دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1684-4300
16
63
2014
09
23
پروفایل شخصیتی بیماران وابسته به مت آمفتامین بر اساس آزمون رورشاخ
192
199
FA
نگین
انباری میبدی
دانشجوی کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، دانشکده ی روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان
سیاوش
طالع پسند
دانشیار گروه روان شناسی بالینی، دانشکده ی روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان
stalepasand@gmail.com
اسحق
رحیمیان بوگر
0000-0003-3029-9050
استادیار گروه روان شناسی بالینی، دانشکده ی روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان
i_rahimian@semnan.ac.ir
10.22038/jfmh.2014.3275
مقدمه: مطالعه در مورد ویژگیهای شخصیتی و سبک عاطفی افراد سوءمصرفکنندهی مواد، اطلاعاتی در مورد عوامل زیربنایی و تداومدهندهی رفتار اعتیاد، به دست میدهد. با توجه به رشد چشمگیر مصرف مواد محرک به ویژه متآمفتامین در سالهای اخیر، مطالعهی حاضر با هدف بررسی پاسخهای فرافکن گروه وابسته به متآمفتامین در آزمون رورشاخ انجام شد. <br/> روشکار: این مطالعهی مقطعی با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس در سال 91-1390 در 40 مرد وابسته به متآمفتامین در کمپهای ترک اعتیاد یاران، امید، نوین، امید رهایی و نجات و 40 نفر گروه شاهد در شهرستان یزد انجام شد. دو گروه از نظر سن و جنس همتا و از نظر تحصیلات، همگن شده بودند. آزمون رورشاخ در شرکتکنندگان اجرا شد. اعتبار بین نمرهگذاران از طریق همبستگی بین دو نمرهگذار مستقل به دست آمد. دادهها با مدل رگرسیون لجستیک و با نرم افزار spssv19 تحلیل شدند. <br/>یافتهها: پاسخهای منفی انسانی و پاسخهای رنگ– شکل در آزمون رورشاخ، قادرند به طور معنیداری (05/0<em>P</em><) افراد وابسته به متآمفتامین را از گروه شاهد تفکیک نمایند. با یک مدل رگرسیون لجستیک، 70 درصد افراد به درستی طبقهبندی شدند. <br/>نتیجهگیری: فراوانی پاسخهای فرافکن منفی انسانی در گروه وابسته به متآمفتامین نشان میدهد که این گروه به علت شخصیت خودشیفته، تا حدی در مورد کمال شخصی نامطمئن بودند و تمایل داشتند با حالت تدافعی موقعیتهایی را که با ارزش خود چالشانگیز مییابند، خنثی یا کنترل نمایند. همچنین کاهش پاسخهای رنگ- شکل شاخصی از پیشرفت درمان صورت گرفته در کمپ ترک اعتیاد، در گروه وابسته به متآمفتامین است.
آزمون رورشاخ,پاسخ,فرافکن,مت آمفتامین,وابستگی
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3275.html
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3275_b115ccc15cdb74ed5c774fa439adda4c.pdf
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1684-4300
16
63
2014
09
23
ترکیب ابعاد دلبستگی همسران و رضایت زناشویی زوجین
200
212
FA
پریسا
نیلفروشان
استادیار گروه مشاوره، دانشکده ی علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه اصفهان
nilfo@yahoo.com
علی
نویدیان
دانشیار مرکز تحقیقات سلامت بارداری، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
alinavidian@gmail.com
10.22038/jfmh.2014.3276
مقدمه: نظریهی دلبستگی بزرگسالان، نظریهی مهمی برای روابط همسران و رضایت زناشویی آنان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رضایت زناشویی همسران با توجه به ابعاد اضطراب و اجتناب دلبستگی آنان بود. <br/> روشکار: جامعهی آماری این پژوهش همبستگی، زوجهای شهر اصفهان در سال 1391 بودند که در همایشهای خانوادگی و برنامههای آموزشی و تربیتی فرهنگسراهای این شهر شرکت نموده و حداقل یک سال از ازدواج آنها گذشته و در یک سال اخیر با رویدادهای تنشزا در زندگی مشترک مواجه نشده بودند. 