعی احساس فردی کنترل شدن توسط دیگران و تلاش برای کم مصرف کردن مواد غذایی برای حداقل زندگی است. به نظر می­رسد که این نوع سبک مقابله می­تواند برخی خصوصیات روان­شناختی مبتلایان را از جمله تلاش برای ارتباط اجتماعی محدود و توجه به کنترل شدن توسط دیگران نشان دهد.

نتیجه­گیری

بر اساس نتایج حاصل می­توان دریافت که مبتلایان به اختلال خوردن به دلیل استفاده از سبک مقابله­ی اجتناب اجتماعی-رفتاری به جای رویارویی با مشکلات روزمره­ی زندگی و یافتن راه حل­های منطقی از آن­ها فرار می­کنند. توصیه می­شود تا برنامه­های آموزشی و درمانی برای دانشجویان دانشگاه با مفهوم مقابله­ی اجتنابی اجرا گردد و مراکز مشاوره­ی دانشجویی راهبردهای صحیح مقابله با مشکلات و حل مسئله را به دانشجویان آموزش دهند تا بتوانند نگرانی­های خود را کاهش داده و به روش­های بیمارگونه از جمله اختلال خوردن پناه نبرند.

 



[1]Eating Disorder

[2]Escape Theory

[3]Avoidance Coping Style

[4]Heatherton and Baumeister

[5]Paxton and Diggins

[6]Garcia-Graue

[7]Nagata

[8]Lobera

[9]Cognitive-Behavioral Avoidance Scale

[10]Eating Attitudes Test

[11]Ottenbreit and Dobson

[12]Garner, Olmstead, Boher and Garfinkel

[13]Dieting

[14]Bulimia

[15]Oral Control

 

1. Kaplan H, Sadock B. [Synopsis of psychiatry: Behavioral sciences, clinical psychiatry]. Poorafkari N. (translator). 4th ed. Tabriz: Zowghi; 1993: 23-68. (Persian)
2. Cutrofo P, Gnisci A, Caputo I. Psychological characteristics of less severe forms of eating disorders: An epidemiological study among 259 female adolescences. J Adolesc 2005; 11: 51-7.
3. Forbush K, Watson D. Emotional inhibition and personality traits: A comparison of woman with anorexia, bulimia and normal controls. Ann Clin Psychiatry 2006; 18: 115-21.
4. Troop NA, Holbery A, Treasure JL. Stress, coping and crisis support in eating disorders. Int J Eat Disord 1998; 24: 157-66.
5. Troop N, Holbery A, Trawler R, Treasure JL. Ways of coping in woman with eating disorders. J Nerv Ment Dis 1994; 182: 535-40.
6. Blalock JA, Joiner TE. Interaction of cognitive avoidance coping and stress in predicting depression/anxiety. Cogn Ther Res 2000; 24(1): 47-65.
7. Anschutz DJ, Kanters LJA, Van Strien T, Vermulst AA, Engles RCM. Maternal behaviors and restrained eating and body dissatisfaction in young children. Int J Eat Disord 2009; 42: 54-61.
8. Bassak Nejad S. Negative body image, self esteem and coping style among Iranian woman seeking for cosmetic treatment. Proceeding of the 3rd World Congress of Asian Psychiatry; 2011; July 31- August 4, Melbourne, Australia.
9. Paxton SJ, Diggens J. Avoidance coping, binge eating, and depression: An examination of the escape theory of binge eating. Int J Eat Disord 1997; 22: 83-7.
10. Hinrichsen H, Wright F, Waller G, Meyer C. Social anxiety and coping strategies in the eating disorders. Eat Disord 2003; 4(2): 117-26.
11. Cash TF, Santos MT, Williams EF. Coping with body image threats and challenges: Validation of the body image coping strategies inventory. J Psychosom Res 2005; 58: 191-9.
12. Koff E, Sangani P. Effects of coping style and negative body image on eating disturbance.
Int J Eat Disord 1997; 22: 51-6.
13. Heatherton TF, Baumeister RF. Binge eating disorder as escape from self- awareness. Psychol Bull 1991; 110: 86-108.
14. Paxton SJ, Diggins J. Avoidance coping, binge eating, and depression: An examination of the escape theory of binge eating. Int J Eat Disord 1997; 22: 83-7.
15. Garcia-Graue E, Fuste A, Miro A, Saldana C, Bados A. Coping style and vulnerability to
eating disorders in adolescent boys. Eur Eat Disord Rev 2004; 12: 61-7.
16. Garcia-Graue E, Fuste A, Miro A, Saldana C, Bados A. Coping style and disturbed eating attitudes in adolescent girls. Int J Eat Disord 2002; 32: 116-20.
17. Nagata T, Matsuyama M, Kiriike N, Iketani T, Oshima J. Stress coping strategy in Japanese patients with eating disorders: Relationship with bulimic and impulsive behaviors. J Nerv Ment Dis 2000; 188: 280-6.
18. Lobera J, Estebanez S, Fernandez MJS, Bautista EA, Garrido O. Coping strategies in eating disorders. Eur Eat Disord Rev 2009; 17: 220-6.
19. Ball K, Lee C. Psychological stress, coping, and symptoms of disordered eating in a community sample of young Australian women. Int J Eat Disord 2002; 31: 71-81.
20. Corstorphine E, Mountford V, Tomlinson S, Walker C, Meyer C. Distress tolerance in the eating disorders. Eat Behav 2007; 8: 91-7.
21. Cash TF, Melanie TS, Williams EF. Coping with body-image threats and challenges: Validation of the body image coping strategies inventory. J Psychosom Res 2005; 58: 191-9. 
22. Ottenbreit ND, Dobson KS. Avoidance and depression: The construction of the cognitive-behavioral avoidance scale. Behav Res Ther 2004; 42: 293-313.
23. Grylli V, Wagner G, Hafferl- Gattermayer A, Schober E, Karwautz A. Distributed eating attitudes, coping style, and subjective quality of life in adolescents with type 1 diabetes. J Psychosom Res 2005; 59: 65-72.
24. Ghaderi A, Scott B. Coping in dieting and eating disorders: A population-based study. J Nerv Ment Dis 2000; 188: 273-9.
25. Denisoff E, Endler NS. Life experience, coping and weight preoccupation in young adult women. Can J Behav Sci 2000; 32: 113-27.
 26. Shokri O, Taghilo S, Gravand F, Paizie M, Molaie M, Azad Abdoullahpur M, et al. [Psychometric properties of Farsi version of coping inventory for stressful situations (CISS)].
The news of cognitive sciences journal 2008; 10(3): 22-32. (Persian)
27. Garner DM, Olmstead MP, Boher Y, Garfinkel PE. The eating attitudes test: Psychometric features and clinical correlates. Psychol Med 1982; 12: 871-8.
28. Nobakhat M. [Epidemiology of eating disorder among female student in Tehran city]. MA.
Dissertation. Mashhad: Ferdowsi University of Mashhad, College of educational sciences and psychology, 2000: 25-7. (Persian)
29. Babai S, Khodapanahi MK, Saleh Sedghpur B. [The validity and reliability of the attitudes test]. Journal of behavioral sciences 2007; 1: 61-8. (Persian)