ORIGINAL_ARTICLE
مقایسهی خردهمقیاسهای سیستم فعالساز رفتاری تئوری اصلی حساسیت به تقویت گری در بیماران وابسته به متآمفتامین و مواد اپیوئیدی
مقدمه: رابطهی بین خردهسیستمهای فعالساز رفتاری با وابستگی به متآمفتامین و اپیوئیدها که شایعترین مواد مورد سوءمصرف در ایران هستند، هنوز مشخص نشده است.هدف این پژوهش مقایسهی خردهسیستمهای فعالساز و سیتم بازداری رفتاری در بیماران وابسته به متآمفتامین و مواد اپیوئیدی با افراد سالم بود.روشکار: در این مطالعهی مورد-شاهدی، بیماران وابسته به متآمفتامین و مواد اپیوئیدی (25 نفر در هر گروه) که در شش ماه اول سال 1391 به کلینیکهای خودمعرف ترک اعتیاد سطح شهر مشهد برای درمان وابستگی مراجعه کرده بودند با نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و با 25 فرد سالم همتا در مقیاس بازداری و فعالسازی رفتاری (BAS/BIS) مقایسه شدند. برای تحلیل دادهها از آزمون مجذور خی، آزمون تحلیل واریانس یکراهه و تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد.یافتهها: نمرات خردهمقیاس سایق سیستم فعالساز رفتاری (BAS-DR) در بیماران وابسته به متآمفتامین بالاتر از اپیوئیدی بود (01/0>P) و بین افراد سالم و دو گروه بیمار، تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0<P). همچنین، نمرات خردهمقیاس پاسخدهی به پاداش سیستم فعالساز رفتاری (BAS-RR) در بیماران وابسته به متآمفتامین نسبت به دو گروه دیگر بالاتر بود (05/0>P). نمرات سومین خردهمقیاس سیستم فعالساز رفتار یعنی تنوعطلبی (BAS-FS) در بیماران وابسته به مواد اپیوئیدی کمتر از افراد سالم بود (05/0>P) و تفاوتی بین افراد سالم و وابسته به متآمفتامین وجود نداشت (05/0<P). سه گروه در سیستم بازداری رفتاری تفاوتی با هم نداشتند (05/0<P).نتیجهگیری: تفاوت در خردهمقیاسهای BAS در بیماران وابسته به مواد مختلف با افراد سالم، سندرم نقص پاداش را در این اختلالات تایید میکند. همچنین وابستگی به متآمفتامین و اپیوئیدها باعث تغییر در عملکرد خردهسیستمهای فعالساز رفتاری در طول زمان میشود.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_9548_16821226992c0ac66be94e297fd313a5.pdf
2017-10-23
581
589
10.22038/jfmh.2017.9548
حساسیت به تقویت
سیستم فعالساز رفتاری
متآمفتامین
مواد اپیوئیدی
امیر
قادری
mostafab178@gmail.com
1
کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران
LEAD_AUTHOR
مرجان
عالمیخواه
2
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت جام، تربت جام، ایران
AUTHOR
محمدامین
کریمی
3
کارشناس ارشد مشاوره و راهنمایی، اداره کل زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی استان تهران، تهران، ایران
AUTHOR
نگیسا
بشکار
4
کارشناس ارشد روانشناسی، مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی مواد، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران
AUTHOR
امید
ساعد
saedomid@gmail.com
5
استادیار گروه روانشناسی بالینی، دانشکده-ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان، ایران
AUTHOR
مصطفی
غلامی
6
کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران
AUTHOR
محمدرضا
داوودی
7
کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران
AUTHOR
مراد
رسولی آزاد
rasouliazad-m@kaums.ac.ir
8
استادیار گروه روانشناسی بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رابطهی خودپنداره، عزت نفس و کمالگرایی با شدت آکنه در نوجوانان
مقدمه: آکنه یکی از شایعترین بیماریهای پوستی است که حدود 85 درصد افراد جامعه را در دورههایی از زندگی درگیر نموده و میتواند بر جنبههای مختلف فردی و اجتماعی شخصیت افراد تاثیر بگذاردکه از آن جمله میتوان به خودپنداره، عزت نفس و کمالگرایی اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی خودپنداره، عزت نفس و کمالگرایی با شدت آکنه در نوجوانان انجام شد.