242 زوج به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از شاخص رضایت زناشویی (CSI) و پرسشنامهی تجدید نظر شدهی تجارب در روابط نزدیک (ECR-R) استفاده شد. دادهها با استفاده از SPSS-18 و به کمک تحلیل خوشهای، تحلیل واریانس تکمتغیره و چندمتغیره و مدل معادلهی ساختاری تحلیل شد. <br/>یافتهها: از نظر رضایت زناشویی هر دو همسر، چهار گروه همسران زن ناراضی، همسران درمانده، همسران راضی، و همسران سرزنده مشخص شدند که از نظر رضایت زناشویی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنیدار داشتند (001/0><em>P</em>). همچنین گروههای چهارگانهی همسران از نظر اضطراب (001/0><em>P</em>) و اجتناب (001/0><em>P</em>) دلبستگی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنیداری داشتند. بررسی بر اساس مدل وابستگی متقابل خود-شریک، اثر خود و اثر همسر بر رضایت زناشویی زن و شوهر، مشخص نمود که هم در زن و هم در شوهر، ابعاد دلبستگی، رضایت زناشویی را کاهش میدهد (05/0><em>P</em>). همچنین اجتناب دلبستگی همسر بر کاهش رضایت زناشویی فرد، تاثیر دارد (01/0><em>P</em>). <br/>نتیجهگیری: بر اساس سبک دلبستگی همسران میتوان رضایت زناشویی آنها را پیشبینی نمود. همچنین رضایت زناشویی تحت تاثیر سیستم دلبستگی خود و همسر است. <br/>
اجتناب,اضطراب,دلبستگی,رضایت زناشویی
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3276.html
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3276_2c816dc03856519cbe136243d857783a.pdf
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1684-4300
16
63
2014
09
23
اثربخشی آموزش گروهی به شیوه ی عقلانی–هیجانی–رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی نوجوانان خوابگاهی پسر
213
221
FA
فاطمه
محرری
دانشیار گروه روان پزشکی کودک و نوجوان، مرکز تحقیقات روان پزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
mohararifi@mums.ac.ir
مهدی
فکور زیبا
کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تربت جام
نگار
اصغری پور
استادیار گروه روان پزشکی، مرکز تحقیقات روان پزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
asgharipurn@mums.ac.ir
10.22038/jfmh.2014.3537
مقدمه: دورهی نوجوانی، مرحلهی مهم رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار میرود. بحران هویت در این دوره میتواند موجب مشکلات روانی در نوجوانان گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیرآموزش گروهی به شیوهی عقلانی هیجانی-رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی دانشآموزان نوجوان خوابگاههای<br clear="all" />شبانهروزی میباشد. <br/> <br/> روشکار: جامعهی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام دانشآموزان نوجوان پسر خوابگاهی در شهرستان تربت حیدریه در فاصلهی زمانی سال تحصیلی 1391-1390 بودند. نمونه شامل 24 نفراز دانشآموزان نوجوان بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (12 نفر) و شاهد (12 نفر) قرار داده شدند.گروه آزمون، درمان عقلانی هیجانی-رفتاری را به مدت نه جلسهی 90 دقیقهای دریافت کرد و گروه شاهد، 8 جلسه آموزش<br clear="all" />مهارتهای زندگی را دریافت نمود. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی شادکامی آکسفورد و پرسشنامهی هویت شخصی احمدی میباشد. دادهها با استفاده از آزمون تی مستقل و نرمافزار SPSS نسخهی 12 تحلیل گردید. <br/> <br/>یافتهها: آموزش گروهی به شیوهی عقلانی-هیجانی-رفتاری در مقایسه با گروه شاهد به گونهای معنیدار به کاهش بحران هویت (002/0=<em>P</em>) وافزایش شادکامی (001/0=<em>P</em>) منجر میشود. <br/> <br/>نتیجهگیری: به نظر میرسد مولفههای آموزش گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی-رفتاری مانند شناسایی و چالش با افکار غیر منطقی میتواند موجب کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی شود.