روشکار: این مطالعهی مقطعی-توصیفی در سال 1392 بر روی دانشآموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان شهرستان جلفا بر روی 200 نوجوان مبتلا به آکنه با نمونهگیری هدفمند انجام شده است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای خودپنداره ساراسوت (1984)، عزت نفس روزنبرگ (1965) و چندبعدی کمالگرایی هویت و فلت (1991) بود. دادهها با استفاده از آمار توصیفی، روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش همزمان تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که خودپنداره (36/0- =r و 01/0≥P) و عزت نفس (83/0- =r و 01/0≥P) رابطهی منفی معنیداری با شدت آکنه دارند. در حالی که کمالگرایی رابطهی مثبت معنیداری با شدت آکنه دارد (58/0=r و 01/0≥P). همچنین در پیشبینی شدت آکنه، عزت نفس دارای بیشترین میزان تعیینکنندگی میباشد (75/0- =β و 01/0≥P). نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، نوجوانان در برابر اثرات روانی- اجتماعی ناشی از آکنه بسیار آسیبپذیر هستند. بر این اساس به نظر می رسد توجه به مراقبتهای روانی در کنار درمان پزشکی آکنه، ضروری است.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_9549_2b7e546fbf6cb76b3b1430fc66c1c8fb.pdf
2017-10-23
591
598
10.22038/jfmh.2017.9549
آکنه
خودپنداره
عزت نفس
کمالگرایی
علی
افشاری
a_afshari@maragheh.ac.ir
1
استادیار گروه روانشناسی، دانشکدهی علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایران
LEAD_AUTHOR
پریا
پیامی
pariapayami@gmail.com
2
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوان، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
AUTHOR
بهرام
پیمان نیا
bpeymannia@yahoo.com
3
دانشجوی دکترای تخصصی روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سوگیری تعبیر چهرههای مبهم در افراد با خصیصهی شخصیتی پارانویید
مقدمه:طبق نظریههای شناخت اجتماعی، سوگیریهای پردازش اطلاعات نقش مهمی در تعبیر و تفسیر روابط میان فردی و تعاملات اجتماعی بازی میکنند. این نظریهها همسو با نظریههای شناختی، بر پردازش اطلاعات یعنی شیوهی ادراک محرکهای بیرونی تاکید دارند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی سوگیری تعبیر چهرههای مبهم در افراد با خصیصهی شخصیتی پارانویید انجام شد.روشکار:در این پژوهش علی-مقایسهای در 1392-1391، تعداد 40 دانشجوی پسر با خصیصهی شخصیتی پارانویید و 40 فرد بهنجار مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامهی بالینی چندمحوری میلون-3 (1994) و تصاویر چهرههای مبهم برای سوگیری ادراکی (2012) در مورد شرکتکنندگان اجرا گردید. دادههای پژوهش با استفاده از آزمون یومنویتنی تحلیل شدند. یافتهها:نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین افراد با خصیصهی شخصیتی پارانویید و بهنجار در سوگیری تعبیر چهرههای مبهم (0001/0=P) وجود دارد.نتیجهگیری:افراد با خصیصهی شخصیتی پارانویید سوگیری بیشتری نسبت به افراد بهنجار در تعبیر چهرههای مبهم دارند. نتایج این پژوهش بیانگر اهمیت توجه به سوگیری تعبیر افراد با خصیصهی شخصیتی پارانویید یا حتی مبتلا به اختلال شخصیت پارانویید است زیرا این سوگیری میتواند اثرات چشمگیری بر الگوهای رفتاری افراد داشته باشد و سبب تخریب عملکرد آنها شود. همچنین، سوگیری نسبت به پردازش نشانههای منفی به نظر میرسد عمدهترین عنصر شناختی دخیل در روابط بین فردی باشد.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_9550_9c946235b773530c06018f6bccefd5eb.pdf
2017-10-23
599
605
10.22038/jfmh.2017.9550
خصیصهی پارانویید
چهرههای مبهم
سوگیری تعبیر
محسن
دوستکام
mohsen_doustkam@yahoo.com
1
عضو هیات علمی گروه روانشناسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
AUTHOR
سپیده
پورحیدری
spourheydari@yahoo.com
2
گروه روانشناسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
LEAD_AUTHOR
احمد
منصوری
mansoury_am@yahoo.com
3
عضو هیات علمی گروه روانشناسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اپیدمیولوژی اختلالات روانپزشکی: وضعیت شهر مشهد در سالهای 94-1389
مقدمه:اختلالات روانپزشکی در حال کسب رتبههای برتر در ایجاد بار ناشی از بیماریها میباشند. بدون شک، شناخت عوامل تاثیرگذار و روند آنها میتواند به پیشگیری و کنترل آنها کمک نماید. هدف مطالعهی حاضر بررسی اپیدمیولوژیک اختلالات روانپزشکی منجر به بستری در شهر مشهد میباشد.روشکار:این مطالعهی مقطعی در بازهی زمانی اول فروردین 1389 لغایت 29 اسفند 1394 در بیمارستان روانپزشکی ینا شهر مشهد انجام شده است. دادههای جمعیتشناختی ثبت شده مربوط به بیماران بستری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 16 انجام شد.یافتهها:در این بازهی زمانی، 43770 مرتبه بستری رخ داده بود که بعد از تجمیع موارد بستری مجدد به 4333 مورد رسید. میانگین سنی بیماران 5/12±2/42 سال و بالاترین میزان شیوع در گروه سنی 50-59 سال (9/351 در 100000 نفر) بود. اکثر بیماران را افراد مذکر (75%،3234)، متاهل (60%، 2523) و بیکار (71%، 2740) تشکیل میدادند. در هر دو جنس، شایعترین علت بستری مربوط به اختلالات خلق بود(51% موارد بستری زنان و 37% موارد بستری مردان، 001/0>P). در طول مطالعه روند شیوع موارد منجر به بستری به صورت کاهشی بود.نتیجهگیری:این مطالعه نشان داد که شیوع بیماریهای روانپزشکی منجر به بستری روند کاهشی داشته است که میتواند حاکی از عملکرد مناسب سیستم بهداشتی-درمانی باشد. ادامهی فعالیتهای بهداشتی-درمانی موجود و تمرکز بیشتر بر اختلالات خلقی (به عنوان شایعترین علت بستری) و طراحی مداخلات هدفمند برای گروههای پرخطر (مردان متاهل بیکار) میتواند اثربخشی آنها را افزایش دهد.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_9557_d850d9e59c0e2efc58cd418077760ec5.pdf
2017-10-23
607
612
10.22038/jfmh.2017.9557
اپیدمیولوژی
اختلالات روانپزشکی
بستری
هدی
خطیبی مقدم
1
دستیار تخصصی روانپزشکی، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
فاطمه
محرری
mohararifi@mums.ac.ir
2
دانشیار گروه روانپزشکی کودک و نوجوان، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
علی
رحمانی فرد
3
دانشجوی دکترای حرفهای پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
مجید
خادم رضاییان
majidrezaiyan@yahoo.com
4
متخصص پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل محتوای عناصر دیداری، شنیداری و ساختاری موثر بر اختلال استرس پس از ضربهی جنگ
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای عناصر دیداری و شنیداری و ساختاری در مناطق جنگی دورهی دفاع مقدس برای اختلال استرس پس از ضربه انجام شد.روشکار: پژوهش حاضر از نوع کتابخانهای و تحلیل محتوا است و محتوای مورد نظر مربوط به مناطق عملیاتی جبههی جنوب میباشد. با استفاده از روش دلفی و با کمک روش نمونهگیری در دسترس از میان فیلمهای دفاع مقدس، تعداد 33 فیلم انتخاب و تحلیل شدند. چکلیستهای عناصر دیداری، شنیداری و ساختاری محقق ساختهی ارزیابی شده توسط 24 رزمنده در ارزیابی فیلمهای مورد نظر استفاده شدند. تحلیل محتوایی اطلاعات با روشهای آمار کیفی و تحلیل محتوایی انجام گردید.یافتهها: نتایج تحلیل محتوای فیلمهای دفاع مقدس نشان داد که در حوزههای دیداری، شنیداری و ساختاری، موارد متنوع و گستردهای موجب ایجاد علایم اختلال استرس پس از ضربه در رزمندگان شده است.نتیجهگیری: بر اساس نتایج، عناصر دیداری، شنیداری و ساختاری، میتوانند بر ابتلا به اختلال استرس پس از ضربه در رزمندگان موثر باشند.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_9558_40661b38f7cd02da95b64a0604401b59.pdf
2017-10-23
613
618
10.22038/jfmh.2017.9558
اختلال استرس پس از ضربه
دیداری
ساختاری
شنیداری
محمدجواد
احمدیزاده
1
دانشیار گروه روانشناسی، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله، تهران، ایران
AUTHOR
مهدی
امیری
amiri.psy@gmail.com
2
استادیار گروه روانشناسی بالینی، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
الهام
طاهری
elhamtaheri85@gmail.com
3
دکترای تخصصی روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تاثیر آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد راه حل-محور بر استرس زنان باردار