آموزش,هیجان,رفتار,شادکامی,بحران هویت
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3537.html
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3537_74b6ff9b98e7c5e22f66d5268e75bbc3.pdf
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1684-4300
16
63
2014
09
23
بررسی رابطه ی منبع کنترل، صفات شخصیت، عزت نفس و جهت گیری مذهبی با رفتار مطلوب انضباطی
222
232
FA
محمدرضا
صفاریان
مربی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مشهد، گروه روانشناسی، مشهد، ایران
reza.saffarian@yahoo.com
جمال
عاشوری
دانشجوی دکترای روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ورامین-پیشوا، باشگاه پژوهشگران جوان، ورامین، ایران
jamal_ashoori@yahoo.com
10.22038/jfmh.2014.3546
مقدمه: سازههای روانشناختی مانند منبع کنترل، صفات شخصیت، عزت نفس و جهتگیری مذهبی در ایجاد رفتار مطلوب انضباطی نقش مهمی دارند. این پژوهش با هدف بررسی روابط میان منبع کنترل، صفات شخصیت، عزت نفس و جهتگیری مذهبی با رفتار مطلوب انضباطی انجام شد. <br/>روشکار: این مطالعهی توصیفی–تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعهی آماری شامل دانشجویان رشتههای زبان انگلیسی، آموزش ابتدایی و مطالعات خانوادهی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سال تحصیلی 93-1392 بودند. 200 دانشجو (134 دختر و 66 پسر) به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. آنها پرسشنامههای منبع کنترل، صفات شخصیت، عزت نفس، جهتگیری مذهبی و رفتار مطلوب انضباطی را تکمیل کردند. دادهها با نرمافزار SPSS نسخهی 19 و روش رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. <br/>یافتهها: میان منبع کنترل درونی، پذیرش، سازگاری، وظیفهشناسی، عزت نفس، جهتگیری مذهبی درونی در سطح (01/0<em>P</em><) و برونگرایی در سطح (05/0<em>P</em><) با رفتار مطلوب انضباطی، رابطهی مثبت و معنادار و میان روانرنجورخویی در سطح (05/0<em>P</em><) با رفتار مطلوب انضباطی، رابطهی منفی و معنادار وجود داشت. وظیفهشناسی، عزت نفس، روانرنجورخویی و جهتگیری مذهبی درونی در یک مدل پیشبین توانستند 46 درصد از واریانس رفتار مطلوب انضباطی را پیشبینی کنند و نیز سهم وظیفهشناسی در پیشبینی رفتار مطلوب انضباطی بیش از سایر متغیرها بود. <br/>نتیجهگیری: مهمترین پیشبینیکنندههای رفتار مطلوب انضباطی، وظیفهشناسی، عزت نفس، روانرنجورخویی و جهتگیری مذهبی درونی بودند. برای افزایش رفتار مطلوب انضباطی نخست باید به آموزش وظیفهشناسی و عزت نفس پرداخت، سپس برای کاهش روانرنجورخویی راهکارهایی ارایه کرد و در نهایت به آموزش جهتگیری مذهبی درونی اقدام کرد.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3546.html
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3546_ab6e2c9fc069c0fb1ceeafd4ffc9d32a.pdf
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1684-4300
16
63
2014
09
23
نقش ویژگیهای شخصیتی در ملاکهای انتخاب همسر
233
243
FA
هاشم
جبرائیلی
0000-0002-4007-5096
دانشجوی دکترای تخصصی روان شناسی سلامت، دانشگاه خوارزمی، تهران
h.jebraeili@yahoo.com
علی
زاده محمدی
دانشیار گروه روان شناسی بالینی، پژوهشکده ی خانواده ی دانشگاه شهید بهشتی، تهران
da.zadeh@gmail.com
محمود
حیدری
استادیار گروه روان شناسی تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
مجتبی
حبیبی
استادیار گروه روان شناسی سلامت، پژوهشکده ی خانواده ی دانشگاه شهید بهشتی، تهران
mo_habibi@mail.sbu.ac.ir
10.22038/jfmh.2014.3547
مقدمه: با توجه به اهمیت بررسی همسرگزینی به عنوان سنگ بنای اولیهی تشکیل خانواده و اهمیت ملاکهای این انتخاب بر روی موفقیت یا شکست بعدی در زندگی زناشویی، پژوهش حاضر بررسی رابطهی بین ویژگیهای شخصیتی با ملاکهای انتخاب همسر را هدف خود قرار داده است. <br/>روشکار: جامعهی آماری این مطالعهی تحلیلی-مقطعی شامل تمام دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تحصیل در نیمسال دوم سال تحصیلی91-1390 بودند. از میان این جامعه، 375 نفر (168 پسر و 207 دختر) به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسشنامههای شخصیت نئو و ملاکهای انتخاب همسر باس، ارزیابی گردیدند. دادهها با نرمافزار SPSS نسخهی 16 و روشهای همبستگی اسپیرمن و پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفتند. <br/>یافتهها: بین تعدادی از ویژگیهای شخصیتی از جمله برونگرایی (01/0><em>P</em>)، گشودگی به تجربه (01/0><em>P</em>) و وظیفهشناسی با ترجیح عوامل انتخاب همسر، رابطهی معنیداری وجود داشت (01/0><em>P</em>) و این ویژگیها سهم معنیداری در پیشبینی عوامل انتخاب همسر داشتند. <br/>نتیجهگیری: اگر چه ویژگیهای شخصیتی نقش مهمی در پیش بینی ملاکهای انتخاب همسر دارند، ولی به نظر میرسد که توان پیش بینی زمانی میتواند بیشتر باشد که فرد واقعا قصد ازدواج داشته باشد و به طور جدی در فرایند انتخاب همسر درگیر شود.
ازدواج,جنسیت,شخصیتی
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3547.html
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3547_e2042aeb5c846b68cd035a6943991f19.pdf
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1684-4300
16
63
2014
09
23
بررسی ویژگی های شخصیتی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان با گروه عادی
244
251
FA
حمیدرضا
میرشکاری
کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان
e.g.nimrooz@gmail.com
محمدرضا
هرمزی
روان پزشک، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
ثe.g,nimrooz@gmail.com
محمدرضا
سراوانی
دکترای روان شناسی، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
msaravani@yahoo.com
10.22038/jfmh.2014.3548
افسردگی پس از زایمان، سندرمی است که ترکیبی از ناخوشیهای جسمی، روانی و تغییرات رفتاری که برخی از زنان پس از تولد فرزند آن را تجربه میکنند. هدف پژوهش حاضر، مقایسهی ویژگیهای شخصیتی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان با گروه عادی (فاقد افسردگی پس از زایمان) میباشد. <br/>در این پژوهش توصیفی- مقطعی، 150 نفر (99 نفر در گروه فاقد افسردگی پس اززایمان و 51 نفردرگروه افسردهی پس از زایمان) از مراجعین به مراکز بهداشتی و درمانی شهر زاهدان درسال 92-1391 بر اساس نمونهگیری خوشهای تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامهی افسردگی پس از زایمان ادینبورگ و پرسشنامهی پنج عاملی شخصیت نئو بود. برای تحلیل دادهها ازآزمون تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و نرمافزار SPSSنسخهی 18 استفاده گردید. <br/>بین میانگین نمرات ویژگیهای شخصیتی در دو گروه زنان افسردهی پس از زایمان و گروه عادی در شاخصهای روانآزردهگرایی، برونگرایی، موافق بودن و با وجدان بودن، تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات دو گروه وجود داشت (001/0=<em>P</em>) ولی درشاخص گشودگی تفاوت، معنیدارنبود (654/0=<em>P</em>). <br/> برنامههای حمایتی و آموزشی در طی دورهی قبل و بعد از زایمان، برای مادر و اطرافیان در جلوگیری از مشکلات شخصیتی در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان، ضروری است.
افسردگی پس از زایمان,شخصیت,ویژگی ها
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3548.html
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3548_5d6b493057eb17bb753e27c5d355d120.pdf
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1684-4300
16
63
2014
09
23
اعتبار و پایایی مقیاس ترسیمی سرزندگی کودکان 6 تا 12 سال
252
260
FA
منیژه
فیروزی
روان شناس سلامت، دانشگاه تهران
manijeh_firoozi@hotmail.com
اسحق
رحیمیان بوگر
روان شناس سلامت، استادیار دانشگاه سمنان
i_rahiman@semnan.ac.ir
10.22038/jfmh.2014.3552
مقدمه: سرزندگی به عنوان احساس اشتیاق، طراوت و سرشار بودن از انرژی، شناخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی پایایی و اعتبار آزمون ترسیمی سرزندگی کودکان بود. <br/>روشکار: این مطالعه از نوع سنجش روایی پیشبین با روش بازآزمایی انجام گردید. نمونهی پژوهش شامل 281 (54%) دختر و 239 (46%) پسر بین 6 تا 12 سال از مدارس شهر تهران و به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شده بودند. این مقیاس در سه مرحله ساخته و ویژگیهای روانسنجی آن مورد مطالعه قرار گرفت. سطح اول شامل تحلیل کیفی ترسیم کودکان، مصاحبه و ساخت مقیاس بود. در سطح دوم، روایی محتوایی مقیاس محاسبه شد. سپس در سطح سوم، پایایی بازآزمایی مقیاس آزمون ترسیمی سرزندگی (نتایج دو بار اجرای آزمون) بررسی گردید. <br/>یافتهها: نتایج پایایی بازآزمایی مقیاس، معنیدار به دست آمد (83/0=r و 001/0<em>P</em><). ضریب آلفای کرونباخ برای ارزیابی همسانی درونی 89/0 شد. اعتبار مقیاس ترسیمی سرزندگی کودکان با استفاده از تشخیص چهرهها به عنوان مقیاس تصویری (93/0=r و 001/0<em>P</em><)، مقیاس کوتاه افسردگی-شادی کودکان به عنوان مقیاس قلم و کاغذی (72/0=r و 05/0<em>P</em><)، ارزیابی معلم (91/0=r و 001/0<em>P</em><) و نمرهی ورزش به عنوان مقیاس رفتاری (95/0=r و 001/0<em>P</em><) محاسبه گردید. <br/>نتیجهگیری: نتایج پژوهش با یافتههای پیشین در مورد نشانگرهای هیجانی در ترسیم کودکان همخوانی داشت. این ابزار میتواند برای ارزیابی بالینی و کاربرد در حوزهی روانشناسی سلامت کودکان، کارآمدی خوبی داشته باشد.
اعتبار,پایایی,ترسیم,سرزندگی,کودک
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3552.html
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3552_d70823d44a037393222480b070eddc64.pdf
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله اصول بهداشت روانی
1028-6918
1684-4300
16
63
2014
09
23
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان بر علایم افسردگی
261
271
FA
نادیا
شاملو
کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ساوه
مرتضی
مدرس غروی
استادیار روان شناسی بالینی، مرکز تحقیقات روان پزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
modaresmg@gmail.com
نگار
اصغری پور
استادیار روان شناسی بالینی، مرکز تحقیقات روان پزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
asgharipurn@mums.ac.ir
10.22038/jfmh.2014.3554
مقدمه: افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی با رشد روزافزون است. با توجه به نقش تنظیم هیجان در مشکلات روانشناختی و از جمله افسردگی، مطالعهی حاضر، اثر رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان را بر علایم افسردگی مراجعهکنندگان به یکی از کلینیکهای روانشناسی بررسی نموده است. <br/>روشکار: این کارآزمایی بالینی با جامعهی آماری شامل تمام مراجعان به یکی از کلینیکهای روانشناسی شهر مشهد از بهمن 1391 تا فروردین 1392 با روش نمونهگیری در دسترس انجام گرفته است. معیار ورود دریافت نمرهی 20 و بالاتر در پرسشنامهی افسردگی بک و معیار خروج شامل دریافت مداخلهی دیگر، اعم از دارودرمانی و رواندرمانی در زمینهی افسردگی در زمان اجرای پژوهش بود. تعداد 30 نفر، به طور تصادفی و تعداد برابر در گروه آزمون (آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در 8 جلسه به صورت دو بار در هفته) و گروه شاهد، قرار گرفتند که با پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری یک ماهه بررسی شدند. ابزار بررسی، پرسشنامهی افسردگی بک و مقیاس دشواریهای هیجانی بود. <br/>برای تحلیل دادهها از آمارههای توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تی تحت نرمافزار SPSS نسخهی 16 استفاده شد. <br/>یافتهها: گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد کاهش معنیداری در نشانههای افسردگی (01/0=<em>P</em>، 9/62=<sub>(28و1)</sub>F) و دشواریهای تنظیم هیجان (01/0=<em>P</em>، 9/15=<sub>(28و1)</sub>F) نشان دادند که در پیگیری یکماهه نیز حفظ شده بود. <br/>نتیجهگیری: به نظر میرسد آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی منجر به کاهش موثر و ماندگار نشانههای افسردگی و دشواریهای تنظیم هیجان میگردد.
افسردگی,رفتاردرمانی دیالکتیکی,هیجان
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3554.html
https://jfmh.mums.ac.ir/article_3554_7356652f452862127ef76e7473e0f6e0.pdf