مقدمه: بارداری تجربهای پراسترس تلقی میشود. ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻧﺎﺕ ﺯﻥ باردار در ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﯼ، ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﯽ ﺑﺮ نتایج بارداری ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ. هدف مطالعهی حاضر بررسی تاثیر آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد راه حل-محور بر استرس دوران بارداری میباشد.روشکار: این کارآزمایی بالینی بر روی 60 مادر باردار 17-20 هفته با سطح استرس بالا و مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان بجنورد در سال 1394 انجام شد. غربالگری استرس با پرسشنامهی استاندارد استرس ادراک شده کوهن (PSS-14) انجام گرفت و مادرانی که نمره بالاتر از8/21 کسب کردند وارد مطالعه شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. آموزش گروهی مدیریت استرس طی 4 جلسهی 90 دقیقهای هفتگی برای گروه آزمون اجرا شد. گروه شاهد مراقبتهای معمول سیستم بهداشتی درمانی را دریافت کردند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و روشهای آماری تی تست و تی زوجی و آزمون مجذور خی تحلیل شدند.یافتهها: میانگین نمرهی استرس ادراک شده در گروه آزمون به صورت معنیداری در پسآزمون کاهش پیدا کرد (002/0P<). مقایسهی میانگین اختلاف نمرهی استرس قبل و بعد از مداخله در دو گروه نشان میدهد که میانگین تغییرات نمره در گروه آزمون به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد میباشد.نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی آموزش مدیریت استرس با رویکرد راه حل-محور در کاهش استرس زنان باردار، ضرورت برگزاری کارگاههای آموزشی در دوران بارداری، با هدف توانمند کردن مادران در مدیریت استرس در دوران بارداری و ارتقای بهداشت روان در بارداری پیشنهاد میشود.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_9559_5306f46c232a90bc4b4d145bcf81d215.pdf
2017-10-23
619
624
10.22038/jfmh.2017.9559
آموزش گروهی
استرس
رویکرد راه حل-محور
زنان باردار
اکرم
اصلانی
akramaslani92@gmail.com
1
گروه مامائی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایران
AUTHOR
احمد
خسروی
khosravi2000us@yahoo.com
2
استادیار مرکز تحقیقات علوم رفتاری و اجتماعی در سلامت، دانشکدهی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، شاهرود، ایران
AUTHOR
مریم
فرجامفر
3
استادیار گروه روانپزشکی، دانشکدهی پزشکی و بیمارستان امام حسین(ع) شاهرود، دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، شاهرود، ایران
AUTHOR
محبوبه
پورحیدری
mah_poorheidary@yahoo.com
4
عضو هیات علمی، گروه مامائی، دانشکدهی پرستاری و مامائی، دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، شاهرود، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مشخصات جمعیتشناختی و عوامل خطر کودک و والدین در زیرگونههای کودکآزاری: نتایج برگرفته از بخش حمایت روانی-اجتماعی
مقدمه: کودکآزاری، همچنان به صورت یک معضل چشمگیر اجتماعی و بهداشتی عمومی در کشورهای در حال توسعه، وجود دارد. مطالعات انجام شده در این خصوص، اطلاعات ارزشمندی با توجه به زمینه و ماهیت این پدیده و تاثیر آن بر بهداشت عمومی جامعه فراهم میآورند. این مطالعه با هدف تعیین مشخصات جمعیتشناختی و عوامل خطر کودک و والدین در زیرگونههای کودکآزاری در یک بخش حمایت روانی-اجتماعی انجام شده است.روشکار: این مطالعهی مقطعی در بازهی زمانی 1390 تا 1392 در بیمارستان کودکان بندرعباس انجام شده است. جمعیت مورد مطالعه شامل 519 کودک آزاردیده بود که به بخش حمایت روانی-اجتماعی جهت انجام تحقیقات بیشتر ارجاع داده شده بودند. دادههای مربوط به مشخصات جمعیتشناختی و عوامل خطر با استفاده از پرسشنامه جمعآوری گردیدند. دادهها با آمار توصیفی، رگرسیون لجستیک و نرمافزارSPSS نسخهی 16 تحلیل شدند.یافتهها: از بین تمام موارد، 315 مورد (7/60%) پسر بوده و 355 مورد (4/68%) زیر شش سال داشتند. در کل، در 152 مورد (3/29%)، والدین به اختلال روانی مبتلا بودند. بیشترین نوع کودکآزاری، به صورت غفلت از کودک بود (77%). سوءاستفاده و آزار فیزیکی کودکان بیشتر در بین مادرانی که شاغل بودند صورت پذیرفته بود. همچنین نتایج مطالعه نشان داد که آزار فیزیکی کودکان در بین والدین با تحصیلات پایینتر، به میزان کمتری مشاهده میشود. همچنین این نوع آزار، در بین کودکان با والدین مبتلا به اختلالات روانی و خانوادههای تکوالدی، شایعتر است.نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که مشخصات جمعیتشناختی کودک و والدین و برخی عوامل خطر مرتبط، تاثیر چشمگیری بر زیرگونههای کودکآزاری دارند.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_9563_b7604d4cb5a84168e07c7bdc5929cca4.pdf
2017-10-23
625
635
10.22038/jfmh.2017.9563
تکوالد
حمایت روانی-اجتماعی
عامل خطر
کودکآزاری
مشخصات جمعیتشناختی
فیروزه
درخشانپور
f.derakhshanpour@yahoo.com
1
روانپزشک کودک و نوجوان، مرکز تحقیقات روانپزشکی گلستان، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، ایران
AUTHOR
نجمه
شاهینی
shahinin921@mums.ac.ir
2
روانپزشک، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
احمد
حاجبی
hajebi.a@iums.ac.ir
3
دانشیار روانپزشکی، مرکز تحقیقات سلامت روان، انستیتو روانپزشکی تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
محمدعلی
وکیلی
4
مرکز تحقیقات توسعهی اجتماعی و مدیریت بهداشت، گروه بهداشت و پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، ایران
AUTHOR
اعظمسادات
حیدری یزدی
5
استادیار روانپزشکی کودک و نوجوان، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسهی سبک زندگی و سلامت روانی در دبیران تربیت بدنی و سایر دبیران شهرستان بیرجند
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسهی سبک زندگی و سلامت روانی دبیران تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی زن و مرد شهرستان بیرجند بود.روشکار: جامعهی آماری این مطالعه علی-مقایسهای تمام دبیران تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی شهر بیرجند در سال تحصیلی 94-1393 بودند. برای این منظور تعداد 198 نفر (99 نفر دبیر تربیت بدنی و 99 نفر دبیر غیر تربیت بدنی) به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخابشده و به پرسشنامههای سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و سبک زندگی نوربخش، آتشپور و مولوی (1384) پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی گروههای مستقل انجام شد.یافتهها: بین نمرات سبک زندگی و ابعاد آن (فعالیت بدنی، عقاید و نگرشها، بهداشت و روابط خانوادگی) با نمرهی سلامت روانی ارتباط معنیدار و معکوسی وجود دارد (05/0>P) و بین ابعاد سبک زندگی (فعالیتهای اوقات فراغت، تغذیه، فیزیک و ظاهر) و سلامت روانی رابطه معنیداری وجود ندارد. همچنین بین دبیران تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی از نظر سبک زندگی و سلامت روان، تفاوت معنیداری وجود داشت و میانگین نمرهی سبک زندگی و سطح سلامت روان دبیران تربیت بدنی بیشتر از دبیران غیر تربیت بدنی بود. علاوه بر این بین دبیران زن و مرد از نظر سلامت روانی تفاوت معنیداری وجود داشت (05/0>P) و مردان از سلامت روان بالاتری برخوردار بودند.نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، دبیران تربیت بدنی از سطح سلامت روان بالاتر و سبک زندگی بهتری نسبت به سایر دبیران برخوردارند بنابراین به نظر میرسد که ورزش باید به عنوان جزیی از برنامهی تربیت عمومی در نظر گرفته شود.
https://jfmh.mums.ac.ir/article_9573_a12f5b334a274bb82d8d02bce29c87b4.pdf
2017-10-23
637
641
10.22038/jfmh.2017.9573
تربیت بدنی
سبک زندگی
سلامت روانی
مسعود
صیامی
msd.siyami@yahoo.com
1
کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشکدهی علوم تربیتی و روان-شناسی دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
LEAD_AUTHOR
عاطفه
سالاری
salariatefeh66@yahoo.com
2
مدرس دانشگاه فرهنگیان، کارشناسی ارشد مدیریت علوم ورزشی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
هادی
صمدیه
hadisamadieh14@gmail.com
3
دانشجوی دکترای روانشناسی تربیتی، دانشکدهی علوم تربیتی و روان-شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR